انواع استراتژی

انواع استراتژی های مدیریت منابع انسانی و فواید آن چیست؟
شاید با دیدن عنوان به یاد کتابهای علوم مدیریتی و فرهنگ سازمانی بیفتید؛ تا حد زیادی یادآوری درستی است اما میخواهیم از زاویهای دوستانهتر و خودمانی به موضوع انواع استراتژی های مدیریت منابع انسانی نگاه کنیم. شاید از خودتان بپرسید، مطالعه چنین موضوعاتی دقیقا چه فواید و مزایایی دارد؟ در یک جواب کوتاه باید بگوییم، قرار گرفتن در موقعیتهای مختلف به شما نشان میدهد که یادگیری چنین موضوعاتی چقدر روی تسهیل فرآیندهای روزمره تاثیر دارند.
هر چقدر شیوهها و روشهای بهتری برای همسویی جریان منابع انسانی و چشماندازهای کسبوکار به کار گرفته شوند، سود بیشتری برای سازمان به همراه خواهد داشت؛ بنابراین، اگر دوست دارید درباره نحوه مدیریت منابع انسانی و استراتژیهای آن اطلاعات بیشتری کسب کنید، تا انتهای این مقاله با رشدانا همراه باشید.
استراتژی مدیریت منابع انسانی چیست؟
در دنیای امروز، رقابت بین بخشهای مختلف جامعه بسیار ملموس است و همه به دنبال ایجاد ارزش و تضمین رشد بلند مدت برند یا تجارت انواع استراتژی خود هستند. این مسائل به شکلی انکارناپذیر با منابع و نیروی انسانی گره خورده است و دانش، نگرش، رفتار، قابلیتها و تجربیات کارکنان یا کارمندان هر مجموعه در تحقق چنین اهدافی نقش دارند. تمامی این عوامل در کنار هم، استراتژی مدیریت منابع انسانی را تشکیل میدهند. شاید این تعریف کمی ناملموس به نظر برسد؛ به همین دلیل، کمی در بررسی این مفهوم، عمیق و دقیقتر میشویم.
استراتژی منابع انسانی در وهله اول یک فرآیند بوده که مجموعهای از اقدامات خاص نیروی انسانی را در خودش حل کرده است. تمامی این اقدامات خاص در جهت تحقق اهداف سازمان، رهبری میشود. پرایس یا Price، یکی از اشخاص سرشناس در حوزه استراتژی نیروی انسانی است و یک تعریفی خاص از این مفهوم ارائه میکند. او میگوید که استراتژی منابع انسانی در حقیقت، تمام فعالیتهایی را که افراد یک سازمان به شکلی مدیریت شده و در قالب برنامهای سازمان یافته به هدف دستیابی به اهداف استراتژیک انجام میدهند، در بر میگیرد.
برخی از نویسندگان در بیان معنی استراتژی منابع انسانی به این نکته اشاره میکنند این مفهوم نتیجه الگوی تصمیمات مرتبط با سیاستها و اقدامات مرتبط با سیستم منابع انسانی است. البته انتقاداتی هم به این روش وارد شده که یکی از این انتقادات، کمبود چهارچوب نظری برای تجزیه و تحلیل یا ارزیابی تئوریها و رویکردها است. از همان دوران تا به امروز تلاشهای شایان توجهی در این راستا انجام گرفته که چهارچوب نظری شول و جکسون از جمله کاربردیترین آنها به شمار میرود. در ادامه مقاله، به بررسی رویکردهای استراتژیک در حوزه منابع انسانی میپردازیم.
حتما بخوانید: منابع انسانی چیست؟ هر آنچه از منابع انسانی باید بدانید
انواع استراتژی های مدیریت منابع انسانی
استراتژیهای مدیریت منابع انسانی به انواع مختلفی تقسیم میشوند. در این قسمت به بررسی هر یک از رویکردها و فواید آنها میپردازیم. انواع استراتژیهای در حوزه مدیریت منابع انسانی عبارتند از:
حتما بخوانید: مدیریت منابع انسانی چیست؟ چه اهداف و اهمیتی دارد؟
استراتژی عام منابع انسانی
چنین استراتژیهایی شرح مفصلی از اهداف کلی سازمان را برعهده دارند. در همین راستا، تعیین میکنند که هر یک از کارکنان باید چگونه مدیریت و ارزیابی شود؟ امکان ارتقا رتبه وجود دارد؟ چه مراحلی باید طی شوند تا یک سازمان بتواند نیروی انسانی را پس از جذب، راضی نگاه داشته و در سازمان حفظ کند؟ نحوه ایجاد تعهد و انگیزه در کارکنان به چند شیوه امکانپذیر است؟ اگر این نوع از استراتژیها به درستی تعیین و اجرا شوند، سازمان به راحتی مسیر خود را پیدا کرده و به سمت آن حرکت میکند.
رویکردهای عام مدیریت منابع انسانی
استراتژی عام منابع انسانی، 3 رویکرد اصلی دارد که در ادامه درمورد هر یک از آنها و تاثیرشان بر منابع انسانی توضیح میدهیم.
رویکرد مدیریت عملکرد برجسته
هدف از این رویکرد، تاثیر بر عملکرد سازمان از طریق افراد شاغل و بهبود حوزههای مختلف مانند: بهرهوری افراد، کیفیت محصولات و سطح ارائه خدمات ارائه شده به مشتریها، افزایش رشد سازمان، افزایش سود و ایجاد ارزش افزوده برای ذینفعان میباشد. به عبارتی دیگر، مجموعه اقداماتی که لزوما باید صورت گیرد تا بهرهوری افراد افزایش پیداکرده، کیفیت محصولات و سطح خدمات بالاتر رود و سازمان به سوددهی بیشتری برسد، در این رویکرد قرار میگیرند. عملیاتی که مربوط به رویکرد مدیریت عملکرد برجسته است، عبارتند از:
- جذب نیرو با دقت و تمرکز بالا
- انتخاب برترین روشها
- آموزش و بهینه سازی مدیران
- سیستمهای پرداخت انگیزشی
- فرآیندهای مدیریت عملکرد
رویکرد مدیریت برجسته، نسبت به سایر رویکردها و استراتژیها، مرسومتر است. هرچند که تفکیک رویکردها از یکدیگر دشوار است، اما از طرفی هم ممکن است وجه اشتراکات فراوانی میان آنها وجود داشته باشد.
حتما بخوانید: گام به گام فرآیند جذب منابع انسانی
رویکرد مدیریت مشارکت بالا
برای اولین بار، اصطلاح مشارکت بالا در سازمانها توسط لاولر ،به منظور توصیف سیستمهای مدیریتی مبنی بر مشارکت افراد، مطرح شد. این سیستم، در برابر مدل قدیمی بروکراسی که مبنی بر کنترل بود، به وجود آمد. رویکرد مشارکت بالا در سازمانها، بر ارتباط میان کارکنان و مدیران و مشارکت بین آنها تاکید دارد. این رویکرد تعریف میکند که اگر به کارکنان شرکت فرصت و فضای کافی داده شود تا کارشان را به خوبی درک و کنترل کنند، آنگاه مشارکت آنها در امور سازمان بیشتر خواهد شد. درواقع عملکرد اصلی این رویکرد این است که با کارمندان خود مانند شرکای سازمان برخورد شود، به منافع آنان توجه شود و به آنها حق اظهار نظر درمورد مسائل مربوطه، داده شود.
رویکرد مدیریت تعهد بالا
مدیریت تعهد بالا شکلی از مدیریت افراد است که با هدف تبلور تعهد در آنها، ایجاد شده است. در این رویکرد، به جای آن که رفتار و عملکرد کارکنان از طریق تهدید و فشار کنترل شود، به واسطه خودشان کنترل شده و روابط میان سازمانی براساس اعتماد شکل میگیرد. برای رسیدن به این هدف، لازم است اقدامات مشخصی انجام شود که برخی از آنها به شرح زیر هستند:
- ایجاد مسیر پیشرفت شغلی و تاکید بر آموزش نیروی انسانی
- تکیه بر سیستم تیمی و گروهی
- مشارکت کارکنان در مدیریت کیفیت تولید و خدمات
- انعطافپذیری سازمان و حذف شرح شغلیهای خشک
- عدم اخراج اجباری و ضمانت استخدام دائم
استراتژی خاص منابع انسانی
این دسته از استراتژیها به شکل خاص و جزئیتر تعریف شده و براساس هر یک از کارکنان بخش نیروی انسانی مزایای متفاوتی را در بر میگیرند. تعدادی از فاکتورهای موثر در این بخش شامل موارد زیر است:
- مدیریت استعداد: شکار استعدادهای خاص برای پیروزی در رقابت بازارکار
- بهبود مستمر: بهروزرسانی مزایای نیروی انسانی در زمینههای مختلف براساس بازههای زمانی معین
- مدیریت دانش: ارتقا عملکرد و افزایش یادگیری به کمک بهروزرسانی اطلاعات نیروی انسانی
- منبعیابی: جذب و نگهداری از کارکنان کوشا و باکیفیت
- یادگیری و توسعه: تشویق کارکنان به یادگیری و ارتقا مهارت
- پاداش: افزایش روحیه همکاری و بهبود عملکرد نیروها به کمک پاداشدهی
- روابط با کارکنان: بهبود روابط و رفتار با کارمندان در جهت بهبود عملکردهای آنها
استراتژی منابع انسانی موسسات عالی
تعدادی از رویکردهای این بخش عبارتند از:
- در نظر گرفتن دشواری استخدام و نگهداری کارکنان
- تحقیق اهداف آموزشی و توسعه یا ارتقا اطلاعات کارکنان
- تدوین بهینهترین استراتژیها و برنامهها جهت پرداخت پاداش براساس عملکرد منابع
- تقاضای ارسال گزارش یا ثبت دیدگاه و بازخوردگیری از کارکنان براساس عملکرد سازمان
- تدوین استراتژی برای بهبود عملکرد ضعیف برخی از قسمتها
پیشنهاد ویژه: منابع انسانی در شرکت های IT و استارتاپ ها
فواید استفاده از انواع استراتژی های مدیریت منابع انسانی
تعدادی از مهمترین فواید استفاده از چنین استراتژیهایی عبارتند از:
- برآورده شدن نیازهای کسبوکار
- نیازسنجی براساس تفکر منطقی و تحلیل، نه براساس تفکر سطحی
- پیشبینی مشکلات و تعدیل نقاط ضعف مجموعه
- یکپارچه و منسجمسازی قسمتهای مختلف
جمع بندی پایانی
در این مقاله، درباره انواع استراتژی های مدیریت منابع انسانی یا (Types Of Human Resource Management Strategies) و فواید این رویکردها صحبت کردیم. باید بدانید که یک استراتژی خوب، رویکردی است که در کارمندان احساس با ارزش و مفید بودن را بیدار کند. چنین رویکردهایی باعث آگاهی هر چه بیشتر منابع انسانی از اهداف و چشماندازهای سازمان میشود؛ مثلا کارها باید در چه قالبی و در راستای چه هدفی انجام شوند؟ همچنین، رویکردهای استراتژیک به کارکنان نشان میدهد که چگونه در ازای کار ارزشمند خود، پاداش دریافت میکنند و ترفیع رتبه میگیرند.
امیدواریم این مقاله برای شما کاربردی بوده باشد. به نظر شما اهمیت استفاده از هر کدام از انواع استراتژی های مدیریت منابع انسانی چیست؟ نظرات عالی خودتان را با ما به اشتراک بگذارید.
انواع استراتژی معرفی پنج نوع استراتژی اصلی
معرفی انواع استراتژی سازمانی در سطوح مختلف کسب و کار
در این مقاله قصد داریم به معرفی انواع استراتژیها بپردازیم. دانستن انواع استراتژیها به مدیران و صاحبان کسب و کار کمک میکند تا به یک دستهبندی از استراتژی برسند. اما قبل ازهر چیز نیاز است تا بدانیم :
1-استراتژی رقابتی
استراتژی رقابتی، به عنوان استراتژی پایهای در مدیریت استراتژیک است. نقطه عطف این استراتژی، کسب مزیت رقابتی در برابر رقبا است. هدف این استراتژی ایجاد ویژگیهای منحصربفرد در بازار است که با تصمیمات درست می تواند منجر به مزیت رقابتی پایدار شود. برای مثال میتوان به استراتژی هزینه، استراتژی تمرکز و استراتژی تمایز اشاره کرد.
2-استراتژی بنگاه
این استراتژی همانطور که از اسمش پیداست در سطح شرکت (سازمان) است که با تصمیم گیری استراتژیک با نگاهی بلند مدت به تمامی واحدهای تجاری در شرکت برای ایجاد بیشترین مزیت رقابتی تدوین میشود. به منظور ایجاد توسعه در سطح شرکت باید ابتدا چگونگی تناسب واحدهای تجاری و همچنین تاثیرپذیری هر کدام از آنها مشخص شود.
برای اطلاعات بیشتر صفحه استراتژیهای سطح سازمان یا هلدینگ را ببینید.
3-استراتژی کسب و کار
این استراتژی برای یک کسب و کار (یا بیزینس) مشخص است و بر بهبود مزیت رقابتی محصولات و خدماتی که شرکت ارائه می دهد، متمرکز است. در این استراتژی، برنامههای مدون استراتژی برای رونق بخشیدن به کسب و کاراستفاده میشود. استراتژیستها با بینش غنی و متمرکزی که دارند به شما کمک میکنند تا هدف خود و رقابت در بازار خود را شناسایی کنند.
4-استراتژی وظیفهای (کارکردی)
استراتژیهای وظیفهای، آنهایی هستند که استراتژی را برای حوزه وظیفهای (یا کارکردی) مشخص مانند مالی، منابع انسانی، تولید، فناوری اطلاعات، بازاریابی و مانند آن مشخص میکنند. هر کدام از حوزههای وظیفهای دارای شرایط تخصصی خود هستند که باید استراتژی مشخصی را پیگیری کنند.
در مقاله ای به صورت کامل استراتژیهای سطح وظیفه ای یا کارکردی را شرح داده ایم که پیشنهاد می کنیم برای آشنایی عمیق حتما آن را مشاهده کنید.
5-استراتژی عملیاتی
در نهایت، استراتژی عملیاتی پنجمین نوع استراتژی در مدیریت استراتژیک است. به واحدهای عملیاتی یک سازمان شکل می دهد. گاهی اوقات ممکن یک استراتژی عملیاتی برای یک منطقه عملیاتی مشخص انتخاب شود. به عنوان مثال، برای مناطق فروش. این استراتژی برای سطوح میدانی شرکت ارائه میشود و معمولاً برای دستیابی به اهداف عملیاتی تعریف میشود. در برخی از شرکت ها، مدیران برای هر مجموعه از اهداف سالانه در بخش ها یک استراتژی عملیاتی ایجاد می کنند.
در نهایت، استراتژی چه کمکی می کند؟
انواع پنجگانه استراتژی کمک میکند تا برنامههای به روز و مدون در کسب و کار به مدیران استراتژیک ارائه شود و آنها بر یک جهتگیری مشخص تمرکز کنند. این کار موجب وحدت فکر و رویهها بین مجریان میشود. .در نهایت مشاوره گرفتن از یک استراتژیست حاذق می تواند به درستی راه را برای کسب و کار و تجارت هموار کند.
این مقاله در تاریخ 1400/08/16 توسط دکتر عباس خدادادی در سایت سایت تخصصی هوشمندی استراتژیک منتشر شده و در تاریخ 1400/09/08 بروزرسانی گردید.
لینک منبع: منبع مقاله در سایت
پیشنهاد می شود برای آشنایی بیشتر با استراتژی، حتماً این پست ها را بخوانید:
مدیریت استراتژیک (تعاریف + مراحل + مزایا + مکاتب)
مدیریت استراتژیک کمک میکند تا کسب و کار در کوتاهمدت مسائل عملیاتی هدفمندتر و در بلندمدت سودآوری پایداری داشته باشد.
هدف استراتژیک چیست؟ (مثال + دانلود فرمت آماده)
اهداف استراتژیک، اهدافی هستند که بر اساس شاخصهای کلیدی عملکرد برخاسته از مقاصد آرمانی نوشته میشوند و عملکرد استراتژیک سازمان را نشان میدهند. همچنین از این اهداف برای هدفگذاری سالهای آتی استفاده میشود.
مشاور استراتژی و مشاوره مدیریت استراتژیک دکتر عباس خدادادی
خدمات مشاورهای برنامهریزی و اجرای استراتژی با بهرهگیری از مدلهای کاربردی تجربه بیش از 60 طرح در صنایع مختلف کشور ارائه میشود.
برنامه ریزی استراتژیک (مفاهیم، فرآیند و الگو) و دانلود کتاب کار
در این مقاله قصد داریم به معرفی کامل برنامه ریزی استراتژیک، فرایند و الگو، مزیتها، سطوح و انواع برنامه ریزی استراتژیک بپردازیم.
دوره برنامه ریزی استراتژیک در عمل - جامع و کاربردی
یک برنامه استراتژیک را تدوین کرده و بتوانید مراحل آن را برای دفعات بعد و در موضوعات مختلف انجام دهید.
استراتژی چیست؟ شرح کامل به زبان ساده و کاربردی همراه با فیلم آموزشی
استراتژی یعنی شناسایی و انتخاب راههایی برای مواجه شدن با آینده یا ساختن آن.
انواع استراتژی | گزینه های استراتژیک پیش روی یک کسب و کار چیست؟
همه این را شنیدهایم و میدانیم که انسانها، هر لحظه در حال انتخاب کردن هستند و حتی لحظهای که به گمان خود هیچ گزینهای را انتخاب نمیکنند، به جبر محیط و با فشار تحولات، به سمت یکی از گزینهها سوق داده میشوند.
همین مسئله در مورد کسب و کارها هم مصداق دارد.
همواره چند گزینه استراتژیک پیش روی مدیران قرار دارد که مدیران باید جهتگیری کل مجموعهشان را با یکی از آنها تطبیق دهند. حتی اگر مدیر به صورت آگاهانه به سراغ این انتخابهای استراتژیک نرود، کسب و کار متوقف نمیشود و در عمل، به سمت برخی از این گزینهها حرکت میکند.
تعریف مأموریت، تعیین چشم انداز، تحلیل محیط بیرونی و تحلیل عوامل داخلی کسب و کار، هیچیک به خودیِ خود فایدهای ندارند. مگر اینکه کمک کنند تا مدیر در هر مقطع، از میان انواع استراتژیها، یکی را که مناسب کسب و کار است انتخاب و پیادهسازی کند.
در این درس میخواهیم انواع استراتژی و در واقع گزینه های استراتژیک روی میز مدیران را بشناسیم و فهرست کنیم. البته برای بسیاری از این استراتژیها، درسهای مستقلی در متمم در نظر گرفته شده است. اما فهرستی از نام انواع استراتژی و توضیح مختصری دربارهی هر یک از آنها، خود میتواند مفید و آموزنده باشد.
همچنین حتماً به این نکته توجه دارید که هرگز نمیتوان یک فهرست جامع و مانع از انواع استراتژی و انتخابهای استراتژیک تنظیم کرد. اما آنچه در ادامه میآید، یکی از کاملترین فهرستهاست (+).
به طور کلی استراتژیها را میتوان به سه دستهی زیر تقسیم کرد:
- استراتژی های رشد (Growth Strategies)
- استراتژی ثبات (Stability Strategy)
- استراتژی های دوران افول (Retrenchment/Decline Strategies)
در ادامه با گزینههای زیرمجموعهی هر یک از این سه دسته آشنا میشویم.
رشد متمرکز (Concentrated Growth)
یکی از گزینههای شناختهشده برای رشد، استراتژی رشد متمرکز است که گاهی از آن با عنوان انواع استراتژی استراتژی نفوذ هم نام برده میشود.
در این استراتژی، کسب و کار روی محصول یا محصولات فعلی خود متمرکز میشود و میکوشد آنها را در بازار یا بازارهای فعلی، بیشتر بفروشد. به عبارت دیگر، هدف کسب و کار در این استراتژی، افزایش سهم بازار است.
معمولاً این استراتژی زمانی انتخاب میشود که حاشیهی سود کسب و کار، روی محصول فعلی در بازار فعلی خوب است و مدیران بر این باورند که هنوز این ظرفیت وجود دارد که سهم بیشتری از بازار را کسب کنند.
استراتژی رشد متمرکز در یک حالت دیگر هم گزینهی مناسبی محسوب میشود. آنهم زمانی است که رقبای دیگر، روی محصولات و بازارهای متنوعی سرمایهگذاری کرده و فعال باشند.
در چنین حالتی، مدیران کسب و کار ممکن است به نتیجه برسند که تمرکز روی یک محصول و یک بازار، باعث میشود که شناخت بهتری از مشتریان و بازار پیدا کنند. این تمرکز همچنین کمک میکند تا تجربه در عرضهی محصول هم افزایش پیدا کرده و تسلط کسب و کار روی محصولاش بیشتر شود.
همین آشنایی عمیق با محصول و بازار، میتواند یک مزیت رقابتی مهم محسوب شود.
توسعه بازار (Market Development)
گاهی مدیران به نفوذ در بازارهای فعلی قانع نیستند. یا اساساً این کار را امکانپذیر نمیدانند (مثلاً به این علت که بازار به بلوغ رسیده و کسب سهم بازار، جز با جنگ قیمت و نبرد رودررو با رقبای دیگر امکانپذیر نیست).
در این حالت، استراتژی دیگری که معمولاً برای رشد برگزیده میشود، استراتژی توسعهی بازار است. به این معنا که مدیران کسب و کار تصمیم میگیرند محصول فعلی را بدون تغییر و یا با تغییرات بسیار جزئی، به بازارهای دیگر هم عرضه کنند.
برای اینکار تکنیکهای مختلفی وجود دارد که از جملهی آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- توسعهی جغرافیایی (مثلاً فروش در مناطق دیگر شهر، در استانهای دیگر یا کشورهای دیگر)
- ایجاد تغییرات سطحی در محصول و ارائهی نسخههای مختلف با هدف جذب کردن بخشهای دیگر بازار
- استفاده از کانالهای توزیع متفاوت با هدف دستیابی به بخشهای دیگری از بازار
- استفاده از رسانههای متفاوت برای تبلیغات، با هدف رساندن پیام به گروههای دیگری که تا کنون در دسترس نبودهاند
دسترسی کامل به مجموعه درسهای استراتژی و تفکر استراتژیک برای اعضای ویژه متمم در نظر گرفته شده است.
با عضویت ویژهی متمم، علاوه بر دسترسی به این درسها، به درسهای متنوع دیگری نیز دسترسی خواهید داشت که میتوانید فهرست آنها را در اینجا ببینید:
شاید برایتان جالب باشد که بررسیهای ما نشان داده در میان دوستان متممی، کسانی که به استراتژی و تفکر استراتژیک علاقهمند بودهاند، برای مطالعهی درسهای زیر هم وقت گذاشتهاند:
دوره MBA (پیگیری منظم مجموعه درسها)
اگر با فضای متمم آشنا نیستید و دوست دارید دربارهی متمم بیشتر بدانید، میتوانید نظرات دوستان متممی را دربارهی متمم بخوانید و ببینید متمم برایتان مناسب است یا نه. این افراد کسانی هستند که برای مدت طولانی با متمم همراه بوده و آن را به خوبی میشناسند:
درس ماتریس آنسوف را هم میتوانید مکمل این درس در نظر بگیرید و در کنار این درس بخوانید. ماتریس آنسوف چهار مورد از استراتژیهای رشد (شامل نفوذ، توسعه محصول، توسعه بازار و تنوعبخشی) را مورد توجه قرار میدهد. البته ما در اینجا گزینههای بیشتری را برای رشد مطرح کردیم و مد نظر قرار دادیم.
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری استراتژی کسب و کار به شما پیشنهاد میکند:
انواع استراتژیهای مدیریتی را بشناسیم
استراتژی یا راهبرد، واژهای است که در ابتدا مختص علوم نظامی و به معنای استقرار مناسب نیروها و مانور دادن آنها پیش از مقابله با دشمن بود و بعدها به تجارت و مدیریت راه یافت و با مفهوم توانایی تاجر برای جایگزینی نیروها با منابع و نیز تدوین بهترین راهکارها برای دستیابی به اهداف مورد استفاده قرار گرفت.
به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، در حالت کلی استراتژی دارای سه شکل مختلف کلی، سازمانی و رقابتی است. استراتژی کلی، راهبردی است که نشان میدهد یک هدف چگونه محقق خواهد شد و به رابط بین اهداف و ابزار مربوط میشود. در این نوع استراتژی، استراتژیست با بررسی منابعی که در اختیار دارد سعی میکند پلی میان انواع استراتژی اهداف و ابزار موجود ایجاد کند. در استراتژی سازمانی، بازارهای مشاغلی تعریف میشود که یک سازمان یا شرکت قرار است در آن به رقابت بپردازد و موفقیت یک استراتژی رقابتی به تواناییها، نقاط قوت و ضعف شرکت در رابطه با رقبا، تواناییها، نقاط قوت و ضعف آنها بستگی دارد.
با پیشرفت بازاریابی، استراتژیهای سازمانی نیز پیشرفت کرده و در طول زمان (و البته کاملاً بر مبنای شیوههای استراتژیک) دچار تغییر و تحول شده است. بنابراین در دنیای امروز استراتژیهای مختلفی اعم از تجاری، اجتماعی، برند، رسانه، داده، مدیریت ارتباط با مشتری، خلاقیت و غیره وجود دارد. در حالت کلی پنج نوع استراتژی بازاریابی مختلف در زمینههای مدیریت بازرگانی و استراتژیک وجود دارد که در ادامه به معرفی آنها میپردازیم.
استراتژی رقابتی
استراتژی رقابتی به طرحی بلندمدت اشاره دارد که در آن تأثیر موقعیتهای خارجی یک سازمان با توجه به زمینههای دارای اهمیت وضعیت داخلی یک سازمان با هم ترکیب میشود و شامل سه نوع تمایز، هزینه و تمرکز است. هدف استراتژی رقابتی به دست آوردن مزیت رقابتی در بازار در برابر رقبا، پیشی گرفتن از آنها و همچنین راه یافتن به قلب مشتریان با برآورده کردن نیازهای آنها است و شامل آن دسته از تاکتیکهایی میشود که راههای مختلفی را برای ایجاد مزیت رقابتی و قابلیت بقا ارائه میکند. مزیت رقابتی از استراتژیهایی ناشی میشود که منجر به منحصربهفرد بودن در بازار میشود. برنده شدن در یک استراتژی رقابتی مبتنی بر مزیت رقابتی پایدار است و ارزشهای برتر یک سازمان نیز از طریق تحقق چشمانداز آینده و همچنین تقویت موقعیت آن در بازار ایجاد میشود.
استراتژی رقابتی مربوط به اقدامات و شامل رویکردها و ابتکارات تجاری است و شرکت را به جذب مشتری متعهد میکند. تمرکز این استراتژی بر برنامههای عملیاتی مدیریتی قرار دارد و مدیران در آن متعهد میشوند با جلب رضایت مشتریان، موقعیت شرکت را در بازار بهبود بخشند که برای این هدف، وضعیت روشنگر بازار استنباط میکند لازم است اقداماتی برخلاف رقبا در صنعت انجام شود.
استراتژی شرکتی
استراتژی شرکتی یا سازمانی در سطح بالا و توسط مدیریت ارشد یک شرکت طراحی میشود و استراتژی کلی سازمان را توصیف میکند. این نوع استراتژی بر تعیین اهداف سالانه سازمان تأثیر دارد، اهداف بلندمدت را تعریف میکند و به طور کلی بر تمام کسبوکارهای زیر چتر خود تأثیر میگذارد. مؤلفههای کلیدی در استراتژی شرکتی عبارتند از چشمانداز، تعیین اهداف، تخصیص منابع و اولویتبندی مبادلات استراتژیک.
تدوین قوی استراتژی شرکتی میتواند برای افزایش سود شرکتهای کوچک در سال مالی جدید بسیار مؤثر باشد و به شرکتهای بزرگ کمک کند تا به رهبر بیچونوچرای بازار صنعت خود تبدیل شوند یا با قدرت به بازارهای جدید ورود کنند. تدوین این استراتژی برای بقا و دوام شرکت در شرایط پیشبینینشده و شرایط ناگهانی بسیار مفید است و در انواع پایداری، اصطلاحات ساختاری، توسعه و تلفیق وجود دارد.
استراتژی کسبوکار
استراتژی کسبوکار معمولاً مطابق با استراتژی شرکت و در سطح واحد تجاری تدوین و عموماً به عنوان "استراتژی واحد تجاری" شناخته میشود. این استراتژی بر ایجاد موقعیت رقابتی شرکت در محصولات یا خدمات تأکید دارد و ترکیبی از رویکردهای رقابتی و مشارکتی است. در انجام تجارت، شرکتها با مسائل استراتژیک زیادی روبهرو هستند و مدیریت برای بقا در بازار باید تمام این مسائل را به شیوهای مؤثر حل کند. استراتژی کسبوکار علاوه بر "چگونگی رقابت" با این مسائل نیز سروکار دارد.
این استراتژی تمام فعالیتها و تاکتیکهای رقابت در نپذیرفتن رقبا را پوشش میدهد و شامل انواع استراتژی برنامههای عملی است. مدیرانی که از این نوع استراتژی بهره میبرند با استفاده از منابع شرکت استراتژیهای خود را سازگار میکنند و نگرشهای متمایز را تغییر میدهند تا نسبت به رقبای خود در بازار مزیت رقابتی به دست آورند. تمرکز اصلی استراتژی کسبوکار توسعه محصول، نوآوری، یکپارچهسازی، توسعه بازار، تنوع و موارد مشابه است. مؤلفههای اساسی تشکیلدهنده چارچوب استراتژی کسبوکار عبارتند از "چشمانداز، مأموریت و ارزشها"، "اهداف بلندمدت کسبوکار"، "اهداف مالی"، "اهداف عملیاتی"، "اهداف بازار یا ایجاد ارزش برای مشتری"، "تجزیه و تحلیل SWOT" و " برنامههای عملیاتی کسبوکار".
استراتژی عملکردی
استراتژی عملکردی به رویکردی اطلاق میشود که حوزه عملکردی خاصی از یک سازمان را مشخص میکند و برای دستیابی به بعضی از اهداف یک واحد تجاری با به حداکثر رساندن بهرهوری منابع تنظیم میشود. نمونههایی از استراتژی عملکردی شامل استراتژی تولید، استراتژی بازاریابی، استراتژی منابع انسانی و استراتژی مالی است.
این استراتژیها برای حمایت از یک استراتژی رقابتی در سطح کسبوکارها تدوین میشوند و سازگاری مییابند. برای مثال بر کاهش هزینه عملیات و همچنین استراتژی منابع انسانی تأکید و بر حفظ کمترین تعداد ممکن از کارمندان اصرار دارد (در واقع کسانی که از صلاحیت بالایی برای کار در سازمان برخوردارند).
استراتژی عملکردی مربوط به توسعه موارد مناسب برای ارائه یک مزیت رقابتی به یک واحد تجاری است و منجر به دقیقتر شدن برنامههای سازمانی میشود. هر واحد تجاری دارای مجموعهای از بخشهای خاص خود است و هر بخش دارای یک استراتژی کاربردی است. یک استراتژی عملکردی زمانی مشخص میشود که مدیران از کسبوکار شرکتی به استراتژیهای سطح عملکردی حرکت کنند.
استراتژی عملیاتی
استراتژی عملیاتی به واحدهای عملیاتی یک سازمان شکل میدهد و در سطح میدانی، معمولاً برای دستیابی به اهداف در انواع استراتژی دست ارائه میشود. در بعضی از شرکتها، مدیران برای هر مجموعه از اهداف سالانه در بخشهای گوناگون یک استراتژی عملیاتی ایجاد میکنند. اجزای استراتژی عملیاتی عبارتند از طراحی و موضعیابی سیستم تولید، تمرکز بر تأسیسات تولید، ساخت یا خدمات، طراحی و توسعه محصول یا خدمات، انتخاب فناوری و توسعه فرآیند، تخصیص منابع و برنامهریزی ظرفیت، امکانات و چیدمان.
انواع استراتژی در مدیریت استراتژیک (استراتژی یکپارچگی، استراتژی تمرکز، استراتژی تنوع، تدافعی و تهاجمی و . )
یکی از مشکلاتی که تا مدتها با آن درگیر خواهید بود این است که:
_ طبقهبندی انواع استراتژی که در کتابها آمده به چه معناست؟
_ مگر استراتژی یک راهکار خلاقانه نیست؟
_ پس چطور ممکن است بتوان هزاران استراتژی را در چند سطر مطرح کرد؟
پاسخ این سوال این است که اساساً هر استراتژی که برای کسب و کار تعریف می کنیم در یکی از دسته بندی های استراتژی قابل طبقهبندی است، و ارائه ی طبقهبندی جزئی و نهایی استراتژیها مد نظر نیست، بلکه دسته کلی آن ها مطرح میباشد.
بعبارتی ما هر انواع استراتژی راهبردی راکه ارائه بدهیم اساساً یا با استفاده از آن راهکار اصطلاحاً در لاک دفاعی رفته یا به سمت بازار جدیدحمله میکنیم یا محصولات جدیدی را ارائه میدهیم و شاید تأمین کننده و فروشنده ها را میخریم. یعنی استراتژیهای کلان زیر که طبقهبندی بیشتر آن ها در ادامه ارائه میشود، این طبقه بندی شامل استراتژی انواع استراتژی یکپارچگی، استراتژی تمرکز، استراتژی تنوع و استراتژی تدافعی می باشد.
(دقت کنید که استراتژیهایی که در این بخش ارائه میشوند هم مربوط به استراتژیهای کلان میشوند و هم استراتژیهای وظیفهای هر چند که بیشتر تکلیف استراتژیهای کلان را مشخص میسازند).
1. استراتژي هاي يكپارچگی ( Integrity Strategies )
1.1. يكپارچگی رو به جلو ( Forward Integrity )
تملك و يا افزايش كنترل بر روي توزيعكنندگان و خردهفروشان: شركت جنرال موتور مالكيت 10% از واسطههاي فروش خودرو را در اختيار دارد.
در چه شرایطی این استراتژی ثمربخش است؟
_ توزيعكنندگان غير قابل تكيه، پر هزينه و يا در تامين نيازهاي سازمان ناتوان باشند.
_ توزيعكنندگان كيفي غير قابل دسترس باشند.
_ وقتي رشد چشمگيري براي بازار پيشبيني ميشود.
_ وقتي ثبات كار بسيار اهميت داشته باشد.
_ كار توزيع حاشيه سود بالايي دارا باشد.
2.1. يكپارچگی رو به عقب ( Backward Integrity )
تملك و يا افزايش كنترل بر روي شركت هاي تامينكننده: یک تولید کننده مبلمان کارخانه چوببری تامینکننده اش را خریداری کرد.
در چه شرایطی این استراتژی ثمربخش است؟
_ تأمينكنندگان غير قابل تكيه، پرهزينه و يا در تامين خواستههاي سازمان ناتوان باشند.
_ تعداد تأمينكنندگان كم و شركت هاي درخواستكننده زياد باشد.
_ رشد بسيار بالا در بازار.
_ سازمان داراي منابع انساني و سرمايه لازم براي اداره يك كسب و كار جديد باشد.
_ وقتي ثبات قيمت اهميت زيادي داشته باشد.
_ كار توليد قطعات حاشيه سود بالايي داشته باشد.
3.1. يكپارچگی افقي ( Horizontal Integrity )
تملك و يا افزايش كنترل بر روي شركت هاي رقيب: شرکت هتل های زنجیرهای آلفا هتلهای متعلق به شرکت دیگری را خریداری کرد.
در چه شرایطی این استراتژی ثمربخش است؟
_ شركت بدون مواجهه با محدوديت هاي قانوني به دنبال نوعي انحصار در بازار باشد.
_ رقابت در يك بازار رو به رشد.
_ جايي كه توليد انبوه (اقتصاد مقياس) مزيت رقابتي ايجاد نمايد.
_ شركت مورد نظر به علت سوء مديريت و يا محدوديت منابع وضعيت خوبي نداشته باشد.
2. استراتژي هاي تمرکز ( Intensive Strategies )
1.2. رسوخ در بازار ( Market Penetration )
افزايش سهم بازار براي محصولات يا خدمات فعلي از طريق تلاش هاي بيشتر بازاريابي: شركت اينترنتي آلفا با صرف 200 ميليون دلار براي تبليغات، بودجه تبليغات خود را سه برابر كرد تا مردم را قانع كند از طريق اينترنت سرمايهگذاري كنند.
در چه شرایطی این استراتژی ثمربخش است؟
_ بازار فعلي اشباع شده نباشد.
_ ميزان استفاده مشتريان فعلي قابل افزايش باشد.
_ سهم بازار رقبا قابل به دست آوردن باشد.
_ افزايش مقياس توليد، مزيت رقابتي عمدهاي باشد.
2.2. توسعه بازار ( Market Development )
عرضه محصول و يا خدمات فعلي در مناطق جغرافيايي جديد: شرکت تولید کننده دستمال کلنکس آلفا که تا کنون محصولاتش فقط در بازار تهران به فروش میرسید، وارد بازار استان اصفهان هم شد.
در چه شرایطی این استراتژی ثمربخش است؟
_ دستيابي به كانال هاي جديد توزيع با كيفيت، هزينه و قابليت اطمينان مطلوب.
_ وقتي محصول با استقبال شديد بازار مواجه ميشود.
_ كشف بازارهاي بكر و يا اشباع نشده جديد.
_ شركت داراي منابع انساني و مالي اضافه براي توسعه عمليات باشد.
_ ظرفيت توليد مازاد بر مصرف بازار فعلي.
_ كسب و كار شركت در حال گسترش سريع جهاني باشد.
3.2. توسعه محصول ( Product Development )
افزايش فروش از طريق بهينهسازي محصول و يا خدمات فعلي و يا ارائه محصول يا خدمات جدي: ارائه مدل های جدید لپ تاپ توسط شرکت آلفا
در چه شرایطی این انواع استراتژی استراتژی ثمربخش است؟
_ محصول اصلي شركت در مرحله بلوغ از چرخه عمر باشد.
_ تحول تكنولوژي در كسب و كار مربوطه زياد باشد.
_ شركت هاي رقيب محصولات بهتري با قيمت مشابه ارائه داده باشند.
_ كسب و كار در يك صنعت با رشد سريع باشد.
_ قابليت تحقيق و توسعه شركت بالا باشد.
3. استراتژي هاي تنوع ( Diversification Strategies )
1.3. تنوع گرايي همگون ( Diversification Concentric )
ارائه محصول جديد ولي مرتبط با محصولات قبلي: شرکت پیمانکاری آلفا که خدمات تاسیساتی صنعتی میدهد، خدمات تاسیساتی ساختمانی را هم شروع کرده است.
در چه شرایطی این استراتژی ثمربخش است؟
_ بازار فعلي شركت بدون رشد و يا با رشد خيلي كم باشد.
_ محصولات مرتبط جديد فروش محصولات فعلي را افزايش دهد.
_ محصول مرتبط جديد با قيمت قابل رقابتي قابل عرضه باشد.
_ محصول فعلي در ناحيه سراشيبي چرخه عمر باشد.
_ ظرفيت مديريتي شركت بالاتر از بازار فعلي باشد.
2.3. تنوع گرايي ناهمگون ( Conglomerate Diversification )
ارائه محصول جديد و غير مرتبط با محصولات قبلي(ولی مرتبط با مشتریان فعلی): شرکت پیمانکاری تاسیساتی، شروع به ارائه خدمات سازهای میکند یا شرکت سونی وارد کسب و کار کامپیوتر میشود.
در چه شرایطی این استراتژی ثمربخش است؟
_ كاهش مستمر فروش وسود بر روي رنج محصولات فعلي.
_ پتانسيل مالي و مديريتي سازمان براي ورود به كسب وكار جديد.
_ همافزايي مالي بين كسب و كار فعلي و كسب و كار جديد.
_ اشباع بازار محصولات فعلي.
3.3. تنوع گرايي افقي ( Horizontal Diversification )
ارائه محصول جديد و غير مرتبط به مشتريان فعلي شركت: شرکت پیمانکاری تاسیساتی شروع به ارائه خدمات ساخت قطعات مورد استفاده در سیستم تهویه اتومبیل میکند. یا شرکت زیراکس وارد کسب و کار تولید کاغذ میشود.
در چه شرایطی این استراتژی ثمربخش است؟
_ درآمد حاصل از كسب و كار فعلي با افزودن يك محصول غيرمرتبط تقويت شود.
_ كسب وكار فعلي كم سود, كم رشد و به شدت رقابتي باشد.
_ شبكه توزيع فعلي براي محصول جديد و غيرمرتبط قابل استفاده باشد.
_ محصول جديد مكمل فصلي(دورهاي) محصول فعلي باشد.
4. استراتژي هاي تدافعي ( Defensive Strategies )
1.4. مشاركت ( Joint Venture )
تشكيل يك سازمان جديد با حمايت و همكاري دو يا چند شركت: شرکت پیمانکاری تاسیساتی با همکاری یک شرکت دیگر، یک شرکت پیمانکاری نورپردازی راه اندازی میکند. ايجاد شركت وسايل خانگي Philips با سرمايهگذاري شركت Lucent و شركت الكترونيك انواع استراتژی فيليپس
در چه شرایطی این استراتژی ثمربخش است؟
_ تركيب همافزايي بين شركت هاي سهامي عام و سهامي خاص.
_ تركيب همافزايي شركت هاي بينالمللي و شركت هاي محلي.
_ يكپارچهسازي شايستگي هاي مكمل دو شركت.
_ روي هم گذاشتن منابع و تسهيم ريسك در پروژههاي بسيار بزرگ و سودآور.
_ رقابت چند شركت كوچك با يك رقيب بزرگ.
_ براي ارائه سريع يك تكنولوژي جديد به بازار.
2.4. كاهش ( Retrenchment )
تجديد ساختار در فعاليتهاي و هزينهها به منظور جلوگيري از كاهش فروش و سود. تعطيل كارخانه توليد جيپ دركرايسلر
در چه شرایطی این استراتژی ثمربخش است؟
_ شركت در عين دارا بودن شايستگي كسب و كار طي چندين سال به اهداف خود نرسيده است.
_ شركت مورد فروش در يك كسب و كار ضعيف باشد.
_ شركت مورد فروش داراي بهرهوري پايين، سودآوري كم و فرهنگ كار ضعيف باشد.
_ استراتژي شركت با شكست مواجه شده باشد.
_ شركت براي آماده سازي يك بازار رو به رشد جديد نيازمند ساختار فعاليتي جديد باشد.
3.4. واگذاري ( Divestiture )
فروش يك بخش و يا جزيي از شركت:
در چه شرایطی این استراتژی ثمربخش است؟
_ وقتي استراتژي كاهش شركت به سودآوري مورد نظر نميرسد.
_ وقتي اداره يك بخش به منابع بيشتري از حد توانايي شركت نياز دارد.
_ وقتي عملكرد ضعيف يك بخش، عملكرد كلي شركت را تحت تاثير قرار دهد.
_ وقتي زمينه فعاليت يك بخش با ساير اجزاي شركت تناسب نداشته باشد.
_ وقتي پول حاصل از واگذاري براي ساير اهداف شركت مورد نياز باشد.
4.4. انحلال ( Liquidation )
فروش تمامي دارايي شركت به منظور كسب ارزش ملموس آن ها:
در چه شرایطی این استراتژی ثمربخش است؟
_ وقتي استراتژي كاهش و واگذاري به نتايج مورد نظر نرسيده باشد.
_ وقتي شركت به ورشكستگي رسيده باشد، انحلال نيز يك راهكار است.
_ وقتي با فروش دارايي شركت زيان سهامداران به حد قابل قبولي برسد.
همانگونه که اشاره گردید، استراتژیهایی که در این بخش ارائه شدند هم مربوط به استراتژیهای کلان میشوند و هم استراتژیهای وظیفهای هر چند که بیشتر تکلیف استراتژیهای کلان را مشخص میسازند. مثلا وقتی تصمیم به یکپارچه سازی یا خرید تامین کنندگان و غیره میگیریم، پس در اصل تصمیمی مرتبط با "انتخاب نوع کسب و کار" گرفتهایم(یعنی استراتژی سطح کلان). اما در شرایطی هم وقتی تصمیم به رسوخ در بازار گرفتهایم بیشتر تصمیمی در ارتباط با "چگونگی رقابت در کسب و کار" یعنی استراتژی سطح کسب و کار) گرفتهایم.
گردآورنده مطالب و مولف: محمد بزازی مشاور علمی: دکتر شهرام کیانی ویراستار ادبی: ویدا محمدی ویراستار گرافیکی: مرتضی محمدی
تاریخچه مدیریت استراتژیک
تاریخچه مدیریت استراتژیک و روند شکل گیری مفهوم استراتژی و مدیریت و طرحریزی استراتژیک بهمراه مفاهیم پایه آن
بزرگان مدیریت استراتژیک
بیوگرافی و طبقهبندی فلاسفه، صاحبنظران و تاثیرگذاران حوزه مدیریت استراتژیک و بزرگان مدیریت استراتژیک
تدوین استراتژی ها با استفاده از تحلیل داده ها
یک روش مهم تدوین استراتژی که می تواند در این فضا راهگشا باشد تدوین استراتژی ها و اتخاذ تصمیمات استراتژیک سازمان ها بر اساس تحلیل دقیق داده ها است.
استانداردها و مدارک APMG
معرفی کامل استانداردها و مدارک موسسه مدیریت پروژه APMG انگلستان از جمله PRINCE2