تعیین حد ضرر (Stop Loss) در معاملات

حد سود و زیان در بورس
قبل از محاسبات حد ضرر و حد سود در بورس لازم است به خود کلمات آشنا شوی.
حد ضرر یعنی اگر در حال ضرر کردن هستی جلوی آن را بگیری و اجازه رشد بیش از حد به آن ندهی
یعنی اگر این کار را نکنی خیلی زود ورشکسته می شوی و پولت را نابود می کنی
از دست دادن پول هم یکی از زجرآور ترین و دردناک ترین احساسات بشر است و قطعا نابودت می کند
حد سود هم یعنی اگر پولت در حال رشد است
اولا به آن اجازه رشد بدهی
و دوما به موقع بخشی از سرمایه اصلی یا کل سرمایه اصلی خودت را از سرمایه گذاری بیرون بکشی
و فقط به سود پولت اجازه رشد بدهی به همین سادگی!
پس دیگر دنبال یاد گرفتن اصطلاحات پیچیده و عیجب و غریب حد سود و زیان در بورس نباش.
در ویدیوی زیر کامل توضیح دادم که حد ضرر هم علمی است هم تخیلی!
ویدیوی حد سود و زیان در بورس
حد ضرر چیست و فرمول محاسبه آن
خب کاملا یاد گرفتیم که حد ضرر چیست و حد سود چیست
حالا نحوه محاسبه و تعیین حد سود و زیان در بورس چگونه است؟
برای محاسبه حد سود یا حد ضرر اصلا لازم نیست بنشینی و محاسبات عجیب و غریب ریاضی را انجام دهی!
چون اصلا قرار نیست که مغزت خسته شود و وقتت تلف شود
خیلی راحت و در کمترین زمان ممکن حساب کن که:
چقدر پول وارد یک سهم کردی و انتظار داری چقدر سود کنی؟
و در ازای این انتظار معقول و بجا، حاضری چقدر پول را از دست بدی و تحملت چقدر است؟
اجازه بده با یک مثال کاملا شفاف سازی کنم
مثلا من ۱۰ میلیون تومان سهم شپنا در قیمت ۱۱۰۰ تومان خریداری کردم
انتظار دارم در عرض یکماه تا ۱۵۰۰ تومان رشد کند و من ۴۰۰ تومان یعنی حدود ۳۶ درصد سود کنم.
حالا حساب می کنم که اگر به هر دلیلی سود ۳۶ درصدی اتفاق نیفتاد، چقدر تحمل از دست دادن پولم را دارم؟
مثلا اگر بیشتر از ۱ میلیون تومان تحمل از دست دادن پولم را ندارم، و سهم ممکن است با تحلیل هایی که کردم باز هم قیمتش پایین تر برود،
حتما باید با ۹ میلیون تومان پول و ۱ میلیون تومان ضررم از بازار خارج شوم.
و دوباره منتظر فرصت های مناسب برای خرید باشم. همین.
یعنی من به ازای سود ۳۶ درصدی که انتظار دارم حاضر هستم ۱۰ درصد ضرر بدهم.
درباره صادق عباسی
بزرگترین و قوی ترین استراتژی سرمایه گذاری بدون ریسک در بازار بورس فقط در ذهن خود توست پس در تحلیل ها و حرف های دیگران، دنبال پیدا کردن فرمول یا معجزه نباش! چون پیش بینی ها در بهترین حالت، فقط ۲۰ درصد جواب می دهد و ۸۰ درصد لازم است که روانشناسی سرمایه گذاری بلد باشی و مربی ذهن خودت شوی. و اینجا دقیقا همان جایی است که قرار است به سودهای بزرگ برسی.
حد ضرر چیست و چگونه میتوان از آن در معاملات استفاده کرد؟
حد ضرر چیست؟! کلمهای که بر تن خیلی از معامله گران لرزه انداخته و ترس را بر دل های آنها میاندازد. اما مطمئنا همه معاملهگران این را خوب میدانند که قطعا با رعایت حدضرر به قولی عاقبت به خیر خواهند شد و سود خواهند برد. پس چه دلیلی دارد که معاملهگران حد ضرر را رعایت نمی کنند؟ شاید دلیل آن این است که با رعایت آن باید شکست و اشتباه خود را بپذیرند و این مورد قطعا برای هیچ معاملهگری خوشایند نمیباشد. پس در ادامه همراه ما باشید تا بدانید دلیل عدم رعایت حدضرر چیست و عواقب عدم رعایت و فواید پایبندی به آن را مورد بررسی قرار دهیم.
حد ضرر چیست؟
ابتدا بررسی کنیم معنی کلمه حد ضرر چیست؟ معامله گران برای تعیین زمان خروج از معاملهای که باز کردهاند از حد ضرر (که حد سود در این مقاله موضوع بحث ما نیست) استفاده می کنند. این افراد که بیشتر بر اساس تحلیل تکنیکال، معاملات خود را در بازار های مالی به انجام می رسانند عدد یا در صدی را برای تعیین ضرر خود مشخص می کنند که به این اعداد یا درصد ها حدضرر گفته می شود.
مثال برای اینکه بدانیم حد ضرر چیست؟
فرض کنید شخصی سهمی را در بورس به قیمت 1000 تومان خریداری کرده است و حدضرر خود را روی قیمت 960 تومان (4 درصد پایین تر از قیمت خرید) قرار داده است. قیمت که به این عدد برسد سهام خود را به فروش میرساند و از آن معامله با ضرر خارج میشود. در ادامه بررسی خواهیم کرد که طبق چه اصولی درصد حد ضرر مشخص میشود.
آموزش رعایت حد ضرر در بورس(عوامل موثر در تعیین حد ضرر چیست؟)
موارد مختلفی در تعیین حد ضرر تاثیرگذار هستند که برخی از آنها در تمامی بازارها یکسان هستند. (که در حال حاضر فقط بورس ایران مورد بررسی در این مقاله می باشد و در مقاله های آینده بازارهای دیگر را هم مورد بررسی قرار خواهیم داد)
عواملی که در تعیین حد ضرر نقش دارند:
- میانگین حجم ماه
- حجم مبنا
- سهامداران عمده
- درصد شناوری سهم
- نمودار تکنیکال سهم (بسیار مهم)
- ریسک پذیری معامله گر
هر کدام از موارد بالا نکات و قواعد مختص به خود را دارد. در ادامه به این موارد خواهیم پرداخت.
میانگین حجم ماه
میانگین حجم ماه و حجم مبنا به یکدیگر مربوط میشوند. پس این 2 مورد را به همراه یکدیگر مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهیم.
در ابتدا با هم بررسی میکنیم تعریف میانگین حجم ماه را. میانگین حجم ماه یک سهم به این معنی است که در طول یک ماه گذشته که شامل 21 روز کاری معاملاتی میشود، به طور میانگین چه مقدار حجم معاملاتی داشته است.
و اما تعریف حجم مبنا: مقدار حجمی است که باید در طی یک روز معاملاتی در سهم معامله شود تا قیمت سهم رشد کند (که این مقدار طبق فرمول خاصی به دست میآید). به طور مثال اگر میانگین حجم ماه سهمی 1 میلیون برگ سهم باشد. اگر آن سهم 500 هزار برگ سهم معامله شود قیمت سهم فقط به اندازه 50 درصد از میانگین قیمت معامله شده در روز کاهش یا افزایش خواهد داشت.
نقش این دو مورد در تعیین حدضرر: دقت داشته باشید که گفته میشود اگر میانگین حجم ماه یک سهم کمتر از حجم مبنای آن سهم باشد، میتوان گفت که این سهم یکی از پارامترهای نقد شوندگی را دارا نیست. پس در تعیین حدضرر این سهم باید درصدهای پایینتری را لحاظ کنیم.(البته باید موارد دیگر نیز مورد بررسی قرار گیرند)
سهامداران عمده
سهامداران عمده چه کسانی هستند؟! سهامداران عمده کسانی هستند که بیشتر از یک درصد از سهام شرکتی را در اختیار داشته باشند و ممکن است یک شخص حقیقی یا حقوقی باشد.
و اما نقش سهامداران عمده در تعیین حد ضرر: سهامداران عمده میتوانند نقش مهمی در تعیین حد ضرر داشته باشند. به این شکل که، اگر در سهمی سهامداران عمده فعالیتی نداشته باشند، یعنی خرید یا فروشی را انجام ندهند میتوان گفت این سهم در مواقع ریزش مورد حمایت سهامداران عمده نخواهد بود و نقد شوندگی پایینی را خواهد داشت. (سهامداران عمده را میتوان از صفحه سهم در سایت tsetmc در قسمت سهامداران مشاهده کرد)
به طور مثال سهامداری که فعالیت خوبی (خرید و فروش) در سهم داشته و باعث نقد شوندگی در سهم میشود نموداری به این شکل دارد.هرچه تعداد این نوع سهامداران بیشتر باشد مقدار نقد شوندگی این سهم در این پارامتر بیشتر خواهد بود. (این نمودار را میتوانید با کلیک بر روی هر کدام از سهامداران عمده مشاهده کنید)
تاثیر سهامداران عمده در میزان حد ضرر سهام در بورس | کالج تی بورس
و اما نمودار سهامداران عمده ای که فعالیتی ندارد:
نمودار سهامداران عمده بدون فعالیت | کالج تی بورس
همانطور که در عکس مشاهده میکنید این سهامدار عمده در سهم خرید و فروشی را انجام نمیدهد. پس در هنگام ریزش ها نمیتواند نقشی در نقد شوندگی سهم داشته باشد.
درصد شناوری سهم
درصد شناوری سهم چیست؟ به این معنا است که آن درصد از سهم، که به درصد شناوری مشهور میباشد، آماده فروش سهام خود هستند و به نظر میآید که سهام خود را در آینده نزدیک به فروش برسانند و قصد این را نداشته باشند که سهام خود را به صورت بلند مدت نگه داری کنند.
درصد شناوری پایین بهتر است یا بالا؟
میزان درصد شناوری هر چقدر بیشتر باشد، بدان معنی است که در سهم هیجان بیشتری وجود دارد. و میتواند خیلی سریعتر به صف خرید یا صف فروش برسد. در این صورت ممکن است سهامدار برای خرید یا فروش از سهم جا بماند و در صف خرید یا فروش گیر کند. در این صورت بهتر است حد ضرر در درصد های پایینتری گذاشته شود. و هر چقدر درصد شناوری سهم مقدار پایین تری داشته باشد، به این معنی است که روند سهم به کندی است و در صعود ها و نزول ها به کندی حرکت میکند. (این درصد را در صفحه سهم، در سایت tsetmc میتوانید مشاهده کنید)
مقدار درصد شناوری مناسب چه عددی است؟
در استراتژیهای مختلف اعداد مختلفی بیان شده است. به طور مثال در بعضی استراتژی های نوسان گیری روزانه، بین 20 تا 35 درصد، یا بعضی از استراتژیهای میان مدت بین 7 تا 40 درصد بیان شده است. میتوان گفت عدد بین 15 تا 35 درصد، میتواند عدد معقولی باشد.
تاثیر نمودار تکنیکال سهم بر میزان حد ضرر چیست؟
این بخش مهم ترین پارامتر در تایین میزان درصد حد ضرر است. در این بخش نمودار تکنیکال سهم را مورد بررسی قرار میدهیم و تقریبا بخش عمدهای از تحلیل خود برای تایین درصد حدضرر را به این پارامتر اختصاص میدهیم. به این صورت که نمودار تکنیکال سهم را باز کرده (رهآورد 365_مفیدتریدر) و چارت سهم را در گذشته مورد بررسی قرار میدهیم اگر سهم در هنگام ریزشها کندلهای صف فروش بسیاری داشت پس این سهم نقد شوندگی پایینی دارد و باید برای حدضرر درصدهای پایینی در نظر گرفته شود.
اما اگر چارت سهم در هنگام ریزش کندل هایی داشته باشد که دارای شَدو (shadow) یا سایه باشند، سهم میتواند دارای نقد شوندگی خوبی باشد و میتوان برای حد ضرر درصدهای بالاتری را در نظر گرفت.
به طور مثال چارت سهمی که نقد شوندگی بالایی دارد:
تاثیر نمودار تکنیکالی در حد ضرر چیست؟
و سهمی که چارت آن نشان میدهد دارای نقد شوندگی پایینی است و سهامدار را گرفتار صف فروش های متعدد میکند:
نمودار تکنیکالی سهام دارای نقدشوندگی پایین | کالج تی بورس
ریسک پذیری معامله گر
تعاریف زیادی برای ریسک در بازار های مالی وجود دارد. میتوان به صورت خلاصه و شیوا به این شکل ریسک در بازارهای مالی را تعریف نمود: “در مفهوم مالی به احتمال اختلاف میان بازده مورد انتظار و بازده واقعی ریسک گفته میشود.”
افراد از پنجره ریسک پذیر بودن به 3 دسته تقسیم میشوند:
- افراد ریسک گریز : این افراد رویکرد محافظهکارانه دارند. این شخص ترجیح میدهد، بازده مطمئنی داشته باشد و احتمال موفقیت وی بالا باشد.
- ریسکپذیر : این افراد رویکرد جسورانه دارند. این اشخاص، ریسک بالا را به منظور دریافت سود بالاتر میپذیرد.
- خنثی نسبت به ریسک : سومین گروه افرادی هستند که به اصطلاح آنها را، ریسک خنثی مینامند. این افراد ارزش پولی را مقدار ارزش اسمی آن میدانند.
حال شما باید مشخص کنید که جزو کدام یک از موارد بالا هستید. با توجه به 6 مورد اول و میزان ریسک پذیری خود، درصد حدضرر خود را مشخص کنید.
البته باید پرانتزی همینجا باز کرد و اعلام نمود میزان ریسک پذیری شما با توجه به موارد زیادی مثل میزان سرمایه و میزان تجربه و حالات روحی شما و … در طول زمان قابل تغییر است. پس پیشنهاد میشود بعد از اینکه گروه ریسک خود را مشخص کردید پس از مدتی مجدد خود را محک زده و گروه ریسک خود را مجدد مشخص کنید.
مرگ خاموش معاملهگر عاقبت کسانی که تعیین حد ضرر (Stop Loss) در معاملات به حد ضرر خود پایبند نیستند!
شاید این جمله کمی ترسناک به نظر برسد اما واقعیت این است ضرر مثل باتلاقی میماند که هر چقدر در آن بمانید شما را بیشتر فرو برده و میبلعد و بیرون آمدن از آن برای شما سخت تر خواهد بود. چرا؟
به 2 دلیل:
اگر شخصی به طور مثال از سهمی 10 درصد ضرر کرده باشد تنها با 11/11 درصد سود میتواند ضرر خود را جبران کند اما شخصی که با همان سهم 50 درصد ضرر کرده باشد باید 100 درصد سود کند تا ضرر خود را جبران کند. (در جدول زیر برخی از میزان ضررها و درصد سودی که برای جبران ضرر آن ها لازم است را برای شما آورده ایم.)
برای جبران هر میزان ضرر، چند درصد باید سود کنیم؟ | کالج تی بورس
دلیل دوم این است که اگر پس از مدتی ضرر شما از 10 درصد به 50 و سپس به 70 تبدیل شود. اگر این ضرر 70 درصد شما به 40 درصد برسد و ضرر اولیه 70 درصدی را در نظر نگیریم، سهم در واقع صد در صد رشد کرده است تا از 70 درصد ضرر شما به 40 درصد برسد.
برای مثال سهمی را در نظر بگیرید که آن را در قیمت 1000 تومان خریدهاید. قیمت سهم پس از ریزش 70%، 300 تومان میشود. حال اگر آن سهم بخواهد به قیمت سابق خود، یعنی 1000 تومان برسد، باید 230% رشد کند. این رشد یا در واقع بازگشت قیمت به حالت قبل، ممکن است هرگز و یا در مدت زمان بسیار طولانی انجام پذیرد.
یکی از دلایل اهمیت حد ضرر را میتوان همین انتظار طولانی برای بازگشت سرمایه به حالت عادی در هنگام ضرر دانست. حال ممکن است این اتفاق هرگز هم پیش نیاید.
البته که فروش در این نقطه به آسانی یک کلیک روی گزینه فروش انجام میشود. اما همین کلیک کردن در چنین شرایطی برای شما کاری بسیار سخت و دشوار میشود.
نتیجه گیری مهم
باید دقت داشته باشید که اصل سرمایهگذاری، حفظ سرمایه است و هدف سرمایه گذاری کسب سود است پس قبل از هر گونه سرمایهگذاری ابتدا باید به فکر حفظ سرمایه خود بوده. سپس به فکر کسب سود باشید. در بازار بورس تعیین حدضرر مناسب میتواند به حفظ سرمایه شما کمک شایانی برساند. و از بر باد رفتن سرمایه اصلی شما جلوگیری کند و شما را از باتلاق و منجلاب ضرر نجات دهد. (اما باید دقت داشت که ترس از دست دادن سرمایه مانع کسب سود در بازار نشود)
چه راهکاری وجود دارد تا نتیجه سرمایه گذاری معاملهگر برخورد با حدضرر نباشد؟
تعیین حدضرر و پایبندی به آن، یکی از رکنهای اصلی بازارهای مالی میباشد. هر چند که معامله گر با کمترین ضرر از معامله خارج شود، اما به هرحال از سرمایه اصلی معاملهگر کاسته خواهد شد. این یعنی شکست در معامله، که برای هیچ معاملهگری خوشایند نیست.
اما چه کنیم که سرمایه گذاری که انجام میدهیم و هدف آن کسب سود است نتیجه اش برخورد با حد ضرر نباشد؟! یا احتمال برخورد آن با حدضرر بسیار پایین باشد؟! ابتدا باید این نکته را سرلوحه فعالیتمان در بازارهای مالی بدانیم که نوسانات ذات بازار است و هیچ زمانی وجود ندارد که فقط رشد دیده شود. بلکه در کنار هر رشد، ریزشی نیز وجود دارد. میتوان احتمال رشد را بیشتر کرد. به شرطی که آموزش های خود را کاملتر کنیم تا تحلیل های ما از کمترین احتمال شکست برخوردار باشد.
کالج تی بورس بهترین آموزشگاه تعیین حد ضرر (Stop Loss) در معاملات بورس در مشهد است که میتواند شما را در این امر مهم یاری کند و با برگزاری دورههایی که درآن 0 تا 100 به آموزش بورس میپردازد. میتواند به شما کمک کند تا به کسب سود که هدف سرمایه گذاری است برسید.
حد ضرر چیست و چه کمکی به معاملات میکند؟
بازار رمز ارز ها فضایی پر تلاطم است. که با تحلیل های تریدر ها پیش روی میکند. در این مقاله به بررسی Stop Loss و یا حد ضرر میپردازیم.
ضرر چیست؟
شرط لازم برای شروع کسب درآمد از بازارهای مالی مانند کریپتوکارنسی داشتن حداقل سرمایه و شرط کافی کسب دانش لازم در این حوزه است. پس در ابتدا برای سرمایه گذاری، نیاز به یک مبلغ پایه برای خرید کوین داریم. این مبلغ از سمت کاربر بسته به آنالیز وی از شرایط مالی و تصمیمات او برای سرمایه گذاری انتخاب و به بازار تزریق میشود.
میتوان ضرر را این گونه تعریف کرد: که با انجام معاملات و قرار گرفتن در فضای پر نوسانات و همچنین اشتباهات پی در پی میزان دارایی نهایی شما از مقدار اولیه سرمایه تان کمتر شده باشد. با این حساب میتوان گفت که ضرر اتفاق افتاده است.
و یا به عقیده برخی تریدر ها از دست دادن موقعیت های ایده آل سرمایه گذاری خود نوعی ضرر به حساب میآید.
حد ضرر چیست؟
هر شخص که برای شروع پا به دنیای سرمایه میگذارد. قطعا به هدف کسب سود بیشتر و یا بهینه کردن دارایی خود با په این عرصه میگذارند. بازار سرمایه قوانین خود را دارد. و به عقیده برخی افراد برای اشتباهات فرصتی را در نظر نمیگیرد. بخصوص اگر تجربه کاربری تان کم باشد.
حد ضرر ابزاری است که با به کار گیری درست آن در موقعیت های مالی بازدهی معاملات را بالا برده و بر کیفیت آن تاثیر گذار بوده است. در واقع با استفاده از تعیین حد ضرر شرطی را متناسب با تحلیل خود برای صرافی مشخص میکنید. که به کمک آن شرط شما در معاملات بخصوص در زمان نوسانات زیاد دچار ضرر نشوید. اگر ارز در موقعیتی که شما شرط را تعیین کرده اید قرار گیرد، آنگاه به صورت اتوماتیک عملیات تریدینگ برای شما ثبت خواهد شد.
مثلا قیمت بیت کوین 2000 دلار است، در نوسانات بازار شما روند صعودی را برای این ارز پیش بینی کرده اید. و فرضا انتظار افزایش قیمت تا سقف 2200 دلار را دارید. اما بلعکس بازار نزولی شده و نمودار قیمت بیت کوین به سمت منفی سوق میکند. در این حالت شما برای ارز خود استاپ لاس را روی قیمت 1800 دلار تعیین کرده اید. به این معنا که اگر قیمت بیت کوین به 1800 دلار رسید. صرافی بیت کوین را به صورت اتوماتیک به فروش برساند. با این کار شما دستوری مبنی بر اینکه بیشتر از 1800 دلار قصد ضرر را ندارم و یا با پایین تر رفتن قیمت از این مقدار جبران ضرر دشوار بوده و ارزش هودل کردن را ندارد.
سنجش موقعیت و اخذ تصمیمات درست در فضای مالی موضوع مهمی است. در بسیاری از معاملات خارج شدن از معامله بیشتر از صبر کردن فایده دارد. چرا که از ضرر بیشتر و از خطر لیکویید شدن جلوگیری میکند.
چگونه نقاط حد ضرر را درست انتخاب کنیم؟
شاید این نکته به نظر خیلی ساده برسد اما برای تعیین حد ضرر، باید طبق تحلیل تعیین شود. نه به صورت شانسی و یا احساسی. زمانی که حد ضرر تعیین میکنید.
برنامه معاملاتی:
با تعیین برنامه معاملاتی، تکلیف خود را از خواسته تان از بازار روشن خواهید کرد. معاملات بایستی در چارچوب اهداف قرار گیرند.اگر برنامه معاملاتی ندارید. بدانید که هدفتان لحظه ای است و احتمالا بیشتر تصمیماتتان احساسی خواهد بود. بر اساس نسبت ریسک پذیری، هدف مالی، و سطح سود برنامه معاملاتی مربوط به خود را تنظیم و بر پایه آن معاملات خود را پیش ببرید.
سنجش بازدهی برنامه معاملاتی:
پس از انتخاب برنامه برای معاملات و تعیین حد ضرر در آن با استفاده از معاملات کوچک با ریسک های کمتر آن را تست کنید. و به اعداد دقیق تری برای برنامه معاملاتی تان برسید. با کنترل و سنجش نتایج حاصل از این تست، میتوانید تسلط بیشتری بر موقعیت و عملکرد داشته باشید.
بهبود برنامه معاملاتی:
پس از سنجش برنامه و کنترل آن، به طبع با نواقص آن روبه رو خواهید شد. از طرفی برنامه باید برای شما سودآور باشد. اگر برنامه شما با سودآوری و یا سایر فاکتور ها هم جهت نیست پس با اضافه و کم کردن برخی ایده ها آن را کامل تر کنید. و کم کم بر شاخ و برگ های این درخت بیافزایید.
تقویت پلن معاملاتی:
پس از گذشت سه مرحله مهم، برای رسیدن به نقشه راه درست، باستی در سطح بزرگتر آن را تست و معاملات جدی تری را انجام دهیم. باید در نظر بگیرید تمامی تصمیم های معاملاتی شما مثل تعیین نقاط حد ضرر، استراتژی های خرید و فروش بر اساس این چارچوب خواهد بود. پس تقویت پلن معاملاتی با استفاده از رصد کردن پی در پی عملکرد و اطلاعات امری مهم خواهد بود.
بر چه اساسی حد ضرر را تعیین کنیم؟
سقف سرمایه گذاری:
در برنامه های معاملاتی دو نقطه افراط و تفریط عدم ریسک پذیری و یا ریسک با کل سرمایه است. هر شخصی که در هر یک از این نقاط ایستاده باشد. سرمایه گذار نبوده و اگر با این دو روحیه وارد بازار سرمایه گذاری شده باشد. باید بگوییم که بازار سرمایه خیلی سریع وی را از میدان خارج میکند.
تعیین حد ضرر با استفاده از درصدی از سرمایه، ساده ترین ایده برای تعیین این سقف است. فرض کنید یک تریدر از کل سرمایه خود 3 درصد آن را برای ریسک درنظر گرفته است. با این حساب تریدر با سنجش وضعیت معاملاتی خود حد ضرر را تعیین میکند. تعیین این مقدار به میزان ریسک پذیری سرمایه گذار بستگی دارد.
آخرین نوسانات بازار:
در این روش با در نظر گرفتن سه فاکتور زیر حد ضرر تعیین میشود:
- آخرین نوسانات بازار
- نوسانات پیشین بازار
- میانگین نوسانات بازر
روشی دیگر توجه به آخرین نوسانات بازار و تعیین ریسک با استفاده از پایین ترین قیمت بازار است. کوچک بودن بازه قیمتی باعث ریسک کمتر شده ولی از طرفی هم ممکن است موقعیت هایی را نیز سوخت کند. که در تعریف ضرر سوخت موقعیت های سود ده، خود نیز ضرر محسوب میشود.
بر همین اساس عده ای از سرمایه گذاران ایده تعیین حد ضرر بر اساس آخرین دیتای معامله قبلی را مد نظر قرار میدهند. که این خود نیز باعث میشود که Stop Loss به داده پرت تبدیل شود و کارایی خوبی نداشته باشد.
ایده بعدی استفاده از اندیکاتور میانگین متحرک برای آنالیز سطوح مقاومت و قیمتی است. با بهره بردن از این دو فاکتور و بررسی تایم فریم های گوناگون روشی مناسب برای تعیین Stop Loss است. با این روش بایستی استاپ لاس را به صورت مداوم تغییر داد که این خود از معایب این روش است.
سطح حمایت و مقاومت:
در آنالیز نمودار با فشار خریداران قیمت ارز افزایشی و با فشار فروشندگان به بازا قیمت کاهشی است. که این خود بیانگر یک نبرد میان خریداران و فروشندگان است. که با تحلیل این سطوح میتوان حد مناسب Stop Loss را تعیین کرد. توجه داشته باشید که تحلیل درست دراین حالت نکته مهمی خواهد بود. همچنین نوسانات قیمت در تعیین Stop Loss موثر است. که بایستی قبل از تعیین حد ضرر درصد خطایی را برای نوسانات در نظر بگیرید.
نتیجه:
عوامل و شاخص های بسیاری وجود دارد که میتوان با استفاده از آنها به تعیین Stop Loss پرداخت. از طرفی روشی مناسب است که با تحلیل بازار مطابقت کند. استفاده از اندیکاتور ها در این خصوص کمک بسزایی به تریدر ها خواهد کرد.
۵ استراتژی تعیین حد ضرر در معاملات
حد ضرر (stop loss) ابزاری است که شما هنگام ورود به معامله، از آن برای تعیین زمان مناسب خروج از معامله و جلوگیری از ضرر کنترل نشده استفاده میکنید. حد ضرر ابزاری است که شما از آن برای پیشگیری از تبدیل ضرری کوچک به ضرری بزرگ استفاده میکنید. این یکی از مهمترین اصول در معاملات شماست؛ زیرا ضررهای بزرگ علت اصلی معاملات بدون بازده هستند. تمام معاملات شما باید فقط به یکی از چهار روش زیر منجر شود:
1. بردی بزرگ
2. بردی کوچک
3. تساوی سود هزینه معامله – هی به هی (Break even)
4. باختی کوچک
هیچ معاملهای نباید هرگز منجر به ضرری بزرگ شود و حد ضرر همان ابزاری است که برای حذف این ضررهای بزرگ از معاملاتتان به کار میرود. حد ضرر باید به اندازه کافی از محدوده عادی قیمت در تایم فریم معاملاتی شما فاصله داشته باشد اما این فاصله نباید آنقدر زیاد باشد که نتواند مانع از ضررهای بزرگ شود. مطمئناً حجم معاملاتتان با حد ضررتان ارتباط دارد و حجم معامله شما نباید آنقدر بزرگ باشد که حتی درصورت فعال شدن حد ضررتان نیز باز هم ضرر بزرگی مرتکب شوید. در اینجا، پنج استراتژی پبشنهادی حد ضرر براساس پرایس اکشن یا حرکات قیمت (Price Action) را برایتان نقل میکنیم:
1. خروج بر اساس شکست یک میانگین متحرک مهم
اگر در حال معامله در روند صعودی هستید و میانگین متحرک به عنوان حمایت از دست رفت و قیمت در زیر این میانگین بسته شد، باید از معامله خارج شوید.
2. خروج بر اساس درصد ضرر نسبت به سرمایه اولیه
اگر سهامی را خریداری کردید و قیمت سهام بیش از ۵ درصد نسبت به قیمت اولیه آن کاهش یافت، میتوانید از معامله خارج شوید. مثلا اگر آن را ۱۰۰ دلار خریدید، میتوانید حد ضررتان را زیر ۹۵ دلار قرار دهید.
3. خروج براساس حد ضرر زمانی
اگر شما براساس استراتژی معاملاتی سوئینگ وارد یک معامله خرید در قیمت ۱۰۰ دلار و با حد سود ۱۱۰ دلار شدید و سه هفته بعد قیمت همچنان با قیمت ۱۰۱ دلار معامله میشد، یکی از استراتژیها این است که از بازار خارج شوید و سرمایه خود را برای شکار فرصتهای بهتر آزاد کنید؛ چراکه این معامله نتوانسته است اهداف شما را تعیین حد ضرر (Stop Loss) در معاملات در یک بازه زمانی منطقی برآورده کند. البته این به پارامترهای سیستم معاملاتی شما بستگی دارد.
4. خروج براساس سیگنال اندیکاتورهای تکنیکال
حد ضرر میتواند بر اساس شکست یک سطح کلیدی در شاخص RSI یا تجاوز از باندهای بولینگر یا تلاقی خطوط MACD تعیین شود. همچنین میتوان از اندیکاتورهای تکنیکال به عنوان ابزاری برای تعیین نسبتهای خوب ریسک به ریوارد و تعیین سطح خروج بر اساس ریسک استفاده کرد.
5. خروج براساس تلاطم بازار (Volatility stop)
اگر بازار یا سهام موردنظر شما حرکتی بزرگ نسبت به متوسط دامنه قیمت روزانه خود داشته باشد یا به اندازه دامنه نوسان روزانه خود در خلاف جهت انتظار شما حرکت کند، میتوانید حجم معاملات خود را کاهش دهید یا به دلیل افزایش ریسک نوسانات کلا از معامله خارج شوید. اندیکاتور میانگین محدوده واقعی (ATR) روشی برای تعیین کمیت این استراتژی است.
روش های زیادی وجود دارد که با کمک آنها بتوانید ریسک را به حداقل برسانید و بفهمید که چه زمانی دیگر معامله شما احتمالاً نتیجهای نخواهد داشت. به یاد داشته باشید که هر سیستم معاملاتی خوب باید علاوه بر تعیین نقاط ورود خوب، از استراتژیهای خروج مناسب نیز برخوردار باشد تا ضررهایتان را محدود نگه دارد.
امیدواریم که این مقاله براتون مفید واقع شده باشه❤️
اندازه گیری ترید چیست؟ چه زمانی باید از سرمایه گذاری دست بکشیم
یکی از مباحث همیشگی در دنیای معاملات ارزهای دیجیتال، مفهوم مدیریت ریسک است. همه متخصصان سرمایهگذاری و همه مقالات آموزشی، بر این نکته تأکید دارند که: شما باید ریسک معاملات خود را مدیریت کنید. اگر تنها اندکی با ارزهای دیجیتال آشنا باشید، متوجه میشوید که چرا مدیریت ریسک تا این حد در این حوزه مهم است.
به گزارش ارزنیوز؛ مدیریت ریسک یکی از اصلیترین مباحث در سرمایه گذاری برای تریدرها به شمار می رود. الی الخصوص اگر شما هنوز دانش کافی در زمینه ترید ارزهای دیجیتال ندارید و قصد دارید که مبالغ زیادی را در سرمایه گذاری به کار برید لازم است تا هر بیشتر در خصوص مدیریت ریسک بدانید. در نتیجه اگر تنها اندکی با ارزهای دیجیتال آشنا باشید، متوجه میشوید که چرا مدیریت ریسک تا این حد در این حوزه مهم است.
دنیای ارزهای دیجیتال دنیای نوسان، اتفاقات ناگهانی، هیجان، اضطراب و خطر است. قیمت این داراییهای نوظهور و دوستداشتنی بهطور لحظهای تغییر میکند و این ویژگی (دست کم در زمان فعلی) اجتنابناپذیر است. چنین نوسان قیمتی میتواند فرصت خوبی برای کسب سود باشد و ارزش سرمایه شما را در مدتزمان کوتاهی چند برابر کند؛ اما به همان اندازه هم میتواند خطرناک باشد و ارزش این سرمایه را از نصف هم کمتر کند.
قسمت بد ماجرا این است که ما معمولاً اخبار زیادی از پولدارشدن افراد در دنیای ارزهای دیجیتال میشنویم؛ اما اخبار مربوط به ضررها و بر باد رفتن سرمایهها کمتر پوشش داده میشود. به همین دلیل، برخی ممکن است بیگدار به آب بزنند و خطرپذیری را با بیاحتیاطی اشتباه بگیرند. خطرپذیری یکی از ویژگیهای اصلی برای معامله ارزهای دیجیتال است؛ اما بیاحتیاطی، خیر.
در این مقاله بر روی یکی از فاکتورهای اساسی مدیریت ریسک، یعنی تعیین اندازه موقعیت معاملاتی تمرکز میکنیم و به شما آموزش میدهیم که چگونه ضررهای احتمالی را به حداقل برسانید.
اندازه موقعیت معاملاتی یا پوزیشن سایز (Position Size) بهبیان ساده میزان سرمایهای است که یک معاملهگر با آن قصد ورود به یک معامله را دارد.
معاملهگران زیادی وجود دارند که اصلاً به تعیین اندازه موقعیت فکر نمیکنند و یا با یک حجم تصادفی از سرمایه وارد معامله میشوند؛ اما حقیقت این است که تعیین اندازه موقعیت یکی از بخشهای مهم ترید اصولی است. اگر قصد شروع معاملات پیشرفته و مارجین ارزهای دیجیتال را دارید و یا اگر از راهبردهای معاملاتی خود راضی نیستید، پیشنهاد میکنیم تا پایان این مقاله با ما همراه باشید.
در این مقاله سعی شده است تمام مفاهیم به بیان ساده برای همه معاملهگران توضیح داده شود؛ اما کاربرد اصلی تعیین اندازه موقعیت معاملاتی، در معاملات مارجین و قراردادهای آتی است.
از آنجا که ریسک مالی همیشه در معاملات ارزهای دیجیتال وجود دارد، ممکن است ناخودآگاهتان برای فرار از این ریسکها، احساسات فریبندهای را در شما برانگیزد. نکتهای که باید مدنظر داشته باشید این است که این احساسات لزوماً صحیح نیستند. در واقع، جملههای انگیزشی مانند انرژی هیچوقت دروغ نمیگوید و به ناخودآگاه خود اعتماد کنید و جملاتی از این قبیل، حداقل در این مورد کارساز نیستند.
شما باید بتوانید احساسات خود را کنترل کنید و اجازه ندهید که تصمیمات شما را تحتتأثیر قرار دهند. بهترین روش برای دستیابی به این هدف، رسیدن به یک مجموعه از قوانین و پایبندی به آنهاست. بهبیان دیگر، شما باید یک سیستم معاملاتی دقیق برای خود تنظیم کنید و تا حد ممکن به آن پایبند باشید.
سیستم معاملاتی شما در مواقع حساس به کمکتان میآید و شما را از تصمیمگیریهای عجولانه و هیجانی بازمیدارد. این سیستم معاملاتی دو هدف دارد:
گام اول ریسک معاملات شما را مدیریت میکند.
گام دوم به شما کمک میکند از تصمیمات و اقدامات غیرضروری اجتناب کنید.
برای تعیین اندازه موقعیت معاملاتی یا همان پوزیشن، ابتدا باید سه متغیر دیگر را محاسبه و تعیین کنید. این سه متغیر عبارتاند از: اندازه حساب معاملاتی، ریسک حساب معاملاتی و ریسک معامله. پس از طی این مراحل، نوبت به تعیین اندازه موقعیت میرسد.
پس تا به اینجا متوجه شدیم که داشتن یک سیستم معاملاتی دقیق برای موفقیت در معاملات مهم است؛ اما حال سؤال این است که این سیستم بر چه اساسی باید تنظیم شود؟ معیارها و متغیرهای آن کداماند؟ هنگام تنظیم این سیستم چه نکاتی را باید در نظر گرفت؟
اگر قرار است ما به سیستمی برسیم که قابلاعتماد باشد و بتوان در مواقع حساس به آن پایبند بود، این سیستم باید دقت بالایی داشته باشد؛ در غیر این صورت ما را به سمت شکست سوق خواهد داد.
موارد زیادی از جمله افق سرمایهگذاری، میزان سرمایه و تحمل ریسک وجود دارد که در این باره به ما کمک میکنند؛ اما از بین همه آنها، تمرکز ما در این مقاله روی موضوع تعیین اندازه موقعیت معاملاتی برای هر معامله است. تعیین اندازه موقعیت معاملاتی با تحمل ریسک در ارتباط است و باعث میشود شما بیش از حد معقول ضرر نکنید.
تعیین اندازه موجودی معاملاتی
موجودی معاملاتی یا اندازه حساب (Account Size) شما سرمایه در دسترسی است که قصد دارید آن را به یک استراتژی معاملاتی خاص اختصاص دهید. ممکن است این مسئله خیلی بدیهی به نظر برسد؛ اما عنوانکردن آن خالی از لطف نیست. موجودی معاملاتی شما همه سرمایهای که در قالب بیت کوین یا هر ارز دیجیتال دیگری دارید نیست.
بهعنوان مثال، فرض کنیم شما مقداری بیت کوین در یک کیف پول سختافزاری دارید و قصد دارید از آن بهعنوان سرمایهگذاری بلندمدت استفاده کنید. این دارایی مسلماً بخشی از سرمایه معاملاتی شما به حساب نمیرود.
منظور ما از موجودی معاملاتی، تنها آن بخشی از سرمایه است که قصد دارید از آن فقط در معامله استفاده کنید. بنابراین سبد سرمایهتان را تقسیمبندی کنید و تنها بخشی از آن که قصد دارید به معامله اختصاص دهید را بهعنوان موجودی معاملاتی خود در نظر بگیرید.
تعیین ریسک موجودی معاملاتی
اگر شما ۱۰۰ دلار موجودی برای معامله داشته باشید، در هر معامله چقدر جای ضرر برای خود میگذارید؟ به عبارت دیگر، در هر معامله باید چقدر از این ۱۰۰ دلار را وارد بازی کنید؟
مرحله دوم، تعیین ریسک حساب است. این مرحله شامل تصمیمگیری در مورد درصدی از سرمایه معاملاتی است که مایلید در یک معامله واحد روی آن ریسک کنید.
در مورد تعیین ریسک حساب، قوانین از پیش تعیینشدهای وجود دارد. برای مثال در دنیای امور مالی سنتی، قانونی به نام قانون ۲ درصد وجود دارد که عنوان میکند معاملهگران نباید بیش از ۲ درصد از سرمایه خود را به خطر بیندازند.
البته همان طور که اشاره کردیم، قانون ۲ درصد بیشتر در بازارهای مالی سنتی به کار میرود. حقیقت این است که این قانون برای بازار ارزهای دیجیتال خیلی مناسب نیست. ارزهای دیجیتال ویژگیهایی دارند که آنها را از بازارهای مالی سنتی متمایز میکند. به همین دلیل، بهتر است که در مورد قانون ۲ درصد برای معامله ارزهای دیجیتال تجدیدنظر کنیم.
قانون ۱ درصد
دو دلیل وجود دارد که ثابت میکند قانون ۲ درصد برای معاملات ارزهای دیجیتال مناسب نیست. اول اینکه این راهبرد معمولاً برای سرمایهگذاریهای نسبتاً بلندمدت مناسب است؛ حال آنکه معاملات ارزهای دیجیتال معمولاً کوتاهمدت هستند و ممکن است تنها یک تا چند روز به طول بینجامند. علاوه بر آن، این قانون معمولاً مناسب داراییهایی است که نوسان کمتری دارند؛ اما میدانیم که ارزهای دیجیتال داراییهای پرنوسانی هستند.
بنابراین اگر قصد دارید معاملات فعالتری انجام دهید و یا اگر تازهوارد هستید، اتخاذ یک رویکرد محتاطانهتر را به شما پیشنهاد میکنیم. برای مثال، بهتر است که این قانون را به قانون ۱ درصد تغییر دهید.
در نتیجه قانون ۱ درصد حکم میکند که نباید بیش از یک درصد از حساب خود را در یک معامله، در معرض ریسک قرار دهید. البته این به این معنا نیست که باید تنها با ۱ درصد از حساب خود وارد معاملات شوید؛ بلکه به این معنی است که اگر ایده معاملاتی شما اشتباه بود و حد ضررتان نقض شد، باید فقط ۱ درصد از حساب خود را از دست بدهید. بهعبارت دیگر، ضرر شما مطابق با این قانون باید برابر با ۱ درصد حساب معاملاتیتان باشد، نه کل مبلغی که وارد معامله کردهاید.
برای تکمیلکردن بحث تعیین ریسک، دو پیشنهاد را با شما مطرح میکنیم: پیشنهاد میکنیم درصد ریسک ثابتی را برای حسابهای معاملاتی خود منظور کنید. پیشتر عنوان کردیم که شما مختارید درصدهای ثابتی مانند قانون ۲ درصد یا قانون ۱ درصد را به میل خود تغییر دهید؛ اما پیشنهاد میکنیم هر درصدی را که انتخاب میکنید، از همان برای همه معاملات خود استفاده کنید. اینکه در یک معامله از ریسک ۱ درصدی استفاده کنید و در معامله بعدی از ریسک ۵ درصد، روش جالبی نیست.
شما این امکان را دارید که از معادلهای ریالی بهجای درصدها برای تعیین ریسک حساب خود استفاده کنید. برای مثال ممکن است دوست نداشته باشید که تحت هیچ شرایطی، بیش از یک میلیون تومان ضرر کنید. در این صورت، اندازه حساب شما هیچوقت نباید بیشتر از ۱۰۰ میلیون تومان باشد. تا زمانی که اندازه حساب شما ۱۰۰ میلیون تومان یا کمتر باشد، ریسک حسابتان نیز یک درصد یا کمتر خواهد بود.
تعیین ریسک معامله
تا به اینجا با اندازه حساب و روش تعیین ریسک حساب آشنا شدیم. مرحله بعدی، تعیین ریسک معامله است. تعیین ریسک معامله یک پیشنیاز کلیدی دارد: مشخصکردن زمانی که ایده معاملاتی ما از اعتبار ساقط میشود.
فراموش نکنید که اشتباه و ضرر، بخش جداییناپذیر معاملات، بهخصوص در دنیای ارزهای دیجیتال، است. حتی بهترین معاملهگران هم همیشه درست پیشبینی نمیکنند. نکته جالب این است که معاملهگرانی وجود دارند که پیشبینیهای اشتباهشان بیشتر از پیشبینیهای درست آنهاست، اما باز هم به نسبت سایرین بیشتر سود میکنند. چنین چیزی چطور ممکن است؟ همه اینها بهدلیل مدیریت صحیح ریسک، داشتن یک استراتژی معاملاتی و پایبندی به آن است.
هر ایده معاملاتی باید یک نقطه ابطال داشته باشد. نقطه ابطال آنجایی است که میگوییم: «ایده اولیه ما اشتباه بود و باید از این موقعیت خارج شویم تا جلوی ضرر بیشتر را بگیریم». در سطح عملی، این نقطه همان جایی است که باید سفارش حد ضرر (Stop-Loss) خود را در آن تنظیم کنیم.
تعیین حد ضرر علاوه بر اندازه حساب معاملاتی و ریسک حساب، به قیمت ارز دیجیتال موردنظر هم بستگی دارد. باید با محاسبات و تحلیلهایی که انجام میدهید متوجه شوید که اگر بازار چند درصد مخالف پیشبینی شما حرکت کند، ضرر شما از ۱ درصد حسابتان بیشتر خواهد شد. بهعبارت دیگر، تعیین این نقطه مبتنی بر استراتژیهای معاملاتی شخصی شما و تنظیمات خاصی است که استفاده میکنید.
حد ضرر را میتوان بر اساس تحلیل تکنیکال و پارامترهای آن از جمله منطقه حمایت و مقاومت تعیین کرد. همچنین میتوان از اندیکاتورها، ساختار کلی بازار یا هر چیز دیگری برای تعیین آن استفاده کرد.
برای تعیین ریسک معامله هیچ روشی وجود ندارد که پاسخگوی همه موقعیتها باشد. خودتان باید تصمیم بگیرید که کدام راهبرد، مناسب سبک معاملاتی شماست و نقطه ابطال یا حد ضرر را بر اساس آن تعیین کنید.
در نتیجه، برخلاف تصور بسیاری از افراد، محاسبه اندازه پوزیشن در ترید دل بخواهی نیست و روش خاص خود را دارد. این مورد هم باید در کنار اندازه حساب، ریسک حساب و حد ضرر، پیش از ورود به معامله تعیین شود.
همچنین بخش مهمی از این راهبرد، اجرای صحیح آن است. پیشنهاد ما این است که به هیچ عنوان اندازه موقعیت یا حد ضرر را در طول معامله تغییر ندهید. بهعبارت دیگر، به راهبرد اولیه و سیستم معاملاتی خود وفادار باشید.
در نهایت، فراموش نکنید که بهترین راه برای یادگیری مدیریت ریسک، تمرین است. تمام چیزی که ما در این مقاله پوشش دادیم، در سطح تئوری بود. تبدیل این اطلاعات به مهارت عملی، برعهده خود شماست. بنابراین پیشنهاد میکنیم دفعه بعدی که قصد ورود به یک معامله جدید را داشتید، آموزههای این مقاله را یادآوری کنید و سعی کنید با تکرار آنها، به مهارت لازم در این خصوص دست یابید.