فاركس حرفه اي

تحلیل بنیادی یک سیگنال خرید سهام

تحلیل بنیادی و تکنیکال ساروم

ظرفیت اسمی تولید کلینکر شرکت 1845 هزار تن و تولید سیمان 1920 هزار تن است. تولید شرکت در سال گذشته 95% ظرفیت اسمی بود و تقریبا، 6% فروش شرکت صادراتی است.

معرفی اجمالی شرکت

موضوع فعالیت

این شرکت انواع مختلف سیمان تیپ یک و دو،پوزولانی و mc و plc به صورت فله ای و پاکتی به فروش می‌رساند.این شرکت دارای معدن مخصوص به خود است و اکثر ماده اولیه خود را از معدن خود تامین می‌کند. ظرفیت اسمی تولید کلینکر شرکت 1845 هزار تن و تولید سیمان 1920 هزار تن است و تولید شرکت در سال گذشته 95% ظرفیت اسمی بود. تقریبا 6% فروش شرکت صادراتی است.

وضعیت بنیادی سهم در یک نگاه

  • ارزش بازار شرکت: 25,000 میلیارد ریال
  • EPSforward سهم: 7,604 ریال
  • EPSttm سهم: 6,235 ریال
  • قیمت روز سهم: 36,210 ریال
  • ارزش ذاتی سهم: 49,400 ریال

تولید و فروش

دوره مالی139813991400
فروش2,251,460 4,346,023 9,215,503
بهای تمام شده کالای فروش رفته(1,310,326)(2,111,994)(3,375,971)
سود (زیان) ناخالص941,134 2,234,029 5,839,532
هزینه های عمومی, اداری و تشکیلاتی(63,127)(85,258)(110,835)
خالص سایر درامدها (هزینه ها) ی عملیاتی41,899 61,635 80,126
سود (زیان) عملیاتی919,906 2,210,406 5,808,822
هزینه های مالی0 (5,328)(5,328)
خالص سایر درامدها و هزینه های غیرعملیاتی68,671 581,227 100,000
سود (زیان) خالص عملیات در حال تداوم قبل از مالیات988,577 2,786,305 5,903,494
مالیات(71,900)(203,480)(580,882)
سود (زیان) خالص916,677 2,582,825 5,322,612
سود هر سهم بر اساس آخرین سرمایه1,310 3,690 7,604
سرمایه700,000 700,000 700,000

مفروضات تحلیل

  • قیمت پاکت سیمان:3,500 تومان
  • نرخ خوراک گاز:16 سنت (نکته: نرخ گاز برای صنایع سیمان بر اساس قانون بودجه 1400، قرار شد 10% نرخ خوراک در نظر گرفته شود)
  • قیمت دلار:23,500 تومان
  • قیمت برق: 100 تومان
  • مقدار تولید و فروش همان مقدار تولید سال گذشته باشد.
  • نرخ سیمان فله‌ای تیپ یک داخلی:450 هزار تومان در هر تن
  • نرخ سیمان پاکتی تیپ یک داخلی:550 هزار تومان درهر تن

سلب مسئولیت

تحلیل مذکور صرفا دیدگاه تیم تحلیل‌گران جهت است که به‌ منظور شناخت دقیق‌تر سهام شرکت‌ها ارائه‌شده است. این مطلب بر مبنای مفروضات تحلیلی تدوین شده و اصلا به منزله سیگنال یا پیشنهادی برای خرید یا فروش سهم نیست؛ بنابراین تضمینی بر بازدهی تحلیل نبوده و شرکت جهت مسئولیتی در قبال سرمایه‌گذاری احتمالی افراد ندارد.

استراتژی های تحلیل تکنیکال برای افراد تازه کار کدامند؟

استراتژی‌های تحلیل تکنیکال برای افراد تازه‌کار کدامند؟

استراتژی های تحلیل تکنیکال برای افراد تازه کار کدامند؟

بسیاری از سرمایه‌گذاران، سهام را با استفاده از موارد بنیادی‌شان بررسی می‌کنند – این موارد شامل درآمد (revenue)، ارزش (valuation) و یا روندهای موجود در آن صنعت می‌باشد – اما باید بدانید که تمامی موارد بنیادی در قیمت بازاری سهام، لحاظ نشده‌اند. تحلیل تکنیکال به دنبال پیش‌بینی حرکات قیمت با استفاده از اطلاعات گذشته قیمت، مانند قیمت و حجم می‌باشد.

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد تحلیل تکنیکال می‌توانید از مطلب آموزشی «تحلیل تکنیکال چیست» دیدن نمایید.

این اطلاعات به معامله‌گران و سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا متوجه فاصلهٔ موجود بین ارزش ذاتی (Intrinsic Value) و قیمت بازاری سهم شوند. آن‌ها این کار را با استفاده از تکنیک‌هایی مانند تحلیل آماری (Statistical Analysis) و بررسی اقتصاد رفتاری (Behavioral Economics)، انجام می‌دهند.

تحلیل تکنیکال به معامله‌گران کمک می‌کند تا احتمالات حرکت قیمتی را با توجه به اطلاعات منتشر شده بسنجند. بیشتر سرمایه‌گذاران از هر دو تحلیل بنیادی و تکنیکال در اتخاذ تصمیم‌های معاملاتی استفاده می‌کنند.

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال می‌توانید از مطلب آموزشی «تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال چیست؟» دیدن نمایید.

نکات کلیدی:

  • تحلیل تکنیکال – یا استفاده از نمودارها برای شناخت سیگنال‌های معاملاتی و الگوهای قیمتی – ممکن است در ابتدا کمی گیج‌کننده و یا ترسناک به‌نظر برسد.
  • افراد مبتدی، باید در ابتدا نحوهٔ کارکرد تحلیل تکنیکال را بیاموزند. تحلیل تکنیکال به‌مانند پنجره‌ای به روان‌شناسی بازار می‌ماند و به شناخت موقعیت‌های معاملاتی کمک می‌کند.
  • بر یک روش معاملاتی تمرکز کرده و سعی کنید که یک استراتژی منظم را توسعه دهید، استراتژی که شما می‌توانید از آن، بدون دخیل کردن احساسات و یا حدس‌های اضافه، استفاده کنید.
  • کارگزاری را پیدا کنید که به شما در اجرای معاملات‌تان کمک کند، مقرون‌به‌صرفه باشد و پلتفرم معاملاتی‌ای با ابزارهای مورد نیازتان را در اختیار شما قرار دهد.

انتخاب رویکرد مناسب

به‌طور کلی، دو رویکرد متفاوت در تحلیل تکنیکال وجود دارد. یک رویکرد از بالا به پایین (top-down)، و رویکرد دیگر از پایین به بالا (bottom-up). در بیشتر مواقع، معامله‌گران کوتاه‌مدت از روش بالا به پایین، و سرمایه‌گذاران بلندمدت از روش پایین به بالا، استفاده می‌کنند. در ادامه پنج قدم اساسی برای شروع تحلیل تکنیکال را با یکدیگر بررسی می‌کنیم.

استراتژی‌های تحلیل تکنیکال برای افراد تازه‌کار کدامند؟

رویکرد از بالا به پایین

رویکرد از بالا به پایین (top-down)، تحلیل اقتصاد کلانی (macroeconomics analysis) می‌باشد که در آن پیش از بررسی سهام، به بررسی وضعیت کلی اقتصاد می‌پردازیم. در این روش معامله‌گر در ابتدا بر روی وضعیت اقتصادی، سپس بخش‌های صنعتی، سپس شرکت‌ها و در نهایت بر روی سهام، تمرکز می‌کند. معامله‌گرانی که از این روش استفاده می‌کنند بر روی کسب سود در کوتاه‌مدت تمرکز کرده‌اند. برای مثال، یک معامله‌گر ممکن است به سهمی که توانسته میانگین متحرک 50 روزه‌اش را رد کند، به‌عنوان یک فرصت خرید نگاه کند.

رویکرد از پایین به بالا

رویکرد از پایین به بالا (bottom-up)، بر روی تحلیل سهام تمرکز دارد. این رویکرد شامل بررسی سهامی که از لحاظ بنیادی قابل توجه‌اند، برای پیدا کردن نقاط احتمالی ورود و یا خروج می‌باشد. برای مثال، یک سرمایه‌گذار ممکن است سهامی با قیمت پایین‌تر از ارزش ذاتی‌اش را در یک روند پیدا کند. سپس از تحلیل تکنیکال برای یافتن نقاط ورود به سهم – زمانی که به کف قیمتی‌اش رسیده است – استفاده کند. این دسته از معامله‌گران، دید بلندمدتی نسبت به معاملات خود دارند.

علاوه بر این ملاحظات، انواع معامله‌گران ممکن است از روش‌های مختلفی از تحلیل تکنیکال استفاده کنند. معامله‌گران روزانه (day traders) ممکن است از خطوط روند ساده (simple trendlines) و اندیکاتورهای حجم (volume indicators) برای اتخاذ تصمیم‌های معاملاتی استفاده کنند، در حالی که معامله‌گران سویینگ (swing traders) و یا معامله‌گران پوزیشن (position traders)، ممکن است استفاده از الگوهای نموداری و اندیکاتورهای تکنیکالی را ترجیح دهند. معامله‌گرانی که از الگوریتم‌های خودکار استفاده می‌کنند، نیازمندی‌های متفاوتی دارند. آن‌ها از ترکیبی از اندیکاتورهای حجم و اندیکاتورهای تکنیکال برای تصمیم‌گیری استفاده می‌کنند.

1- انتخاب یک استراتژی و یا توسعهٔ یک سیستم معاملاتی

اولین قدم، ایجاد یک استراتژی و یا توسعهٔ یک سیستم معاملاتی می‌باشد. برای مثال، یک معامله‌گر تازه‌کار ممکن است تصمیم بگیرد تا از استراتژی تقاطع میانگین‌های متحرک (moving average crossover strategy) بهره ببرد. او در این استراتژی، حرکت دو میانگین متحرک (50 روزه و 200 روزه) را در حرکات قیمتی یک سهم به‌خصوص، دنبال خواهد کرد.

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد میانگین متحرک می‌توانید از مطلب آموزشی «میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.

در این استراتژی، اگر میانگین متحرک کوتاه‌مدت 50 روزه، به بالای یک میانگین متحرک 200 روزه حرکت کند، نشان‌دهندهٔ احتمال آغاز یک روند صعودی بوده و سیگنال خرید صادر می‌کند. نقطهٔ مقابل این تقاطع، سیگنال فروش صادر می‌کند.

2- شناسایی اوراق بهادار

تمامی سهام یا اوراق بهادار در استراتژی فوق به‌خوبی کار نمی‌کنند، بنابراین باید سهامی با نقدینگی و یا نوسان بالا را انتخاب کنیم. سهام و یا قراردادهای گوناگون، نیازمند توجه به پارامترهای متفاوت هستند. در این مورد، ما نیازمند استفاده از میانگین‌های متحرک متفاوتی مانند میانگین‌های متحرک 15 روزه و 50 روزه، هستیم.

3- یافتن کارگزاری مناسب

یک حساب معاملاتی مناسب افتتاح کنید که از اوراق بهادار مدنظر شما (مانند سهام، سهمی که نرخ آن‌ها عموماً کمتر از 5 دلار آمریکا می‌باشد (penny stock) قراردادهای آتی، قراردادهای اختیار معامله و غیره) پشتیبانی کند. این حساب باید در بررسی و مانیتور اندیکاتورهای متفاوت کارا باشد و هزینهٔ زیادی برایتان ایجاد نکند. برای استراتژی فوق، یک حساب پایه که از میانگین‌های متحرک و نمودار کندلی پشتیبانی کند، کافی می‌باشد.

4- نظارت و بررسی معاملات

معامله‌گران، نیازمند سطوح کارکردی متفاوتی، بسته به استراتژی مورد نظرشان دارند. برای مثال، معامله‌گران روزانه به حساب‌های مارجین (margin accounts)، که به آن‌ها دسترسی به (Level II Quotes) و رؤیت بازارساز بازار (market maker visibility) را می‌دهد، نیاز دارند. اما در مثال فوق، یک حساب ساده با هزینهٔ پایین، کفایت خواهد کرد.

5- استفاده از ابزارها و یا نرم‌افزارهای اضافه

ممکن تحلیل بنیادی یک سیگنال خرید سهام است یک معامله‌گر برای حداکثرسازی عملکرد خود، به برخی ویژگی‌های دیگر نیاز داشته باشد. برخی از معامله‌گران نیازمند هشدارهای معاملاتی در موبایل خود می‌باشند، و یا می‌خواهند تا در حین حرکت، به سامانهٔ معاملاتی خود دسترسی داشته باشند. در حالی که دستهٔ دیگر از آن‌ها، نیازمند دسترسی به سیستم‌های معاملاتی خودکار شده اهرمی (automated trading systems)، می‌باشند. سیستم‌هایی که بتوانند به‌صورت خودکار، دستورهای معاملاتی را اعمال نمایند.

نکات و فاکتورهای ریسک

معامله‌گری می‌تواند چالش‌برانگیز باشد، و این بدین معنی است که شما باید تمرین‌های زیادی را، مقدم بر موارد ذکرشده انجام دهید. برخی دیگر از مواردی که باید در نظر داشته باشید، شامل لیست زیر می‌باشد:

  • درک منطقی و عمیق مفاهیم پایه موجود در تحلیل تکنیکال.
  • آزمایش استراتژی معاملاتی‌تان (Backtesting)، به‌منظور بررسی نحوهٔ عملکرد آن در حرکات قیمتی گذشته بازار.
  • تمرین معامله‌گری با استفاده از حساب آزمایشی (Demo account)، پیش از ورود سرمایهٔ اصلی‌تان به بازار.
  • از محدودیت‌های تحلیل تکنیکال آگاهی داشته باشید، تا بتوانید از شکست‌های هزینه‌بَر پیش‌گیری کنید.
  • در مورد مقیاس‌پذیری و الزامات مورد نیاز آینده، آگاه و آماده باشید.
  • سعی کنید که با درخواست استفادهٔ رایگان از حساب حرفه‌ای، به بررسی کامل امکانات آن بپردازید.
  • کوچک شروع کنید و در ادامه مسیر، با کسب تجربه رشد کنید.

جمع‌بندی

بسیاری از سرمایه‌گذاران در اتخاذ تصمیم‌های سرمایه‌گذاری از هر دو تحلیل بنیادی و تکنیکال استفاده می‌کنند، زیرا هر دو آن‌ها اطلاعات مفیدی به آن‌ها می‌دهند. با به‌دست آوردن درکی کامل از تحلیل تکنیکال، معامله‌گران و سرمایه‌گذاران می‌توانند میزان سود به ریسک کنترل شده (risk-adjusted returns) خود را در بلندمدت تقویت نمایند. اما مهم است که پیش از وارد کردن سرمایه اصلی‌تان به بازار، به تمرین و بررسی این تکنیک‌ها بپردازید.

تیم تحریریه دیجی کوینر

این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.تحلیل بنیادی یک سیگنال خرید سهام

چهار شرط یک سیگنال خرید سهام موفق

در مقاله قبلی به توصیف مدیریت ریسک در بورس با شما سخن گفتیم. در این مقاله در مورد چهار شرط یک سیگنال خرید سهام موفق مطالب مهمی را برای کاربران عزیز رها سرمایه ارائه می‌دهیم.

دریافت سیگنال خرید سهام یک از روش‌های سرمایه‌گذاری در بورس است. موفقیت یا عدم موفقیت شما در اعتبار سیگنال‌های دریافتی است. بسیار مهم است که بدانید گذشته شرکت یا شخصی که اقدام به ارائه سیگنال خرید سهام می‌کند چه مقدار روشن بوده است.

بعضاً افرادی تعداد زیادی سیگنال خرید سهام ارائه می‌دهند و در نهایت هرکدام که به سودآوری رسید را به سرمایه‌گذاران و عموم اعلام می‌نمایند. هیچ شکی نیست که ضرر جزئی از معاملات است ولی نکته قابل‌تأمل برآیند میانگین معاملات سوددِه (با سود نقد شده) نسبت به برآیند میانگین معاملات ضرردِه (با ضرر نقد شده) است.

چهار ویژگی یک سیگنال خرید سهام خوب

یک سیگنال خرید سهام خوب باید دارای ویژگی‌هایی باشد که به آن‌ها اشاره می‌کنیم:

ممکن است سهمی در قیمت ۱۰۰۰ ریال اعلام خرید شود؛ اما با توجه به وضعیت خوب سهم قیمت به ۱۲۰۰ ریال برسد. نکته‌ای که باید توجه داشت این است که سیگنال خرید سهام در قیمت ۱۰۰۰ ریال معتبر بوده و در قیمت ۱۲۰۰ ریال از اعتباری بسیار کمتری برخوردار است.

چه‌بسا مشاهده می‌شود که افرادی تا اطلاع پیدا می‌کنند که سهمی به‌عنوان سیگنال خرید سهام ارائه می‌شود سعی می‌کنند آن سهم را در هر قیمتی خریداری نمایند. (البته درصد تغییر جزئی نسبت به قیمت خرید اعلام تغییرات زیادی در اعتبار سیگنال خرید اعلام شده ندارد.)

سیگنال خرید سهامی که در چند روز گذشته در قیمت مشخص اعلام شده است هیچ‌گاه اعتبار چندانی وجود ندارد که سرمایه‌گذار همان سیگنال خرید سهام اعلام شده در همان قیمت مشخص را چند روز بعد خریداری نماید و انتظار سودآوری داشته باشد. لذا هر سیگنال خرید اعلام شده صرفاً در زمان مشخص اعتبار دارد چه‌بسا ممکن در زمان خرید شما بعد از چند روز از تاریخ اعلام، سیگنال فروش با سود یا با ضرر سهم اعلام شود.

  • حد ضرر و حد سود مناسبی داشته باشد!

بسیار مهم است که از معاملات اشتباه با کمترین ضرر خارج شوید. چه‌بسا مشاهده می‌شود افرادی، سرمایه‌گذاران را تشویق به خرید مجدد سهم در ضررها می‌کنند که در نتیجه سرمایه شما با ریسک بسیار بالایی همراه می‌شود.

مطلب بسیار مهمی که بسیار جای بحث دارد این است که هر سیگنال خرید سهام، غیر از دارا بودن حد ضرر، باید دارای حد سود هم باشد. بعضاً مشاهده می‌شود که سرمایه‌گذارانی با استفاده از سیگنال خرید سهام توسط شرکت‌ها یا اشخاص دیگر یا کانال‌های تلگرامی بورسی، سهامی را خریداری می‌نمایند اما سیگنال دهنده هیچ اطلاعی در مورد حدود سهم نمی‌دهد.

  • نسبت ریسک به بازده مناسب داشته باشد!

در یک سیگنال خرید سهام خوب باید برآیند معاملات ضرردِه نسبت به برآیند معاملات سوددِه، حداقل یک‌سوم باشد. چنان چه این نسبت کمتر از یک‌سوم مطمئن باشید که از هر استراتژی‌ای در بازار استفاده نمایید متضرر خواهید بود.

کشنده‌ترین سیگنال خرید سهام:

اهمیت حدود (قیمت فروش) اگر بیشتر از حد ضرر نباشد کمتر نیست؛ زیرا در سیگنال خرید سهام قیمت فروش است که میزان سود کسب‌شده شما را مشخص می‌کند.

نکته قابل‌تأمل:

اطلاع داشته باشید که سرمایه‌گذاری در بورس زمانی مفهوم می‌دهد که شما پرتقوی (سبد) داشته باشید.

زیرا ممکن است یک سهم طی مدتی بازدهی منفی داشته باشد. لذا توجه داشته باشید که سیگنال خرید سهام که به شما اعلام می‌شود از داخل یک پرتفوی مشخص باشد.

نکته‌ای که در مورد پرتفوی باید رعایت کرد این است که پرتفوی شما باید استاتیک (ثابت) باشد؛ زیرا یک سهم ممکن است طی مدتی بازدهی منفی داشته باشد اما با یک معامله روی سهم مذکور، تمام بازدهی منفی را به بازدهی مثبت تغییر جهت دهد.

برای مثال ممکن است در یک سبد ۱۰ سهمی طی یک سال، ۲ سهم بازدهی منفی داشته باشند، ۳ سهم بازدهی نداشته باشند، ۲ سهم بازدهی مثبت کمی داشته باشند و ۳ سهم دیگر بازدهی مثبت بالایی داشته باشند، چه‌بسا اگر این ۱۰ سهم در یک پرتفوی باشند حتی ممکن است پرتفوی شما به سود مناسب هم برسد.

پس نتیجه می‌گیریم که سرمایه‌گذاری یک مقوله بلندمدت است که با رعایت نکات بالا شما را با موفقیت همراه خواهد کرد.

پی‌نوشت:

توجه داشته باشید افراد یا کانال‌های تلگرامی بورسی که ادعا دارند سیگنال‌های سودآور روزانه یا هفتگی یا ماهانه دارند حتماً انگیزه‌ای غیر از خالی کردن جیب شما و پر کردن جیب خودشان ندارند. پس هیچ تضمینی در سودآوری سیگنال خرید سهام در کوتاه‌مدت نیست.

اصول تعیین حجم معاملات در بازار سهام

در مطالب پیشین از سری مقالات مدیریت سرمایه بلاگ آسان بورس، به اهمیت مدیریت دارایی در معاملات بازار سهام و مفاهیم اصلی این مبحث یعنی ریسک، بازده و ارتباط آن‌ها با یکدیگر اشاره نمودیم.در این مقاله، به شرح اصول تعیین حجم معاملات بر اساس ریسک، خواهیم پرداخت.

حجم معامله عبارت است از؛ تحلیل بنیادی یک سیگنال خرید سهام تعداد واحدهایی از یک دارایی که با پرداخت معادل قیمتی، می‌توانیم مالکیت آن را بدست آوریم. واحد شمارش دارایی‌ در انواع بازارهای سرمایه گذاری متفاوت است. برای مثال؛ شمش‌های طلا را بر اساس گرم، ارزها را بر اساس اسکناس با عدد مشخص و سهام شرکت‎ها را بر اساس برگه سهم معامله می‌کنند. به بیان ساده‌تر حجم معاملات در بازار مالی، از تقسیم مقدار سرمایه بر قیمت هر واحد دارایی، محاسبه می‌شود. مثلاً اگر شما ۱۰۰ میلیون تومان سرمایه در اختیار داشته و قیمت هر برگه سهم شرکت ملی صنایع مس ایران معادل ۲۰۰ تومان باشد؛ حداکثر می‌توانید ۵۰۰ هزار برگه سهم از این شرکت را خریداری کنید.

از بررسی محاسبات فوق، در نگاه اول این‌گونه استنباط می‌شود که با مفهوم بسیار ساده‌ای مواجه هستیم و به راحتی هر کس می‌تواند پیش از ورود به معامله، عدد نهایی حجم را محاسبه نموده و سپس اقدام به خرید سهام نماید! اما منظور از تعیین حجم معاملات، گزینش حجم بهینه متناسب با ریسک احتمالی موقعیت معاملاتی است که در ادامه به نحوه انجام محاسبات آن می‌پردازیم.

علت اصلی اهمیت تعیین حجم معاملات در بازارهای مالی، توجه به ریسک معامله و رعایت مدیریت سرمایه است. زیرا ریسک ناشی از یک موقعیت معاملاتی، کاملاً با حجم سرمایه گذاری مرتبط است.

حجم معاملات مدیریت سرمایه

حجم بالاتر، سود بیشتر!؟

زمانی که با حجم بالایی وارد معامله شویم، ریسک بالاتر و بالطبع بازدهی بیشتری نیز در انتظارمان خواهد بود؛ زیرا در هر دو حالت صحیح یا غلط بودن پیش‌بینی ما نسبت به وضعیت آتی بازار، به دلیل اینکه تعداد بیشتری از آن دارایی را در اختیار داریم، به همان نسبت سود و زیان بیشتری هم خواهیم داشت. سرمایه گذاری صحیح و منطقی بدین معنی است که، هیچ‌گاه تمام سرمایه خود را درگیر یک موقعیت معاملاتی خاص نکنیم و همیشه با توجه به حداکثر ریسک قابل تحمل، حجم معامله مد نظر خود را تعیین نماییم. در واقع باید با بخشی از سرمایه خود وارد بازار شده و نقاط خروج مشخصی داشته باشیم تا، قسمت کوچکی از دارایی خود را در معرض خطر قرار داده و به بقای بلند مدت ما در بازار، آسیبی وارد نشود.به منظور تبیین تأثیر حجم در ریسک و بازده ناشی از سرمایه گذاری، یک موقعیت معاملاتی زیان‌ده را با دو معامله‌گر دارای رویکرد مدیریت سرمایه‌ای متفاوت، شبیه سازی و قیاس می‌کنیم.

حجم معاملات

با بررسی جزئیات جدول فوق متوجه می‌شویم که، سرمایه گذار «الف» هیچ‌گونه استراتژی کنترل ریسکی نداشته و با تمام موجودی حساب خود وارد این موقعیت معاملاتی شده و در نهایت به دلیل عدم رعایت مدیریت سرمایه، حدوداً یک سوم از دارایی خود را تنها در یک معامله از دست داده است! اما در طرف مقابل، سرمایه گذار «ب» بر اساس استراتژی مدیریت ریسک شخصی، با بخش کوچکی از کل سرمایه خود وارد بازار شده و در نتیجه زیان کمتری متحمل شده است.

جبران ضرر و افزایش حجم معاملات

هنگامی که درصد ریسک و حجم یک معامله را مشخص می‌کنیم، بهتر است به فکر جبران ضرر احتمالی نیز باشیم؛ زیرا وقوع خطا در پیش‌بینی‌ها کاملاً امکان پذیر بوده و ما به عنوان یک معامله‌گر، باید پس از وقوع ضرر نیز توان ادامه فعالیت و جبران زیان‌های قبلی را داشته باشیم. در مورد معامله‌گر «الف» کاملا روشن است که برای جبران یک ضرر ۳۰ درصدی حتی با صرف نظر از مشکلات روحی و روانی پس از وقوع زیان‌های سنگین، طبق محاسبات ریاضی و مبحث افت سرمایه که در مقاله قبلی به آن اشاره شد؛ باید ۴۳ درصد سود کند تا به نقطه سر به سر برسد. اما به دست آوردن چنین سودی در بازار سهام، اصلاً کار آسانی نیست! کما این‌که بسیاری از معامله‌گران پس از وقوع چنین وضعیتی، نوعی حالت تهاجمی نسبت به بازار گرفته و گمان می‌کنند؛ باید با معاملات متوالی و افزایش حجم، اقدام به جبران افت سرمایه خود نمایند. چنین رویکردی، قطعاً منجر به نابودی کل دارایی این افراد خواهد شد. بنابراین عدم رعایت مدیریت ریسک، وصف حال معامله‌گران بازنده و غیرمنطقی است که، بعید به نظر می‌رسد حضور بلند مدتی در بازار مالی داشته باشند! اگر در مثال فوق نتیجه معامله سودده باشد؛ سود هنگفتی نصیب سرمایه گذار «الف» خواهد شد اما، همان‌طور که قبلاً گفتیم؛ نباید صرف بدست آوردن سود بیشتر، سرمایه خود را به خطر بیندازیم. در ادامه می‌خواهیم، یک مثال معاملاتی با جزئیات کامل و رعایت چهارچوب‌های کلی مدیریت سرمایه را، برای شما ذکر کنیم.

معامله‌گری بر اساس تحلیل تکنیکال کلاسیک در بورس تهران به داد و ستد سهام می‌پردازد. با مشاهده یک سیگنال خرید مطمئن در نمودار قیمتی شرکت فولاد مبارکه اصفهان، این شخص وارد موقعیت خرید می‌شود.

جبران ضرر و افزایش حجم معاملات

همان‌گونه که در نمودار بالا مشاهده می‌کنید؛ قیمت با شکست نقطه تلاقی سطح مقاومتی و خط روند نزولی که، یکی از بهترین سیگنال‌های خرید در تحلیل نموداری می‌باشد؛ روند صعودی خود را تأیید کرده و یک موج افزایشی قدرتمند در حال شکل ‌گیری است.این فرد افق سرمایه گذاری کوتاه مدتی داشته و بازه زمانی معاملات وی، حداکثر یک‌ ماهه است. به همین دلیل در محاسبات بازده مورد انتظار، مواردی نظیر سود نقدی، حق تقدم سهام و… را در نظر نمی‌گیرد. جدول زیر، جزئیات این موقعیت معاملاتی را نشان می‌دهد.

جزییات معاملاتی

پس از مشخص شدن جزئیات ورود و خروج از معامله طبق نمودار سهم، حداکثر مقدار ریسک را طبق استراتژی مدیریت سرمایه معین نموده و به منظور تعیین حجم موقعیت معاملاتی مذکور، باید مقدار ریالی ضرر احتمالی را بر حاصل تفریق نقطه ورود تا حد ضرر تقسیم نماییم.

۹۲۳۰ = (۴۹۰-۴۲۵) ÷ ۰۰۰/۶۰۰

سپس بر اساس مقدار حجم بدست آمده، بازده و بقیه جزئیات معامله مشخص خواهند شد.در نتیجه مشاهده می‌کنیم که، با مدیریت حجم معاملات و تعیین نقاطه خروج بهینه، به سادگی می‌توان ریسک را کنترل نموده و از بروز شرایط بحرانی در فرآیند معامله‌گری خود، پیش گیری کنیم.در مقالات بعدی، به تشریح کامل مفاهیم حد سود و زیان و بهترین روش‌های انتخاب نقاط خروج از بازار خواهیم پرداخت.

خرید و فروش حقوقی نشانه چیست؟

خرید و فروش حقوقی نشانه چیست؟

خرید و فروش حقوقی در بازار سرمایه همواره به عنوان یکی از موضوعات مورد بحث سرمایه گذاران در بازار سرمایه می باشد به گونه ای که سرمایه گذاران گاهی فکر میکنند با خرید حقوقی های بازار باید سهم را خرید و با فروش حقوقی ها باید سهم را فروخت در صورتی که این تصور سرمایه گذاران در بازار اشتباه می باشد و هر سرمایه گذاری باید با توجه به نوع شرکت حقوقی، وضعیت سهم و … اقدام به خرید و فروش سهم در بازار کند. بررسی رفتار خرید و فروش حقوقی ها در بازار سرمایه به نوعی در بحث تابلو خوانی و بازار خوانی میگنجد که در مقالات بسیاری در خصوص آن صحبت کردیم. در این مقاله قصد داریم که رفتار حقوقی ها را در بازار بررسی کنیم و به این نتیجه برسیم که ایا باید همراه با حقوقی ها در بازار معامله کرد یا خیر. پس در ادامه همراه ما باشید.

رفتار شناسی حقوقی ها در بازار چگونه است.

صورتی به طور کلی دو تیپ سرمایه گذار در بازار داریم که شامل سرمایه گذاران حقیقی و سرمایه گذاران حقوقی می باشد. سرمایه گذاران حقیقی افرادی هستند که اقدام به دریافت کد معاملاتی کرده و سپس به خرید و فروش سهام مشغول می شوند ولی سرمایه گذاران حقوقی شرکت های ثبت شده ای هستند که از طریق این شرکت ها اقدام به دریافت کد بورسی میکنند. شرکت های سرمایه گذاری، شرکت های سبدگردانی، صندوق های سرمایه گذاری، کارگزاری ها و … از جمله نهادهای فعال مالی در بازار سرمایه به حساب می ایند. برخلاف سرمایه گذاران حقیقی که عمدتا دیدگاه کوتاه مدت در سهم دارند ولی سرمایه گذاران حقوقی دیدگاه میان مدت و بلند مدت در سهم دارند و به خرید سهام به دید ورود به یک بیزنس نگاه میکنند. بنابراین تفاوت دیدگاه بین سرمایه گذاران حقیقی و حقوقی در همین خلاصه می شود که حقیقی های بازار به شایعات در خرید و فروش خود وزن زیادی میدهند ولی حقوقی ها بازار آنچنان اهمیت زیادی به شایعات در بازار نمی دهند. از طرفی حقوقی ها در بازار به چند دسته تقسیم می شود.

رفتار شناسی حقوقی ها در بازار چگونه است.

در خرید و فروش حقوقی ها یک نکته ای را باید مد نظر قرار داد و این است که برخی از حقوقی ها تعداد اندکی از سهام شرکت ها را در اختیار دارند که اثرگذاری زیادی بر قیمت سهم ندارند ولی برخی از حقوقی های سهم که درصد زیادی از سهام شرکت را در اختیار دارند در واقع می توانند جهت دهنده قیمت سهم در بازار باشند که معمولا جز سهامداران درصدی سهم هستند یعنی میتوان گفت که سهامدارن حقوقی با تعداد کم سهم حکم موج سوار را دارند و حقوقی های درصدی سهم حکم موج را دارند که میتوانند ایجاد کننده یک حرکت مثبت یا منفی در سهم باشند؛ اما اینکه چرا حقوقی های بازار تا این حد میتوانند بر بازار اثر گذار باشند به عمق کم بازار و مشارکت تعداد کم سرمایه گذار در بورس ایران بر میگردد که انتظار این هست هر چقدر سرمایه گذاران حقیقی بازار افزایش یابد به همان نسبت قدرت حقوقی های بازار نیز کمتر می شود تا بتوانند دخالت کمتری در معاملات داشته باشند.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا