میانگین های متحرک (Moving Averages)

میانگین متحرک نمایی (EMA) در تحلیل تکنیکال چیست؟
یک میانگین متحرک نمایی (Exponential Moving Average – EMA) یک نوع از میانگینهای متحرک (Moving averages – MA’s) میباشد که به اطلاعات اخیر بازار نسبت به اطلاعات قدیمیتر وزن و اهمیت بیشتری میدهد. میانگین متحرک نمایی همچنین به یک میانگین متحرک وزندار نیز اطلاق میگردد. یک میانگین متحرک وزندار واکنش بیشتری نسبت به تغییرات اخیر قیمت نسبت به میانگینهای متحرک ساده (Simple Moving Averages – SMA) نشان میدهد. میانگینهای متحرک ساده، نسبت به تمامی اطلاعات قیمت – چه اطلاعات اخیر و چه اطلاعات سابق قیمت – واکنش یکسانی نشان میدهد.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد میانگین متحرک میتوانید از مطلب آموزشی «میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
نکات کلیدی:
- میانگین متحرک نمایی یک میانگین متحرک میباشد که وزن و اهمیت بیشتری نسبت به اطلاعات اخیر قیمتی نشان میدهد.
- مانند تمامی میانگینهای متحرک، این اندیکاتور تکنیکال بهمنظور تولید سیگنالهای خرید یا فروش (Buy or sell signals) بر اساس تقاطعهای پیش آمده، و همچنین واگراییهایی در رابطه با میانگینهای تاریخی قیمت را به ما میدهد.
- معاملهگران معمولاً از انواع متفاوتی از میانگینهای متحرک نمایی استفاده میکنند، مانند میانگینهای متحرک نمایی دهروزه، پنجاهروزه، و یا حتی میانگینهای متحرک نمایی دویستروزه.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد واگرایی میتوانید از مطلب آموزشی «واگرایی در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
فرمول میانگینهای متحرک نمایی
فرمول میانگینهای متحرک نمایی
در حالی که انتخابات زیادی برای ضریب هموارسازی وجود دارد، اما معمولاً از ضریب هموارسازی 2 (Smoothing = 2) استفاده میشود. این ضریب هموارسازی به آخرین اطلاعات قیمتی وزن بیشتری میدهد. اگر ضریب هموارسازی افزایش یابد، باز هم وزن داده شده به اطلاعات اخیر قیمتی افزایش یافته و تأثیر آنها بر میانگینهای متحرک نمایی بیشتر خواهد شد.
محاسبه میانگینهای متحرک نمایی
محاسبه میانگینهای متحرک نمایی (مرجع) نیاز به ملاحظات بیشتری نسبت محاسبه کردن میانگینهای متحرک ساده دارد. در نظر بگیرید که شما میخواهید از اطلاعات قیمتی بیستروز برای محاسبه میانگین متحرک نمایی استفاده کنید. بنابراین، شما باید تا روز بیستم صبر کنید تا میانگین متحرک سادهتان را بدست آورید. در روز بیستویکم، شما میتوانید از میانگین متحرک ساده برای روز قبل بهعنوان اولین میانگین متحرک نمایی روز قبل استفاده نمایید.
محاسبهٔ میانگین متحرک ساده آسان است. این محاسبات بدین شرح انجام میشوند: جمع قیمتهای بسته شدن سهام در طی روزهای منتخب، تقسیم بر تعداد رصدهای (observations) انجام شده در آن روز. برای مثال، یک میانگین متحرک ساده بیستروزه تنها برابر با جمع قیمتهای پایانی بیست روز اخیر است که تقسیم بر بیست شدهاند.
سپس، شما باید ضریب وزندهندهٔ میانگینِ متحرک نمایی (Multiplier for smoothing – Weighting – the EMA) را محاسبه کنید، که معمولاً بهشکلِ این فرمول محاسبه میگردد:
برای محاسبه یک میانگین متحرک نمایی بیستروزه، ضریب هموارسازی ما باید برابر با 0.0952 = [(20+1)/2] باشد. در نهایت، فرمولی که در ادامه آمده است برای محاسبهٔ میانگینِ متحرک نمایی به کار میرود:
(EMA = Closing price x multiplier + EMA (previous day) x (1-multiplier
میانگین متحرک نمایی = (قیمت بسته شدن × ضریب) + (میزان میانگین متحرک نمایی روز قبل × (1- ضریب))
میانگین متحرک نمایی به قیمتهای اخیر وزن بیشتری میدهد، در میانگین های متحرک (Moving Averages) حالی که میانگین متحرک ساده مقدار وزنی یکسان را برای همهٔ اطلاعات قیمتی در نظر میگیرد. این وزندهی به قیمتهای اخیر تأثیرات بیشتری را در میانگینهای متحرک نمایی کوتاه مدت (Shorter – period EMA’s)، نسبت به میانگینهای متحرک نمایی بلندمدت اعمال میکند. برای مثال، یک ضریب هموارسازی 18/18 درصدی به قیمتهای اخیر یک میانگین متحرک نمایی دهروزه اعمال شده است، در حالی که این وزن تنها برابر 9/52 درصد یک میانگین متحرک نمایی بیستروزه میباشد.
بهطور کلی، انواع متفاوت میانگینهای متحرک که از قیمتهای باز شدن، بسته شدن، بالاترین قیمت و یا قیمت میانی روز بهجای قیمت پایانی روز استفاده میکنند، وجود دارد.
میانگین متحرک نمایی، منبع: Investopedia
میانگینهای متحرک نمایی چه چیزهایی را به ما میگویند؟
میانگینهای متحرک نمایی دوازدهروزه و بیستوششروزه در تحلیل کوتاهمدت از پُرکاربردترین میانگینهای متحرک میباشند. میانگینهای متحرک دوازده و شانزدهروزه برای استفاده در ساخت اندیکاتورهایی مانند «اندیکاتورهای همگرایی و واگرایی میانگینهای متحرک -Moving average convergence divergence – MACD» و «اندیکاتور نوسانسنج درصد قیمتی – Percentage Price oscillator – PPO» استفاده میشود. بهطور کلی، اندیکاتورهای میانگین متحرک نمایی پنجاهروزه و دویستروزه بهعنوان نشانگرهایی جهت شناسایی روندهای طولانی مدت استفاده میشوند. زمانی که قیمت میانگین متحرکی نمایی دویستروزه را رد میکند، یک سیگنال در مورد بازگشت روند (Trend Reversal) صادر میشود.
معاملهگرانی که از تحلیل تکنیکال برای یافتن موقعیتهای معاملاتی استفاده میکنند، استفاده از میانگینهای متحرک را بسیار کاربردی میبینند؛ البته در صورتی که از آنها درست استفاده شود. با این وجود، آنها همچنین متوجه این موضوع میشوند که سیگنالهای تولیدشده توسط این میانگینهای متحرک ممکن است بهصورت نادرستی تفسیر گردند. تمامی میانگینهای متحرکهای استفاده شده در تحلیل تکنیکال، بهمانند بسیاری از انواع اندیکاتورها؛ دچار تأخیر (Lagging) میباشند.
درنتیجه، استنتاجهای انجامشده از اعمال کردن یک میانگین متحرک در یک نمودار خاص بازاری باید قادر باشد تا یک حرکت در قیمت را تأیید کرده و یا میزان قدرت آن را نشان دهد. زمان مناسب برای ورود به بازار معمولاً زودتر از موقعی رخ میدهد که میانگینهای متحرک بهشما تغییرات در بازار را نشان میدهند.
یک میانگین متحرک نمایی بهمنظور کم کردن اثرات این تأخیر در برخی از شرایط مورد استفاده قرار میگیرد. از آنجایی که میانگینهای متحرک نمایی در محاسبات خود به آخرین دیتاهای ورودی، وزن بیشتری میبخشد؛ باعث شدیدتر نشان داده شدن حرکات اخیر قیمت میشود و بههمین دلیل میانگینهای متحرک نمایی نسبت به اطلاعات آخر قیمت حساسیت بیشتری دارند. این موضوع مطلوبی بهخصوص در هنگام استفاده از میانگینهای متحرک نمایی برای پیدا کردن سیگنال ورودی به یک معامله میباشد.
به مانند دیگر اندیکاتورهای میانگین متحرک، میانگینهای متحرک نمایی در بازارهای رونددار (Trending Markets) بسیار بهتر کار میکند. زمانی که بازار در یک روند صعودی و مداوم رو به بالا میباشد، میانگین متحرک نمایی نیز خطی رو به بالا است و یا در حالت عکس، میانگین متحرک نمایی در بازارهای نزولی خطی رو به پایین خواهد بود. یک معاملهگر هوشیار به ارتباط بین جهت خط میانگین متحرک نمایی و نرخ تغییرات هر یک از کندلها با کندل بعدی توجه میکند. برای مثال، در نظر بگیرید که حرکات قیمتی در یک روند صعودی شروع به تضعیف شدن میکند و بازگشت قیمتی رخ میدهد. از دیدگاه هزینه فرصت (Opportunity cost) ممکن است این زمان زمانِ مناسبی برای انجام سرمایهگذاریهای بیشتر (More bullish investments) باشد.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد بازگشت قیمتی میتوانید از مطلب آموزشی «بازگشت قیمتی در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
مثالهایی از نحوه استفاده میانگینهای متحرک نمایی
میانگینهای متحرک نمایی معمولاً بههمراه دیگر اندیکاتورهای تکنیکال برای تأیید کردن حرکات مهم قیمتی در بازار و همچنین سنجیدن اعتبار آنها استفاده میشود. برای معاملهگرانی که به صورت کوتاهمدت و روزانه کار کرده و در بازارهایی با حرکات سریع معامله میکنند، میانگینهای متحرک نمایی کاربردهای بیشتری دارند. معمولاً معاملهگران از میانگینهای متحرک نمایی برای تأیید معامله خود استفاده میکنند. اگر یک میانگین متحرک نمایی در یک نمودار روزانه نشان از یک روند صعودی قدرتمند دهد، ممکن است استراتژی یک معامله روزانه، تنها معامله کردن در جهت خرید باشد.
تفاوت بین میانگین متحرک نمایی و میانگین متحرک ساده
تفاوت اصلی بین میانگینهای متحرک نمایی و میانگین متحرک ساده در حساسیتی است که هر یک از آنها نسبت به اطلاعات بهکار رفته در آنها نشان میدهند.
بهطور دقیقتر، میانگینهای متحرک نمایی وزن بیشتری به اطلاعات اخیر قیمتی میدهند، در حالی که میانگینهای متحرک ساده وزن یکسانی را نسبت به تمامی اطلاعات ورودی میدهند. این دو میانگین شبیه بهیکدیگر هستند زیرا که هر دوی آنها به شیوه یکسان تفسیر میشوند و هر دویشان نیز توسط معاملهگران تکنیکال برای هموار کردن نوسانات قیمتی مورد استفاده قرار میگیرند. از آنجایی که میانگینهای متحرک نمایی وزن بیشتری را بر اطلاعات اخیر قیمتی نسبت به اطلاعات قدیمی آن قرار میدهند، نسبت به آخرین تغییرات قیمتی واکنش بیشتری را نشان میدهند. در حالی که چنین واکنشهای سنگینی را از میانگینهای متحرک ساده شاهد نخواهیم بود. این باعث بهروزتر بودن میانگینهای متحرک نمایی نسبت به میانگینهای متحرک ساده میشود و به ما این توضیح را میدهد که چرا استفاده از این نوع میانگینهای متحرک در بین بسیاری از معاملهگران رایجتر است.
محدودیتهای میانگینهای متحرک نمایی
بهطور واضح مشخص نیست که در چه زمانی باید تأکید بیشتری بر روی اطلاعات قیمتی روزهای اخیر در بازهٔ زمانی داده شده داشته باشیم. بسیاری از معاملهگران باور دارند که اطلاعات جدید، وضعیت کنونی روند و یا سهم را بهتر از اطلاعات قدیمی آن نشان میدهند. در همین حین، دیگر افراد این احساس را دارند که وزندهی بیش از حد به اطلاعات اخیر، ممکن است نوعی تعصب را بهوجود بیاورد که این خود منجر به ایجاد اخطارهای غلط میگردد.
بهطور مشابه، میانگین متحرک نمایی بهطور کامل بر روی اطلاعات تاریخی اتکا دارد. بسیاری از اقتصاددانان باور دارند که بازارها بهصورت بهینه (Efficient market hypothesis) رفتار میکنند، این بدین معنی است که قیمتهای کنونی بازار تمامی اطلاعات در دسترس و مورد نیاز را از قبل در خود بازتاب کردهاند. اگر بازارها نیز در واقع بهینه باشند، استفاده از اطلاعات تاریخی نمیتواند به ما چیزی را در مورد جهت حرکت آینده قیمت بگوید.
میانگین متحرک نمایی (EMA) در تحلیل تکنیکال چیست؟
یک میانگین متحرک نمایی (Exponential Moving Average – EMA) یک نوع از میانگینهای متحرک (Moving averages – MA’s) میباشد که به اطلاعات اخیر بازار نسبت به اطلاعات قدیمیتر وزن و اهمیت بیشتری میدهد. میانگین متحرک نمایی همچنین به یک میانگین متحرک وزندار نیز اطلاق میگردد. یک میانگین متحرک وزندار واکنش بیشتری نسبت به تغییرات اخیر قیمت نسبت به میانگینهای متحرک ساده (Simple Moving Averages – SMA) نشان میدهد. میانگینهای متحرک ساده، نسبت به تمامی اطلاعات قیمت – چه اطلاعات اخیر و چه اطلاعات سابق قیمت – واکنش یکسانی نشان میدهد.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد میانگین متحرک میتوانید از مطلب آموزشی «میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
نکات کلیدی:
- میانگین متحرک نمایی یک میانگین متحرک میباشد که وزن و اهمیت بیشتری نسبت به اطلاعات اخیر قیمتی نشان میدهد.
- مانند تمامی میانگینهای متحرک، این اندیکاتور تکنیکال بهمنظور تولید سیگنالهای خرید یا فروش (Buy or sell signals) بر اساس تقاطعهای پیش آمده، و همچنین واگراییهایی در رابطه با میانگینهای تاریخی قیمت را به ما میدهد.
- معاملهگران معمولاً از انواع متفاوتی از میانگینهای متحرک نمایی استفاده میکنند، مانند میانگینهای متحرک نمایی دهروزه، پنجاهروزه، و یا حتی میانگینهای متحرک نمایی دویستروزه.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد واگرایی میتوانید از مطلب آموزشی «واگرایی در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
فرمول میانگینهای متحرک نمایی
فرمول میانگینهای متحرک نمایی
در حالی که انتخابات زیادی برای ضریب هموارسازی وجود دارد، اما معمولاً از ضریب هموارسازی 2 (Smoothing = 2) استفاده میشود. این ضریب هموارسازی به آخرین اطلاعات قیمتی وزن بیشتری میدهد. اگر ضریب هموارسازی افزایش یابد، باز هم وزن داده شده به اطلاعات اخیر قیمتی افزایش یافته و تأثیر آنها بر میانگینهای متحرک نمایی بیشتر خواهد شد.
محاسبه میانگینهای متحرک نمایی
محاسبه میانگینهای متحرک نمایی (مرجع) نیاز به ملاحظات بیشتری نسبت محاسبه کردن میانگینهای متحرک ساده دارد. در نظر بگیرید که شما میخواهید از اطلاعات قیمتی بیستروز برای محاسبه میانگین متحرک نمایی استفاده کنید. بنابراین، شما باید تا روز بیستم صبر کنید تا میانگین متحرک سادهتان را بدست آورید. در روز بیستویکم، شما میتوانید از میانگین متحرک ساده برای روز قبل بهعنوان اولین میانگین متحرک نمایی روز قبل استفاده نمایید.
محاسبهٔ میانگین متحرک ساده آسان است. این محاسبات بدین شرح انجام میشوند: جمع قیمتهای بسته شدن سهام در طی روزهای منتخب، تقسیم بر تعداد رصدهای (observations) انجام شده در آن روز. برای مثال، یک میانگین متحرک ساده بیستروزه تنها برابر با جمع قیمتهای پایانی بیست روز اخیر است که تقسیم بر بیست شدهاند.
سپس، شما باید ضریب وزندهندهٔ میانگینِ متحرک نمایی (Multiplier for smoothing – Weighting – the EMA) را محاسبه کنید، که معمولاً بهشکلِ این فرمول محاسبه میگردد:
برای محاسبه یک میانگین متحرک نمایی بیستروزه، ضریب هموارسازی ما باید برابر با 0.0952 = [(20+1)/2] باشد. در نهایت، فرمولی که در ادامه آمده است برای محاسبهٔ میانگینِ متحرک نمایی به کار میرود:
(EMA = Closing price x multiplier + EMA (previous day) x (1-multiplier
میانگین متحرک نمایی = (قیمت بسته شدن × ضریب) + (میزان میانگین متحرک نمایی روز قبل × (1- ضریب))
میانگین متحرک نمایی به قیمتهای اخیر وزن بیشتری میدهد، در حالی که میانگین متحرک ساده مقدار وزنی یکسان را برای همهٔ اطلاعات قیمتی در نظر میگیرد. این وزندهی به قیمتهای اخیر تأثیرات بیشتری را در میانگینهای متحرک نمایی کوتاه مدت (Shorter – period EMA’s)، نسبت به میانگینهای متحرک نمایی بلندمدت اعمال میکند. برای مثال، یک ضریب هموارسازی 18/18 درصدی به قیمتهای اخیر یک میانگین متحرک نمایی دهروزه اعمال شده است، در حالی که این وزن تنها برابر 9/52 درصد یک میانگین متحرک نمایی بیستروزه میباشد.
بهطور کلی، انواع متفاوت میانگینهای متحرک که از قیمتهای باز شدن، بسته شدن، بالاترین قیمت و یا قیمت میانی روز بهجای قیمت پایانی روز استفاده میکنند، وجود دارد.
میانگین متحرک نمایی، منبع: Investopedia
میانگینهای متحرک نمایی چه چیزهایی را به ما میگویند؟
میانگینهای متحرک نمایی دوازدهروزه و بیستوششروزه در تحلیل کوتاهمدت از پُرکاربردترین میانگینهای متحرک میباشند. میانگینهای متحرک دوازده و شانزدهروزه برای استفاده در ساخت اندیکاتورهایی مانند «اندیکاتورهای همگرایی و واگرایی میانگینهای متحرک -Moving average convergence divergence – MACD» و «اندیکاتور نوسانسنج درصد قیمتی – Percentage Price oscillator – PPO» استفاده میشود. بهطور کلی، اندیکاتورهای میانگین متحرک نمایی پنجاهروزه و دویستروزه بهعنوان نشانگرهایی جهت شناسایی روندهای طولانی مدت استفاده میشوند. زمانی که قیمت میانگین متحرکی نمایی دویستروزه را رد میکند، یک سیگنال در مورد بازگشت روند (Trend Reversal) صادر میشود.
معاملهگرانی که از تحلیل تکنیکال برای یافتن موقعیتهای معاملاتی استفاده میکنند، استفاده از میانگینهای متحرک را بسیار کاربردی میبینند؛ البته در صورتی که از آنها درست استفاده شود. با این وجود، آنها همچنین متوجه این موضوع میشوند که سیگنالهای تولیدشده توسط این میانگینهای متحرک ممکن است بهصورت نادرستی تفسیر گردند. تمامی میانگینهای متحرکهای استفاده شده در تحلیل تکنیکال، بهمانند بسیاری از انواع اندیکاتورها؛ دچار تأخیر (Lagging) میباشند.
درنتیجه، استنتاجهای انجامشده از اعمال کردن یک میانگین متحرک در یک نمودار خاص بازاری باید قادر باشد تا یک حرکت در قیمت را تأیید کرده و یا میزان قدرت آن را نشان دهد. زمان مناسب برای ورود به بازار معمولاً زودتر از موقعی رخ میدهد که میانگینهای متحرک بهشما تغییرات در بازار را نشان میدهند.
یک میانگین متحرک نمایی بهمنظور کم کردن اثرات این تأخیر در برخی از شرایط مورد استفاده قرار میگیرد. از آنجایی که میانگینهای متحرک نمایی در محاسبات خود به آخرین دیتاهای ورودی، وزن بیشتری میبخشد؛ باعث شدیدتر نشان داده شدن حرکات اخیر قیمت میشود و بههمین دلیل میانگینهای متحرک نمایی نسبت به اطلاعات آخر قیمت حساسیت بیشتری دارند. این موضوع مطلوبی بهخصوص در هنگام استفاده از میانگینهای متحرک نمایی برای پیدا کردن سیگنال ورودی به یک معامله میباشد.
به مانند دیگر اندیکاتورهای میانگین متحرک، میانگینهای متحرک نمایی در بازارهای رونددار (Trending Markets) بسیار بهتر کار میکند. زمانی که بازار در یک روند صعودی و مداوم رو به بالا میباشد، میانگین متحرک نمایی نیز خطی رو به بالا است و یا در حالت عکس، میانگین متحرک نمایی در بازارهای نزولی خطی رو به پایین خواهد بود. یک معاملهگر هوشیار به ارتباط بین جهت خط میانگین متحرک نمایی و نرخ تغییرات هر یک از کندلها با کندل بعدی توجه میکند. برای مثال، در نظر بگیرید که حرکات قیمتی در یک روند صعودی شروع به تضعیف شدن میکند و بازگشت قیمتی رخ میدهد. از دیدگاه هزینه فرصت (Opportunity cost) ممکن است این زمان زمانِ مناسبی برای انجام سرمایهگذاریهای بیشتر (More bullish investments) باشد.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد بازگشت قیمتی میتوانید از مطلب آموزشی «بازگشت قیمتی در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
مثالهایی از نحوه استفاده میانگینهای متحرک نمایی
میانگینهای متحرک نمایی معمولاً بههمراه دیگر اندیکاتورهای تکنیکال برای تأیید کردن حرکات مهم قیمتی در بازار و همچنین سنجیدن اعتبار آنها استفاده میشود. برای معاملهگرانی که به صورت کوتاهمدت و روزانه کار کرده و در بازارهایی با حرکات سریع معامله میکنند، میانگینهای متحرک نمایی کاربردهای بیشتری دارند. معمولاً معاملهگران از میانگینهای متحرک نمایی برای تأیید معامله خود استفاده میکنند. اگر یک میانگین متحرک نمایی در یک نمودار روزانه نشان از یک روند صعودی قدرتمند دهد، ممکن است استراتژی یک معامله روزانه، تنها معامله کردن در جهت خرید باشد.
تفاوت بین میانگین متحرک نمایی و میانگین متحرک ساده
تفاوت اصلی بین میانگینهای متحرک نمایی و میانگین متحرک ساده در حساسیتی است که هر یک از آنها نسبت به اطلاعات بهکار رفته در آنها نشان میدهند.
بهطور دقیقتر، میانگینهای متحرک نمایی وزن بیشتری به اطلاعات اخیر قیمتی میدهند، در حالی که میانگینهای متحرک ساده وزن یکسانی را نسبت به تمامی اطلاعات ورودی میدهند. این دو میانگین شبیه بهیکدیگر هستند زیرا که میانگین های متحرک (Moving Averages) هر دوی آنها به شیوه یکسان تفسیر میشوند و هر دویشان نیز توسط معاملهگران تکنیکال برای هموار کردن نوسانات قیمتی مورد استفاده قرار میگیرند. از آنجایی که میانگینهای متحرک نمایی وزن بیشتری را بر اطلاعات اخیر قیمتی نسبت به اطلاعات قدیمی آن قرار میدهند، نسبت به آخرین تغییرات قیمتی واکنش بیشتری را نشان میدهند. در حالی که چنین واکنشهای سنگینی را از میانگینهای متحرک ساده شاهد نخواهیم بود. این باعث بهروزتر بودن میانگینهای متحرک نمایی نسبت به میانگینهای متحرک ساده میشود و به ما این توضیح را میدهد که چرا استفاده از این نوع میانگینهای متحرک در بین بسیاری از معاملهگران رایجتر است.
محدودیتهای میانگینهای متحرک نمایی
بهطور واضح مشخص نیست که در چه زمانی باید تأکید بیشتری بر روی اطلاعات قیمتی روزهای اخیر در بازهٔ زمانی داده شده داشته باشیم. بسیاری از معاملهگران باور دارند که اطلاعات جدید، وضعیت کنونی روند و یا سهم را بهتر از اطلاعات قدیمی آن نشان میدهند. در همین حین، دیگر افراد این احساس را دارند که وزندهی بیش از حد به اطلاعات اخیر، ممکن است نوعی تعصب را بهوجود بیاورد که این خود منجر به ایجاد اخطارهای غلط میگردد.
بهطور مشابه، میانگین متحرک نمایی بهطور کامل بر روی اطلاعات تاریخی اتکا دارد. بسیاری از اقتصاددانان باور دارند که بازارها بهصورت بهینه (Efficient market hypothesis) رفتار میکنند، این بدین معنی است که قیمتهای کنونی بازار تمامی اطلاعات در دسترس و مورد نیاز را از قبل در خود بازتاب کردهاند. اگر بازارها نیز در واقع بهینه باشند، استفاده از اطلاعات تاریخی نمیتواند به ما چیزی را در مورد جهت حرکت آینده قیمت بگوید.
نحوه استفاده از اندیکاتور میانگین متحرک
میانگین متحرک یا مووینگ اوریج یکی از سادهترین و در عین حال محبوبترین اندیکاتورها برای شناسایی روند بازار و موقعیت ورود و خروج محسوب میشود. اما همین اندیکاتور ساده نکات فراوانی را در خود جای داده است و در مواقعی نیز میتواند گمراهکننده و نامعتبر باشد. در این مقاله میکوشیم که نحوۀ استفاده از اندیکاتور میانگین متحرک را برایتان بازگو کنیم.
اندیکاتور میانگین متحرک (Moving Average) یا به اختصار MA ابزاری ساده برای تحلیل تکنیکال است که با بهروزرسانی پیوستۀ میانگین قیمت، دادههای قیمت را هموار میسازد. شاخص میانگین متحرک در یک دورۀ زمانی خاص 10 روزه، 20 دقیقه، 30 هفته یا هر بازۀ زمانی که تریدر انتخاب کند، به دست میآید. استفاده از میانگین متحرک و همچنین امکان استفاده از انواع مختلف آن در معامله، مزایا و فوایدی دارد. استراتژیهای مربوط به میانگین متحرک محبوباند و میتوانند بر حسب تایمفریم، برای سرمایهگذاران بلندمدت و هم برای تریدرهای کوتاهمدت مناسب باشند.
شاخص میانگین متحرک به کاهش میزان نویز (Noise) در نمودار قیمت کمک میکند.
برای رسیدن به تصوری اساسی از شیوۀ حرکت قیمت، به جهت میانگین متحرک نگاه کنید.
اگر میانگین متحرک به سمت بالا زاویه داشته میانگین های متحرک (Moving Averages) باشد، قیمت در حال حرکت به پایین و اگر به سمت پایین زاویه پیدا کند، قیمت، روی هم رفته، در حال حرکت به پایین است. در صورتی که میانگین متحرک از پهلو و کنار در حال حرکت باشد، به این معنا است که قیمت احتمالاً در محدودهای در حال نوسان است.
شاخص میانگین متحرک همچنین میتواند به عنوان سطوح مقاومت یا حمایت عمل کند. همانطور که در نمودار زیر نشان داده شده است، میانگین متحرک 50 روزه، 100 روزه یا 200 روزه در یک خط روند صعودی، میتواند به عنوان یک سطح حمایت عمل کند. زیرا در این حالت، میانگین همچون یک کف حمایتی رفتار میکند؛ در نتیجه قیمت به آن برخورد کرده و به بالا میرود. ممکن است یک میانگین قیمت در خط روند نزولی، به عنوان یک سطح مقاومت عمل کند؛ همانند یک سقف که قیمت به سطح آن برخورد کرده و مجدداً به سمت پایین حرکت میکند.
باید توجه داشت که قیمت همیشه میانگین متحرک یا مووینگ اوریج را مد نظر قرار نخواهد داد بلکه ممکن است که کمی از آن عبور کند یا پیش از رسیدن به آن توقف کرده و خلاف جهت قبل خود حرکت کند.
به عنوان یک قاعدۀ کلی، اگر قیمت بالاتر از میانگین متحرک باشد، روند صعودی و اگر پایینتر از میانگین متحرک قرار بگیرد، روند نزولی است. از آنجایی که میانگین متحرک میتواند مدت متفاوتی داشته باشد، در نتیجه یک میانگین متحرک ممکن است نمایانگر روندی صعودی و میانگین متحرک دیگری نشاندهندۀ روندی نزولی باشد.
شاخص میانگین متحرک به روشهای مختلفی محاسبه میشود. یک میانگین متحرک سادۀ 5 روزه، قیمت بسته شدۀ 5 روز اخیر را جمع کرده و با تقسیم حاصل آن بر عدد 5، برای هر روز میانگینی جدید ایجاد میکند.
هر میانگین به میانگین بعدی متصل است و با هم یک خط جاری منحصربهفرد ایجاد میکنند.
میانگین متحرک نمایی (Exponential moving averages) از دیگر انواع رایج شاخص میانگین متحرک است. محاسبۀ آن پیچیدهتر است؛ زیرا برای قیمتهای اخیر وزن بیشتری در نظر میگیرد. اگر یک میانگین متحرک ساده 50 روزه و یک میانگین متحرک نمایی 50 روزه را در یک نمودار رسم کنید، متوجه خواهید شد که میانگین متحرک نمایی در مقایسه با میانگین متحرک ساده، واکنش سریعتری نسبت به تغییرات قیمت نشان میدهد؛ زیرا در آن وزن دادههای قیمتی اخیر بیشتر است.
نرمافزارهای نموداری و پلتفرمهای معاملاتی، خودشان محاسبات مربوط به میانگین متحرک میانگین های متحرک (Moving Averages) را انجام میدهند و برای استفاده از آن نیازی به محاسبات دستی ریاضی نیست.
هیچ کدام از انواع میانگین متحرک نسبت به نوع دیگر برتری ندارد. ممکن است زمانی میانگین متحرک نمایی برای یک سهم یا بازار مالی مناسب باشد اما زمانی دیگر میانگین متحرک ساده مناسبتر باشد. تایم فریم انتخابی نقشی اساسی در مؤثر بودن میانگین متحرک (صرفنظر از نوع آن) ایفا میکند.
تقاطع (Crossover)، یکی از استراتژیهای اصلی میانگین متحرک است. اولین نوع آن تقاطع قیمت با میانگین متحرک است که سیگنالی برای تغییر بالقوۀ روند (trend) محسوب میشود.
استراتژی دیگر، افزودن دو میانگین متحرک به یک نمودار است: یکی کوتاهمدتتر و دیگری بلندمدتتر. هنگامی که میانگین سبکتر میانگین دیگر را رو به بالا قطع میکند، به منزلۀ یک سیگنال خرید است؛ زیرا حاکی از آن است که روند در حال تغییر به سمت بالا است. این حالت «تقاطع طلایی» نامیده میشود.
هنگامی که میانگین کوتاهتر میانگین بلند را از بالا به پایین قطع کند، به معنی سیگنال فروش است که نشان میدهد روند در حال نزول است. این حالت «تقاطع مرگ» نامیده میشود.
مدتزمان میانگین متحرک
مدتزمانهای رایج برای میانگین متحرک، 10، 20، 50، 100 و 200 روز هستند. این میانگین های متحرک (Moving Averages) مدتهای متفاوت میتواند بسته به افق زمانی معاملهگر به تایم فریم نمودار افزوده شود (به صورت دقیقهای، روزانه، هفتگی و غیره).
تایمفریم یا مدتزمانی که برای میانگین متحرک انتخاب میکنید، نقش بزرگی در تأثیرگذاری آن ایفا میکند.
میانگین متحرکی با تایمفریم کوتاه، نسبت به میانگینی با تایمفریم بلندتر، واکنش سریعتری به تغییرات قیمت نشان میدهد. در نمودار زیر نشان داده شده که میانگین متحرک 20 روزه بیشتر از میانگین 100 روزه قیمت را تعقیب کرده است.
میانگین 20 روزه برای تحلیل تکنیکال مفیدتر است؛ زیرا قیمت را دقیقتر دنبال میکند و در نتیجه نسبت به میانگین بلندمدتتر وقفۀ کمتری ایجاد میشود. میانگین متحرک 100 روزه بیشتر برای معاملهگران بلندمدت مفید است.
وقفه، مدتزمانی است که طول میکشد تا یک میانگین متحرک برای یک حرکت معکوس بالقوه (Riversal) سیگنال صادر کند. به عنوان قاعدهای کلی به یاد داشته باشید زمانی که قیمت بالای میانگین متحرک است، روند، صعودی تلقی میشود. در نتیجه اگر قیمت از میانگین متحرک پایینتر بیاید، به این معنی است که سیگنال حرکت معکوس بالقوه بر اساس آن میانگین متحرک صادر شده است. یک میانگین متحرک 20 روزه سیگنال بازگشتی بیشتری نسبت به میانگین متحرک 100 روزه صادر میکند.
میانگین متحرک میتواند مدتهای مختلفی داشته باشد. تنظیم میانگین متحرک باعث میشود که سیگنالهای دقیقتری روی دادههای تاریخی صادر شود و ممکن است که به ایجاد سیگنالهایی بهتر در آینده کمک کند.
معایب میانگین متحرک یا مووینگ اوریج
میانگین متحرک بر اساس دادههای تاریخی محاسبه میشود و در محاسبه، ماهیتاً چیزی قابل پیشبینی نیست. بنابراین نتایج مورد استفاده میانگین متحرک میتواند تصادفی باشد. در بعضی مواقع میانگین های متحرک (Moving Averages) به نظر میرسد که بازار به میانگین متحرک، سطوح حمایت-مقاومت و سیگنالهای معاملاتی توجه دارد و زمانی دیگر به این اندیکاتورها توجهی ندارد.
مشکل اصلی در اینجا است که اگر عملکرد قیمت پیوسته تغییر کند، ممکن است در این حالت قیمت به عقب و جلو حرکت کند و چندین حرکت بازگشتی روند یا سیگنالهای معاملاتی صادر نماید.
وقتی چنین حالتی رخ میدهد، بهتر است میانگین متحرک را کنار بگذارید یا از اندیکاتور دیگری برای تشخیص روند استفاده کنید. چیز دیگری که میتواند در مورد تقاطع میانگینهای متحرک رخ دهد هنگامی است که میانگینها برای مدتی در هم فرو رفته و با هم قاطی میشوند که به زیانهای معاملاتی متعددی میانجامد.
میانگین متحرک در شرایط روندیِ قوی کاملاً خوب کار میکند اما در شرایط متلاطم یا نوسانی ضعیف است. تنظیم تایمفریم میتواند به صورت موقت مشکل را حل کند، اگرچه در برخی موارد این مشکلات، صرف نظر از تایمفریم انتخابیِ میانگین متحرک رخ میدهد.
سخن پایانی
میانگین متحرک یا مووینگ اوریج با هموار کردن دادههای قیمتی و ایجاد یک خط جاری، کار را برای ما آسان میکند. در واقع میانگین قیمت باعث میشود که روند کلی حاکم بر بازار را راحتتر ببینیم. از آنجایی که قیمت روزهای اخیر در میانگین متحرک نمایی وزن بیشتری دارد، لذا سریعتر از میانگین ساده به قیمت واکنش نشان میدهد. این امر در بعضی مواقع میتواند مفید و در مواردی دیگر میتواند گمراهکننده باشد و به سیگنالهای غیرواقعی منجر شود. یک میانگین سبکتر، واکنش بیشتری نسبت به تغییرات قیمت از خود نشان میدهد. تقاطع میانگین متحرک، استراتژی رایجی برای ورود و خروج به حساب میآید. میانگین متحرک همچنین میتواند مناطقی را که مستعد سطوح مقاومت و حمایت هستند مشخص کند. میانگین متحرک همیشه بر اساس دادههای تاریخی ساخته میشود و میتواند به سادگی میانگین قیمت را در کل یک بازۀ زمانی نشان دهد.
میانگین متحرک چیست؟
در آمار، میانگین متحرک، محاسباتی است که برای بررسی نقاط اطلاعاتی، با استفاده از میانگینهای تولیدشده از زیرمجموعههای کل دادههای قیمتی، انجام میشود.
در علوم مالی میانگین متحرک (Moving Average – MA) یک اندیکاتور سهام است که معمولاً در تحلیل تکنیکال بهکار میرود.
دلیل محاسبهٔ میانگین متحرک یک سهم، تعدیل اطلاعات قیمتی ایجادشده از طریق محاسبه یک قیمت میانگین هست.
قبل از مطالعه ادامه مطلب پیشنهاد میکنیم مقاله «تحلیل تکنیکال چیست؟» را مطالعه نمایید.
با محاسبهٔ میانگین متحرک، اثرات ایجادشده توسط نوسانات کوتاهمدت در قیمت بازار حذف میانگین های متحرک (Moving Averages) میشوند.
نکات کلیدی:
- میانگین متحرک، یک اندیکاتور سهام است که معمولاً در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرد.
- دلیل محاسبهٔ میانگین متحرک سهام، تعدیل اطلاعات قیمتی ثبتشده در یک بازهٔ زمانی مشخص است. تعدیل این اطلاعات با محاسبهٔ یک قیمت میانگین که دائماً بهروزرسانی میشود، صورت میپذیرد.
- یک میانگین متحرک ساده (Simple Moving Average – SMA) میانگینی حسابی از یک سری دادههای قیمتی بهخصوص در روزهای گذشته میباشد. برای مثال 15، 30، 100 و یا 200 روز گذشته.
- میانگین متحرک نمایی (Exponential Moving Average – EMA) یک میانگین وزندار است که اهمیت (وزن) بیشتری به اطلاعات روزهای اخیر قیمت میدهد. موردی که این اندیکاتور را نسبت به اطلاعات جدید قیمتی حساستر کرده است.
درک مفهوم میانگین متحرک
میانگینهای متحرک ابزارهای تکنیکالی سادهای هستند. میانگینهای متحرک معمولاً برای تعیین جهت حرکت روند در سهم و یافتن محدودههای حمایتی و مقاومتی آن محاسبه میشوند. این اندیکاتور، از جمله اندیکاتورهای دنبالکنندهٔ روند است – که تأخیر دارند (lagging) – زیرا براساس اطلاعات گذشتهٔ قیمتی عمل میکنند.
هرچه بازهٔ زمانی انتخابشده برای میانگینهای متحرک طولانیتر باشد این اندیکاتورها تأخیر بیشتری از خود نشان خواهند داد. بنابراین، یک میانگین متحرک 200 روزه دارای تأخیر بسیار بیشتری نسبت به یک میانگین متحرک 20 روزه است، زیرا که مورد اول اطلاعات قیمتی 200 روز گذشته را شامل شده است.
از میانگینهای متحرک 50 و 200 روزه در سهام استفاده زیادی میشود و بسیاری از معاملهگران و سرمایهگذاران از آن برای دریافت سیگنالهای مهم معاملاتی استفاده میکنند.
میانگینهای متحرک یک اندیکاتور قابلتنظیم بهشمار میروند. بدین معنی که سرمایهگذار میتواند هر تایم فریمی را برای محاسبات میانگین مدنظر انتخاب کند. یک سری از بازههای زمانی در میانگینهای متحرک از اهمیت زیادی برخوردارند. این بازهها شامل 15، 20، 30، 50، 100 و 200 روز میشوند.
هرچه بازهٔ زمانی میانگین متحرک کوتاهمدتتر باشد، حساسیت آن نسبت به تغییرات قیمت افزایش خواهد یافت. هرچه بازهٔ زمانی میانگین متحرک طولانی مدتتر باشد، حساسیت آن میانگین متحرک نسبت به حرکات قیمتی کاهش پیدا خواهد کرد.
سرمایهگذاران ممکن است بازههای زمانی متفاوتی را با توجه به اهداف معاملاتی خود انتخاب کنند. میانگینهای متحرک کوتاهمدت معمولاً برای معاملهگری کوتاهمدت (short-term trading) استفاده میشوند. در حالی که میانگینهای متحرک بلندمدت معمولاً توسط سرمایهگذاران بلندمدت (long-term investors) مورد استفاده قرار میگیرند.
هیچ تایم فریمی صحیحی برای تنظیم میانگینهای متحرک وجود ندارد. بهترین راه آزمایش و بررسی این اندیکاتور، استفاده از بازههای زمانی متفاوت میباشد. تا زمانی که بتوانید اعدادی که مناسب استراتژی معاملاتی شما میباشد را پیدا کنید.
پیشبینی روندها در بازار سهام پروسهای ساده نیست. با وجود اینکه پیشبینی حرکات آیندهٔ قیمت یک سهام تقریباً ناممکن میباشد، استفاده از تحلیل تکنیکال و بررسی در خصوص سهم میتواند به شما در پیشبینی صحیحتر احتمالات، کمک کند.
میانگینهای متحرک صعودی نشان میدهند که قیمت سهم در یک روند صعودی قرار دارند، در حالی که میانگینهای متحرک نزولی نشاندهندهٔ روند نزولی قیمت سهم هستند. بهطور مشابه، حرکات صعودی قیمت با یک تقاطع صعودی میانگین متحرک (bullish crossover) تأیید میشوند.
تقاطعی که در آن میانگین متحرک کوتاهمدت، میانگین متحرک بلندمدت را به سمت بالا قطع میکند. بهطور عکس، حرکت نزولی قیمت با یک تقاطع نزولی (bearish crossover) تأیید میشود. تقاطعی که در آن میانگین متحرک کوتاهمدت، میانگین متحرک بلندمدت را به سمت پایین قطع میکند.
با وجود اینکه محاسبات میانگین متحرک به خودی خود کارآمد میباشند، اما میتوان از این محاسبات بهعنوان پایهای برای ساخت دیگر اندیکاتورهای تکنیکال مانند اندیکاتور مکدی (Moving Averages Convergence Divergence – MACD) استفاده کرد.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد اندیکاتور مکدی مقاله آموزشی «اندیکاتور همگرایی-واگرایی میانگین متحرک – مکدی – در تحلیل تکنیکال چیست؟» را مطالعه نمایید.
اندیکاتور مکدی برای بررسی رابطه بین دو میانگین متحرک، توسط معاملهگران استفاده میشود. این اندیکاتور معمولاً با کسر یک میانگین متحرک نمایی 26 روزه، از یک میانگین متحرک نمایی 12 روزه، محاسبه میشود.
زمانی که اندیکاتور مکدی در حالت مثبت باشد میانگین متحرک کوتاهمدت بالاتر از میانگین متحرک بلندمدت قرارگرفته است که نشان از یک حرکت صعودی قیمت میانگین های متحرک (Moving Averages) میدهد.
زمانی که میانگین متحرک کوتاهمدت در سطح زیرین میانگین متحرک بلندمدت قرار داشته باشد، نشانههایی از حرکات نزولی قیمت مشاهده میشود. بسیاری از معاملهگران حرکات قیمت به سمت بالا یا پایین خط صفر (zero line) را زیر نظر دارند. حرکت این اندیکاتور به بالای خط صفر، یک سیگنال خرید و حرکت آن به زیر این خط یک سیگنال فروش میباشد.
انواع میانگینهای متحرک
سادهترین نوع میانگینهای متحرک که با نام میانگین متحرک ساده شناخته میشود، از طریق محاسبهٔ میانگین حسابی اطلاعات دادهشده بهدست میآید. میانگینهای متحرک نمایی نوعی از میانگینهای متحرک میباشند که به اطلاعات اخیر قیمتی وزن بیشتری داده و نسبت به این اطلاعات واکنش بیشتری از خود نشان میدهند.
میانگین متحرک ساده
سادهترین نوع میانگینهای متحرک که با نام میانگین متحرک ساده (Simple Moving Average – SMA) شناخته میشود، از طریق محاسبهٔ میانگین حسابی (arithmetic mean) اطلاعات دادهشده بهدست میآید. به بیانی دیگر، یکسری از اعداد – و یا قیمتها در بازارهای مالی – با یکدیگر جمع شده و بر تعدادشان تقسیم میشوند. فرمول محاسبه میانگین متحرک ساده یک اوراق بهادار به شرح زیر است:
SMA=(A1+A2+…+An)/n
A=میانگین دوره n
n= تعداد دورههای زمانی
میانگین متحرک نمایی
میانگینهای متحرک نمایی (Exponential Moving Averages – EMA) نوعی از میانگینهای متحرک میباشند که به اطلاعات اخیر قیمتی وزن بیشتری داده و نسبت به این اطلاعات واکنش بیشتری از خود نشان میدهند.
برای محاسبهٔ یک میانگین متحرک نمایی، شما ابتدا باید یک میانگین متحرک ساده را در بازهٔ زمانی مدنظر محاسبه کنید. سپس، ضریب وزندهندهٔ (multiplier for weighting) میانگین متحرک نمایی – که آن را تحت عنوان فاکتور تعدیلکننده (smoothing factor) نیز میشناسند – محاسبه کنید. ضریبی که با این فرمول محاسبه میشود:
[2 ÷ (selected time period + 1)]
بنابراین، در یک میانگین متحرک 20 روزه فاکتور تعدیلکننده برابر با 0.0952 = ( (1+ 20) ÷ 2) خواهد بود. سپس باید از فاکتور تعدیلکننده در کنار میانگین متحرک نمایی قبلی استفاده کرده تا به مقدار کنونی برسید. بدین ترتیب میانگینهای متحرک نمایی وزن بیشتری به اطلاعات اخیر قیمتی میدهند. درحالی که میانگینهای متحرک ساده وزنی یکسان بر تمامی اطلاعات قیمتی اعمال میکنند.
میانگین متحرک ساده در برابر میانگین متحرک نمایی
محاسبات میانگین متحرک نمایی تأکید بیشتری بر اطلاعات اخیر قیمتی دارد. به همین جهت، میانگین متحرک نمایی یک میانگین وزندار تلقی میشود.
در شکل زیر، بازهٔ زمانی استفادهشده در هر یک از میانگینهای متحرک با یکدیگر برابر هستند – و برابر با عدد 15 هستند – اما میانگین متحرک نمایی واکنش سریعتری نسبت به تغییرات قیمتی، در مقایسه با میانگین متحرک ساده دارد.
شما همچنین میتوانید ببینید که میانگین متحرک نمایی در زمان صعود قیمتها حرکت بیشتری نسبت به میانگین متحرک ساده از خود نشان خواهد داد و یا با نزول قیمت، سریعتر از میانگین متحرک ساده به سمت پایین حرکت خواهد کرد.
این پاسخگویی سریع به تغییرات قیمتی، دلیل اصلی است که برخی از معاملهگران میانگین متحرک نمایی را به میانگین متحرک ساده ترجیح میدهند.
مثالهایی از میانگین متحرک
میانگینهای متحرک بسته به نوع خود، به نحوی متفاوت محاسبه میشوند: میانگین متحرک ساده و یا میانگین متحرک نمایی. در زیر، ما نگاهی به میانگین متحرک یک سهم با استفاده از میانگین متحرک ساده میاندازیم. در ادامه قیمتهای بسته شدن سهم (close) طی 15 روز اخیر را میبینیم:
هفته اول (5 روز): 20، 22، 24، 25، 23
هفته دوم (5 روز): 26، 28، 26، 29، 27
هفته سوم (5 روز): 28، 30، 27، 29، 28
یک میانگین متحرک 10 روزه به محاسبهٔ میانگینِ قیمتی 10 روز اول میپردازد. اطلاعات قیمتی بعدی که به این سری وارد شود باعث حذف اولین سری از اطلاعات قیمتی خواهد شد. بدین ترتیب اطلاعات قیمتی روز یازدهم به میانگین اضافه شده و اطلاعات روز اول از آن حذف میشوند.
مثالهایی از یک اندیکاتور میانگین متحرک
اندیکاتور تکنیکال باند بولینگر (Bollinger band) دارای باندهایی است که با انحراف معیار (standard deviation) 2 ، در بالا و پایین قیمت قرار گرفتهاند. بهطور کلی حرکت قیمت به سمت باند بالایی نشاندهندهٔ خرید افراطی (overbought) در سهم است، در حالی که حرکت قیمت به سمت باند پایین نشاندهندهٔ فروش افراطی (oversold) میباشد.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد اندیکاتور تکنیکال باند بولینگر مقاله آموزشی «باند بولینجر در تحلیل تکنیکال چیست؟» را مطالعه نمایید.
از آنجایی که انحراف معیار بهعنوان یک اندازهگیری آماری از نوسانات بهکار میرود، این اندیکاتور خود را با شرایط بازار سازگار میکند.
اگر سوال یا تجربهای در مورد میانگینهای متحرک در تحلیل تکنیکال دارید در قسمت نظرات با ما به اشتراک بگذارید.
میانگین متحرک چیست؟ (Moving Average)
میانگین متحرک(MA) یکی از محبوب ترین و آسان ترین ابزار در تحلیل تکنیکال است. میـانگین متحرک مجموعه ای از داده ها را به صورت تصویری نشان می دهند و روند حرکتی دارایی را بهتر نشان می دهد. آن ها همچنین راه را برای سایر شاخص های تکنیکالی هموار می کنند.
دو نوع میانگین متحرک اصلی وجود دارد:
- میانگین متحرک ساده (SMA)
- میانگین متحرک نمایی (EMA)
میانگین متحرک ساده (SMA)
یک میانگین متحرک ساده یا simple moving average از محاسبه ی میانگین قیمت یک دارایی در مدت مشخصی از یک دوره به دست می آید. به این منظور از قیمت پایانی استفاده می شود. به عنوان مثال میانگین میانگین های متحرک (Moving Averages) متحرک ساده ی ۵ روزه با جمع قیمت پایانی ۵ روز دارایی و تقسیم حاصل آن بر ۵ به دست می آید.
این محاسبه برای هر دوره تکرار می شود و نتایج به هم متصل شده و تشکیل خط میانگین را می دهد.
میانگین متحرک نمایی (EMA)
میانگین متحرک نمایی بر دو اساس محاسبه می شود. بر اساس دوره و بر اساس درصد. EMA مبتنی بر درصد دارای یک درصد به عنوان پارامتر واحد آن است در حالی که یک EMA مبتنی بر دوره دارای پارامتری است که مدت زمان EMA را نشان می دهد.
فرمول میانگین متحرک نمایی:
EMAفعلی : (قیمت (فعلی) – EMA قبلی x عامل ) + EMA قبلی
برای EMA مبتنی بر دوره، عامل برابر با ۲ / (۱ + N) است که N تعداد مشخص دوره ها است.
برای EMA مبتنی بر درصد، عامل برابر با درصد مشخص شده EMA است.
این که از کدام یک از میـانگین متحرک شما استفاده کنید، به سبک سرمایه گذاری شما بستگی دارد. میانگین متحرک ساده آشکارا دارای تاخیر است ، اما EMA ممکن است مستعد وقفه های سریع تر باشد. برخی از معامله گران ترجیح می دهند از میانگین های متحرک نمایی برای مدت زمان کوتاهتر استفاده کنند تا سریعتر تغییرات را ثبت کنند. برخی از سرمایه گذاران برای شناسایی تغییرات روند بلند مدت ، میانگین های متحرک ساده را در بازه های زمانی طولانی ترجیح می دهند. علاوه بر این، خیلی به امنیت فردی مورد نظر بستگی دارد. نوع و طول متوسط حرکت به میزان زیادی به امنیت فردی و نحوه واکنش آن در گذشته بستگی دارد.
فکر اولیه برای بعضی ها این است که حساسیت بیشتر و سیگنال های سریع تر مفید هستند. این همیشه درست نیست و معضل بزرگی را برای تحلیلگر فنی به وجود می آورد. هرچه یک شاخص حساس تر باش ، سیگنال هایی نیز داده می شوند. این سیگنالها ممکن است به موقع ثابت شوند، اما با افزایش حساسیت، سیگنالهای کاذب افزایش می یابد. هرچه یک شاخص حساسیت کمتری داشته باشد، سیگنال های کمتری نیز به شما داده می شود. اما حساسیت کمتری به سیگنالهای کمتر و قابل اطمینان تر منجر می شود. گاهی اوقات این سیگنال ها نیز می توانند دیر داده شوند.
شناسایی /تأیید سطح حمایت و مقاومت
یکی دیگر از کاربردهای میانگین های متحرک برای شناسایی سطح حمایت و مقاومت است. این معمولاً با ابزارهای دیگر انجام می میانگین های متحرک (Moving Averages) شود و مبتنی بر سابقه تاریخی است. با شناسایی روند ، حمایت و مقاومت از طریق MA بهترین عملکرد را در بازارهای روند دار ایفا می کنند.
نتیجه گیری
میانگین های متحرک می تواند ابزاری مؤثر برای شناسایی و تأیید روند، شناسایی سطح حمایت و مقاومت و توسعه سیستم های معاملاتی باشد. با این حال، معامله گران و سرمایه گذاران باید یاد بگیرند روش مناسب برای تجزیه و تحلیل با میانگین متحرک و نحوه استفاده از این تجزیه و تحلیل را یاد بگیرند. معمولاً می توان ارزیابی را با بررسی بصری نمودار قیمت انجام داد، اما بعضی اوقات به یک روش دقیق تر نیاز دارد.
مزایای استفاده از میانگـین متحرک در برابر مضرات باید بررسی کرد. میانگین متحرک روند شاخص و شاخصی را پشت سر می گذارند که همیشه قدمی در عقب خواهد بود. این لزوما چیز بدی نیست. از این گذشته ، روند دوست شما است و بهتر است در جهت روند معامله کنید.میانگین متحرک کمک خواهد کرد که یک معامله گر مطابق با روند فعلی باشد. با این حال ، بازارها ، سهام و اوراق بهادار زمان زیادی را در محدوده معاملاتی می گذرانند که میانگین متحرک را ناکارآمد می کند.