مشاوره سرمایه گذاری

استراتژی معاملاتی محدوده

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد چرخه های بازار اینجا کلیک کنید.

چگونه یک استراتژی معاملاتی موفق ایجاد کنیم؟

چگونه یک استراتژی معاملاتی موفق ایجاد کنیم؟

استراتژی معاملاتی در بورس، سرمایه گذار حرفه ای یا تازه کار نمی شناسد و تفاوتی ندارد که در مورد انواع تحلیل ها چه می دانید؛ در واقع اگر استراتژی معاملاتی مناسبی نداشته باشید، دیر یا زود شرایط بازار برای شما سخت خواهد شد. کلمه استراتژی از اصطلاحات جنگی است و به معنای راه های مدیریت فرماندهان در جنگ می باشد. علت استفاده از اصطلاح استراتژی نیز به این دلیل است که شاید بتوانیم بازارهای مالی را مانند جنگ فرض کنیم و اگر شما این جنگ را بلد نباشید، دیر یا زود صدمات آن را مشاهده خواهید کرد و لازم به ذکر است که یک استراتژی معاملاتی موفق، می تواند به عنوان بهترین روش سرمایه گذاری در بورس مورد استفاده قرار گیرد. در ادامه همراه ما باشید تا با نحوه تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق آشنا شویم. در این مقاله می خوانیم:

  • استراتژی معاملاتی چیست؟
  • چگونه یک استراتژی معاملاتی موفق ایجاد کنیم؟
  • اهمیت تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق
  • مراحل تدوین استراتژی معاملاتی مناسب شرایط سرمایه گذاران مختلف
  • انتخاب بازه زمانی
  • ساخت یک ذهن سرمایه گذار
  • مشخص کردن روند بازار
  • مشخص کردن میزان سرمایه برای ورود
  • مشخص کردن نقاط ورود و خروج
  • مشخص کردن حد سود و حد ضرر
  • آزمایش استراتژی معاملاتی

استراتژی معاملاتی چیست و چگونه یک استراتژی معاملاتی موفق ایجاد کنیم؟

استراتژی معاملاتی چیست

استراتژی هایی که در بازارهای مالی تدوین می شوند، یک سری از قوانین و تدابیری هستند که مشخص می کنند سرمایه گذار در هر شرایطی که اتفاق افتاد، چه تصمیمی بگیرد. اکثر فعالان در بازار سرمایه به دنبال تبدیل شدن به تحلیلگر و معامله گر حرفه‌ای هستند و بدست آوردن سود و متضرر نشدن، از شرایطی هستند که یک استراتژی معاملاتی موفق برای شما به ارمغان می آورد.

معامله گرهای حرفه ای، در شرایط نامساعد یا شرایط غیر معمول بازار، آرامش خود را حفظ می کنند و تصمیمات لحظه ای و احساسی نمی گیرند و موفقیت های زیادی را با استفاده از این رویکرد تجربه می کنند. فعالان حرفه ای بازار، برنامه ای به همراه قوانین و پیش بینی ها دارند که در رفتارها و تغییرات غیر معمول بازار، نسبت به آن ها تصمیم گیری می کنند.

استراتژی معامله گران، نحوه سرمایه گذاری و خرید و فروش را برای آن ها روشن می کند. در واقع، استراتژی های معاملاتی براساس دیدگاه و سرمایه شما شکل می گیرند و میزان نقدینگی شما و بازه زمانی که در نظر دارید در آن کسب سود کنید، تمام معنای استراتژی شما هستند. در ادامه مقاله با مراحل ایجاد یک استراتژی معاملاتی موفق آشنا می شویم.

اهمیت تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق

یکی از مهم ترین جملاتی که پیرامون بازار سرمایه شنیده ایم، اهمیت حفظ سرمایه است و مهم ترین هدف استراتژی های معامله گران بازار نیز همین موضوع می باشد. با داشتن یک استراتژی معاملاتی موفق و مناسب، سرمایه خود را در بازار از دست نمی دهید و آن را حفظ می کنید. تجربه های مختلف در سال های اخیر به ما نشان داده است که این بازار، روزهای هیجانی نیز دارد و اگر استراتژی معاملاتی موفق داشته باشید، در روزهای هیجانی نیز به بهترین نحو تصمیم گیری می کنید.

در واقع، معامله گران با مراجعه به استراتژی خود در شرایط هیجانی، روحیه خود را حفظ کرده و تصمیم های احساساتی نخواهند گرفت. همیشه تصمیماتی که بر پایه عصبانیت، ترس یا طمع باشند؛ احتمال شکست بالایی دارند و استراتژی معاملاتی نیز برای این شرایط طراحی می شود.

مراحل تدوین استراتژی معاملاتی موفق و مناسب برای سرمایه گذاران

یک استراتژی معاملاتی موفق، از ویژگی های خاصی برخوردار است و سرمایه گذاران باید از یک سری اصول پیروی کنند که در ادامه به معرفی آن ها می پردازیم.

انتخاب بازه زمانی

انتخاب بازه زمانی در استراتژی معاملاتی

سرمایه گذاران با در نظر گرفتن دیدگاه خود از کسب سود، مشخص می کنند که در چه مدت زمانی می خواهند به سود برسند. 4 نوع بازه زمانی کسب سود داریم که هر سرمایه گذار با توجه به شرایط خود، توانایی ها و سرمایه مورد نظر، در یکی از این 4 گروه قرار می گیرد:

    : نوسان گیرهای بازار طی مدت 1 روز تا 1 ماه (حتی لحظه ای)، سهم خریده شده را معامله می کنند و در نظر دارند در بالا و پایین های بازار، سودهای اندک را بدست آورند.
  1. سرمایه گذاری کوتاه مدت: در صورتیکه دیدگاه سود نسبت به سهم خریداری شده، بین 1 ماه تا 3 ماه باشد، در دسته کوتاه مدت قرار می گیرد.
  2. میان مدت: معمولا سرمایه گذاران میان مدت، بین 3 ماه تا 6 ماه برای بازدهی سهم صبر می کنند. : سرمایه گذاران بلند مدت، با قدرت تحلیل بنیادی بالا، بررسی سهم را از ریشه انجام داده و در صورتیکه از پیش بینی پیشرفت شرکت مربوطه اطمینان حاصل کنند، از 6 ماه تا 1 سال یا بالاتر، برای سوددهی آن صبر می کنند.

برای تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق، باید در ابتدا بازه زمانی مناسبی انتخاب کنید. در تحلیل تکنیکال، بازه های زمانی مختلف مانند یک دقیقه، یک ساعت، یک روز و. نمایش داده می شود و براساس تجربه، سرمایه، دانش و. هر سرمایه گذار دیدگاه زمانی فعالیت خود را مشخص می کند. در نظر داشته باشید معامله گری استراتژی معاملاتی محدوده که در بازه زمانی بلندمدت فعالیت می کند، نیازی ندارد همانند معامله گران کوتاه مدت یا نوسان گیر، هر روز سایت های خبری و تحلیلی و یا تابلو معاملاتی سهام شرکت ها را بررسی کند.

ساخت یک ذهن سرمایه گذار

علم روانشناسی در تمامی مراحل زندگی به کمک ما می آید. در بازار سرمایه نیز، سرمایه گذاران موفق، ذهن خود را شناخته اند و معامله گران قدرتمند، یاد گرفته اند عواطف، احساسات، خشم، طمع و اعتماد به نفس کاذب خود را کنترل کنند. هیچ گاه یک سرمایه گذار موفق، تصمیمی احساسی در بازار نمی گیرد؛ در واقع سرمایه گذاران، چارچوب ذهنی قدرتمندی دارند. برای داشتن استراتژی معاملاتی موفق، باید ابتدا نقاط قوت و ضعف خود را بشناسید و یک چارچوب رفتاری برای خود ایجاد کنید.

مشخص کردن روند بازار

مشخص کردن روند بازار در استراتژی معاملاتی

تشخیص روند سهم در بحث تحلیل تکنیکال جای می گیرد. ایجاد خط روند براساس رفتار نمودار سهم، شکل صعودی یا نزولی بودن سهم را به شما نمایش خواهد داد. اگر مبحث تحلیل تکنیکال را به خوبی آموزش ببینید، می توانید در چند دقیقه روند سهم را مشخص کنید. ایجاد خط های روند بر روی کف ها و سقف های قیمتی، کانال ها را تشکیل می دهد و با توجه به دیدگاه سرمایه گذاری خود، کانالی معتبر برای سهم در نظر بگیرید. یک کانال معتبر، 5 نقطه برخورد با خط های روند دارد و می توانید از سیگنال دریافت شده استفاده کنید.

در نظر داشته باشید که تشخیص یک روند کار سختی است و با قطعیت خیلی بالا نیز نمی شود تصمیم گیری کرد. در این زمان، تحلیل بنیادی به میان می آید و می توانید با توجه به آمارهایی که از تحلیل بنیادی استخراج می کنید، تشخیص روند بهتری داشته باشید.

مشخص کردن میزان سرمایه برای ورود

میزان سرمایه برای ورود به هر بازار، با توجه به شرایط هر سرمایه گذار متفاوت است. این میزان سرمایه به سوددهی بازار و ریسک متقابل نیز بستگی دارد. پس از مشخص کردن میزان سرمایه ای که می خواهید وارد بازار کنید، باید نوع خرید سهام را نیز در نظر بگیرید. با توجه به مقدار سرمایه، می توانید به صورت خرید و فروش پله ای اقدام کنید، یا تمام سرمایه را به یکباره وارد سهام کنید. لازم به ذکر است که نوع حالت ورود به سهام را نیز باید در استراتژی خود مشخص کرده و به آن پایبند باشید.

در خرید سهام به صورت پله ای، سرمایه گذار با کمی ترس وارد می شود و مقداری از سرمایه را در مرحله اول وارد کرده و در صورتیکه سهام با ضرر مواجه شود، در حدضرری که مشخص کرده، با وارد کردن دوباره قسمتی از سرمایه، اقدام به کاهش قیمت میانگین می کند.

در این مقاله تنها اشاره ای به مفهوم خرید سهام به صورت پله ای نمودیم. برای استفاده از این نوع خرید و ورود به سهام با توجه به این روش، سعی کنید به طور کامل با استراتژی های مربوط به خرید و فروش پله ای آشنا شوید.

مشخص کردن نقاط ورود و خروج

مشخص کردن نقاط ورود به سهم با استفاده از ابزارهای تکنیکالی انجام می پذیرد؛ تصور کنید که طبق تحلیل بنیادی، متوجه شده اید که سهام یک شرکت"در سال آینده" سود خوبی خواهد داد؛ با استفاده از تحلیل تکنیکال متوجه می شوید با ورود در چه قیمتی، بیشترین سودآوری را خواهید داشت. مشخص کردن یک نقطه مناسب برای خرید، نیاز به دانش کافی دارد. شما باید بتوانید محدوده های حمایتی و مقاومتی را تشخیص داده و شرایط خرید و فروش سهم را در بازه مورد نظر بررسی کنید و نه تنها برای خرید، بلکه در زمانی که بخواهید سهم را بفروشید نیز این قائده وجود دارد و باید بهترین نقطه خروج از سهم مشخص شود.

مشخص کردن حد سود و ضرر

مشخص کردن حد سود و ضرر

مشخص کردن حد سود، فرآیندی است که طی آن محدوده ای از قیمت سهام که در آنجا درصدی سود حاصل شده است و سرمایه گذار اقدام به فروش خواهد کرد، پیش بینی می شود. به عنوان مثال، سرمایه گذار در قیمت 1000 تومان وارد سهم شده و با تحلیل و بررسی، احتمال می دهد سهم تا 1600 رشد کند. سهامدار براساس استراتژی شخصی خود قیمت 1500 را حد سود مشخص کرده و به محض رسیدن قیمت سهام به 1500، اقدام به فروش می کند.

در صورتیکه پیش بینی رشد قیمت محقق نشود و سهم با کاهش قیمت روبرو شود، سهامدار در محدوده حد ضرر، از سهم خارج می شود. حد ضرر محدوده و قیمتی است که سهامدار مشخص کرده و در صورت رسیدن قیمت سهم به آن مقدار، سرمایه گذار اقدام به خروج از سهم می کند. به عنوان مثال، یک سرمایه گذار در قیمت 500 تومان وارد سهام می شود و حد سود 50 درصد و حد ضرر 20 درصد برای خود مشخص کرده است؛ تا زمانیکه سهم قیمتی بالاتر از 400 تومان داشته باشد، حد ضرر سهامدار را رد نکرده و زمانیکه به قیمتی بالاتر از 750 تومان برسد، به حد سود سرمایه گذار رسیده و این فرد اقدام به فروش می کند.

لازم به ذکر است که حد ضرر و حد سود اعدادی شانسی نیستند که سرمایه گذار با حدس و گمان برای خود مشخص کند؛ در واقع، با استفاده از تحلیل ها (مخصوصا تکنیکال) مشخص می شود که سهم پس از قیمت ورود، اگر بخواهد صعود کند تا چه قیمتی مقاومت خاصی نخواهد داشت و به راحتی صعود می کند و در صورتیکه دچار نزول شود، قیمت سهام شرکت مذکور تا چه حدی پایین می آید. اگر سهم از لحاظ تکنیکالی وارد کانال نزولی شود، سهامدار اقدام به خروج می کند و مشخص کردن حد ضرر، معمولا در قیمتی بالاتر از حد ورود به کانال نزولی خواهد بود.

آزمایش استراتژی معاملاتی موفق

فرض کنید استراتژی معاملاتی خود را تدوین کرده اید و می خواهید طبق آن معاملات خود را انجام دهید. هیچ انسانی نمی تواند با قطعیت بگوید که در آینده چه اتفاقی رخ می دهد؛ شما نیز با تعیین استراتژی، آینده را مشخص نکرده اید، بلکه پیش بینی خود را از اتفاقاتی که خواهد افتاد، به روی کاغذ آورده اید. بنابراین، بهترین کاری که شما بایستی انجام دهید، این است که میزان موفقیت احتمالی استراتژی خود را بسنجید و ببینید که استراتژی شما تا چه اندازه در موقعیت های مختلف، موفق عمل می کند.

به عنوان مثال، فرض کنید که استراتژی خود را 2 سال پیش تدوین کرده اید و تا به حال 2 سال از اتفاقاتی که بر مبنای استراتژی خود رقم زده اید، می گذرد. آیا استراتژی معاملاتی شما موفق بوده است؟ پاسخ این سوال را آزمونگرهای استراتژی معاملاتی به شما می دهند و شما می توانید با استفاده از این مکانیسم، استراتژی معاملاتی خود را بسنجید.

جمع بندی

استراتژی معاملاتی موفق

فعالیت در بازارهای مالی، کار ساده ای نیست و موفقیت در این بازارها، نیازمند دانش تحلیلی فراوان و استراتژی معاملاتی موفق است؛ لازم به ذکر است که صرف داشتن استراتژی معاملاتی، نمی تواند به طور قطعی سرمایه گذاری شما را با موفقیت روبرو کند، اما داشتن استراتژی، صد برابر بهتر از نداشتن آن است. در بازار سرمایه شما مانند سربازی هستید که به جنگ رفته است و استراتژی معاملاتی به منزله زره و تجهیزات شما خواهد بود و شما را برای رویارویی با شرایط مختلف جنگی آماده می کند.

استراتژی معاملاتی طلا همراه با اکسپرت

استراتژی معاملاتی طلا

اگر به دنبال یک استراتژی معاملاتی فوق العاده ساده و سود ده برای معامله در جفت ارز XAUUSD (طلا) می گردید ، پیشنهاد ما به شما استفاده از استراتژی کم نظیری است که در ادامه بصورت کامل با آن آشنا می شوید.

این استراتژی دارای ساختاری بسیار ساده و سود ده است و با استفاده از اکسپرت آن می توانید بدون هیچ گونه عملکردی سود خود را از جفت ارز XAUUSD کسب کنید ، همچنین لازم به ذکر است که شما می توانید با تغییر تنظیمات این اکسپرت آن را بهینه تر کنید تا سود بیشتری را از آن کسب کنید.

در این استراتژی از اندیکاتور RSI و مناطق اشباع خرید و فروش آن به نقاط ورود فوق العاده ای در جفت ارز XAUUSD دست پیدا می کنیم که با مدیریت ریسک و سرمایه به سود مطلوبی توسط آن می توان دست یافت.

مشخصات استراتژی

  • جفت ارز : XAUUSD (طلا)
  • تایم فریم : بهترین عملکرد در H1
  • بازار : Forex

پیش نیازهای استراتژی

در صورت انجام معامله توسط معامله گر :

اندیکاتور RSI با تنظیماتی که در تصاویر زیر مشاهده می کنید :

اندیکاتور RSI

اندیکاتور RSI

اندیکاتور ATR با تنظیماتی که در تصویر زیر مشاهده می کنید :

اندیکاتور ATR

در صورت تمایل به انجام معامله بصورت خودکار :

اکسپرت RSI + ATR با تنظیمات پیشفرض :

اکسپرت RSI + ATR با تنظیمات پیشفرض :

قانون معامله

خط اصلی اسیلاتور RSI ، خط چین 73 این اسیلاتور را رو به بالا قطع کند

معامله خرید استراتژی معاملاتی طلا

خط اصلی اسیلاتور RSI ، خط چین 27 این اسیلاتور را رو به پایین قطع کند

معامله فروش استراتژی معاملاتی طلا

در معامله خرید : 3 برابر مقدار ATR

در معامله فروش : 3 برابر مقدار ATR

پس از وارد شدن قیمت به سود ، حد ضرر خود را شروع به حرکت در محدوده سود کنید تا جایی که قیمت به آن برخورد کند

نتیجه تست استراتژی

در جفت ارز XAUUSD ، تایم فریم H1 و در یک سال اخیر :

نتیجه تست استراتژی معاملاتی طلا

برای آشنایی بیشتر با این استراتژی و اکسپرت مربوط به آن ویدیوهای زیر را تماشا کنید

تریدینگ رنج و استراتژی معاملاتی در آن

تمامی اطلاعات مربوط به تریدینگ رنج

زمانی که قیمت در تایم فریمی که به آن نگاه میکنیم روند خاصی ندارد (نه صعودی است و نه نزولی) و داخل یک محدوده بالا و پایین می شود، تریدینگ رنج (TR) نامیده می شود.

اگر دقت کنین در بالا جمله ( در تایم فریمی که به آن نگاه میکنیم ) را به کار برده ام؛ به این معنی می باشد که شاید شما در تایم روزانه شاهد تریدینگ رنج هستید اما در تایم 5 استراتژی معاملاتی محدوده دقیقه اطلاعات کاملا متفاوت می باشد و شما روند پر قدرتی را در جهت نزول یا صعود خواهید دید. پس تایم الگو را باید دریابید و برا اساس تایم فریم تریگر ترید نمایید.

از کجا بفهمیم در TR هستیم و این TR معتبر می باشد؟

وقتی که ما دو سطح داشته باشیم که شاهد دو برخورد از پایین و دو برخورد از بالا باشیم، میگوییم تریدینگ رنج رخ داده است و با اطمینان معامله میکنیم.اما اگر نیاز به پیش داوری باشد باید در نظر گرفت که بازار 3 نوع چرخه دارد و ما بعد از رخ دادن چرخه اول منتظر چرخه بعدی خواهیم شد. این چرخه ها اسپایک، کانال و تریدینگ رنج هستند.

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد چرخه های بازار اینجا کلیک کنید.

استراتژی معاملات در تریدینگ رنج:

همانطور که در تصویر پایین می بینید، قیمت داخل یک محدوده در حال حرکت می باشد و ما باید از استراتژی BLSH استفاده نماییم.

خرید در پایین BL: buy low
فروش در بالا SH: sell high

دیدن کندل سیگنال بار و کی بار در بالا و پایین TR بسیار مهم است. و به ما کمک میکند با اطمینان بیشتری وارد معامله شویم اما کسانی هستند که اردرهای stop می گذارند و به محض رسیدن قیمت به سقف یا کف اردرشان فعال میشود.

کسانی که پرایس کلاسیک کار میکنند عقیده دارند هر چقدر که سطحی میزان برخورد بیشتری داشته باشد اعتبار بیشتری دارد اما کسانی که عرضه و تقاضا کار میکنند میدانند که هر چقدر برخورد ها زیاد باشد اعتبار سطح پایین تر می آید زیرا سفارش های موجود در آن سطوح به اتمام می رسد. پس ما بعد از حداکثر 4 الی 5 برخورد باید به سطوح اعتماد نکنیم و منتظر بریک از TR باشیم.

قیمت چگونه از TR خارج می شود؟

ابتدا باید بدانید که معمولا 80 درصد تلاش ها برای خروج از TR با شکست مواجه میشود و وقتی که قیمت تصمیم به خروج گرفته باشد با مومنتوم بالا (اسپایک) از TR خارج می شود و آغاز حرکت خروج معمولا از وسط تریدینگ رنج شروع می شود.

استاپ (SL) گذاری در تریدینگ رنج:

روش های مختلفی برای استاپ گذاری وجود دارد اما به دلیل اینکه در تریدینگ رنج ها اگر قیمت از سطح خارج شود، 80 درصد احتمال دارد دوباره به داخل تریدینگ رنج برگردد؛ پس ما استاپ خود را رو به اندازه نصف طول تریدینگ رنج قرار می دیم

اهداف قیمتی بعد از شکست:

هنگامی که قیمت یک خروج موفق از تریدینگ رنج داشته باشد معمولا به اندازه ارتفاع تریدنگ رنج حرکت می کند. این اندازه یک نقطه ورود دوباره در جهت مخالف نیز می باشد.به شرط اینکه سایکل رسیدن به این نقطه کانال باشد ( اسپایک نباشد). هدف دوم نیز دو برابر ارتفاع تریدینگ رنج می باشد


اهداف قیمتی درون تریدینگ رنج:

درون تریدینگ رنج معمولا قیمت به میدلاین واکنش بسیاری می دهد اما اهداف سقف و کف می باشد و برگشت هایی که از میدلاین اتفاق می افتد نباید باعث شود که سریع از پوزیشن خارج شویم؛ این احتمال وحجود دارد که بعد از برخورد به میدلاین دوباره قیمت به نقطه ورود ما برگردد اما اگر در ابتدای تریدینگ رنج هستیم نباید نگران این اتفاق باشیم. ( اما در انتها باید نگران بود زیرا قیمت معمولا از میدلاین حرکت خروج را آغاز می کند)

خاصیت مگنت:

قیمت در تریدینگ رنج نسبت به کف و سقف خاصیت آهنربایی دارند؛ یعنی هنگامی که به کف و سقف نزدیک می شود کندل های پر قدرتی را ثبت می نماید. دلیل این اتفاق یکسو شدن دیدیگاه عمومی در نزدیکی کف و سقف می باشد. حتما به این خاصیت دقت داشته باشید. اگر خواستان به این مبحث نباشد احتمال دارد پوزیشن همسو با کندل ها بگیرید و متحمل ضرر شوید.

در نهایت نکته مهمی که باید به یاد داشته باشید این است که در تریدینگ رنج ها اندیکاتور ها به درستی عمل نمیکنند و شما را سر در گم می کنند

برای دیدن ویدیو آموزشی مربوط به مبحث تریدینگ رنج، اینجا کلیک کنید

روانشناسی تریدینگ رنج:

قیمت برای همیشه نمی تواند صعودی یا نزولی باشد؛ گاهی معامله گران سر در گم می شوند، گاهی سفارش نهنگ های بازار پر نشده است، گاهی دیدگاه ها تغییر می کند، گاهی بازار انتظار یک اتفاق و یا خبر مهم را دارد و . تمامی این بی تصمیمی ها در بازار موجب ایجاد تریدینگ رنج می شود و در نهایت تصمیم گیری انجام می شود و قیمت معمولا با مومنتوم بالا حرکت میکند.

سطوح حمایت و مقاومت و 3 استراتژی معاملاتی

سطوح حمایت و مقاومت و 3 استراتژی معاملاتی

در این مقاله به سطوح حمایت و مقاومت و 3 استراتژی معاملاتی می پردازیم . به نواحی سقف قیمتی که فروشندگان از رشد بیشتر قیمت ممانعت می کنند و باعث نزول قیمت و ریزش آن ناحیه مقاومتی گفته می شود و از طرفی به نواحی کف قیمتی که خریداران با توجه به ارزندگی از افت بیشتر یک نماد جلوگیری می کنند و از آن نقطه ، نماد یا ارز یا هر کالایی به سمت مقادیر مثبت صعود می پیدا می کند ناحیه حمایتی می گویند

به طور کلی در تمامی نواحی که از افت قیمت ممانعت می‌شود ناحیه حمایتی گفته می شود و به تمام نواحی که از رشد و صعود بیشتر قیمت ممانعت می‌شود مقاومت گفته می‌شود

در تعریف فنی و تکنیکالی، پایین ترین قیمت در یک موج نزولی را حمایت می گوییم ، محدوده حمایتی محدوده ای است که در آن خریداران به اندازه کافی تمایل به خرید دارند و از فشار فروش جلوگیری می کند. نتیجه این اتفاق این است که قیمت به سمت بالا بر می گردد و از قدرت نزولی آن کاسته می شود.

مقاومت اما برعکس حمایت است یعنی محدوده یا ناحیه‌ای از قیمت که در آن جمیع معامله‌گران متفق القول عقیده بر عرضه یا فروش آن دارند و قیمت در آن نقطه به سختی صعود می کند یا اصلاً صعود نمی کند

سطح حمایتی را معمولاً از موج نزولی قبلی شناسایی میکنند و سطح مقاومتی را از موج صعودی قبلی.

بر روی شکل به صورت کامل برایتان نمایش داده ام

سطوح حمایت و مقاومت و 3 استراتژی معاملاتی

حمایت و مقاومت چیست و 2 استراتژی معاملاتی

اما در این بین ناحیه دیگری هم داریم به نام ناحیه فیلیپ یا تغییر ماهیت داده شده

ناحیه فیلیپ یا سطح فیلیپ

ناحیه‌ای است که قبلا مقاومت بوده اما در روی آن معامله گران به این نتیجه رسیدند که این سطح مقاومتی را با خریدهای بیشتر به سمت بالا بشکنند و به سطح بالاتر از آن برسند مانند همان پرنده که تصمیم گرفت سقفش را بشکند و به آسمان برود

حال آن ناحیه مقاومتی که شکسته شده است هم اکنون به سطح حمایتی تبدیل می شود.

به این ناحیه تغییر ماهیت داده شده می گویم یک سطح فیلیپ ! سطح فیلیپ مقاومتی است که به حمایت تبدیل شده یا حمایتی است که به مقامت تبدیل شده و در هر دو صورت اسمش فیلیپ است

نکته خیلی مهم بر روی سطوح معاملاتی چه حمایتی و چه مقاومتی این است که ما معمولاً

سه دسته معامله گر داریم :

معامله گرانی که از قبل خرید کردند و با قیمت به سطح شما رسیدند

معامله گرانی که هیچ نظری ندارند تا قیمت از این سطح عبور کند و سپس تصمیم بگیرند

معامله گران که قصد فروش نماد خود را دارند

حال چه اتفاقی می افتد ؟

ماهیت و رفتار شناسی در حمایت و مقاومت

دسته اول کسانی هستند که خریدهای خود را انجام داده‌اند و قیمت به سطح بالاتری رسیده است مثلاً سطح مقاومتی بالاتر ، حال خریداران قبلی افسوس خوردند که چرا ما بیشتر از این نماد نخریدیم پس مایلند همچنان تعداد بیشتری از این نمادها خریداری کنند. سطوح حمایت و مقاومت و 3 استراتژی معاملاتی

دسته دوم کسانی بودند که در همان سطح حمایتی خرید خود را انجام داده‌اند و در این سطح مقاومتی که تازه قیمت بهش رسیده و سطح بالاتری است اما اینکه ریسک شان را کاهش دهند و قسمتی را بفروشند

تقابل بین این دو گروه خریداران اصطلاحاً طمعکار و فروشندگان ریس گریز باعث شکستن آن سطح مقاومتی می‌شود یا نشکستن آن سطح مقاومتی .

اگر خریداران قدرت بیشتری را در خرید داشته باشند نمادهای آن فروشندگان ریسک گریز را می‌خرند و سطح مقاومتی پیش رو می‌شکند و قیمت بالای آن تثبیت می‌شود سطوح حمایت و مقاومت و 3 استراتژی معاملاتی

اگر فروشندگان ریسک گریز تعداد زیادی از سهام خود را بفروشند که سهامداران نتواند همه آن را جمع کنند قیمت توانایی بالا رفتن از آن سطح مقاومتی را نخواهد داشت و به لول های پایین تری بر خواهد گشت

این ماهیت رفتار بر روی حمایت ها هم به این شکل است اگر افرادی که احساس میکنند بازار ارزندگی خیلی خوبی داره نتوانند جلوی افرادی که معتقدند بازار از ارزش خوبی برخوردار نیست و مایل به فروش سهامشون هستند غلبه کنند ناحیه حمایتی از بین نخواهد رفت ،

ولی اگر افرادی که احساس می‌کنند ارزندگی بازار در این نقطه حمایتی بسیار خوب است بتوانند تمام سهام افراد فروشنده را خریداری کنند و در همانجا حس ارزندگی را به بازار القا کنند بازار از همان نقطه حمایت شده و به سمت بالا برمی گردد

بر روی سطوح حمایتی و مقاومتی با بررسی سه پارامتر می توان فهمید که الان اوضاع در چه وضعی است سطوح حمایت و مقاومت و 3 استراتژی معاملاتی

سه پارامتر مهم بر روی سطوح حمایت و مقاومت

پارامتر زمان ، حجم معاملات و چگونگی انجام معاملات

پارامتر زمان که چه مدت طول کشید تا قیمت از آن سطح به سمت بالا یا پایین حرکت کند

پارامتر حجم به آن معنا که چه مقدار از سرمایه و پول در آن صد جا به جا شد

و چگونگی انجام معاملات به ما می گوید که آیا این حجم از معاملات به سمت خریداران بود یا به سمت فروشندگان

هرچه قیمت بر روی یک سطح حمایتی و مقاومتی بیشتر درجا بزند نشان از اهمیت آن سطح دارد و به ما می‌گوید که اگر به هر دلیل قیمت از روی این سطح حرکت کرد مدت زمان زیادی خریداران و فروشندگان با هم جنگیده اند تا به یک نقطه مشترکی رسیدند که آیا این نماد صعودی است یا نزولی!!

رسیدن به این نقطه مشترک فکری که باعث حرکت قیمت به یک سمت می شود شاید ماه ها طول بکشد هرچه این زمان بیشتر طول بکشد آن سطح معتبرتر است

اما تثبیت و نفوذ قیمت در سطوح چطور بررسی می شود ؟

در بازار ایران تثبیت به معنای نفوذ قیمت بیش از 7 درصد پایین تر یا بالاتر از سطوح است

یعنی وقتی می گوییم قیمت بالای سطح مقاومتی تثبیت شده است حداقل باید به اندازه 7 درصد قیمت پایانی نفوذ کرده باشد

مثلا اگر قیمت نماد خودرو ۴۰۰ تومان است و به سطح ۴۰۰ تومانی رسیده است باید حداقل به اندازه 28 تومن از سطح مقاومتی فاصله بگیرد تا بگوییم سطح مقاومتی شکسته است ! این استراتژی معاملاتی محدوده عدد به صورت تقریبی و حداقل است

یکی دیگر از شرایط نفوذ می‌توان پارامتر زمانی دانست یعنی آنکه مثلاً دو روز قیمت پایانی فلان سهم بالاتر از سطح موردنظر بسته یا پایین تر از سطح مورد نظر بسته شود

از تعاریف حمایت و مقاومت که بگذریم به انواع حمایت و مقاومت می رسیم

انواع حمایت و مقاومت

حمایت ها و مقاومت ها به سه دسته تقسیم می شوند حمایت ها و مقاومت های مقطعی

حمایت ها و مقاومت های اندیکاتور ای

حمایت ها و مقاومت های اعداد رند

حمایت و مقاومت های مقطعی که توضیحاتش را در بالا دادیم به دو دسته داینامیک و استاتیک تقسیم می شوند داینامیکا مانند حمایت ها و مقاومت هایی هستند که بر روی خط روند ها رسمی شوند این حمایت و مقاومت ها شناور بوده و همراه قیمت حرکت می کند

حمایت و مقاومت داینامیک سطوح حمایت و مقاومت و 3 استراتژی معاملاتی

سطوح حمایت و مقاومت و 3 استراتژی معاملاتی

از طرفی حمایت ها و مقاومت های استاتیک سطوحی هستند که در گذشته در آن نقاط داد و ستد شدت گرفته و یا خریدار و فروشنده جنگ و جدال داشتند به این نواحی استاتیکی گفته می‌شود

حمایت ها و مقاومت های استاتیک

سطوح حمایت و مقاومت و 3 استراتژی معاملاتی

حمایت و مقاومت های اندیکاتور ای سطوحی هستند که توسط اندیکاتور ها تشکیل می شوند مثلاً اگر مووینگ اوریج ۲۰ را بر روی چارت فعال کنیم می بینیم که هرگاه کندل ها به خط اندیکاتور میرسند رفتاری به شکل حمایت و مقاومت از خود نشان می دهد و وقتی که آن را به سمت بالا یا پایین می شکنند رفتاری فیلیپ گونه به خود میگیرد

حمایت و مقاومت اندیکاتوری

حمایت و مقاومت اندیکاتوری

حمایت و مقاومت اندیکاتوری

حمایت و مقاومت اندیکاتوری

حمایت و مقاومت اندیکاتوری

حمایت و مقاومت اندیکاتوری

نوع سوم نیز اعداد روند بر روی چارت هستند مثلاً دلار ۲۰ هزار تومانی عدد روندی است که هرگاه چارت به آن رسید رفتاری حمایت گونه یا مقاومت گونه به خود گرفت یا مثلاً سکه ۱۰ میلیون تومانی اینگونه بود و یا مثلاً شاخص یک میلیونی رفتاری مانند آنها داشتد . سطوح حمایت و مقاومت و 3 استراتژی معاملاتی

بر روی تمامی این سطوح حمایتی و مقاومتی ما دو رفتار از بازار شاهدیم :

رفتار اول به این صورت است که کلیت بازار به یک نظر اجمالی قبل از رسیدن به آن است رسیده و آن سد را پر قدرت به یک سو میشکند و رفتار دوم جدال بر سر خریداران یا همان گاو و خرس هاست که باعث ایجاد نوساناتی در آن محدوده می شود. سطوح حمایت و مقاومت و 3 استراتژی معاملاتی

استراتژی اول معاملات بر روی حمایت و مقاومت

اما رفتار سوم طولانی شدن جدال بین گاوها و خرس های بازار است که باعث ایجاد یک روند خنثی و یا ساید در آن ناحیه می شود و بهترین و امن ترین پوزیشن معاملاتی را در اختیار شما قرار میدهد

زیرا شما صبر می کنید و هر طرف که بزرگان بازار اقدام به حرکت کردند وارد معامله می شوید، بدون اینکه احتیاج به پیش گویی و تحلیل داشته باشید زیرا مطمئنید که بزرگان بازار در آن ناحیه خنثی و ساید تصمیمشان قطعی است

استراتژی دوم معاملات بر روی حمایت و مقاومت

همانطور که گفته شد وقتی قیمت به این سطوح می رسد یا آن را می شکند و یا از آن سطوح بر می گردد،یکی بهترین استراتژی هایی که می‌توان در این نقاط بهره برد این است که صبر کنید از یک طرف سطح بشکند و تغییر ماهیت دهد که قبلاً فیلیپ نامیدیم . سطوح حمایت و مقاومت و 3 استراتژی معاملاتی

پولبک چیست ؟

در ۷۰ درصد مواقع قیمت بعد از این‌که این سطوح را می شکند به آن برمی گردد و دوباره ادامه مسیر می دهد این برگشت به سطح را پولبک می گویند

از امن ترین معاملات و موفق موفقیت آمیز ترین پوزیشن ها معاملات بر روی پولبک است

فرض کنید قیمت روندی را به سمت سطح مقاومتی طی کرده است شما صبر میکنید سطح مقاومتی به طور قطعی شکسته و قیمت تثبیت شود بعد از اینکه سطح شکسته شد این سطح تبدیل به یک سطح حمایتی شده و دوباره قیمت به آن برمی گردد شما می توانید بر روی این حمایت وارد پوزیشن خرید شوید

استراتژی سوم معاملات بر روی سطوح

استراتژی سوم معاملات بر روی سطوح استبه صورت است که شما معتقدید که این سطح نمی شکند و دارای پتانسیل مقاومتی یا حمایتی بالایی است لذا اردر و سفارش خود را در جهت عکس روند بر روی آن سطح قرار می‌دهید

مثلاً اگر قیمت سکه در حال رسیدن از هشت میلیون به ده میلیون می باشد و شما احتمال بیشتری می دهید تا سکه بعد از رسیدن به قیمت 10 تومن سریعا به سطح ۸ میلیون برمیگردد اردر های خود را بر روی عدد ده میلیون قبل از رسیدن قیمت قرار می دهید

به این نوع معاملات و سفارش گذاری پندینگ اردر گفته می شود که در مقاله ای کامل به آن می پردازم

این حالت از حالت قبلی پر ریسک تر است زیرا در حالت اول شما صبر می کنید تا بازار تصمیمش را نسبت به سطح بگیرد و سپس وارد معامله می شوید اما در این حالت شما کمی چاشنی پیشگویی را همراه با معاملات خود کرده اید البته گاهاً میتواند سود ده نیز باشد سطوح حمایت و مقاومت و 3 استراتژی معاملاتی

خلاصه‌ای از نقاط و نواحی حمایتی و مقاومتی

*به نواحی سقف قیمتی که فروشندگان از رشد بیشتر قیمت ممانعت می کنند و باعث نزول قیمت میشوند ناحیه مقاومتی گفته می شود

*به نواحی کف قیمتی به خریداران با توجه به ارزش زندگی از افت بیشتر یک نماد جلوگیری می کنند و از آن نقطه نماد یا ارز یا هر کالایی به سمت صعود می پیدا می کند ناحیه حمایتی می گویند

*هر کدام از این سطوح شکسته شود ماهیتش به دیگری تغییر پیدا می‌کند یعنی سطح مقاومتی که شکسته می شود بعد از عبور قیمت از آن و تثبیت شدن بالای آن سطح به یک سطح حمایتی تبدیل می شود

*همینطور برعکس ناحیه حمایتی که شکسته می‌شود و قیمت با افت بیشتر از آن عبور می کند وزیر آن تثبیت می شود از آن به بعد به یک سطح مقاومتی تبدیل می شود که به همین راحتی قیمت نمیتواند به بالای آن برگردد

*به این نوع سطوح می گوییم سطوح فیلیپ یا تغییر ماهیت داده شده

استراتژی معاملاتی چیست؟ نحوه انتخاب یک استراتژی موفق

استراتژی معاملاتی موفق

تبدیل‌ شدن به یک معامله‌گر موفق هدف همه سرمایه‌گذاران در بازار سرمایه است. این که پول شما از طریق سرمایه‌گذاری‌هایی که انجام می‌دهید موجب کسب درآمد شود، بسیار جذاب است اما بازار بورس مانند هر نوع سرمایه‌گذاری دیگر همان‌طور که از ظرفیت رشد و کسب سود برخوردار است؛ احتمال شکست نیز در آن وجود دارد و می‌تواند ضررهای سنگینی را در پی داشته باشد. راهکارهای مختلفی برای کنترل ریسک و ضرر و همچنین افزایش سودآوری در بازار بورس وجود دارد که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به داشتن استراتژی معاملاتی اشاره کرد. در این مقاله سعی بر آن است که بگوییم چگونه یک استراتژی معاملاتی موفق ایجاد کنیم؟

در ادامه عناوین استراتژی معاملاتی محدوده استراتژی معاملاتی محدوده زیر را بررسی خواهیم کرد:

استراتژی معاملاتی چیست؟

استراتژی در لغت به معنای تعیین هدف و راهبری است. در بازار بورس و بازارهای مالی دیگر، سرمایه‌گذاران نیاز به استراتژی مالی دارند. اما منظور از استراتژی معاملاتی چیست؟ منظور از این اصطلاح این است که سرمایه‌گذاران باید بدانند سرمایه خود را در کجا، چه وقت و به چه میزانی هزینه کنند تا بازدهی مثبتی نصیب‌شان شود. تعیین استراتژی به آسانی تعریف معنای آن نیست. سرمایه‌گذار باید بازار را بشناسد، از اوضاع اقتصادی کشور با خبر باشد، بتواند آینده را پیشبینی کند و در نهایت بهترین تصمیم را بگیرد. برای تعیین استراتژی معاملاتی، معمولا از روش‌های تکنیکال یا بنیادی یا ترکیبی از هر دو استفاده می‌شود. با استفاده از این روش‌ها سرمایه‌گذار می‌تواند روند بازار را تشخیص دهد و در مورد زمان مناسب ورود و خروج، حجم سرمایه، افق زمانی، انتخاب صنایع و شرکت‌ها و … تصمیم بگیرد.

بهترین استراتژی معاملاتی برای کسب سود بیشتر

همانطور که توضیح داده شد، به ازای هر معامله‌گر، یک استراتژی معاملاتی وجود دارد. به عبارت دیگر تعیین استراتژی معاملاتی، به میزان سرمایه، ریسک‌پذیری معامله‌گر، اتفاقات بازار و … بستگی دارد. بهترین استراتژی معاملاتی، شخصی‌ترین استراتژی معاملاتی است. یعنی برنامه‌ای که برای شخص معامله‌گر تبیین شده باشد. از طرف دیگر داشتن افق زمانی، شناخت ریسک‌های بازار، انتخاب زمان ورود و خروج به سهام، متنوع‌سازی سبد سرمایه‌گذاری، خرید صندوق‌های سرمایه‌گذاری و … از جمله مواردی است که در تبیین استراتژی معاملاتی برای کسب سود بیشتر می‌تواند مورد بررسی قرار گیرد.

چگونه یک استراتژی معاملاتی موفق طراحی کنیم؟

یک معامله‌گر حرفه‌ای برای تغییرات و رفتارهای بازار، برنامه مشخص و از پیش تعیین‌شده‌ای دارد و هر رفتار غیر قابل ‌پیش‌بینی آن را مدیریت می‌کند. به زبان ساده می‌توان گفت استراتژی‌های معاملاتی مجموعه قوانینی هستند که بر روش کلی معامله‌گر در هنگام معامله در بازارهای مالی نظارت دارد و معامله‌گر از طریق آن به خرید و فروش سهام می‌پردازد.

یک معامله‌گر تنها با داشتن استراتژی معاملاتی قادر به حفظ سرمایه خود خواهد بود. در غیر این صورت ممکن است به دلیل هیجانی بودن جو بازار، کل سرمایه خود را از دست دهد. بنابراین داشتن یک استراتژی مدون و مکتوب به تمام فعالیت‌های معامله‌گر نظم می‌دهد. این مهم از تأثیر هر عامل منفی بر روحیه سرمایه‌گذار جلوگیری کرده و به او کمک می‌کند تا با اتکا به استراتژی شخصی خود به معامله بپردازد و دچار احساساتی چون ترس، طمع، خشم و… نشود.

نقش استراتژی معاملاتی در موفقیت معامله گران

بارها گفته شده که بازار بورس بازار پرریسکی است. به این معنی که ممکن است نه تنها سرمایه شما آورده مثبتی نداشته باشد، بلکه اصل ان هم مورد تهدید واقع شود. معامله‌گرانی می‌توانند در بازار پرنوسان امروز از سرمایه خود محافظت کرده و در قدم بعدی سود کسب کننده که استراتژی معاملاتی داشته باشند. نقش استراتژی معاملاتی در موفقیت معامله گران این است که باعث می‌شود با شناخت همه جوانب، بهترین تصمیم را بگیرند و در مسیری قدم بردارند که مناسب آن‌ها است. بدون استراتژی معاملاتی مناسب، نمی‌توان در بازار بورس به موفقیت دست یافت و این موفقیت را حفظ کرد. حتی در مواردی، امکان از بین رفتن اصل سرمایه نیز وجود دارد. بنابراین سرمایه‌گذاران باید دانش و مهارت لازم برای تعیین استراتژی را به دست آورند یا از روش‌های سرمایه‌گذاری غیر مستقیم استفاده کنند.

انواع استراتژی‌های معاملاتی

استراتژی‌های معاملاتی بسیار زیاد هستند و تنوع بالایی دارد به طوری که می‌توان ادعا کرد که به ازای هر شخص فعال در بازار سرمایه، یک استراتژی معاملاتی وجود دارد. چرا که اساسا استراتژی معاملاتی سلیقه‌ای است و بر مبنای تشخیص هر سرمایه‌گذار طراحی می‌شود.

اما به صورت کلی برای استراتژی معاملاتی می‌توان دو روش تحلیلی در نظر گرفت که این دو روش شامل تحلیل تکنیکال یا نموداری و تحلیل فاندمنتال یا بنیادی می‌شوند. البته هیچ کدام از استراتژی‌های معاملاتی در بازار سرمایه بر دیگری ارجحیت ندارند و در اصل ترکیب این دو استراتژی است که می‌تواند به کسب سود و موفقیت در معامله منتهی شود. در زیر چهار مورد از رایج‌ترین استراتژی‌های معاملاتی که بر اساس نمودارهای تکنیکال صورت می‌گیرد را شرح داده‌ایم.

  1. معاملات روزانه: در معاملات روزانه، موقعیت‌های خرید در همان روز بسته می‌شوند. معمولا این نوع استراتژی معاملاتی توسط تریدرهای حرفه‌ای یا بازارسازان انجام می‌شود.
  2. معاملات موقعیت: در معاملات موقعیت از نمودارهای بلندمدت (روزانه تا ماهانه) و ترکیب آن‌ها با روش‌های دیگر برای تعیین روند فعلی بازار استفاده می‌شود.
  3. معاملات نوسانات: معمولا با شکسته شدن روند، معامله‌گران نوسان‌گیر وارد بازی می‌شوند و با شروع نوسان قیمت، خرید یا فروش می‌کنند.
  4. معاملات اسکالپینگ: اسکالپ تریدینگ یا اسکالپینگ یکی از استراتژی‌هایی معاملاتی زود بازده است و تریدرهای فعال از این روش استفاده می‌کنند. در این استراتژی اختلاف کارمزدهای خرید و فروش شناسایی و بررسی می‌شوند.

در چیدن استراتژی بر اساس تحلیل فندامنتال نیز چند اصل اساسی باید در نظر گرفته شود که عبارتند از: صورت مالی، ترازنامه، صورت درآمد، گزارش گردش پول نقد. گفتنی است که این اطلاعات را در رابطه با شرکت مورد نظر خود می‌توانید در سایت کدال مشاهده کنید.

مراحل تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق

مراحل تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق به ‌صورت زیر است:

۱/ ایجاد یک چارچوب ذهنی حرفه‌ای

تفاوت میان سرمایه‌گذاران موفق با سایرین علاوه بر آموزش سرمایه گذاری در بورس و استفاده از تحلیل و … خارج از فضای بازار دقیقاً در ذهن سرمایه‌گذار است. برای موفقیت در معامله‌گری در هر بازاری باید بتوان عواطف و احساسات (ترس، طمع، غرور، خشم و…) خود را شناخت. عقایدی که بر نحوه معاملات ما تأثیر می‌گذارند را شناسایی کرد و با اصلاح آن، یک چارچوب ذهنی حرفه‌ای ساخت. به‌ کارگیری عوامل روان‌ شناختی می‌تواند کمک مؤثری در اتخاذ نوع استراتژی معاملاتی داشته باشد.

۲/ انتخاب سبک معاملاتی بر اساس چارچوب زمانی

یکی از مراحل تدوین استراتژی معاملاتی، انتخاب بازه زمانی مناسب است. بازه زمانی مورد نظر سرمایه‌گذار برای سرمایه‌گذاری منجر به ایجاد انواع مختلفی از سبک‌های معاملاتی می‌شود. برخی از سرمایه‌گذاران ترجیح می‌دهند در بازه‌های زمانی کوتاه ‌مدت، برخی بازه زمانی میان ‌مدت و برخی در بازه زمانی بلند مدت فعالیت کنند. بنابراین می‌بایست سرمایه‌گذاران با تسلط بر عواطف و احساسات خود، به اتخاذ سبک معاملاتی خاص بپردازند. به ‌عنوان ‌مثال اگر معامله در بازار بورس به ‌عنوان شغل دوم یک فرد است، قطعاً نمی‌تواند چارت را دائم بررسی کند. در این صورت بهتر است استراتژی خود را در بازه های زمانی بزرگ‌تر تعیین کند. از آنجایی ‌که یک استراتژی در دو بازه زمانی نتایج متفاوتی خواهد داشت، اهمیت بازه زمانی و انتخاب سبک معاملاتی برای سرمایه‌گذاران مشخص‌تر می‌شود.

۳/ توانایی یافتن شاخص‌های مناسب جهت شناسایی یک روند

توانایی تشخیص معیارهای شروع یک روند نزولی یا صعودی استراتژی معاملاتی محدوده معمولاً دشوار است و سرمایه‌گذاران تنها با به‌ کارگیری ابزاری نظیر تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال قادر به انجام آن هستند. لذا با کسب مهارت در این زمینه می‌توان تشکیل و شروع روند در بازار را تشخیص داد. به‌ عنوان ‌مثال در تحلیل تکنیکال برای شروع روند صعودی، سقف‌ها بالاتر و کف‌ها بالاتر و در روند نزولی سقف‌ها پایین‌تر و کف‌ها پایین‌تر می‌شود.

به ‌طور کلی دیدگاه سرمایه‌گذاران مبنی بر این‌ که یک روند غالب در بازار وجود دارد، موجب ایجاد نظم در معاملات شده و همین امر منجر به شکل‌گیری معاملات موفق‌تری در بازار می‌شود. مشخص بودن حداقل دو نکته روند کلی بازار و صعودی و نزولی بودن آن.

۴/ بررسی نقاط ورود و خروج یک سهم

تعیین نقطه ورود و خروج مناسب از سهم (زمان مناسب خرید و فروش سهم) در سودآوری معاملات بسیار مؤثر است. برای تعیین قیمت خرید و استراتژی معاملاتی محدوده فروش یک سهم، داشتن برنامه یا استراتژی معاملاتی ضروری است. هر چقدر هم که یک سهم ارزنده باشد، ورود و خروج از سهم باید بر اساس استراتژی معاملاتی تعیین شود، قیمت مناسب آن بررسی شده و سپس برای ورود یا خروج آن تصمیم گرفت. به‌ عنوان‌ مثال یک تحلیل‌گر تکنیکالی را در نظر بگیرید که بر اساس حرکت قیمت سهم در یک کانال صعودی اقدام به خرید و فروش می‌کند. این تحلیل‌گر زمانی که قیمت سهم به کف کانال یا همان سطح حمایتی سهم برخورد کند، سهم را می‌خرد.

به نظر می‌رسد تعیین یک نقطه مناسب برای خرید سهم نباید صرفاً با تحلیل تکنیکال صورت بگیرد و در کنار آن باید روند حرکتی سهم و رفتار خریداران و فروشندگان نیز در نظر گرفته شود تا تأییدی برای خرید صحیح سهم باشد. هم‌چنین برای تعیین قیمت فروش هم می‌توان از مقاومت‌های استاتیک و داینامیک در بازار استفاده کرد. یعنی هنگام رویارویی با یک مقاومت، شرایط عرضه سهم توسط فروشندگان بررسی شود تا بتوان تصمیم درست اتخاذ کرد. عده‌ای از سرمایه‌گذاران هم برای کسب حداکثر سود و از طرفی کاهش میزان ریسک، از فروش پله‌ای و عده‌ای هم از تکنیک تریل کردن استفاده می‌کنند.

۵/ تعیین از پیش تعیین شده حد سود و ضرر

این مرحله وابسته به مرحله نقطه ورود و خروج از سهم است. حد سود به محدوده‌ای از قیمت گفته می‌شود که سرمایه‌گذار بر اساس تحلیلی که بر روی سهم انجام می‌دهد آن محدوده را برای ذخیره سود و خروج از سهم مناسب پیش‌بینی می‌کند. چنانچه قیمت سهم بر خلاف تحلیل و پیش‌بینی‌های معامله‌گر محقق شده و قیمت کاهش پیدا کند. محدوده قیمتی را که معامله‌گر برای خروج از سهم پیش‌بینی کرده را حد ضرر می‌گویند. با تعیین میزان ریسک سرمایه‌گذاری، سرمایه‌گذار باید با رسیدن به حد ضرر یا حد سود تصمیم درستی گرفته و این موضوع را از قبل به ‌صورت مکتوب تعیین کرده باشد.

۶/ آزمودن استراتژی معاملاتی و تحلیل بازخورد آن

در این مرحله باید قبل از ورود به بازار، استراتژی معاملاتی تست شود. در میان اغلب پلتفرم‌های تحلیلی، نرم‌افزارهایی به نام آزمونگر (tester) وجود دارد که به ‌واسطه آن می‌توان عملکرد استراتژی معاملاتی را در گذشته آزمایش کرد. به این صورت که می‌توان به عقب برگشته و یک‌بار شمع را در یک‌زمان حرکت داد. هنگامی‌که نمودار به سمت یک شمع در یک‌ زمان حرکت می‌کند، می‌توان قوانین سیستم معاملاتی خود را دنبال کرده و معاملات را طبق آن انجام داد تا نتیجه حاصل‌شده از آن را مشاهده کرد.

۷/ تعهد به استراتژی معاملاتی

پس از طراحی یا انتخاب استراتژی معاملاتی، اعتماد و اعتقاد به آن نکته حائز اهمیتی است. اجتناب از اخبار و شایعات از اهمیت به سزایی برخوردار بوده و همواره باید به یاد داشت که سرمایه‌گذاری که سیستم معاملاتی پیچیده‌تری دارد موفق نمی‌شود بلکه کسی موفق خواهد بود که به استراتژی معاملاتی خود پایبندتر باشد. توجه کنید که استراتژی شما دارای چارچوب، قوانین و منطق مشخصی بوده و احساسات هیچ جایگاهی در استراتژی ندارد. بنابراین کاملاً گوش به فرمان استراتژی خود باشید.

سخن آخر

تدوین یک استراتژی معاملاتی مطلوب در بازار سرمایه باید برای هر سرمایه‌گذار به ‌عنوان اولویتی مهم و اساسی باشد. بدون داشتن یک استراتژی معاملاتی شخصی، سرمایه‌گذار تحت تأثیر جو منفی بازار و تقلید از استراتژی معاملاتی سرمایه‌گذاران دیگر قرار گرفته و دچار سردرگمی و شکست در بازار سرمایه می‌شود. با توجه به روحیات افراد متفاوت پیروی از هر استراتژی معاملاتی روش صحیحی نیست چرا که ممکن است یک استراتژی معاملاتی برای یک فرد مناسب و برای فرد دیگر نامناسب باشد.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا