خلاقیت در معامله گری

مدیریت سرمایه های انسانی در شرکت های کوچک و متوسط، استارتاپی، خلاق و نوآور
هفدهمین کنفرانس بین المللی توسعه منابع انسانی، با موضوع حکمرانی هوشمند منابع انسانی با حضور صاحب نظران برجسته داخلی و بینالمللی، بهصورت وب کنفرانس و حضوری در سازمان مدیریت صنعتی برگزار شد.
به گزارش شمانیوز؛ مدیرعامل سازمان مدیریت صنعتی در این کنفرانس با بیان سیر تحولات رویکردهای صنعتی و تاثیر آن در سرمایه های انسانی، رویکرد انقلاب صنعتی چهارم را غلبه ابزار هوشمند بر محیط کار خلاقیت در معامله گری و انسان عنوان نمود.
ابوالفضل کیانی بختیاری ضمن تعریف کسب و کار های نوپا ، در خصوص شباهتها و تفاوتهای استارتاپ و کسب و کار کوچک گفت: هر دو شرکتهای کوچکی هستند و تقریبا بدون سرمایه زیاد ساخته شدهاند و برای پرکردن بخش های مغفول بازار تلاش می کنند. همچنین بر رشد و سودآوری تمرکز دارند و برای بقاء رقابت می کنند. این در حالی است که استارت آپ یک چهره جوان دارد و رویکرد آن ایده محوری است از طرفی، فناوری محور و وابسته به شبکه اینترنت است و دارای مزیت رقابتی بالا است. علاوه براین استارت آپ می تواند رفتار و فرهنگ مصرفکننده در یک جامعه را تغییر دهد.
مدیرعامل سازمان مدیریت صنعتی در خصوص سازمان دهی و ساختار سازمانی در استارت آپ ها گفت: شرکت های استارت آپی ساختار نسبتا تختتر و غیرمتمرکزتری لازم دارند همچون ساختارهای غیررسمی، موقتی و افقی مانند شوراها، گروه های کاری، گروه های ضربت، بنابراین لایه های سازمانی چندگانه، سلسله مراتب انعطاف ناپذیر و کتابچه قطور از قوانین و مقررات، قاتل رویکرد استارت آپی هستند.
وی مدیریت استارت آپی را مدیریت بر مبنای تشویق و ترغیب ابتکارهای فردی، و تفویض اختیار عنوان کرد و گفت: در این مدیریت، بردباری در زمان اشتباه برای جلوگیری از بروز خلاقیت ها لازم است و در کنار این مساله باید واحد تحقیق و توسعه را برای آزمودن ابتکارات جدید تقویت کرد.
کیانی بختیاری با بیان این نکته که مدیران دیجیتال طلایه داران شرکت های نوپا هستند خاطرنشان کرد: مشارکت در فرآیندهای سازمانی و سهام در شرکت های استارت آپی طراحی بازی با چندین برنده است که از این میان میتوان به سرمایه گذاری خطر پذیر مشترک ، مشارکت در زنجیره ارزش، مشارکت در تحقیق و توسعه، مشارکت در طراحی و توسعه محصول، مشارکت در بازاریابی، توزیع و خدمات پس از فروش و مشارکت در سهام شرکت اشاره کرد.
وی ضمن بیان دلایل شکست ۱۰۱ استارت آپ گفت: در میان این دلایل فقدان تیم مناسب (۲۳٪)، از دست دادن تمرکز (۱۳٪)، عدم هماهنگی مناسب اعضای تیم (۱۳٪)خلاقیت در معامله گری ، فقدان اشتیاق لازم جهت انجام امور محوله توسط کارکنان (۹٪)، مکان نامناسب فعالیت (۹٪) و خسته شدن و از دست دادن انگیزه (۸٪) در شکست نقش داشته اند.
مدیرعامل سازمان مدیریت صنعتی، چالش های منابع انسانی استارت آپ های ایرانی را فقدان دانش منابع انسانی؛ ضعف در نگهداشت کارکنان؛ ضعف در سیستم جبران خدمات و نحوه پرداخت پاداش؛ فقدان یک منشور فرهنگ کاری؛ عدم تبیین ساختار تسهیم سود و مشارکت؛ خروج بنیان گذار از استارت آپ در مراحل اولیه فعالیت و مشکل عدم توسعه نسل بعدی رهبران عنوان نمود.
کیانی بختیاری در بخش دیگری از سخنان خود به فرآیند توسعه منابع انسانی در کسب و کارهای کوچک و نوپا پرداخت و با بیان این نکته که شناسایی پیش نیازها و منابع مورد نیازبه کمک ابزارهای تحلیلی، جذب، خروج و بازنشستگی و توسعه آتی از الزامات برنامه ریزی در استارت آپها است تصریح کرد: این الزامات به منظور پاسخگویی به رشد و توسعه فعالیت های شرکت؛ نرخ بالای خروج و جابجایی و مهاجرت کارکنان؛ پایه گذاری فرهنگ سازمانی مناسب و شناسایی مهارت های مورد نیاز فنی و ادراکی است.
وی خاطر نشان کرد: شناسایی و بکارگیری افراد مناسب با روحیه کار تیمی و ریسک پذیری لازمه شناسایی و جذب افراد ریسک پذیر؛ شناسایی افراد با قابلیت تمرکز چند بعدی؛ مهارت محوری و همچنین خلاقیت و ایده پروری است.
رئیس هفدهمین کنفرانس بین المللی توسعه منابع انسانی افزود: محیط کاری استارت آپ باید محیطی یادگیرنده و پویا باشد تا باعث استقرار نظام و فرهنگ یادگیری پویا ، استفاده از پلتفرم های آموزشی، منتورینگ و کوچینگ درون و برون سازمانی و توسعه مهارت های ادراکی و کار تیمی شود.
هفدهمین کنفرانس بین المللی توسعه منابع انسانی با موضوع حکمرانی هوشمند منابع انسانی فردا نیز ادامه دارد .
ارزشها در تکریم شهدا ثابت است اما خلاقیت لازم است
به گزارش خبرگزاری تسنیم، محمود صلاحی، رییس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران همزمان با پایان برگزاری ویژهبرنامههای نوروزی که در قالب گرامیداشت مادران چشم به راه، راهیان نور و استقبال از بهار اجرا شد، عنوان کرد: هرچه فعالیت فرهنگی در ارتباط با خانواده شهدا انجام دهیم بازهم کم است و ما همچنان به شهدا مدیونیم؛ باید بکوشیم تا در راه شهدا گام برداریم و احترام خانواده شهیدان را داشته باشیم و در تکریم آنها بکوشیم.
وی با اشاره به استقبال خانواده شهید عبداللهی از رفتوآمدها و مراجعه به منزلشان تصریح کرد: با وجود این استقبال خوب از طرف خانواده شهید که از افتخارات نظام هستند، نباید در برگزاری برنامهها برای خانواده شهدا مزاحمت ایجاد شود باید به خانواده شهدا احترام بگذاریم و خلاقیت در معامله گری گزارش، عکس و کلیپهای برنامهها را به آنها ارائه دهیم.
این مدیر فرهنگی که در میان کارکنان فعال در ویژه برنامه های بهاری سخن می گفت، با تاکید بر اهمیت خلاقیت و اینکه تمامی مسوولان باید به فکر خانواده شهدا باشند، اظهار داشت: در محلات باید به همراه پیشنمازان و پیشکسوتان به ملاقات خانواده شهدا رفت؛ به خاطر داشته باشیم در اقدامی که برای شهدا انجام میشود ارزشها ثابت است اما باید روشهای متفاوتی داشت.
صلاحی با اشاره به اینکه راهیان امسال بسیار پرشور و هدفمند برگزار شد، افزود: باید بکوشیم تا در سالهای آینده کاروانهای بیشتری زائر راهیان نور شوند؛ در این موضوع میتوانیم از چهرهها و هنرمندان برجسته برای حضور در راهیان نور دعوت کنیم.
رییس سازمان فرهنگی هنری شهرداری با اشاره به شعار «اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل» در پیام مقام معظم رهبری تصریح کرد: این شعار باید در فعالیتهای سازمان تبیین شود؛ اقدام و عمل در سازمان فرهنگی هنری یعنی فرهنگ سازی.
211 برنامه با بیش از 1000 اجرا در فعالیتهای استقبال از بهار
حسن ناصریپور سرپرست معاونت فرهنگی سازمان فرهنگی هنری نیز در این مراسم با تاکید بر اینکه بخشی از ماموریتها در 15 روز اول سال 95 از سوی شهرداری برعهده سازمان فرهنگی هنری گذاشته شده بود که به لطف خدا این کارها به شکل مطلوب انجام شد و تعداد 211 عنوان برنامه با 1021 اجرا در قالبهای مختلف در فروردینماه توانست مخاطبان بسیاری را به سمت خود جلب کند.
وی با اشاره به زمانبندی اجرای این برنامه ها از ابتدا تا انتهای فرودین ماه افزود: فعالیتها بیشتر به صورت کارگاهی، نشست و ترکیبی به اجرا درآمد، در همه این برنامهها اهداف مختلفی را در نظر داریم که از مهمترین آن میتوان به گسترش و تعمیق شناخت شهروندان از الگوهای دینی، ترویج مراجعه و بهرهبرداری از خلاقیت در معامله گری متون مرجع دینی در زندگی روزمره و اهمیت اقامه نماز، گسترش فرهنگ صبر، آرامش و مهربانی، توسعه و ارتقای سلامت اجتماعی اشاره کرد.
سرپرست معاونت فرهنگی سازمان فرهنگی هنری در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به ویژه برنامه راهیان نور افزود: امسال کاروانهایی با عنوان سفیران شهر عازم مناطق عملیاتی شدند و برنامههای فرهنگی را در میان زائران راهیان نور برگزار کردند؛ همچنین در بین 70 درصد کاروانهای شهرداری و 40 کاروان بیرون از شهرداری، محصولات فرهنگی متناسب توزیع شد.
چطور هنگام استرس تمرکز ذهنی داشته باشیم؟
احسان والیان
- اشتراکگذاری
چند راهکار مهم برای از بین بردن استرس و تمرکز ذهنی به افراد توصیه میشود که مهمترین آنها انجام کارهای نیازمند خلاقیت در ابتدای روز کاری و دوری از انجام چند کار همزمان است.
"همکارم که پشت میز کناری من نشسته بود همزمان با زیر و رو کردن کاغذها، با انگشتان پاهایش مشغول بافتن ژاکتی برای فرزندش بود. همه چیز مهیا بود؛ از قهوه دم کرده تا تنقلاتی که در میان ساعات کاری میدادند. ". قسمتی از داستان کوتاه «اقدام خواهد شد!» نوشته هاینریش بل، نویسنده شهیر آلمانی تبار را خواندیم. تصویری که در این چند خط ارائه شد به نظر اغراق آمیز است اما در واقعیت میتوانیم ذهن بینوای خود را تصور کنیم که در جهان مدرن با حجمی از کارهای همزمان اسیر استرس است. مطالعات اخیر نشان میدهند که روشهایی برای ایجاد تمرکز ذهن پر استرسمان در میان کارهای روزانه وجود دارد. بد نیست که در میان دهها کار روزانه روشهای تمرکز ذهنی در زمان استرس را با هم مرور میکنیم و انجام دهیم.
دوری از انجام کارها به طور همزمان
چندکاره بودن را فراموش کنید. سعی کنید یک کار را در زمان مشخص شروع کنید و به اتمام برسانید. پراکندگی کارها ذهنمان را تحتفشار قرار میدهد و همین امر باعث میشود تا کیفیت کارهایی که همزمان انجام میدهیم پایین بیاید. شاید بگویید؛ "اگر همه کارها را همزمان انجام ندهیم ممکن است در کار عقب بیفتیم! ". اما اگر فهرستی از کارهایی که باید انجام دهیم را تهیه کنیم چه؟ اگر برای هرکدام از کارها – بنا بر زمانی که داریم – زمانبندی مشخص انجام دهیم چه؟ مطمئن باشید که با فهرستنویسی به طور منظم میتوانید تمام کارهایتان را بهموقع انجام دهید.
حذف آلودگی های صوتی
پیش میآید که محل کار ما شلوغ باشد و سر و صدا، موجبات استرس و اضطراب ما را فراهم کند. در چنین فضایی که نه میتوان از آن خارج شد و نه میشود با آن حجم از آلودگی صوتی و ذهن پر استرس کار کرد، بهتر است در همان جایی که نشستهایم یک فضای ایزوله شده به وجود آوریم. استفاده از هدفون و یا گوشیهای مخصوص باعث میشود ذهن ما از آلودگیهای صوتی رها شود. البته سکوت مطلق هم ممکن است برای عدهای آزاردهنده باشد. در چنین شرایطی سعی کنید به موسیقیهایی با ریتم یکنواخت و آرام که به ایجاد تمرکز کمک میکنند گوش دهید. گوش دادن به پادکستها و آلبومهای موسیقی موردعلاقه لذتبخش است اما بهخاطر میزان علاقهای که به آنها داریم ممکن است تمرکز ما معطوف به آنها شود و از کار باز بمانیم.
استراحت در زمان کار
نوشیدن یک لیوان قهوه، صحبت با همکاران و قدم زدن و انجام حرکت کششی در زمانهای کوتاه اما زیاد میتواند کمک بسیار زیادی به رهایی ذهن از استرس کند. شاید عدهای تصور کنند که استراحت در زمان کار، نوعی شانه خالی کردن از مسئولیت است. این طرز تفکر به شدت اشتباه است. استراحت و رها ساختن ذهن از درگیری انجام یک کار جدی – حتی برای لحظاتی – میتواند میزان کیفیت و خلاقیت در افراد را بالا ببرد. قدم خلاقیت در معامله گری زدن و انجام حرکات کششی در میان کارها باعث جریان خون بهتر در بدن میشود و به این ترتیب، مواد مغذی بیشتری به مغز ما میرسد و در نهایت، کار با دقت بالاتری انجام میشود.
مهمترین کارتان را همان اول انجام دهید
به تعویق انداختن وظایف مهم یکی از بدترین عادات ممکن است. در پایان روز معمولا خستهاید و خلاقیت کمتری دارید. به همین دلیل هم کارهایی که نیازمند خلاقیت و تمرکز بالایی است را اوایل روز انجام دهید. این کار موجب استرس کمتر شما و تمرکز بیشتر بر کار میشود.
جمع بندی
مغز ما نیز از رشتههای عضلانی با بافتی ویژه تشکیل شده است. این رشتههای عضلانی مانند دیگر عضلات بدن ما هم نیاز به استراحت دارند و هم ورزش و تغذیه. پس به همان میزان که برای استراحت بعد از کار، ساعاتی را میخوابیم و بدنمان را در حالتی متعادل قرار میدهیم باید به ماهیچههای مغز هم فرصت استراحت بدهیم.
گرانترین بازارهای مسکن جهان
سایت بلومبرگ در جدیدترین نظرسنجی سالانه خود با عنوان «آمار بینالمللی استطاعت خرید مسکن»، وضعیت نقاط مختلف جهان به لحاظ گرانی قیمت مسکن در مقایسه با سطح درآمد خانوارهای آن مناطق را مورد بررسی قرار داده است.
بر این اساس، هنگکنگ برای هفتمین سال متوالی بهعنوان گرانترین بازار مسکن در بین 406 منطقه عمده شهری جهان معرفی شده و رتبه اول را به خود اختصاص داده است.
آمارهای این بررسی نشان میدهد که میانگین قیمت مسکن در هنگکنگ در سال گذشته 1/ 18 برابر میانگین درآمد خانوارها پیش از کسر مالیات بود. گرچه این آمار بهبود اندکی را نسبت به آمار 19برابری سال گذشته نشان میدهد، اما در این گزارش آمده است که اگر قیمت مسکن بیش از 1/ 5 برابر میانگین درآمد خانوارها پس از کسر مالیات باشد، آن منطقه در زمره مناطق «بهشدت گران» دستهبندی خواهد شد
. در این گزارش آمده است که آمار هنگکنگ نشان دهنده «کاهش شدید استطاعت خانوارها برای خرید مسکن» است. در سال 2010 قیمت مسکن هنگکنگ 4/ 11 برابر میانگین درآمد خانوارها پیش از کسر مالیات بود و این نشان میدهد که وضعیت گرانی بخش مسکن هنگکنگ از آن زمان تاکنون بهشدت وخیمتر شده است. به گزارش دنیای اقتصاد، بهرغم اصلاح نظام مالیاتها و تخصیص وامها، کمبود خانههای ارزان در هنگکنگ به دردسر دائمی لئونگ چونگ یینگ، رئیس اجرایی هنگکنگ تبدیل شده است.
قیمت خانههای دوم افراد که معمولا برای تعطیلات و تفریح از آنها استفاده میشود و حدود 70 درصد حجم معاملات را به خود اختصاص دادهاند، از زمان بهقدرت رسیدن لئونگ چونگ یینگ در سال 2012 تا کنون 40 درصد افزایش یافته و این افزایش تنها در سال گذشته میلادی به 7/ 7 درصد رسیده است. هماکنون قیمت این املاک تنها 6/ 2 درصد کمتر از بالاترین رکورد خود در سپتامبر 2015 هستند.
بر اساس این رتبهبندی، شهر سیدنی استرالیا در جایگاه دومین شهر دارای مسکن گران جهان با معیار مقایسه قیمت مسکن با سطح درآمد خانوارها قرار گرفته است. بر این اساس، قیمت مسکن در این شهر 2/ 12 برابر میانگین درآمد خانوارها پیش از کسر مالیات است. در این رتبهبندی ونکوور کانادا نیز در رتبه سوم و اوکلند نیوزیلند در رتبه چهارم جای گرفته است.
شهود چیست؟ آیا تفکر شهودی و تصمیم شهودی مهارت محسوب میشوند؟
در درسِ سیستم یک و دو در تصمیم گیری به این نکته اشاره کردیم که یکی از خلاقیت در معامله گری بهترین مدلهایی که در حال حاضر برای درک تصمیمگیری ما انسانها وجود دارد، سیستم دوگانهای است که دنیل کانمن و آموس تورسکی پیشنهاد میکنند.
همچنین یاد گرفتیم که آنچه ما به اسم سیستم یک میشناسیم، تقریباً همان چیزی است که اکثر مردم آن را تفکر شهودی یا تصمیم گیری شهودی مینامند و در نظر میگیرند.
اما بحث دربارهی شهود و تفکر شهودی پیچیدهتر از این حرفهاست و جزئیات فراوانی دارد.
بخشی از این جزئیات را قرار است در این درس بخوانیم و بیاموزیم:
- چند مثال از تفکر شهودی و قضاوت بر اساس شهود
- تعریف شهود چیست؟ تفکر شهودی یعنی چه؟
- تفکر شهودی چه تفاوتی با تفکر تحلیلی دارد؟
- آیا واقعاً میتوان به تصمیم گیری شهودی اعتماد کرد؟
- تفکر شهودی در فضای علمی و دانشگاهی
- نقاط قوت و ضعف هر یک از این دو الگوی تفکر و تصمیمگیری چیست؟
- آیا تفکر شهودی و تصمیم گیری شهودی را میتوان یک مهارت در نظر گرفت؟ یعنی میشود برای تقویت آنها تلاش کرد؟ آیا چنین تلاشی ضروری و مفید است؟
در این درس به شناخت بیشتر مفهوم شهود و تعریف تصمیم گیری شهودی اشاره میکنیم و در آینده به بررسی راهکارهای تقویت مهارت تصمیم گیری شهودی خواهیم پرداخت.
چند مثال از تفکر شهودی و قضاوت بر اساس شهود
اگر روی خود واژهی شهود تعصب نداشته باشید و صرفاً به مفهوم شهود توجه کنید، میتوان گفت که بحث شهود و تفکر شهودی از زمانهای کهن تا همین امروز همراه ما انسانها بوده و هست.
از زمان قدیم که فالگیرها و جادوگران در گوی بلورین و جام جهاننمای خود نگاه میکردند و دربارهی آینده حرف میزدند، رفتارشان نمونهای از ادعای شهود بوده است. آنها چنان با دقت به گویهای خود نگاه میکردند که انگار شاهدِ چیزی هستند و سپس دیدههای خود را برای دیگران تعریف میکردند.
اما ادعای شهودی همیشه با هدف کلاهبرداری و فریبدادن دیگران مطرح نمیشوند. شهود در زندگی روزمره هم بهکار ما میآید. بعضی چیزها چنان شفاف پیش چشم ما تصویر میشوند که برایمان دشوار است در درستیشان تردید کنیم:
حتماً برایتان پیش آمده که در مورد چیزی (مثلاً سرنوشت یک پروژه یا یک رابطه عاطفی) خوشبین نبودهاید و به همکار یا دوست خود گفتهاید: «مثل روز برایم روشن است که این کار / رابطه به سرانجام نمیرسد.»
در این مواقع، شما اصرار ندارید جزء به جزء و با تحلیل و استدلال، از حرف خود دفاع کنید. اما حس میکنید که حاصل تمام دانش و تجربه و زندگیتان به شما میگوید که این کار یا آن رابطه، نمیتواند به سرانجامی خوب و خوش ختم شود.
مثال از تفکر شهودی کم نیست. حتی در همین چند ساعت اخیر هم ممکن است از قضاوتهای شهودی استفاده کرده باشید:
حضور همکارتان در محل کار، مدتی است که نامنظمتر از گذشته است.
او در ایمیلهای هفتهی گذشتهی خود هم چند مورد غلط تایپی داشته است. بعضی از نامهها را هم در زونکن نامناسبی قرار داده است.
همزمان از شرکت درخواست کرده که حقوق او تغییر کرده و ۵۰٪ افزایش پیدا کند.
هر یک از این موارد به تنهایی میتوانند کاملاً اتفاقی باشند یا ریشههای سادهای داشته باشند.خلاقیت در معامله گری
اما ممکن است با کنار هم قرار دادن آنها و شناختی که از قبل از همکارتان دارید به نتیجه برسید که: «او پیشنهادی از شرکت دیگری دریافت کرده و تحت هر شرایطی از اینجا خواهد رفت.»
شما هرگز نمیتوانید به صورت قطعی در این زمینه اظهارنظر کنید. استدلالی هم برای حرفتان ندارید. اما شهودتان میگوید که چنین وضعیتی به وجود آمده است.
تعریف شهود و تفکر شهودی چیست؟
مفهوم شهود (Intuition) در ادبیات علمی و دانشگاهی جهان، سرنوشتی متفاوت و عمری نسبتاً کوتاه (در حد یک قرن اخیر) دارد (+):
یکی از نخستین کسانی که شهود را به معنای امروزی آن بهکار برده، کارل گوستاو یونگ است. او در سال ۱۹۳۳ شهود (Intuition) را به صورت یک کارکرد روانشناختی که به روشی ناخودآگاه، اطلاعات دریافتی انسانها را پردازش میکند توصیف کرده است.
اما تعریفهایی که این روزها در میان روانشناسان و محققان مدیریتی رواج دارد، کمی کاملتر از تعریف یونگ (اما هنوز بر همان پایه) است:
نوعی نتیجهگیری ذهنی که فرد تصمیمگیرنده بر اساس تجربیات و هیجانات گذشتهی خود به آن میرسد (+).
افکار و ترجیحاتی که به سرعت به ذهن میرسند و برای شکلگیری آنها، تلاش و تأمل چندانی انجام نمیشود (دنیل کانمن).
شهود، روشی برای ترجمه کردن تجربههای ما به قضاوت و تصمیم است (گری کلین در کتاب قدرت شهود)
اگر بخواهیم برخی ویژگی های تفکر شهودی را بر اساس آنچه در تعریفهای بالا آمده کنار هم بگذاریم به سه مورد کلیدی میرسیم:
بهترین روش برای درک تفکر شهودی (و به تبع آن تصمیم گیری شهودی) این است که آنها را روبروی تفکر تحلیلی قرار دهیم.
تفکر تحلیلی و تصمیم گیری تحلیلی یک فرایند مکانیکی و کاملاً مشخص دارد:
به محض طرح یک مسئله یا مشکل، باید تمام گزینههای ممکن را روی میز گذاشته و برای هر کدام، بیشترین اطلاعات در دسترس را گردآوری کنید.
سپس معیارهای تصمیمگیری خود را مشخص کرده و ارزش هر گزینه، منافع، هزینهها و ریسکهای احتمالی آن را بسنجید.
در پایان بهترین گزینه را انتخاب کرده و اجرا کنید.
اما تفکر شهودی از مسئله به پاسخ میپرد؛
و در این میان، همهی مراحل رسمی و از پیشتعیینشدهی فرایند تصمیمگیری را نادیده میگیرد.
آیا واقعاً میتوان به تصمیم گیری شهودی اعتماد کرد؟
دوست عزیز. مطالعه مجموعه درسهای تصمیم گیری پیشرفته، صرفاً برای کسانی امکان پذیر است که هر دو شرط زیر را دارا باشند:
-
باشند. را انجام داده باشند و پروژه آنها پذیرفته شده باشد.
ضمناً اگر کاربر ویژه متمم باشید، به درسهای بسیار بیشتری دسترسی پیدا میکنید که فهرست آنها را میتوانید در اینجا ببینید:
البته از میان درسها و مطالب مطرح شده، ما فکر میکنیم شاید بهتر باشد ابتدا مطالعهی مباحث زیر را در اولویت قرار دهید:
و سپس به سراغ تصمیم گیری پیشرفته بیایید.
ترتیبی که متمم برای خواندن مطالب سری تصمیم گیری پیشرفته به شما پیشنهاد میکند:
- شهود چیست؟ آیا تفکر شهودی و تصمیم شهودی مهارت محسوب میشوند؟
چند مطلب پیشنهادی از متمم:
برخی از سوالهای متداول درباره متمم (روی هر سوال کلیک کنید)
متمم مخففِ محل توسعه مهارتهای من است؛ یک فضای آموزشی آنلاین برای بحثهای مهارتی و مدیریتی.
برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید به صفحهی درباره متمم مراجعه کنید.
ما برای هر یک از درسهای متمم، یک نقشه راه داریم که به یادگیری آن درس کمک میکند.
میتوانید با مراجعه به صفحه نقشه راه یادگیری، عنوان درسهای مختلف متمم را ببینید.
همچنین میتوانید دوره MBA متمم را ببینید.
شما میتوانید بدون پرداخت پول در متمم به عنوان کاربر آزاد عضو شوید. اما به چیزی در حدود نصف درسهای متمم دسترسی خواهید داشت.
پیشنهاد ما این است که پس از ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، با خرید اعتبار به کاربر ویژه تبدیل شوید.
اعتبار را میتوانید به صورت ماهیانه (۷۴ هزار تومان)، فصلی (۱۹۰ هزار تومان)، نیمسال (۳۴۵ هزار تومان) و یکساله (۵۸۵ هزار تومان) بخرید.
برای اطلاعات بیشتر لطفاً به صفحهی ثبت نام مراجعه کنید.
مجموعه گسترده و متنوعی از فایلهای صوتی رایگان در رادیو متمم ارائه شده که میتوانید هر یک از آنها را دانلود کرده و گوش دهید.
۹۱ نظر برای شهود چیست؟ آیا تفکر شهودی و تصمیم شهودی مهارت محسوب میشوند؟
پرطرفدارترین دیدگاه به انتخاب متممیها در این بحث
نویسندهی دیدگاه : محمدرضا شعبانعلی
قسمت اول سوال:
فکر میکنم در حوزهی انتخاب و خرید کتاب، در این جنس از مهارت شهودی، وضعیت مطلوبی داشته باشم.
طبیعتاً بخشی از دلیلش به خاطر انباشت زیاد Patternهاست.
طی سالهای گذشته، حجم زیادی کتاب خریده یا مطالعه کردهام و طبیعتاً در ذهنم، رابطهای بین متغیرهای مختلف کتاب و رضایت من از مطالعهشون شکل گرفته.
البته مطلبی هست که در درس اشاره نشده، و نمیدونم از نظر علمی درسته یا نه. اما احساس میکنم هر چه هزینههای انتخاب یا حساسیت انتخاب، بالاتر بره، الگوهای قبلی، بهتر تحلیل و طبقه بندی و انباشه میشن و کیفیت تحلیلهای شهودی بعدی رو بهتر میکنن.
اخیراً که کمتر میتونم کتابهای مورد نظرم رو از ایران بخرم و مجبور میشم به خاطر خرید کتاب به مسافرت برم، حساسیت این کار برام بیشتر شده و - جدا از کتابهایی که از قبل، اسم و مشخصاتشون رو میدونم - گاه در عرض دو یا سه روز، بیش از 2000 کتاب رو در حوزههای مورد علاقهام بررسی میکنم.
احساس میکنم الان پارامترهای متعددی در کنار هم، باعث شکل گیری تصمیم گیری من میشن که البته وزن یا اهمیت هیچکدوم رو هم نمیدونم و حتی نمیخوام بدونم. همهی اینها در کنار هم، یک تصویر میسازند که به نظر من، خریدنی یا نخریدنی است (و طبیعتاً مغزم در نهایت باید بین سه گزینهی الان میخرم، هرگز نمیخرم، بعداً دوباره بررسی میکنم) یکی رو انتخاب کنه.
بعضی از پارامترهایی که میدونم در تصمیم شهودی من نقش دارند (مستقل از خلاقیت در معامله گری سهم و میزان اهمیتشون که مشخص نیست) اینها هستند:
* صفحهی تقدیم کتاب
* کسانی که در کتاب Praise آنها منتشر شده
* مطالعه دو پاراگراف تصادفی از دو نقطهی کتاب
* مرور آخرین فصل کتاب
* مطالعهی اولین جملهی کتاب
* اینکه آیا کتاب، همزمان دو شکل Hard Cover و Soft Cover رو داره یا نه.
الان احساس میکنم در این حوزه میتونم مدعی باشم که شاید ده میلیون تومان پول رو در عرض دو یا سه روز برای انتخاب کتاب از بین یک میلیارد تومان کتاب، با چنان دقتی انتخاب میکنم که اگر خودم پس از یک عمر صرف وقت و مطالعهی تمام اون کتابها، بخوام دوباره تصمیم بگیرم، شاید کمتر از 5% تغییر در تصمیمم ایجاد بشه.
پاسخ سوال دوم: تشخیص اینکه ارتباط با چه کسانی برای من میتونه برای من اثربخش یا غیراثربخش باشه.
فکر میکنم یکی از بزرگترین ضعفهای تصمیم گیری شهودی من اینه.
بارها شده حسم به من گفته که ایجاد رابطه با یک نفر (چه دوست، چه همکار، چه شریک کاری و هر چیز دیگری از این دست) میتونه خیلی موثر و مولد باشه. اما بعد از مدتی دیدهام که قضاوت نادرستی داشتهام.
در مقابل، بارها شده که به اجبار با کسی آشنا شدهام یا به علت شکست در فرار کردن از یک جلسه، با فردی دوست شدهام و مدتی احساس میکردهام که این آشنایی، فقط اتلاف وقت و منابع است. اما بعدها دیدهام که چقدر نقش مهمی در زندگیام ایفا کرده.
فعلاً برای اینکه مطمئن باشم خطای کمتری انجام میدهم، این نوع تصمیمها را همچنان با سیستم دو، اتخاذ میکنم و اجازه نمیدهم سیستم یک، تاثیر زیادی در این زمینه داشته باشد.
اما برای تقویت شهود در این حوزه، احساس میکنم مشکل اصلی من، خطای شناختی اثر هالهای یا Halo Effect است.
به سختی میتوانم یک حوزه از ویژگیهای یک شخص را به دیگر حوزهها تعمیم ندهم.
مثلاً نمیتوانم بپذیرم کسی که به صورت پیوسته مطالعه نمیکند، میتواند عقل هم داشته باشد.
یا اینکه هرگز باور نمیکنم کسی که در سن و سال دوستان من است و تا دکترا ادامه تحصیل داده، وقتش هیچ ارزش و نظرش هیچ اعتباری داشته باشد. چون در یک مورد، به نظرم تصمیم غلط گرفته.
کسی هم که حتی یک یا دو بار در سال به مهمانی و پارتی میرود، به نظرم هرگز درکی از وقت و منابع و . ندارد.
خودم میدانم که هر سه قضاوت فوق، و دهها قضاوت دیگر از این جنس، کاملاً نادرست هستند و چنین جنبههایی از زندگی را نمیتوان به همه جا تعمیم داد.
اما هر گاه، سیستم تحلیلی دو را کمرنگ میکنم و به شهودم در این زمینه اجازهی دخالت میدهم، سریعاً قوانین فوق و دهها قانون دیگر را وارد تصمیم گیری میکنم!
پی نوشت: برای دوستانی که اثر هالهای را نمیشناسند، شاید آن داستان قدیمی زمان حکومت پهلوی، مثال خوبی باشد خلاقیت در معامله گری که ماموران، به خانهی مردی کمونیست ریختند تا او را بازداشت کنند و بر دیوار اتاق، تصویر مارکس را دیدند (که البته نمیشناختند). یکی از ماموران گفت: خاک بر سرت که پدر بزرگت تا این حد مومن بوده و تو کمونیست شدهای.