انواع الگوهای نموداری

الگوهای نموداری
در مقاله امروز از مجموعه مقالات آموزش فارکس، قصد داریم الگوهای نموداری را به شما آموزش دهیم.
تا اینجای کار زرادخانه ای از تسلیحات تکنیکال برای استفاده در بازار در اختیار گرفتید. در این درس، شما به یک سلاح دیگر نیز مجهز خواهید شد! یعنی: الگوهای نموداری!
الگوهای نموداری را همچون یک مین یاب در میدان مین در نظر بگیرید، چراکه پس از این درس، خواهید توانست “انفجارها” را بر روی نمودار ها پیش از آنکه رخ دهند مشاهده کنید. احتمالا چنین چیزی می تواند پول خوبی را برای شما داشته باشد.
الگوهای نموداری بسیار شیرین و جذاب هستند و حس خوبی به آدم می دهند.
در درس های بعدی، شما با الگوها و آرایش نموداری پایه آشنا خواهید شد.
اگر آنها به درستی شناسایی شوند، معمولاً منجر به شکست های انفجاری (بریک اوت) می شوند، بنابراین مراقب باشید!
به یاد داشته باشید، هدف ما این است که حرکات بزرگ را پیش از وقوع شناسایی کنیم تا بتوانیم از آنها سواری گرفته و پول جمع آوری کنیم.
به هر حال، چه کسی شیرجه زدن در استخر پول را دوست ندارد؟
الگوهای نموداری به میزان زیادی به ما کمک می کند تا شرایطی را که بازار آماده شکستن (بریک اوت) به یک سمت است، را تشخیص دهیم.
آنها همچنین می توانند نشان دهند که آیا قیمت در جهت فعلی به حرکت خود ادامه خواهد داد یا برگشت خواهد کرد، بنابراین ما برای این الگوهای نموداری چند راهبرد و سیستم معاملاتی عالی نیز طراحی و ارائه خواهیم کرد.
به طور خلاصه، الگوهای نموداری به شما کمک می کنند تا بتوانید به سه سوال زیر پاسخ دهید:
- چگونه می توان در یک روند صعودی (یا نزولی) نقاط ورودی احتمالی را پیدا کرد؟
- چگونه الگوهای نموداری می توانند بالقوه سیگنال های ورودی ارائه دهند؟
- چگونه می توان فهمید چه موقع باید از بازار خارج شد (سیگنال خروج) ؟! خواه برای حفظ سود (اگر الگوی نموداری جواب داد) خواه برای قطع ضرر (اگر الگوی نموداری عمل نکرد)؟
نگران نباشید ، ما به شما یک برگه تقلب تر و تمیز و کوچک ارائه می دهیم تا به شما کمک کند بتوانید همه این الگوها و استراتژی های جالب را به خاطر بسپارید!
نگاهی به الگوهای نموداری در تحلیل تکنیکال
داشتن مهارتهای تحلیل برای فعالیت در بازارهای مالی ضروری است. الگوهای نموداری یا Chart Patterns یکی از مهمترین و کاربردیترین الگوهایی هستند که در تحلیل تکنیکال بازار به معاملهگرها کمک میکنند. تسلط به این الگوها تصویر روشنی از بازار را در اختیارتان قرار میدهد و همین تصویر روشن شما را به سمت تصمیمات هوشمندانهتر و درستتر سوق میدهد.
به جهت اهمیت این موضوع، امروز در این مطلب در مورد انواع الگوهای نموداری و مفهوم آنها صحبت خواهیم کرد.
بهترین الگوی نموداری
پیش از اینکه از بهترین الگوی نموداری صحبت کنیم، بد نیست تعریف کوتاهی از الگوی نموداری داشته باشیم. این الگوها شکلی در نمودار قیمت هستند که روند قیمت را از گذشته تا به امروز نشان میدهند و به کمک آنها معاملهگرها میتوانند آیندهی یک دارایی را پیشبینی کنند. در واقع نمودارها مهر تأییدی بر این موضوع هستند که تاریخ تکرار میشود و بر همین اساس اگر روند قیمت یک دارایی در انواع الگوهای نموداری گذشته و به طور مداوم یک رفتار ثابت را داشته است، احتمال تکرار این رفتار در آینده زیاد خواهد بود. این الگوها را میتوان پایه و اساس تحلیلهای تکنیکال دانست.
اما میرسیم به بهترین الگوی نموداری. در واقع نمیتوان گفت که الگویی نسبت به الگوی دیگر برتری دارد چرا که هر یک از آنها کاربرد خاص خود را داشته و برای نمایش روندهای مختلف مورد استفاده قرار میگیرند. این الگوها بیشتر در نمودارهای شمعی کاربرد دارند چرا که این نمودارها به نمایش بهتر و آسانتر قیمتهای باز و بسته شدن در بازهی زمانی خاص کمک میکنند.
بعضی از الگوهای نموداری برای بازارهای پر نوسان، بعضی برای بازارهای صعودی و بعضیها هم برای بازارهای نزولی کاربرد دارند. پس همانطور که گفتیم الگوها نسبت به هم برتری ندارند اما باید بدانید که برای وضع کنونی بازار کدام الگو مناسبترین است. استفاده از الگوی اشتباه میتواند شما را از مسیر درست گمراه کند.
انواع الگوهای نموداری و مفهوم آنها
برای درک الگوهای نموداری مختلف ابتدا باید با مفهوم سطوح مقاومت و حمایت آشنا شویم. پیشتر در مقالهی “سطح حمایت و مقاومت در بازار مالی فارکس به چه معناست؟” در مورد این سطوح صحبت کردیم. با این وجود این مبحث را با اشارهی کوچکی به این سطوح شروع میکنیم.
سطح حمایت سطحی است که میزان قیمت کمتر از آن نخواهد شد به این معنی که اگر قیمت کاهش یابد و به سطح حمایت برسد، پایینتر نخواهد رفت و پس از برخورد با این سطح دوباره شاهد افزایش قیمت خواهیم بود. سطح مقاومت هم سطحی است که قیمت از آن بالاتر نخواهد رفت. در واقع زمانی که قیمت دارایی به سطح مقاومت میرسد نمیتواند از این سطح عبور کند و پس از برخورد با سطح مقاومت شاهد افت قیمت خواهیم بود. برای اطلاعات بیشتر میتوانید مقالهی ذکر شده را مطالعه کنید.
با دانستن این تعاریف میتوانیم به سراغ انواع الگوهای نموداری برویم. الگوهای نموداری را میتوان در سه گروه زیر دستهبندی کرد:
- الگوهای تداومی: این الگوها نشان دهندهی تداوم و ادامهدار بودن روند هستند.
- الگوهای بازگشتی: این الگوها بیانگر احتمال تغییر مسیر روند هستند.
- الگوهای دو طرفه: این الگوها به ما میگویند که بازار بی ثابات و پر از نوسان است و قیمت به هر سویی ممکن است حرکت کند. در واقع پیشبینی قیمت در این بازار چندان قطعی نخواهد بود.
آشنایی با این سه دسته به شما کمک میکند تا به موقع وارد موقعیتهای کوتاه (فروش) و بلند (خرید) شوید. در واقع این الگوها در پیشبینی روند قیمت بسیار مؤثر کننده بوده و به لطف آنها میتوانید حتی در بازارهای نزولی هم معاملههای سودآور داشته باشید.
فراموش نکنید که الگوهای نموداری بیانگر قطعیتی در آینده نیستند اما احتمال به وقوع پیوستن پیشبینیهای صورت گرفته از طریق آنها بسیار است.
و اما 10 الگوی مهم در تحلیل تکنیکال:
سر و شانه (Head and Shoulders)
در این الگو قلهای با ارتفاع زیاد در میان و دو قله با ارتفاعی کمتر در دو طرف داریم. این الگو نشان دهندهی به پایان رسیدن روند صعودی و شروع روند نزولی است. در نتیجه الگوی سر و شانه در دسته الگوهای بازگشتی قرار دارد.
ارتفاع قلهی اول و سوم در الگوی Head and Shoulders از قلهی دوم کمتر بوده انواع الگوهای نموداری ولی هر سه این قلهها در یک نقطه اشتراک دارند و آن برخورد با یک سطح حمایت است که در اصطلاح به آن خط گردن یا خط تأیید یا خط شکست گفته میشود.
پس از برگشت قیمت از قلهی سوم و برخورد با این سطح حمایت، چیزی که انتظار میرود شکست خط گردن و شروع کاهش قیمت است.
دو قله (Double Top)
این الگو که به دو سقف هم مشهور است، برای تعیین بازگشت روند مورد استفاده قرار میگیرد. زمانی با این الگو روبرو خواهیم بود که قیمت تا مقدار مشخصی افزایش یافته و پس از آن سقوط کند و دوباره تا همان سطح مقاومت قبلی برود و باز هم تا سطح قبلی سقوط کند. در این موقع، باید انتظار شروع یک روند نزولی را داشت.
دو دره (Double Bottom)
این الگو درست برعکس دو قله است. در الگوی دو دره قیمت تا حد مشخصی کاهش یافته و پس از رسیدن به محدوده حمایت دوباره افزایش مییابد. بار دیگر قیمت یا حمایت قبلی کاهش یافته و تا همان مقاومت قبلی یعنی خط گردن بالا میرود.
در این شرایط باید منتظر یک روند صعودی قوی بود. و به دلیل همین به پایان روند نزولی و شروع روند صعودی، بازگشت صعودی گفته میشود.
کف گرد (Rounding Bottom)
الگوهای نموداری کف گرد یا نیم دایره پایین در بیشتر اوقات بیانگر پایان روند نزولی و شروع روند صعودی هستند. به طور معمول بعد از تجربهی یک روند نزولی طولانی مدت شاهد این الگوی بازگشتی هستیم.
در این دو موقعیت: زمانی که قیمت نزدیک به کف نمودار است و زمانی که روند ادامه یافته و از سطح مقاومت عبور میکند، معاملهگرها تمایل زیادی به سرمایهگذاری از خود نشان میدهند.
کُنج (Wedge Pattern)
الگوی کنج خود دو نوع است و زمانی اتفاق میافتد که حرکات قیمت بین دو خط روند مورب فشرده میشود.
- کنج افزایشی: این مدل در اطراف خط روندی شکل میگیرد که مابین دو خط حمایت و مقاومت مورب به سمت بالا پیش بروند. در این مدل، شیب خط حمایت از خط مقاومت بیشتر است. مشاهدهی این الگو به معنی شکست سطح حمایت و کاهش شدید قیمت خواهد بود.
- کنج کاهشی: این الگو بین دو سطح مقاومت و حمایت مورب رو به پایین شکل میگیرد. کنج کاهشی بر خلاف کنج افزایشی بیان کنندهی شکست مقاومت و شروع روند صعودی است.
این الگوهای نموداری در دستهی الگوهای بازگشتی جای میگیرند.
فنجان و دسته (Cup انواع الگوهای نموداری and Handle)
این الگو که در بازار صعودی اتفاق میافتد، الگوی تداومی است که از ترکیب دو الگوی کف گرد و کنج شکل میگیرد. این الگو نشان دهندهی دورهای کوتاه از احساسات نزولی در بازار صعودی است و پس از ایجاد چنین الگویی روند صعودی همچنان ادامه خواهد داشت.
در الگوی Cup and Handle فنجان شبیه به الگوی نموداری کف گرد و دسته شبیه به الگوی نموداری کنج است. بعد از الگوی کف گرد، قیمت دورهای از اصلاح موقت را تجربه خواهد کرد که این دوره دسته الگو است و علت چنین نامگذاری، محدود بودن روند اصلاحی به دو خط موازی است. در آخر قیمت از دورهی اصلاحی کوتاه خود خارج شده و به روند صعودی خود ادامه میدهد.
پرچم (Flag یا Pennant)
این الگو در دسته الگوهای تداومی جای دارد. زمانی با الگوی پرچم مواجه میشویم که قیمت پس از گذاراندن یک روند صعودی یا نزولی وارد دورهای از تثبیت قیمت شود. معنی این الگو تثبیت موقتی و بازگشت به روند قبلی است.
قبل از وقوع پرچم شاهد حرکتی تند و به شکل خطی مستقیم در بازار هستیم که به اصطلاح به آن میله پرچم میگویند. پس از آن در قسمت پرچم بازار مکث کوتاهی داشته و به عبارتی استراحت کوتاهی کرده و دوباره به روند قبلی بازمیگردد.
این الگو میتواند هم در بازار صعودی و هم در بازار نزولی رخ دهد. ممکن است در ابتدا الگوی پرچم و کنج شبیه به نظر برسند ولی با کمی دقت متوجه تفاوت آنها خواهید شد. الگوهای کنج همواره صعودی و نزولی هستند در حالی که پرچم همیشه در وضعیت افقی قرار دارد. تفاوت دیگر این دو الگو در این است که کنج الگویی بازگشتی است اما پرچم الگویی تداومی است.
مثلث صعودی (Ascending Triangle)
این الگو الگویی تداومی و صعودی است و نشان دهندهی ادامهی روند صعودی است. مثلث صعودی با رسم خط افقی مقاومت در امتداد سقف نوسانات (Swing Highs) و همینطور خط مورب حمایت در امتداد کف نوسانات (Swing Low) شکل میگیرد.
مثلث نزولی (Descending Triangle)
این الگو هم همچون الگوی مثلث صعودی تداومی است با این تفاوت که مثلث نزولی نشان دهندهی ادامهی روند نزولی است. از این الگو میتوان برای ورود به موقعیت شورت و به دست آوردن سود از بازارهای نزولی بهره برد.
مثلث متقارن (Symmetrical Triangle)
این الگو جزو الگوهای تداومی است و دو نوع صعودی و نزولی دارد. تداومی بودن الگوی مثلث متقاورن به معنی این است که پس از این الگو روند به همان مسیر قبلی خود ادامه خواهد داد. تفاوت این الگو با الگوی مثلثی در شکل مثلث ایجاد شده است. مثلثی که در این الگو ایجاد میشود شبیه به مثلث متساوی الساقین است ولی در الگوی قبل مثلث به شکل قائم الزاویه است.
شناخت انواع الگوهای نموداری و مفهوم آنها میتواند دستاوردهای شما را در بازار زیر و رو کند و نتایج خارقالعادهای را بریتان رقم بزند. به خاطر داشته باشید هر قدر به این الگوها مسلطتر باشید امکان خطا کاهش مییابد و معاملات موفقتری را خواهید داشت.
تحلیل الگوهای نموداری
الگوهای نموداری با نگاه فراگیر کمک میکنند تا سیگنالهای معاملاتی یا نشانههایی از حرکت آینده قیمت مشخص شوند. با آموزش این الگوها در دیجی اکسچنج با ما همراه باشید.
الگوهای نموداری
یکی از فرضیاتی که در نوشته های گذشته داشتیم این بود که تاریخ تکرار میشود. تئوری الگوهایی نموداری بر اساس این فرضیه است، الگوهای نموداری در طول زمان تکرار شده و تمایل دارند تا نتایج مشابهی را تولید کنند. برای مثال، زمانی که احساسات بازار از خوشبینانه به سمت ترس حرکت میکند، الگوی مشخصی ممکن است شکل بگیرد قبل از اینکه معامله گران و سرمایهگذاران شروع به فروختن سهمهای خود و پایین آوردن قیمت بکنند.
الگوهای نموداری تعاریف و شاخصهای مشخصی دارند، اما الگویی که 100% به شما بگوید که قیمت به کدام سمت حرکت میکند وجود ندارد وگرنه پولدارترین مرد دنیا باید یک معاملهگر میبود نه یک سرمایهگذار. فرآیند تشخیص الگوهای نموداری بر اساس این شاخصها میتواند ذاتی باشد، برای همین است که رسم و فهم نمودار اغلب بهصورت یک هنر دیده میشود تا یک علم.
یک دستهبندی محبوب برای نمودارها بهصورت الگوهای بازگشتی و الگوهای ادامهدهنده است. یک الگوی برگشتی سیگنال میدهد که در صورت تکمیل الگو روند قیمت بر خواهد گشت، درحالیکه سیگنال ادامهدهنده در صورت تکمیل سیگنالی برای ادامه روند قبلی میدهد. این الگوها ممکن است در هر بازه زمانی مشاهده شوند. در ادامه برخی از محبوبترین الگوهای نموداری شرح داده میشوند.
الگوهای بازگشتی
الگوهایی هستند که باعث برگشت روند قیمت میشوند و به دو دسته تقسیم میشوند.
۱- سر و شانه
در این الگو، سر باید از شانه چپ و راست بزرگتر باشد، شانههای چپ و راست بهتر است چه از نظر بازه قیمتی و چه از نظر بازه زمانی تفاوت فاحشی با یکدیگر نداشته باشند. به این معنی که اگر ۱ ماه طول کشیده است تا شانه چپ تشکیل شود، شانه راست نمیتواند ۵ روزه تشکیل شود. واضح است که در این صورت، ما الگو را اشتباه تشخیص دادهایم. اگر فرض کنیم طول شانه چپ از نظر قیمتی بسیار بلند باشد و مثلا ۵۰ تومان نوسان قیمت داشته شانه راست نمیتواند با نوسان قیمت ۵ تومانی تشکیل شود و مسلما الگویی تشکیل نمیشود.
زمانی که سر و شانه را مشاهده میکنیم، یک خط از شانه چپ به سمت شانه راست امتداد میدهیم. بهگونهای که خط به دونقطهای که سر را تشکیل دادهاند، برخورد داشته باشد. در این مرحله اگر قیمت از خط گردن گذر کند، امکان اینکه بهاندازه فاصله خط گردن تا سر افزایش یا کاهش داشته باشد بسیار زیاد است.
۲- کف یا سقف دو قلو
برای تشکیل کف دو قلو باید با این نکته توجه کنیم که باید قیمت انواع الگوهای نموداری دو بار یک سطح حمایتی را لمس میکند. در این حالت خریداران به یک وحدت نظر میرسند که حمایت قوی تشکیلشده و بازار میل به صعود دارد. همین امر باعث میشود خریداران بیشتری وارد بازار شوند و قیمتها افزایش یابد. این فرآیند منجر به شکسته شدن یک سطح مقاومتی مهم میشود.
این شکست سطح مقاومت، خریداران بیشتری را وارد بازار میکند و از تمایل فروشندگان به فروش میکاهد. در بیشتر مواقع قیمت بهاندازه فاصله دو کف تا نقطه مقاومت رشد میکند.
در تشکیل سقف دوقلو، فشار فروش ناشی از برخورد دوباره به یک مقاومت و عدم توانایی برای شکست آن، باعث ریزش شدید قیمت، کاهش قدرت خریداران و افزایش تعداد فروشندگان میشود که همین امر موجب شکست حمایت بعدی قیمت خواهد شد.
از دست رفتن این حمایت فشار فروش را در بازار مضاعف میکند و باعث ریزش هرچه بیشتر قیمت میشود که در اکثر مواقع بهاندازه فاصله قله قیمتی تا حمایت شکسته شده قیمت ریزش خواهد کرد.
در دستهبندیها، کف یا سقف سهقلو هم داریم که تنها تفاوت آنها با مثالهای بالا در این است که در آنها سه برخورد وجود دارد.
الگوهای ادامهدهنده
۱- مثلث
این الگو از دو خط حمایتی و مقاومتی تشکیلشده و این خطوط ممکن است دینامیک یا استاتیک باشند. نکتهای که برای تشکیل مثلث حائز اهمیت است این است که تعداد برخوردها در مثلث باید به پنج برخورد متوالی برسد و زیر چهار برخورد مثلث برای ما اهمیت چندانی ندارد.
در دستهبندیها، مثلث جزو الگوها ادامهدهنده روند است اما تجربه ثابت کرده که قیمت از هر ضلع مثلث که خارج شود میتواند با اندازه قاعده مثلث افزایش یا کاهش یابد، درنتیجه میتواند یک الگوی بازگشتی نیز باشد.
۲- کنج
کنجها از همان قواعد مثلثها پیروی میکنند؛ اما تنها تفاوتشان در مدتزمان شکلگیری است. کنجها زمان تشکیل شدنشان بلندتر از مثلث است، مثلا اگر حرکت یک سهم طی مدت ۲ سال در قالب یک مثلث قرار بگیرد، به آن کنج میگوییم.
۳- پرچم
زمانهایی وجود دارد که در بازار حرکتهای صعودی یا نزولی در مدتزمان بسیار کوتاه شکل میگیرد و بعدازآن بازار وارد فاز اصلاحی میشود؛ اما این اصلاح نباید طولانیمدت شده و از طول میله پرچم بیشتر شود. در نقطهای که این اصلاح به پایان میرسد و بازار در جهت موج پیشرو قبلی قرار میگیرد، برای هدف بعدی قیمت، میتوان طول میله پرچم را تصور کرد.
۴- مستطیل یا کانال
کانالها بین دو حمایت و مقاومت موازی شکل میگیرند و میتوانند صعودی، نزولی و یا حتی خنثی باشند. قیمت در صورت خروج از کانال بهاندازه ارتفاع کانال خود میتواند صعود یا نزول داشته باشد.
سخن آخر
در کنار یادگیری انواع الگوهای شمعی، استفاده از الگوهای تحلیل تکنیکال کلاسیک همچنین خط روند و خطوط استاتیکی، کمک شایانی به تحلیل شما میکند. هرچه تحلیل شما دقیقتر باشد؛ ریسک شما کاهش مییابد و با قطعیت بیشتری میتوانید سرمایهگذاری کنید.
برای استفاده از این ابزارها، علاوه داشتن بر دانش و درک صحیح از فلسفه به وجود آمدن آنها، تجربه نقش بزرگی بازی خواهد کرد. اگر شما بهدرستی همه قواعد را درک کردید، هرچه تجربه بیشتری در استفاده از آنها داشته باشید، نتایج بهتری خواهید گرفت.
الگوهای نمودار برتر که هر معامله گر باید بداند
هر معامله گر که نقشی را که داده ها در موفقیت معاملات بازی میکند را میدانند ، گزارش ها و نمودارهای تجزیه و تحلیل را جدی می گیرد. از این میان ، الگوهای نمودار یکی از ابزارهای دیداری و ارتباطی بصری است که معامله گران از آن استفاده می کنند. استفاده از الگوهای نمودار در بین معامله گران فارکس روشی کاملاً پذیرفته شده است.
به عنوان یک معامله گر ، شما دائما در جستجوی تجزیه و تحلیل های با کیفیت بالا هستید که به شما کمک می کند فرصت ها را شناسایی کنید ، روندها را تغییر دهید و حرکت قیمت پروژه را شناسایی کنید. توانایی خواندن و تفسیر الگوهای نمودار به شما امتیاز قابل توجهی هنگام تجارت می دهد.
یک الگوی نمودار ، حرکات قیمت را به صورت گرافیکی ارائه می دهد تا تصویری روشن از روندها ارائه کند تا نشانه هایی از سطح قیمت های آینده را ارائه دهد. با استفاده از داده های مبتنی بر عملکرد گذشته ، ایجاد یک ایده در مورد جهت حرکت آینده در قیمت برای یک معامله گر آسان تر می شود.
انواع الگوهای نمودار
سه نوع الگوی نمودار وجود دارد – الگوهای ادامه ، الگوهای معکوس و الگوهای دو طرفه:
- یک الگوی ادامه نشان می دهد که روند مداوم ادامه خواهد داشت.
- الگوهای نمودار معکوس به معامله گران اجازه می دهد که روند رو به عقب است ، یعنی تغییر جهت می دهد.
- الگوهای برک آوت زمانی اتفاق می افتد که دارایی در محدوده ای معامله شود.
- در اینجا برخی از الگوی نمودار برتر که هر معامله گر باید بداند وجود دارد.
سر و شانه
همه اش به اسم است !! این نمودار دارای یک قله انواع الگوهای نموداری بزرگ در وسط (سر) با دو قله کمی کوچکتر در دو طرف (شانه) آن است. از نوسانات بالا در الگوی Head and Shoulders برای پیش بینی تغییر روند استفاده می شود.
سطح پشتیبانی یا خط گردن دو شانه را به هم متصل می کند و شکستگی زیر خط گردن یک سیگنال فروش محسوب می شود. یک خط گردن افقی مستقیم و مورب قابل قبول است ، اگرچه مواردی وجود دارد که خط گردن زاویه داشته باشد یا دو شانه کاملاً هماهنگ نباشند. ایده این است که الگو را تشخیص دهید.
به فاصله از بالای سر تا خط گردن که هدف قیمت است توجه کنید. هنگامی که شانه راست به سمت عقب افتادسطح پشتیبانی، احتمال دارد روند نزولی نزولی وجود داشته باشد. این الگوی برگشت صعودی از نزولی یکی از قابل اعتمادترین الگوهای نمودار معکوس در نظر گرفته شده است.
اگر الگوی Head and Shoulders در طی روند نزولی اتفاق بیفتد ، همان الگو رخ می دهد اما در یک وارون. سه پایین چرخش وجود دارد و به آن الگوی Inverse Head and Shoulders گفته می شود.
راهنمای الگوی سر و شانه
دو بالا و دو پایین
معامله گران از الگوی معکوس دیگر برای برجسته کردن روند معکوس استفاده می کنند ، الگوی Double Top و Double Bottom در اطراف سطوح مهم فنی رخ می دهد که مانع بزرگی ایجاد می کند. یک بالای دوتایی دارای دو قله یا اوج تاب در تقریباً یکسان است ، در حالی که الگوی پایین دو دارای دو پایین چرخش است.
Double Top یک الگوی معکوس نزولی است که در آن قیمت یک دارایی ابتدا به اوج خود می رسد ، و پس از بازگشت به سطح پشتیبانی فقط قبل از بازگشت به عقب در برابر روند غالب ، به سطح حمایت خود صعود می کند.
در واقع این الگوهای نمودار یک مورد مناسب میباشد…….
برعکس ، Double Bottom یک الگوی برگشت صعودی است که در آن قیمت یک دارایی به زیر سطح حمایت سقوط می کند ، و پس از بازگشت مجدد به سطح مقاومت قبل از بازگشت مجدد در برابر روند غالب ، دوباره سقوط می کند.
در اینجا ، معامله گران باید به دنبال حداقل دو تلاش ناموفق در سطح و به دنبال آن وقفه فنی در جهت مخالف باشند.
راهنمای الگوی دو بالا و دو پایین
سه گانه بالا و پایین سه گانه
الگوی Triple Top و Triple Bottom مشابه الگوی Double Top و Double Bottom در بالا است – تنها تفاوت در این الگوهای نمودار در این است که در مقایسه با دو سطح بالا و دو پایین تاب ، سه اوج تاب و سه پایین چرخش وجود دارد. هر دو الگوی معکوس هستند.
بازرگانان باید مراقب شکست خطوط حمایت و مقاومت باشند. قیمت های هدف فاصله بین خط بالا و پشتیبانی (برای سه پایه تاپ) ، و پایین و خط مقاومت (برای پایه های سه گانه) است.
راهنمای الگوی سه گانه
گرد کردن
این الگوی معکوس به معامله گران کمک می کند تا پایان روند را بدست آورند ، و نشان دهنده یک نقطه بازگشت بالقوه در یک حرکت بلند مدت قیمت است. الگوی Rounding Top تغییر تدریجی احساس از صعودی به نزولی را نشان می دهد و فرصتی برای کوتاه مدت نشان می دهد.
همانطور که از نامش پیداست ، الگوی بالای گرد در الگوهای نمودار به صورت ‘U’ معکوس ظاهر می شود. ماشه برای ورود به یک موقعیت کوتاه شکسته شدن خط پشتیبانی است ، با هدف قیمت برابر با فاصله از بالا تا خط پشتیبانی.
شکل گیری این الگو در الگوهای نمودار خیلی بیشتر طول می کشد – از چندین هفته ، ماه یا حتی سالها – و الگویی نیست که معمولاً پیدا شود.
پایین گرد کردن
Rounding Bottom همچنین به عنوان زیر بشقاب شناخته می شود ، یک الگوی نمودار معکوس بلند مدت در الگوهای نمودار است که نشان می دهد قیمت سهام از یک روند نزولی به سمت یک روند صعودی صعودی حرکت می کند.
در اینجا قیمت با روند کاهشی قیمت شروع می شود تا زمانی که به نقطه حمایت برسد ، سپس قیمت شروع به روند بالاتر می کند. خط روند زیر پایین ترین قیمت شکل U را تشکیل می دهد.
الگوی پایین گرد یک دهانه را برای طولانی مدت پیش بینی می کند.
مستطیل
نوعی الگوی ادامه ، یک الگوی مستطیل هنگامی شکل می گیرد که قیمت چندین بار به صورت پهلو بین یک حمایت افقی و سطح مقاومت حرکت کند. وقتی قیمت بین دو سطح افقی حرکت می کند ، یک مستطیل ایجاد می کند.
بسته به روند اساسی ، معامله گران باید به دنبال شکل گیری یک الگوی مستطیل در الگوی نمودار باشند. یک مستطیل سرسخت در طی روند صعودی وقتی قیمت وارد فاز ازدحام می شود و به یک طرف معامله می شود شکل می گیرد. به دنبال شکستن خط فوقانی مستطیل باشید. هدف قیمت ارتفاع مستطیل خواهد بود.
وقتی قیمت وارد فاز ازدحام می شود و به یک طرف معامله می شود ، یک مستطیل نزولی در طی روند نزولی تشکیل می شود. درست مثل مستطیل سرسخت ، قیمت شکسته خواهد شد ، اما این بار شکست در خط مستطیل پایین در الگوی نمودار خواهد بود. هدف قیمت ، یک بار دیگر ، ارتفاع مستطیل است.
از الگوهای مستطیل برای پیش بینی استراتژی شکست استفاده می شود.
پرچم ها
پرچم ها در الگوهای نمودار متفاوت است ، تنها تفاوت در شکل الگو است. برخلاف خطوط روند همگرا در Wedge ، خطوط روند در اینجا موازی هستند.
میله پرچم بخشی مشخص از الگوی پرچم است. یک پرچم صعودی در طی یک روند صعودی تشکیل می شود ، با خطوط روند موازی بالا و پایین اقدام قیمت. یک پرچم نزولی در طی روند نزولی تشکیل می شود و شیب بالایی دارد. هدف قیمت پایین ترین نقطه یک پرچم صعودی و بالاترین نقطه یک پرچم نزولی است.
راهنمای الگوی پرچم
فنچان و دسته در الگوهای نمودار
این الگو در الگوهای نمودار شبیه Rounding Top است ، اما دارای یک دسته اضافی است. این الگوی ادامه صعودی زمانی شکل می گیرد که یک دوره تمایل به نزولی در بازار وجود دارد که سرانجام با یک حرکت صعودی ادامه دارد.
قیمت وارد یک اصلاح موقتی می شود و در نهایت از روند معکوس خارج می شود تا روند کلی صعودی ادامه یابد.
راهنمای الگوی فنجان و دسته
شکاف های قیمتی
شکافهای قیمتی در الگوهای نمودار زمانی رخ میدهند که شاهد فضای خالی بین دو بازهٔ زمانی معاملاتی باشیم، شکافهایی که از طریق افزایش یا کاهش چشمگیر در قیمت ایجاد شدهاند. برای مثال، سهام ممکن است در قیمت 5 دلار بسته شده و تحت تأثیر اخبار مثبت، در قیمت 7 دلار باز شود. سه نوع اصلی از شکافهای قیمتی وجود دارند: شکاف شکست (breakaway gap)، شکاف فرار (runaway gap)، و شکاف خستگی (exhaustion gap). شکاف شکست در ابتدای شکلگیری یک روند تشکیل میشود، شکافهای فرار در میانهٔ یک روند و شکاف خستگی نیز در انتهای یک روند تشکیل میشوند.
وقتی سهامی بالاتر یا پایین از قیمت بسته شدن خود باز می شود ، شکافی را در الگوهای نمودار ایجاد می کند. به طور معمول ، این از معاملات ساعات طولانی اتفاق می افتد و در هنگام توقف معاملات می تواند باعث ایجاد شکاف در روز شود.
هنگامی که شکاف در جهت مخالف روند اتفاق می افتد ، این انواع الگوهای نموداری یک علامت معکوس است.
الگوی مثلث
مجموعه دیگری از الگوهای نمودار از یک رویکرد مثلثی پیروی می کنند. اینها صعودی ، نزولی و متقارن است. تفاوت در درجه اول در خطوط روند است و در غیر این صورت عمدتاً شبیه به هم هستند.
- مثلث صعودی: مثلث صعودی مسیری رو به بالا را طی می کند با مقاومت نشان داده شده با ارتفاع های چرخشی که یک خط افقی را در بالا قرار می دهد. خط پایین همان کشی است که صعودی است و از پشتیبانی پشتیبانی می کند همانطور که با پایین بودن چرخش نشان داده شده است. مثلث صعودی برای نشان دادن الگوهای صعودی که نشان دهنده یک روند صعودی است استفاده می شود.
- مثلث نزولی: این دقیقاً مخالف مثلث صعودی است با الگویی که در اینجا مقاومت شیب دار رو به پایین را نشان می دهد. از آنجا که مثلث در اینجا روند نزولی و تأثیر بازار پر از فروشنده را نشان می دهد ، مثلث نزولی دارای یک خط پایین تر است.
- مثلث متقارن: این ترکیبی از مثلث صعودی و نزولی است که الگویی را نشان می دهد که می تواند صعودی یا نزولی باشد. این بازاری را نشان می دهد که می تواند در هر دو جهت شکسته شود و نوسان را نشان می دهد. از ماهیت متقارن مثلث ، در همگرایی قله های کم و فرورفتگی ها حضوری مشاهده می شود.
الگوهای نمودار به معامله گران کمک می کند تا در مورد زمان ورود و خروج از موقعیت تصمیم آگاهانه تری بگیرند. با استفاده صحیح از داده ها ، بدون توجه به مدت زمان ، الگوهای نمودار می توانند مفید باشند. بنابراین این امر برای تصمیمات تجاری کوتاه مدت ، میان مدت و بلند مدت به همان اندازه مناسب است.
انواع الگوی مثلث
جمع بندی
الگوهای نمودار در الگوهای قیمتی معمولاً زمانی شکل میگیرند که قیمت قصد استراحت دارد و نشاندهندهٔ مناطقی از تثبیت قیمتی هستند که پس از آنها، قیمت به جهت حرکت در روند خود ادامه داده و یا بازگشت روندی را تجربه خواهد کرد. خطوط روند برای تشخیص الگوهای قیمتی مانند پرچمها، پرچم سهگوشها و سقف دوقلو، از اهمیت بالایی برخوردار میباشند.
حجم معاملاتی نیز دارای نقش مهمی در حین تشکیل این الگوهای نمودار میباشد و معمولاً شاهد کاهش حجم معاملاتی در زمان شکلگیری الگوها هستیم و پس از شکست این الگوها، معمولاً حجم معاملاتی افزایش مییابد. تحلیلگران تکنیکال بهدنبال الگوهای قیمتی هستند تا با استفاده از آنها به پیشبینی رفتار قیمت در آینده و بررسی احتمال ادامه یا بازگشت روند بپردازند.
شناخت ۵ تا از مهمترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال
بیشتر تریدرهایی که در بازارهای مالی مانند بورس فعالیت دارند، برای خرید دارایی در این بازارها و کسب سود، از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند. چراکه تحلیل تکنیکال یک روش کاربردی و سریع برای بدست آوردن نتایج تحلیلی است. مهمترین بخشهای این نوع از تحلیل، بحث الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال کلاسیک است که در ادامه به معرفی ۵ مدل از مهمترین و کاربردیترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال میپردازیم. همچنین این مفاهیم جزو پایه و اساس یادگیری تحلیل تکنیکال هستند که حتی تریدرهای حرفهای هم آموزشهای خود را از آن آغاز کردهاند. پس اگر شما نیز برای فعالیت در بازارهای انواع الگوهای نموداری مالی مختلف آماده هستید و میخواهید با تسلط به تحلیل تکنیکال و الگوهای قیمتی به سرعت مسیر موفقیت در این بازارها را طی کنید، تا انتهای این مطلب با ما همراه باشید.
چرا الگوهای قیمتی اساس تحلیل تکنیکال هستند؟
الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال کلاسیک نقش بهسزایی دارند، چراکه این الگوها بهصورت مکرر در نمودارهای قیمتی تکرار میشوند. اگر شما نمودارهای قیمتی چند سال گذشتهی یک دارایی مالی را بررسی کنید، انواع الگوهای قیمتی را در آن مشاهده خواهید کرد. اما چرا الگوهای قیمتی در نمودارها تکرار میشوند؟ از این قضیه چه نتیجهای میتوان گرفت؟!
بهصورت کلی، دانش تحلیل تکنیکال که یک تحلیل فنی است، براساس این فلسفه شکل گرفته که: «تاریخ در بازارهای مالی تکرار میشود!» اگرچه نمودارها و الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال دقیقاً شبیه به هم نیستند، اما انواع الگوهای نموداری با شباهت بسیار این الگوها در مسیر روند قیمتها شکل میگیرند و تحلیلگران از روی این الگوها به تحلیلهای موردنظر خود دست مییابند. الگوها در واقع اشکالی هستند که روی نمودارهای قیمتی شکل میگیرند و مسیر روند، مقاومتها، حمایتها و …. را برای ما مشخص میکنند. در ادامه ضمن معرفی انواع الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال، ۵ مورد از مهمترین آنها را بررسی خواهیم کرد.
الگوهای قیمتی چگونه شکل میگیرند؟
اگر نمودارهای تحلیلی را بررسی کنیم، میبینیم که در آنها منحنیها و خطوط مختلفی وجود دارند که در کنار هم قرار گرفتهاند. الگوها زمانی شکل میگیرند که این خطوط را به هم متصل کرده و یک شکل هندسی یا غیر هندسی ایجاد کنیم. وقتی خطوط را به هم وصل میکنیم، مفهومی به نام «خط روند» ایجاد میشود. در واقع، خط روند از اتصال سقفهای قیمت (بالاترین خطوط موجود در نمودارها که به آنها مقاومت هم میگویند) یا کفهای قیمتی (پایینترین خطوط موجود در نمودارها که به آنها حمایت هم گفته میشود) ایجاد میشوند. بر همین اساس، خط روندی که شیب رو به بالا داشته باشد، یک خط روند صعودی است و زمانی چنین روندهایی شکل میگیرند که سقفها بالاتر از قیمت قبلی خود قرار میگیرند و با اتصال آنها یک شیب صعودی ایجاد میشود.
حالا اگر قیمتها هر بار کف پایینتری را تجربه کنند، خط روند شیبی رو به پایین خواهد داشت که اصطلاحاً به آن خط روند نزولی گفته میشود. با توجه به این که الگوها از خطوط روند ساخته میشوند، حالا به سراغ انواع الگوها میرویم.
چند نوع الگوی قیمتی داریم؟
بهصورت کلی دو نوع الگوی قیمتی در تحلیل تکنیکال وجود دارد که الگوهای قیمتی دیگر جزء زیرمجموعههای این دو نوع الگو هستند. دو نوع الگوی قیمتی اصلی را میتوان به صورت زیر بررسی کرد:
وقتی الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال کلاسیک، تغییر روند کنونی را نشان دهند، با عنوان الگوهای بازگشتی شناخته میشوند. این الگوها نشان میدهند که قدرت خرید سهامداران کاهش پیدا کرده است. برای مثال، وقتی یک روند صعودی شکل میگیرد که در آن برخیها مشتاقانه مشغول خرید هستند، با یک حرکت ناگهانی متوقف میشود که نشان دهندهی هجوم فروشندگان و به توازن رسیدن تعداد فروشندگان و خریداران در بازار است. حالا اگر برعکس حالت قبلی، فروشندگان با اشتیاق بیشتر بفروشند و از خریداران پیشی بگیرند، خط روند دچار نزول میشود و الگوهای بازگشتی ایجاد میشوند. این الگوهای وقتی ایجاد میشوند، خط روند خلاف حرکت قبلی خود در جهت انواع الگوهای نموداری مخالف شدت میگیرد.
از جمله الگوهای بازگشتی میتوان «الگوی سر و شانه»، «الگوی سقف و کف دوقلو» و «الگوی سقف و کف سهقلو» را نام برد.
الگوهای قیمتی ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال کلاسیک به الگوهایی گفته میشود که یک وقفهی موقت در روند کلی قیمت ایجاد میکنند. بهصورت کلی، گاهی الگوهای قیمتی ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال کلاسیک حالتی را ایجاد میکنند که در آنها برای یک مدت محدود، قیمت دچار نوسان در جهت عکس روند میشود و سپس این حالت محو شده و روند به مسیر قبلی خود ادامه میدهد. نکته قابل توجه در الگوهای قیمتی تحلیل تکنیکال این است که معمولاً در ابتدای شکلگیری این الگوها نمیتوان تشخیص داد که بازگشتی هستند یا ادامه دهنده، تا وقتی که الگو کامل شود!
از جمله الگوهای ادامه دهنده میتوان «الگوی پرچم»، «الگوی پرچم سه گوش»، «الگوی کنج»، «الگوی مستطیل» و «الگوی مثلث» را نام برد.
نکته:
در الگوهای قیمتی تحلیل تکنیکال توصیه میشود که روند را همیشه ادامه دهنده در نظر بگیریم، مگر این که بازگشتی بودن آن روند تأیید و ثابت شود. پس باید ابتدا هر روندی را ادامه دهنده تصور کنیم و براساس آن تحلیل خود را انجام دهیم، تا زمانی که الگو کامل شود و روند آن نیز مشخص گردد!
۵ مورد از مهمترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال
اگرچه الگوهای قیمت بازگشتی و ادامه دهنده انواع مختلفی دارند، اما در ادامه برخی از مهمترین و قویترین الگوهای قیمتی را بررسی میکنیم که تحلیلگران در تحلیلهای خود بیشترین برخورد را با این نوع از الگوها خواهند داشت. ۵ مورد از قویترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال کلاسیک به قرار زیر هستند:
الگوی سر و شانه را میتوان محبوبترین الگوی بازگشتی در تحلیل تکنیکال در نظر گرفت که کارایی آن در طول زمان ثابت شده است. این نوع الگو از اتصال سه قله متوالی تشکیل میشود که دومین قلهی آن به نسبت قلههای کناری ارتفاع بلندتری دارد؛ به همین خاطر به آن قله سر و به قلههای کوتاهتر کناریاش، شانه میگویند و در نهایت الگویی به شکل سر و شانه بر روی نمودار قیمتی شکل میگیرد. حالا اگر همین شکل به واسطهی اتصال سه دره شکل بگیرد، به آن «الگوی سر و شانه معکوس» گفته میشود. از روی شکل این نمودار میتوان به رفتار خریداران و فروشندگان در بازهی زمانی شکلگیری الگو پی برد. در ابتدا با نفوذ خریداران، قلهی اول شانه شکل میگیرد، سپس با هجوم فروشندگان، روند دچار نزول شده، سپس خریداران به میدان برمیگردند و با شکستن مقاومت شانه، بیشتر از پیش صعود کرده و قلهی سر را در الگو شکل میدهند.
این رقابت بین فروشندگان و خریداران ادامه پیدا میکند تا این که قله شانه دوم هم شکل میگیرد و الگو تکمیل میشود. حالا تحلیلگران تکنیکال از روی این اتفاقات میتوانند روند پس از الگوی سر و شانه را به صورت بازگشتی پیش بینی کنند!
الگوی کف یا سقف دوقلو، همانطور که از نام آن هم پیداست، به دو قله یا دو دره همسان اشاره دارد که تقریباً به یک اندازه در روند پیش رفتهاند. این الگو در اغلب اوقات در سقفهای دوقلو به شکل حرف «M» و در کفهای دوقلو، به شکل حرف «W» در نمودار دیده میشود و یکی انواع الگوهای نموداری از پرتکرارترین الگوهای بازگشتی به حساب میآید. این الگو نشان دهندهی دو تلاش ناموفق برای ادامه حرکت صعودی در نمودار برای عبور از خطوط مقاومت است که در حالت کف دوقلو، نشان دهندهی تلاش برای عبور از حمایتها و کاهش قیمت است. در نهایت، معمولاً پس از شکلگیری این الگو، قیمت پس از شکستن مقاومت یا حمایت، بهصورت نزولی یا صعودی تغییر جهت میدهد.
الگوی کف و سقف سهقلو زمانی ایجاد میشود که کشمکش بین خریداران و فروشندگان در الگوی کف و قیمت دوقلو همچنان ادامه پیدا کرده و منجر به تشکیل یک قله یا دره دیگر در نمودار قیمتی شود. در این صورت، بهجای مشاهده دو دره یا قله، شاهد تشکیل سه قله یا سه دره متوالی در نمودار قیمتی خواهیم بود که نشانهی بالقوهای برای تغییر روند به حساب میآید. این الگو به نسبت الگوهای قبلی، کاربرد کمتری دارد اما باز هم در گروه قویترین الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال کلاسیک قرار میگیرد. این الگو همچنین نشان میدهد که خریداران یا فروشندگان سه بار برای تغییر روند قبلی تلاش کردهاند و موفق نبودهاند. بنابراین وقتی خریداران و فروشندگان تلاش بیشتری برای تغییر روند انجام دهند، کف و سقفهای دوقلو به کف و سقفهای سهقلو تبدیل میشوند که مدت زمان بیشتری طول میکشد و میتواند برای تحلیلگران نتایج قدرتمندتری در پی داشته باشد.
الگوی پرچم یکی از الگوهای ادامه دهندهی معروف است که به صورت یک پرچم بر روی نمودار قیمتی دیده میشود. این الگو دارای دو بخش «پرچم» و «میله پرچم» است. میله پرچم به حالتی گفته میشود که روند قیمت برای مدتی به صورتی نزولی یا صعودی ادامه داشته باشد و پس از آن خود پرچم به صورت حرکات اصلاحی متوالی در یک شیب آرام صعودی یا نزولی (برعکس یا مماس با میله) ادامه پیدا کند. آنگاه میتواند خط صعود یا نزول قبلی را به اصلاحی متصل کرد و به شکل یک پرچم درآورد. پرچمها گاهی شیب نزولی، گاهی شیب صعودی و گاهی نیز بدون شیب هستند و در حال افقی شکل میگیرند. از این الگو زمانی استفاده میشود که با یک روند مشخص و قابل اطمینان روبهرو باشیم، در غیر اینصورت، استفاده از آن در بازارهای بدون روند و خنثی توصیه نمیشود.
این الگو نشان دهندهی یک حرکت شارپ صعودی یا نزولی است که در یک وقفهی کوچک به وسیلهی کانالهای مورب یا افقی دچار اصلاح میشود و سپس به روند قبلی خود ادامه میدهد.
الگوی مستطیل، یکی دیگر از الگوهای ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال است که شباهت بسیاری به الگوی پرچم دارد اما با آن فرق دارد. همچنین الگوی پرچم از لحاظی به الگوهای کف و سقف دوقلو و سهقلو هم شباهت دارد که از روی جهت و شرایط روند و تغییرات قیمت میتوان آنها را از هم تمیز دارد. بهرحال الگوی مستطیل کارایی خاص خود را دارد و یک الگوی کاملاً مستقل به حساب میآید که میتواند نتایج متفاوتی را در اختیار تحلیلگران قرار دهد. این الگو همانطور که از عنوان آن هم پیداست، به شکل یک مستطیل روی نمودار ترسیم میشود. البته در داخل این مستطیل، یک حرکت اصلاحیه قرار دارد که در آن سقف و کف قیمتها بهصورت مکرر تکرار شدهاند و با کشیدن یک خط روی خطوط اصلاحی میتوان یک مستطیل ایجاد کرد.
محدودهی نوسانی این الگو نشان دهندهی محل تقابل فروشندگان و خریداران در بازار است که در نتیجهی آن میتوان روند آیندهی بازار را پیشبینی کرد!
سخن نهایی
گفتیم که برای فعالیت صحیح و حرفهای در بازارهای مالی باید به دانش تحلیل تکنیکال مجهز باشید و این تحلیل دارای ابزارها، استراتژیها و الگوهای متنوعی است که باید برای یادگیری آنها تحت آموزش قرار بگیرید. شاید با خواندن مقالات بتوان تا حدی الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال را تشخیص داد، اما استفاده و نتیجهگیری درست از این الگوها به تجربه نیاز دارد. به همین خاطر به شما توصیه میکنیم برای یادگیری اصولی تحلیل تکنیکال و همچنین برای فعالیت سودمند در بازارهای مالی، حتماً در دورههای آموزش تحلیل تکنیکال «دلفین وست» شرکت نمایید.
برای یادگیری “تحلیل تکنیکال” مسیر زیر را به شما پیشنهاد میکنیم: