مشاوره سرمایه گذاری

سه باور اصلی در تحلیل تکنیکال

آموزش تحلیل تکنیکال بورس ایران به زبان ساده

در این مقاله سعی داریم آموزش تحلیل تکنیکال بورس ایران به زبان ساده را برای شما عزیزان شرح دهیم.

آموزش تحلیل تکنیکال بورس ایران به زبان ساده به منظور پیش بینی چگونگی قیمت ها در آینده، آموزشی کاربردی و همینطور سودمند به حساب می آید. در واقع با تحلیل تکنیکال از راه رسیدگی تغییر قیمت ها، می توانید حجم معاملات و عرضه و تقاضا وضعیت قیمت ها را در بازار پیش بینی کنید.

آموزش های بورس و بازارهای مالی وابسته به آموزش تحلیل تکنیکال می باشند.

اجازه دهید پیش از ادامه دادن به آموزش تحلیل تکنیکال بورس ایران به زبان ساده کمی درباه بورس صحبت کنیم.

بورس به زبان ساده

شرکت ها بر طبق قوانینی که سازمان بورس مصوب کرده در بورس قرار می گیرند و شما می توانید در این شرکت ها سرمایه گذاری کنید تا به سود خوبی برسید. در واقع شما با خریداری سهام یک شرکت تایید شده با قیمت مناسب سرمایه گذاری انجام می دهید تا آن را با قیمت بالاتر به فروش برسانید و به سود دست یابید.

طبق قوانین، منافع سرمایه گذار و سرمایه پذیر حفظ می شود. بورس، سرمایه گذاران و سرمایه پذیران را دور هم جمع کرده تا هر دو طرف با دارایی و توانایی های خود به سود و منفعت برسند.

بورس به 3 دسته طبقه بندی می شود :

  1. بورس اوراق بهادار
  2. بورس کالا
  3. بورس ارز

بورس اوراق بهادار : دارایی های مالی مثل سهام شرکت ها، اوراق مشارکت و … داد و ستد می شوند.

بورس کالا : در این بورس کالاهای مشخصی داد و ستد خواهند شد و معمولا مواد اولیه خرید و فروش می شود و هر کالایی، بورس مختص به خود را دارد.

بورس ارز : در این بورس پول های خارجی خرید و فروش می شوند. البته بورس ارز در ایران فعال نمی باشد.

آموزش تحلیل تکنیکال بورس ایران به زبان ساده برای پیش بینی ارزش سهام

تحلیل تکنیکال شیوه ای برای پیش بینی ارزش سهام در آینده است. ما توسط تحلیل تکنیکالی که معرفی شده است یک سری اصول خرید و فروش را انجام می دهیم.

تحلیل تکنیکال به ما کمک می کند در زمان مناسب وارد خرید و فروش شده و همینطور در زمان مناسبی از آن خارج شویم تا متحمل ضرر سنگین نشویم.

تحلیل تکنیکال را برای بازار بورس اوراق بهادار، بازار ارز خارجی، بازار طلا یا فلزات گران بهای دیگر و … می توانیم به کار ببریم.

تحلیل گرها به هیچ عنوان در پی دلایل تغییر قیمت ها نمی روند بلکه با استفاده از الگوها، تغییرات بالا رفتن قیمت یا بر عکس را به موقع شناسایی کرده و پایداری آن را ارزیابی می نمایند. آن ها رفتار بازار را با روش های محاسباتی خود پیش بینی می کنند و زمان داد و ستد یک سهم را پیشنهاد می دهند.

تحلیل تکنیکال دلایل تغییرات قیمت در بازار بورس به زبان ساده

از نظر تکنیکال تغییرات قیمت یک دلیل دارد و آن هم اختلاف در عرضه و تقاضا می باشد. منشا این اختلاف در عرضه و تقاضا از اتفاقات اقتصادی، سیاسی، هیجان های بازار و … است. این موارد به طور مستقیم بر بازار تاثیرگذار نیستند بلکه در ابتدا از فیلترهای انسانی می گذرند.

در واقع هر شخصی با تحلیل متفاوت خود بر بازار اثر می گذارد. برای مثال زمانی که اتفاق سیاسی می افتد ممکن است از نظر ما مثبت و خوب و از منظر شخص دیگری منفی و بد باشد. همین امر منجر به اختلاف نظر بین اشخاص و نوسان های قیمت در بازار می شود. تحلیل تکنیکال بر پایه خرید و فروش و رفتار منطقی و هیجانی اشخاص شکل گرفته است به همین دلیل این تحلیل در بازار هایی که اشخاص بیشتری دارند معتبرتر می باشد.

اگر اتفاق سیاسی یا اقتصادی بیفتد بازار در همان زمان، قیمت ها را با شرایط جدید تطابق می دهد. لازم نیست که دلیل تغییرات قیمت را بدانیم و اینکه چه اتفاقاتی افتاده است. ما وقت کافی برای این کار را نداریم که خودمان اتفاقات را مورد بررسی قرار دهیم و قیمت سهام را پیدا کنیم. این کار را بازار انجام می دهد و نتیجه را به شکل قیمت به ما نشان می دهد. پس ما تنها رفتار قیمت را شناسایی می کنیم و از آن سود می بریم.

هر بازاری رفتار و پیشینه متفاوتی دارد به همین دلیل برای هر بازار، رفتار مناسب با آن را باید به کار ببریم. برای نمونه رفتار بازار بورس و ملک تفاوت های تاریخی دارند که باید آن ها را مورد بررسی قرار دهیم اما تحلیل تکنیکال هر دو شبیه به هم است.

در سال های اخیر تحلیل تکنیکال توسعه یافته و ابزارها و تکنیک های زیادی در این زمینه کشف شده است. یکی از ابزار تحلیلگران نمودار می باشد. آن ها می توانند وضعیت سهام را در کوتاه مدت و بلند مدت پیش بینی نمایند.

به عنوان مثال نمودار ایکس در سال های اخیر رفتارهای تکراری از خود نشان داده است و در 70 درصد مواقع نتیجه خوبی به همراه داشته پس اگر ما در ادامه هم چنین رفتاری در نمودار ببینیم به احتمال زیاد نتیجه مثبت و خوبی خواهد داشت و می توانیم سریع تر سهام را خریداری نماییم تا به سود برسیم.

پس ما در تحلیل تکنیکال بر طبق تحقیق در گذشته تاریخچه سهام و بازار و همینطور رفتارهای مکرر در نمودار می توانیم با احتمال بیشتری سهام را پیش بینی کنیم. پس این رفتارهای نمودار را به عنوان الگو در نظر گرفته سپس با توجه به آن ها خرید و فروش تحلیل تکنیکال را انجام می دهیم.

در تحلیل تکنیکال اهمیتی ندارد چیزی که خرید و فروش می شود طلا، ارز، سهام خوب یا بد یا … باشد. چیزی که حائز اهمیت است شناخت رفتار بازار و الگوهای نمودار قیمت می باشد تا بدین وسیله بتوانیم با خرید و فروش در قیمت های مورد نظر خود سود ببریم.

از تحلیل تکنیکال در همه معاملاتی که سابقه آن ها موجود است می توان استفاده کرد. لازم به ذکر است که قیمت معاملات در عرضه و تقاضای آزاد بدون قیمت دستوری تعیین می شود. قیمت ارز کاغذی، ارز دیجیتالی، طلا، زعفران یا هر کالایی که این شرایط را دارد می توان پیش بینی کرد.

ابزار اصلی پیش بینی قیمت در تحلیل تکنیکال حجم معاملات است. به تعداد سهام هایی که در یک حدود زمانی معین داد و ستد می شوند حجم معاملات می گویند. حجم معاملات به شکل روزانه مورد رسیدگی قرار می گیرد و خط روند گذشته آن اعتبار چندانی ندارد. معمولا حجم معاملات در ماه های اخیر به کار تحلیلگران نمی آید.

سه اصل کلی تحلیل تکنیکال بورس ایران

1) همه چیز در قیمت لحاظ شده است

یک تحلیلگر بر این اعتقاد است که هرچیزی در قیمت می تواند اثر بگذارد از جمله عوامل سیاسی، اقتصادی، جغرافیایی و … تحلیل قیمت ها چیزی است که به آن احتیاج داریم.

اعتقاد همه تحلیلگران این است که تغییر قیمت وابسته به عرضه و تقاضا در بازار می باشد. اگر تقاضا بیشتر از عرضه باشد قیمت روند افزایشی و اگر کمتر از عرضه باشد روند کاهشی خواهد داشت.

یک تحلیلگر لزومی ندارد که از بازار باهوش تر باشد یا اینکه پیش بینی های شگفت انگیزی انجام دهد بلکه با رسیدگی روند قیمت با کمک ابزارهای تکنیکی می تواند بهترین زمان داد و ستد را مشخص کند.

2) قیمت ها بر طبق روندها حرکت می کنند

تا هر وقت که به این باور که قیمت بر طبق روندها حرکت می کنند نرسیم تلاش برای آموزش تحلیل تکنیکال تاثیر ندارد.

مقصود از رسم کردن نمودار قیمت، شناخت روندها و پیش بینی حرکت آن ها می باشد قبل از آن که قیمت های آتی، روند آینده را نشان دهند.

یک نظریه ای است که می گوید قیمت ها بر طبق روندها حرکت می کنند به بیانی دیگر قیمت ها، روند خود را دنبال کرده تا هنگامی که مانعی، حرکت آن ها را ساکن کند.

تحلیلگران باور دارند که روند تا هنگامی که عامل خارجی بر آن اثر نگذارد جهت خود را نگه می دارد.

3) تاریخ خود را تکرار می کند :

از وقتی که الگوها به خوبی در گذشته انجام شدند تصور بر این است که در آینده به خوبی پاسخگو خواهند بود. تکنیکال به گذشته تاریخچه سهام اهمیت ویژه ای می دهد و بیشتر شیوه های تکنیکال بر طبق آمار گذشته برنامه ریزی شده است.

نتیجه گیری کلی اینکه تحلیل تکنیکال، یکی از شیوه های کاربردی برای سنجش وضعیت بازار و سهام می باشد و توانایی این را دارد که در همه بازار مثل بازار بورس و طلا و … مورد استفاده قرار گیرد و به پیش بینی روند قیمت ها بپردازد. در استفاده از تحلیل تکنیکال برای رسیدگی به اوضاع بازار، به جای توجه به کالا و خدماتی که در بازار داد و ستد می شود بهتر است به رفتارهای بازار توجه نماییم.

با وب سایت رسمی حمید حسین زاده همراه باشید و از آموزش بورس و یادگیری آن لذت ببرید.

جهت مشاوره تلفنی وام های بانکی بر روی لینک زیر کلیک نمایید:

آموزش گام به گام تحلیل تکنیکال – آموزش تحلیل تکنیکال بورس

آموزش گام به گام تحلیل تکنیکال

افراد زیادی به منظورسرمایه گذاری مطمئن تر و با بازدهی به مراتب بالاتر در بازار بورس، بازار جهانی، ارزهای دیجیتال و … برای آموزش گام به گام تحلیل تکنیکال اقدام می کنند و دوست دارند در ابتدای امر آموزش تحلیل تکنیکال مقدماتی رو فرا بگیرند و در ادامه به آموزش تحلیل تکنیکال پیشرفته بپردازند و استراتژی معاملاتی خود را از بازارهای مالی حرفه ای تر و مطمئن تر کنند. حال سوالات اصلی این است که؛ تحلیل تکنیکال چیست و کاربردهای تحلیل تکنیکال در بورس به چه صورت است؟ آیا استفاده از نرم افزار تحلیل تکنیکال اتوماتیک توصیه می شود و یا مطالعه و خرید کتاب تحلیل تکنیکال جان مورفی میتواند در یادگیری مبانی تحلیل تکنیکال به ما کمک کند؟ در این مقاله آموزشی قصد داریم به آموزش گام به گام تحلیل تکنیکال بپردازیم و تحلیل تکنیکال را بسیار ساده و گام به گام برای شما شرح دهیم و کاربردها و نحوه استفاده از آن در بازار بورس را در قالب آموزش گام به گام تحلیل تکنیکال بیان کنیم.

آموزش گام به گام تحلیل تکنیکال

به صورت کلی اگر بخواهیم بگوییم، تحلیل تکنیکال با استفاده از نمودار و اطلاعات مرتبط مانند قیمت و حجم و همچنین تکنیک‌ ها و ابزارهای مختلف به ارزیابی وضعیت کلی بازار و سهام گوناگون می ‌پردازد. در حقیقت تحلیل تکنیکال یک استراتژی معاملاتی برای ارزیابی سرمایه ‌گذاری‌ ها و تعیین فرصت های معامله با تجزیه و تحلیل روندهای آماری به حساب می آید که از فعالیت ‌های معاملاتی مثل تحرکات قیمتی و حجم معاملات بهره می گیرد. تجزیه و تحلیل تکنیکال می ‌تواند بر روی هر نوع اوراق بهاداری که دارای سوابق تاریخی معاملاتی است استفاده شود که در واقع این موارد می ‌توانند شامل اوراق سهم، آتی، کالا و سایر اوراق بهادار باشند، ولی این ابزار بیشتر برای تحلیل سهام مورد معامله در بازار بورس مورد استفاده تحلیلگران و معامله گران قرار می گیرد.

فرضیات اساسی تحلیل تکنیکال

به همان صورت که چارلز داو هم بیان کرده بود، نخستین و حائز اهمیت ترین فرض در تحلیل تکنیکال این است که قیمت همه اطلاعات را نشان خواهد داد. در واقع تحلیل تکنیکال بر تحلیل آماری نوسانات قیمت تاکید دارد و در تلاش است تا با دیدن الگوها و روندهای قیمتی گذشته و حال، روند قیمت آینده را تخمین بزند. در ضمن چارلز داو بر این باور بود که در بازارهای کارا عواملی که بر قیمت سهام موثرند مشخص است و در هر نقطه از زمان قیمت همه اطلاعات مورد نیاز معامله ‌گران را در اختیار آن ‌ها قرار خواهد داد. در مطلب خلاصه کتاب تحلیل تکنیکال جان مورفی هم به این موضوعات پرداختیم.

درصورتی که تمایل دارید تا از خدمات ۲۵ درصد تخفیف کارمزد در بورس، مشاوره خرید، آموزش های رایگان بورسی و … بهره مند شوید میتوانید از طریق لینک زیر اقدام به ثبت نام نمایید.

با این که امکان دارد این فرضیه در حالت کلی صحت داشته باشد، ولی امکان نوسان قیمت سهم در کوتاه‌ مدت یا بلندمدت به وسیله اخبار یا اطلاعیه‌ ها وجود دارد. در حالتی که کارایی بازار تا حد کمی وجود داشته باشد، تحلیل تکنیکال بهترین گزینه برای استفاده خواهد بود. یکی دیگر از فرضیات تحلیل تکنیکال که به وسیله داو بیان شده است این است که نوسانات قیمتی بازار تصادفی نیستند و الگوها و روندها طی زمان تکرار خواهند شد. این فرضیه بیان خواهد کرد که روندها در کوتاه‌ مدت و بلندمدت ایجاد می شوند و توانایی این را به معامله‌ گران می دهند تا با استفاده از تحلیل این روندها به کسب سود از بازار مالی مربوطه بپردازند. در حال حاضر تحلیل تکنیکال بر سه اصل اساسی استوار است که به شرح زیر است :

  1. قیمت همه چیز را نشان می دهد : تعداد زیادی از منتقدان تحلیل تکنیکال این موضوع را که تنها در نظر گرفتن تحرکات قیمتی برای تخمین رفتار سهم کافی است و عوامل بنیادی مورد توجه نیست را قبول ندارند. تحلیل تکنیکال بر این باور است که همه چیز از جمله اصول بنیادی نیز در قیمت سهم قبل مشاهده است و توجه به آن موجب حذف دیگر عوامل قبل از تصمیم ‌گیری برای سرمایه ‌گذاری است. تنها چیزی که حائز اهمیت است تحرکات قیمتی است که میزان عرضه و تقاضای بازار را نمایان خواهد ساخت.
  2. گذشته تمایل دارد تا تکرار شود : طبیعت روند قیمت به این شکل است که تکرار شود. در حقیقت طبق روانشناسی بازار و احساساتی مثل ترس و هیجان، چرخه های قیمتی گذشته تکرار خواهد شد. تحلیلگر تکنیکال با استفاده از نمودارها احساسات را تحلیل می‌ کند و متعاقب آن به تحلیل روند قیمتی نمودار سهام می ‌پردازد. برخی از ابزارهای تحلیل تکنیکال برای روندهای ۱۰۰ ساله است که مورد استفاده قرار گرفته ‌اند، به این دلیل که تحلیلگران معتقدند که نمودار سهام، روندهای قیمتی خود را تکرار خواهد کرد.
  3. قیمت در روند نمودار در حرکت است : تحلیلگران تکنیکالی بر این باورند که قیمت ‌ها در روندهای کوتاه ‌مدت، میان‌ مدت و بلندمدت، حرکت و روندهای گذشته را مجددا تکرار خواهند کرد.

روانشناسی کندل ها

در نظر داشته باشید که چنانچه قیمت در حالت بسته، بالاتر از قیمت باز شدن باشد، رنگ شمع سبز است و همین طور اگر قیمت در حالت بسته، پایین تر از قیمت باز شده باشد، رنگ شمع قرمز خواهد شد. همچنین توجه کنید که کندل های تکنیکالی ۴ نوع قیمت را به ما نمایش می دهند که شامل؛ باز شدن قیمت ابتدایی سهم در ابتدای بازه زمانی است و بسته شدن قیمت سهم در انتهای سهم در بازه زمانی است و همچنین بالاترین قیمت سهم و پایین ترین قیمت در بازه زمانی انتخاب شده است.

این نکته قابل ذکر است که برای سهام معمولا الگوی زمانی را روزانه یا هفتگی سه باور اصلی در تحلیل تکنیکال انتخاب می کنند. سایه ها نیز میزان کشمکش بین خریداران و فروشندگان را نشان می دهند و بدنه شمع نتیجه نهایی این کشمکش ها را نشان می دهد. در تصویر زیر می توانید کندل های صعودی و نزولی را به صورت دقیق بشناسید :

آموزش گام به گام تحلیل تکنیکال

مهم ترین تفاوت بین تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی

همان طور که می دانید، تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی پرکاربردترین روش های معاملاتی به حساب می آیند. هر دوی این روش ‌ها برای جستجو، تحلیل، پیش ‌بینی و انتخاب اوراق بهادار و سهام کاربرد دارند و مانند هر روش سرمایه ‌گذاری دیگری حامیان و منتقدان خود را خواهند داشت. در حقیقت تحلیل بنیادی روشی است که ارزش ذاتی سهام را مورد بررسی قرار می دهد و در تایم فرم های معاملاتی میان مدت و بلند مدت کاربرد به مراتب بیش تری دارد.

تحلیل فاندامنتال یا همان بنیادی دارای نگاه کلی از شرایط اقتصاد، صنایع، شرایط مالی و مدیریتی شرکت ‌ها است و همه موارد مالی شرکت از جمله دارایی ها، بدهی ها، درآمد و مخارج برای تحلیل بنیادی حائز اهمیت است. تحلیل تکنیکال از این حیث با تحلیل بنیادی متفاوت است که قیمت و حجم سهام تنها ورودی‌ این روش به حساب می آید. در تحلیل تکنیکال سعی نمی کنیم تا ارزش ذاتی سهام را مشخص کنیم، بلکه از نمودار سهام استفاده می کنیم تا با تعیین الگوها و نمودار، رفتار قیمتی سهم در آینده را پیش بینی کنیم.

محدودیت‌ های تحلیل تکنیکال

با توجه به این موضوع که فرضیه بازار کارا از فرضیات اساسی تحلیل تکنیکال است، یکی از محدودیت های آن نیز می تواند باشد! بر اساس این فرضیه قیمت‌ های بازار، تمامی اطلاعات گذشته و حال را به نمایش می گذارند، پس هیچ راهی برای کسب منفعت از روندهای بازار نیست مگر این که بازار کارایی کامل نداشته باشد. تحلیلگران بنیادی بر این باورند که بازار می‌ تواند کارا باشد، ولی تمامی اطلاعات در قیمت گذشته و حال وجود ندارد و قیمت‌ ها بعضا رفتار های تصادفی از خود نشان می دهند.

انتقاد دیگری که بر تحلیل تکنیکال وارد می کنند این است که این روش در بعضی از مواقع کاربرد دارد، به عنوان مثال چنانچه معامله ‌گران حد ضرر مشابهی برای یک سهم خاص در نظر بگیرند، با رسیدن سهم به قیمت نزدیک حد ضرر بسیاری از سهامداران برای فروش اقدام می کنند و این موضوع موجب خواهد شد تا قیمت سهم کاهش یابد و پیش ‌بینی ‌ها را تایید کند و این گونه برداشت می شود که روند تخمین زده شده از روش تحلیل تکنیکال درست بوده است.

آموزش فیبوناچی در تحلیل تکنیکال

فیبوناچی در بازار بورس شامل خطوط حمایت و مقاومت است که در مطلب آموزشی اندیکاتورهای پرکاربرد در بورس به آن اشاره کردیم و گفتیم که قیمت سهم در بین این سطوح در نوسان خواهد بود. در استفاده از ابزار های فیبوناچی درصد ها اهمیت بسیاری خواهند داشت که بیشتر این درصد ها از نسبت درصد های بین اعداد فیبوناچی به دست می آید، به غیر از چند عدد ابتدای سری اعداد فیبوناچی، هر کدام از اعداد دنباله، تقریبا ۱٫۶۱۸ برابر عدد پیش از خود هستند و هر عدد ۰٫۶۱۸ برابر عدد پس از خود می باشد. به وسیله استفاده از فیبوناچی میتوان روند آتی قیمت یک سهم را تخمین بزنید.

جالب است بدانید که دنباله فیبوناچی با ۰ و ۱ شروع می شود و هر عدد مجموع دو عدد پیشین خود است. فیبوناتچی نه تنها در پیش بینی قیمت قابل استفاده است، بلکه در بازه های زمانی نیز وجود دارد و ترکیب کردن فیبوناچی های قیمتی و زمانی تحلیل های به مراتب قوی تر و دقیق تر را در اختیار ما قرار می دهد. سری فیبوناچی رشته ‌ای از اعداد است که در آن اعداد غیر از دو عدد اول با محاسبه‌ مجموع دو عدد پیشین به دست می آید. اندیکاتور فیبوناچی یکی از پرطرفدارترین و قدیمی ترین ابزار های تحلیلی به حساب می آید که جزو اندیکاتورهای پرکاربرد در بورس محسوب می شود و اجزایی مانند فیبوناچی اصلاحی ، فیبوناچی خارجی ، فیبوناچی انبساطی و فیبوناچی پروژكشن را در بر می گیرد.

ابزار فیبوناچی در تحلیل تکنیکال با استفاده از نسبت طلایی ۱ .۶۱۸ که در همه سطوح فیبوناچی صدق می کند مورد استفاده تحلیلگران قرار می گیرد. در واقع به کمک اندیکاتور فیبوناچی می توانید برای شناسایی سقف و کف نمودارهای قیمت، ابتدا و انتهای سه باور اصلی در تحلیل تکنیکال موج ‌ها و پیش بینی نقاط ورود و خروج از سهم مانند دیگر ابزارهای تکنیکال مورد استفاده خود قرار دهید. انیدکاتور فیبوناچی یکی از بهترین اندیکاتور برای نوسان گیری در بورس به شمار می رود.

نتیجه گیری و کلام پایانی

با توجه به مطالب عنوان شده در این مطلب می ‌توان نتیجه ‌گیری کرد تحلیل تکنیکال میتواند یکی از کاربردی‌ ترین روش‌ های مورد استفاده به منظور ارزیابی وضعیت بازار و سهام به حساب آید. با توجه به وجود ابزارها و تکنیک‌ های مختلف موجود در این روش همه افراد قادرند برای انتخاب گزینه ‌های سرمایه ‌گذاری خود از آن بهره بگیرند و به تخمین روند قیمت ‌ها بپردازند. این نوع تحلیل میتواند در همه بازارهای موجود مانند بازار بورس، طلا، سکه، ارزهای دیجیتال و … مورد استفاده عزیزان قرار گیرد. همچنین در این مقاله متوجه شدیم که تحلیل تکنیکال چیست که اگر بخواهیم به صورت خلاصه بگوییم باید گفت که تحلیل تکنیکال دانشی است که به ما کمک میکند تا در زمان مناسب وارد شویم و در زمان مناسب هم خارج شیوم و به کمک آن متحمل ضرر های سنگین نشویم و بیش ترین مقدار سود را از هرگونه موج صعودی و نزولی و در بازه های زمانی مختلف به دست بیاوریم.

در این مقاله آموزشی با مبانی اولیه تحلیل تکنیکال آشنا شدیم و در انتها به شما عزیزان توصیه دارم که به دنبال نرم افزار تحلیل تکنیکال اتوماتیک نروید و خودتان سعی کنید هرچند کم و هرچند با ضرر، فرآیند تحلیل کردن یک سهم در بازار سرمایه را یاد بگیرید و باور داشته باشید که بعد از چند تحلیل ابتدایی که ممکن است خیلی آسان نباشد و متحمل ضرر شوید، حرفه ای خواهید شد و دیگر به هیچ فرد و یا کانال و پیجی برای سیگنال دادن نیاز پیدا نخواهید کرد و به آسانی میتوانید بهترین سهم های بازار را در بهترین زمان ممکن با جذاب ترین قیمت برای خرید تشخیص داده و بیشترین سودها را از آن ها به دست آورید. هر گونه سوال و یا موردی بود، از طریق بخش ارسال نظرات با ما و کارشناسان ما در ارتباط باشید و با نظراتتون ما رو برای بهتر کردن مقالات آموزشیمون یاری دهید.

تحلیل تکنیکال چیست و چه مزایایی نسبت به تحلیل بنیادی دارد ؟

حتما درباره تحلیل نمودارهای قیمت یا به اصطلاح تحلیل تکنیکال چیزهایی شنیده‌اید. در این مطلب قصد داریم در مورد این نوع تحلیل، مطالب جامع‌تری ارائه کنیم و مزایای آن را نیز بررسی نماییم. اگر بخواهیم تعریف تحلیل تکنیکال(یا تکنیکی) را در یک جمله و بصورت خلاصه بگوییم، تحلیل تکنیکال مطالعه رفتارهای بازار با استفاده از نمودارها و با هدف پیش‌بینی آینده روند قیمت‌ها می‌باشد.
رفتار قیمت همواره در تحلیل تکنیکال نقش اصلی را دارد و رفتار حجم معاملات نیز تکمیل کننده این اصل می‌باشند. رفتار قیمت و رفتار بازار در خیلی موارد معنای مشابهی دارند و به جای یکدیگر مورد استفاده قرار می‌گیرند.

سه مبحث ابتدایی به عنوان پایه های مباحث منطقی تحلیل تکنیکال به شرح ذیل می‌باشند :
1ـ همه چیز در قیمت لحاظ شده است .
2ـ قیمت ها بر اساس روندها حرکت می کنند .
3ـ تاریخ تکرار می شود .

1 – همه چیز در قیمت لحاظ شده است

شاید بتوان ادعا کرد جمله «همه چیز در قیمت لحاظ شده است» پایه و اساس تحلیل تکنیکال است. تا زمانی که به درک درستی از این جمله نرسیده باشیم شاید پیشروی در یادگیری تحلیل تکنیکال کار بیهوده‌ای باشد.
یک تحلیل‌گر تکنیکال در ابتدا به این باور رسیده است که هر چیزی که بتواند در قیمت تأثیرگذار باشد اعم از فاکتورهای سیاسی، فاندامنتال، جغرافیایی و یا سایر فاکتورها در قیمت یک سهم لحاظ شده است. پس از درک و پذیرش جمله فوق به عنوان مقدمه تحلیل تکنیکال به این نتیجه می رسیم که تحلیل قیمت ها تمام آن چیزی است که ما به آن نیاز داریم.
برای اثبات عدم صحت این ادعا (که برخی تحلیلگرها نیز به آن مغرور هستند)، زمان زیادی صرف شده و نتیجه ای حاصل نشده است. همه تحلیل‌گران تکنیکال بر این باورند که تغییرات قیمت تابعی از عرضه و تقاضاست.

چنانچه تقاضا بیش از عرضه باشد آنگاه قیمت صعود خواهد کرد و اگر عرضه بر تقاضا پیشی گیرد قیمت کاهش خواهد یافت. این تغییرات پایه و اساس تمام پیش بینی‌های اقتصادی و بنیادی می‌باشد. برداشت تکنسین‌ها از این اصل به این صورت است که اگر قیمت به هر دلیلی بالا رفت پس باید تقاضا بر عرضه غلبه کرده و علل فاندامتنالی تأثیر خود را گذاشته باشند و چنانچه قیمت سقوط کرد دلایل فاندامنتالی و بنیادی بی اثر شده‌اند.

پس در این مبحث ما به این نتیجه می‌رسیم که یکتحلیلگر تکنیکال نیز به نوعی مباحث فاندامنتال و بنیادی را مورد مطالعه قرار می دهد.
قریب به اتفاق تحلیل‌گران تکنیکال بر این باورند که نیرویی که جهت عرضه و تقاضا را تغییر می دهد برآیند تغییرات فاندامنتال و مربوط به اقتصاد بازار می باشد و همین نیرو بر قیمت ها تأثیر می گذارد. نمودارها هرگز به تنهایی علت بالا یا پایین آمدن قیمت نیستند.
این یک قانون است که تحلیل‌گر تکنیکال به هیچ وجه به دنبال یافتن دلیل تغییر جهت قیمت‌ها نیست. بیشتر اوقات در آغاز یک روند و یا در نقطه تغییر جهت قیمت از افزایش به کاهش و یا برعکس هیچ کس به طور قطع دلیل این تغییر جهت را نمی داند. (در واقع برای تحلیلگر تکنیکال مهم نیست که چیست و فقط بر قیمت و حجم تمرکز دارد) تحلیل‌گر تکنیکال به سادگی و با استفاده از الگوها می تواند این تغییر را به موقع شناسایی کند و پایداری آن را بسنجد.

باید در خاطر داشت، مادامی که یک تحلیل‌گر تکنیکی بر این عقیده باقی بماند که همه چیز در قیمت لحاظ شده است موفق خواهد شد که از بسیاری از افراد باتجربه بازار (که از این ابزار استفاده نمی‌کنند) سود بیشتری کسب کند.
پذیرش جمله «همه چیز در قیمت لحاظ شده است» به عنوان اولین قدم مساوی است با پذیرش اهمیت بررسی قیمت.

یک تحلیل‌گر لزوماً نیاز نیست از بازار باهوش‌تر باشد و یا قادر باشد که پیش بینی‌های متحیرانه‌ای درباره تغییرات قیمت انجام دهد. با استفاده از بررسی روند قیمت به کمک ابزارهای تکنیکی مختلف مانند اندیکاتورها، یک تحلیل گر تکنیکال می‌تواند بهترین زمان برای خرید و فروش سهم را تشخیص دهد و انتخاب کند.

2 – قیمت ها براساس روندها حرکت می‌کنند

ضروری است که این مفهوم را بپذیریم که قیمت ها بر اساس روندها حرکت می کنند. در اینجا نیز تا زمانی که به باور این اصل نرسیده باشیم تلاش برای یادگیری تحلیل تکنیکال بی‌فایده است .
هدف از ترسیم نمودار قیمت، شناسایی روند و پیش بینی جهت حرکت این روند است، پیش از آنکه قیمت‌های آتی، روند آینده را مشخص کنند.
نظریه ثابت شده‌ای نیز وجود دارد که می‌گوید قیمت‌ها بر اساس روندها حرکت می کنند و یا به عبارت دیگر قیمت ها دوست دارند که روند فعلی خود را حفظ کنند، به جای آنکه تغییر جهت بدهند. این قانون به نوعی بیان دیگری از قانون اول نیوتن درباره حرکت است. شاید بتوان آن را این گونه نیز مطرح کرد که قیمت‌ها به روند فعلی خود را ادامه می‌دهند تا زمانی که عوامل بازدارنده حرکت، آنها را متوقف کند.
این قانون یکی از ادعاهای محکم تحلیلگران تکنیکال می‌باشد. آنها معتقدند که روندها تا زمانی که عوامل خارجی بر آنها تأثیر نگذاشته جهت خود را حفظ می‌کنند.

3 – تاریخ تکرار می‌شود

بخش بزرگی از مباحث تحلیل تکنیکال و مطالعه رفتارهای بازار، مشابه روانشناسی در انسان‌ها می‌باشد .
به عنوان مثال الگوهای نمودارهایی که چندسال پیش ترسیم شده‌اند دقیقاً منعکس کننده تأثیر مسائل آن دوره از نظر روانشناسی در روند قیمت‌ها هستند.
نمودارها به وضوح روانشناسی بازار را آشکار می کنند. از زمانی که الگوها به خوبی در گذشته عمل کرده‌اند فرض شده که در آینده نیز به همان خوبی جوابگو خواهند بود. پایه و اساس آنها اصول روانشناسی است که این امر باعث می‌شود که آنها را به عنوان اصل ثابت بپذیریم و بتوانیم به آنها اعتماد کنیم.
بیان دیگری از این موضوع این است که بگوییم : تاریخ تکرار می شود و این کلیدی است برای پیش بینی آینده از طریق تحلیل گذشته و یا اینکه بگوییم آینده چیزی نیست جز تکرار گذشته …

مزایای تحلیل تکنیکال در برابر فاندامنتال چیست و چرا باید تحلیل تکنیکال را بیاموزیم؟

مزیت اول- انعطاف‌پذیری و سازگاری با همه بازارها

یکی از بزرگترین نقاط قوت تحلیل‌ تکنیکال سازگاری و تنوع آن برای انواع معاملات در ابعاد زمانی مختلف می باشد. تقریباً هیچ بازار و فضای معاملاتی وجود ندارد که نتوان این اصول را در آن به کار برد.

چارتیست ( تحلیلگر بازار بورس ) به راحتی می‌تواند هر نوع بازاری را که تمایل داشته باشد مورد مطالعه قرار دهد، حتی اگر با دانش فاندامنتال او همخوانی نداشته باشد. در حالی که اغلب تحلیل گران فاندامنتال به علت اینکه همواره مقادیر زیادی اطلاعات و صورت‌های مالی برای بررسی وجود دارد که برای درک آنها باید در حد یک متخصص عمل کنند، چندان نمی‌توانند از جایی که هستند دور شوند.

به طور مثال با یادگیری تحلیل تکنیکال، می‌توانید هرزمان که خواستید بسرعت از گروه خودرو به گروه دارویی سوئیچ کنید ولی یک تحلیل‌گر بنیادی باید ابتدا صورت‌های مالی بسیاری را بررسی کند تا بتواند سهام مناسب را برای خرید انتخاب نماید. تحلیل‌گر بنیادی با این سرعت عمل کم، بسیاری از نوسانات و سودهای بازار را از دست می‌دهد ولی این تحلیل‌گر تکنیکال است که با هوش و ذکاوت خود و البته با ابزاری سریع و انعطاف‌پذیر مانند تحلیل‌ تکنیکال توانسته سود بیشتری بدست آورد.

مزیت دوم- قابل استفاده برای بازه‌های زمانی مختلف

یکی از بزرگترین نقاط قوت تحلیل تکنیکال این است که در بازه‌های زمانی مختلف کاربرد دارد. چه معامله‌گران روزانه چه معامله‌گران چند روزه و کوتاه‌مدت و چه خریداران میان‌مدت و چه افرادی که در بازه‌های زمانی طولانی مشغول به خرید و فروش می‌باشند، می‌توانند از تحلیل تکنیکال بهره ببرند در حقیقت تحلیل تکنیکال شامل زمان خاصی نمی‌شود و این سلیقه و روش کار معامله‌گر می‌باشد که در چه بازه‌ای به تحلیل بپردازد.

تحلیل‌گر تکنیکی با تعیین بازه زمانی موردنظرش این را مشخص می‌کند که قصد پیش‌بینی برای چه مدت زمانی را دارد. این عقیده که برخی از افراد می‌گویند تحلیل تکنیکال صرفاً در بازه‌های زمانی کوتاه‌مدت کاربرد دارد اصلاً درست نیست.

این ادعا شاید ناشی از این نظریه باشد که تحلیل فاندامنتال برای پیش بینی بلندمدت کاربرد دارد و فاکتورهای تحلیل تکنیکی فاکتورهایی کوتاه‌مدت هستند در واقع تحلیل‌گر تکنیکال برای پیش‌بینی بازه‌های زمانی بلندمدت از نمودارهای هفتگی سه باور اصلی در تحلیل تکنیکال ماهیانه و سالیانه بسته به سلیقه خودش استفاده می‌کند و به دلیل همین تکنیک‌ها می‌باشد که این نوع تحلیل را تکنیکال می نامند.

مزیت سوم- تحلیل تکنیکال، میانبری است به بررسی بنیادی سهام

همان طور که در تحلیل تکنیکال تمرکز بر روی تغییرات قیمت است در تحلیل فاندامنتال این عوامل اقتصادی است که بر عرضه و تقاضا تأثیر می‌گذارد و باعث می‌شود قیمت بالا یا پایین برود و یا ثابت بماند. یک تحلیل‌گر فاندامنتال (بنیادی) تأثیر تمام فاکتورهای مربوط را بر روی قیمت سهام بررسی می‌کند تا در نهایت بتواند ارزش ذاتی آن را محاسبه کند.
ارزش ذاتی چیزی است که یک تحلیل‌گر فاندامنتال به وسیله آن نشان می‌دهد که با توجه به میزان عرضه و تقاضا واقعاً با آن قیمت ارزش دارد یا خیر. اگر قیمت سهام زیر ارزش ذاتی باشد، تحلیل‌گر فاندامنتال می‌گوید قیمت آن چیز ارزان است و برای خرید مناسب است و برعکس.

هر دو روش تکنیکال و فاندامنتال همواره سعی بر حل یک مشکل واحد دارند و آن مشکل چیزی نیست جز پیش‌بینی اینکه قیمت‌ها تمایل دارند در چه جهتی حرکت کنند. در واقع آنها از دو راه متفاوت به یک مسئله واحد می‌پردازند. یک تحلیل فاندامنتال علت‌های تغییر قیمت را بررسی می‌کند حال آنکه یک تحلیل‌گر تکنیکال تأثیرات آن را به چالش می‌کشاند. تحلیل‌گر تکنیکال عقیده دارد که تغییرات قیمت تنها چیزی است که او نیاز دارد بداند و دانستن علت‌ها و دلایل این تغییرات لازم نیستند و در مقابل تحلیل‌گر فاندامنتال همواره به علت‌ها و دلایل تغییر قیمت می‌پردازد.

بیشتر معامله‌گران خود را در یکی از دو دسته تحلیل‌گران فاندامنتال و یا تکنیکال طبقه‌بندی می‌کنند. در حقیقت این دو دسته نقاط مشترک زیادی دارند. خیلی از تحلیل‌گران فاندامنتال سعی دارند مقدماتی از تکنیکال را فرابگیرند و همین طور بسیاری از تحلیل‌گران تکنیکی نیز تلاش می‌کنند حداقل اطلاعاتی از مسائل فاندامنتال داشته باشند.

مشکل اصلی اینجاست که خیلی از اوقات علت‌ها و نمودارها با یکدیگر درگیر هستند. در بیشتر مواقع در ابتدای حرکت‌های مهم بازار، یک تحلیل گر فاندامنتال نمی تواند تعریف درستی برای تغییرات بازار ارایه دهد. در چنین لحظات بحرانی است که هر دو تحلیل‌گر تفاوت‌های زیادی را در برداشت‌هایشان و روند قیمت مشاهده می‌کنند و اغلب نیز همزمان با هم دلیل تغییرات را درک می‌کنند ولی گاهاً برای انجام هر گونه عکس العمل خیلی دیر شده است.

این اختلافات ظاهری را شاید بتوان این‌گونه تشریح کرد که در واقع تغییرات قیمت باعث ایجاد دلایل پایه‌ای جدیدی می‌شود یعنی اینکه تغییر قیمت باعث می‌شود تا تحلیل‌گر فاندامنتال و فاکتورهای سنجش او حساس شوند و در حقیقت بازار دلایل جدیدی برای این تغییرات پیدا کند. در حالی که دلایل پایه‌ای قبلاً تأثیر خود را بر قیمت گذاشته‌اند و هم اکنون در بازار وجود دارند و در واقع قیمت‌ها در حال نشان دادن واکنش به دلایل پایه‌ای جدید هستند. خیلی از بازارها در گذشته با تغییرات بسیار کم و یا اصلاً هیچ تغییری در فاندامنتال شروع شده است و به مرور زمان وقتی که تغییرات دیده شده است روند جدید کاملاً در مسیرش قرار گرفته است.

بعد از مدتی تحلیل‌گر تکنیکال با اعتماد به نفس بیشتری تغییرات را در نمودارها درک می‌کند و می‌خواند. یک تحلیل گر تکنیکال شاید تنها کسی باشد که در شرایطی که تغییرات بازار با خرد عمومی در تناقض است احساس آرامش می کند و حتی از چنین موقعیتی لذت می‌برد. او می‌داند که معامله‌گران بازار به زودی با اطلاعات جدیدی که همان دلایل فاندامنتال جدید می‌باشد مواجه می‌شوند و شاید تنها او باشد که برای تصدیق محاسباتش منتظر چیزی نبوده است.

در تأیید تحلیل تکنیکال می‌توان به وضوح دید که اعتقاد یک تحلیل‌گر تکنیکال به تحلیل‌هایش به مراتب بیشتر از یک تحلیل‌گر فاندامنتال می‌باشد. اگر یک معامله‌گر مجبور باشد یکی از این دو را به عنوان روش کار انتخاب کند منطق می‌گوید که با تحلیل تکنیکال امکان رسیدن به موفقیتش بیشتر است. برای آنکه تحلیل تکنیکال در حقیقت تأثیر عوامل فاندامنتال را بررسی می‌کند و چون همیشه تأثیر فاندامنتال در روی قیمت لحاظ شده، به طور حتم بررسی فاندامنتال کاری غیرضروری است.

در واقع بررسی نمودار، میانبری است به بررسی عوامل فاندامنتال. ولی حالت عکس آن ممکن نیست. این امکان وجوددارد که بتوان در یک بازار مالی صرفاً با دانش تکنیکال خرید و فروش انجام داد ولی تقریباً بعید به نظر می‌آید که شخصی بتواند صرفاً بر اساس مسائلی فاندامنتالی و عدم بررسی قسمت تکنیکی بازار، خرید و فروش خیلی موفقی انجام دهد.

حتما در بورس تهران مشاهده کرده‌اید که گاهی اوقات بیشتر معامله‌گران از گروهی خاصی به گروهی دیگر سوئیچ می‌کنند و اصطلاحا نقدینگی به سمت گروهی دیگر هدایت می‌شود. حال در این وضعیت آیا تحلیل‌گر بنیادی می‌تواند به سرعت در گروه پیشرو بازار وارد شود؟ مسلم است که خیر، چون تحلیل ‌بنیادی غیر از اینکه به اطلاعات زیادی در زمینه صنعت مربوطه، حسابداری و بررسی صورت‌های مالی و… نیاز دارد، بسیار وقت‌گیرتر از تحلیل تکنیکال نیز می‌باشد.

ولی برای تحلیل‌گر تکنیکال هیچ فرقی نمی‌کند سهامی که می‌خواهد وارد آن شود در چه صنعتی قرار دارد. تحلیل‌گر تکنیکال فقط به نمودار قیمت توجه می‌کند و با استفاده از دانش نوینی که در اختیار دارد، در زمان بسیار کمتری سهم برتر گروه پیشرو را شناسایی می‌کند و وارد آن می‌شود.

با یادگیری تحلیل تکنیکال می‌توانید هرزمان که خواستید بر فرض مثال بسرعت از گروه خودرو به گروه دارویی سوئیچ کنید ولی یک تحلیل‌گر بنیادی باید ابتدا صورت‌های مالی بسیاری را بررسی کند تا بتواند سهام مناسب را برای خرید انتخاب نماید.

تحلیل‌گر بنیادی با این سرعت عمل کم، بسیاری از نوسانات و سودهای بازار را از دست می‌دهد ولی این تحلیل‌گر تکنیکال است که با هوش و ذکاوت خود و البته با علمی سریع و انعطاف‌پذیر مانند تحلیل‌ تکنیکال توانسته سود بیشتری بدست آورد.

سه باور اصلی در تحلیل تکنیکال

300 سال پیش هنگامی که چارلز داو اولین نظریه اقتصادی در رابطه تحلیل بازار را بیان کرد، اهمیت قیمت‌ها و رابطه نزولی و صعودی آن‌ها با هم به وضوح مشخص شد. بعد از طی شدن زمانی، بسیاری از معامله‌گران به این مهم پی بردند که تحلیل کردن تنها مشاهده جو حاکم بر بازار نبوده و باید مفاهیم مهمی را در این رابطه آموزش ببینند. آموزش تحلیل تکنیکال از گذشته تا به امروز مورد توجه معامله‌گران قرار داشته و بخشی از فرآیند آموزش بورس است ، افراد با گذراندن دوره‌های آموزشی مدرن، به یک معامله‌گر حرفه‌ای تبدیل شده‌اند.
تحلیل تکنیکال در برابر تحلیل فاندامنتال(بنیادی) قرار دارد، بیشتر تحلیل گر های به سمت تحلیل تکنیکال می روند زیرا تمام اطلاعات مورد نیاز در خصوص سهم در نمودار ها می باشد و اما در مقابل تحلیلی فاندامنتال فقط قواعد ورود و خروج بازار با استفاده از همان تحلیل تکنیکال بدست می آورند .
علم تحلیل تکنیکال: دانش مطالعه رفتارهای گذشته بازار با هدف پیش بینی آینده بازار
در واقع تکنیکالیست ها بر این اصل معتقدند که قیمت سهام، منعکس کننده تمام فاکتورهای اثر گذار بر روی سهام است یعنی عواملی همانند تحلیل بنیادی، شرایط اقتصادی خرد و کلان، روانشناسی بازار، اخبار و… جدای از قیمت نیستند و تمامی این فاکتور ها در قیمت لحاظ شده و تغییرات قیمت نتیجه تمام فاکتورهای موثر خواهد بود بنابراین تحلیل قیمت ها، تمام آن چیزی است که برای واکاوی آینده یک بازار مالی نیاز داریم!“قیمت ها تمایلی به تغییر روند خود ندارد در واقع قیمت ها دوست دارند روند قبلی خود را حفظ کنند.” روند فعلی قیمت ها تا زمان اعمال یک فاکتور خارجی بازدارنده پابرجا خواهد ماند بنابراین “فقط کافی است روند فعلی قیمت ها را تحلیل کنیم.“وقتی بازار نسبت به قیمت واکنشی نشان داده و الگویی را شکل میدهد در آینده نیز واکنش مشابه ای خواهد داشت و احتمالا این الگو دوباره تکرار خواهد شد.

آشنایی با اصول تحلیل تکنیکال

اصول اساسی تحلیل تکنیکال، شامل سه دست کلی است:

۱- اطلاعات کامل در نمودار قیمت نهفته است.

در واقع مبنای تحلیل تکنیکال همین اصل است. گام اول باید به درک صحیحی از این موضوع برسیم تا بتوانیم با تحلیل تکنیکال آشنا شویم . تحلیلگر تکنیکال می‌داند که تمامی فاکتورهای تأثیر گذار روی قیمت سهم، در نمودار لحاظ شده است. به این معنی که تحلیل قیمت‌ها همان چیزی است که به آن نیاز دارد. اگر عرضه از تقاضا بیشتر شد قیمت‌ بصورت افزایشی و اگر تقاضا بیش از عرضه باشد قیمت کاهش خواهد یافت. تحلیل تکنیکال تغییرات قیمت‌ها را از روی نمودار بررسی میکند و با عواملی که موجب تغییر قیمت می‌شوند (مانند عوامل اقتصادی و سیاسی و..) مرتبط نمی باشد. اگر اصول اولیه تکنیکال را بپذیریم یعنی به این درک دست یافته ایم که قیمت، همه چیز است.

۲- تکرار تاریخ

افرادی که در بورس معامله می کنند می‌کنند به طور معمول در برابر نوسانات قیمت واکنش‌های مشابهی نشان می‌دهند، مجموع این واکنش‌ها باعق به وجود آمدن الگوهای نموداری می شود. از این الگو ها جهت تحلیل تغییر قیمت‌ها استفاده می‌شود. الگوهای نموداری از ۵۰ سال قبل تا به امروز کاربرد دارند و اصل تاریخ تکرار می‌شود به این موضوع اشاره دارد.

۳- روند مشخص قیمت ها

روند به معنای جهت حرکتی قیمت‌ها می‌باشد. با فرض اینکه وقتی از روند صعودی صحبت می‌کنیم به حرکت افزایشی قیمتها توجه می کنیم. تحلیلگران تکنیکال بر این اصل معتقد هستند که قیمت ها از روندها پیروی می کنند. قیمت‌ها تمایل دارند که روند فعلی خود را حفط کنند. تحلیلگران بر این باور هستند که تغییر جهت روندها بر اساس عوامل خارجی است یعنی جهت حرکت قیمت در آینده تغییر نخواهد کرد مگر اینکه عوامل خارجی بر آن اثر گذاشته باشند.

انعطاف‌پذیری و سازگاری تحلیل تکنیکال

اصلی ترین و مهم ترین ویژگی تحلیل تکنیکال تطبیق پذیری و تنوع بالای آن برای انواع معاملات در زمان‌های مختلف می‌باشد. اصول تحلیل تکنیکال را می‌توان در تمام بازارها استفاده کرد. بازار بورس همیشه نوسانات زیادی دارد و در زمان های مختلف می‌تواند فعال‌تر یا آرام‌تر شود. تحلیلگران تکنیکال این انعطاف پذیری و سازگاری را دارد که بر قسمت‌های فعال بازار متمرکز شود و در بازه زمانی خاصی یک روند را انتخاب کند یا روندی را حذف نماید.
به بیان ساده تر علم تحلیل تکنیکال در تمام بازارها از بورس تهران تا بورس نیویورک کاربرد دارد، در واقع هر نمودار قیمت و زمانی تاریخچه‌ای از خود ساخته که این تاریخچه توسط علم تحلیل تکنیکال قابل تحلیل است.

آشنایی با انواع چارت و نمودار قیمت

یکی از مباحثی که در آموزش تحلیل تکنیکال به آن اشاره می‌شود انواع نمودارهایی است که تحلیل‌گران تکنیکال از آن بهره مند می شوند. معمولا دربیشتر پنل‌های تحلیلی تکنیکال از این نمودارها استفاده می شود. این نمودارها شامل نمودار خطی، میله‌ای، شمعی و غیره می‌شوند. اما، قبل از شروع بحث نمودار ها بهتر است انواع قیمت بررسی کرده تا مفاهیم را بهتر درک کنید.

قیمت باز شدن (OPEN): اولین قیمتی است که در بازه معاملاتی روز بین خریدار و فروشنده معامله می شود.

قیمت بسته شدن (CLOSE): آخرین قیمتی که در بازه معاملاتی روز بین خریدار و فروشنده معامله می‌شود.

بالاترین قیمت مجاز (HIGH) : بالاترین قیمتی که در بازه معاملاتی روز صورت گرفته است.

پایین‌ترین قیمت مجاز (LOW) : پایین‌ترین قیمتی که در بازه معاملاتی روز صورت گرفته است.

انواع نمودار ها

نمودار خطی

به طور معمول، ابتدایی ترین قدم در دوره‌های آموزش تحلیل تکنیکال ، نمودارها هستند ، نمودار ساده‌ترین نوع آنها است. این نمودار تنها به نقاط قیمت بسته شدن (close) هر سهم اشاره دارد و بازه بسته شدن قیمت هارا به شکل یک خط به یکدیگر متصل و در معرض نمایش می‌گذارد اما دلیل استفاده از این نمودار به عقیده بسیاری از تحلیل‌گران، اهمیت آخرین قیمت در معاملات است؛ به گونه‌ای که تمام پایین شدن قیمت ها جهت رسیدن به قیمت بسته شدن یا همان قیمت CLOSE انجام می‌شود.نمودار خطی به طور پیش فرض فقط آخرین قیمت های بسته شدن نمایش می دهد به این معنی که سایر اطلاعات نظیر قیمت بازشدن، بالاترین و پایین‌ترین قیمت‌های سهام را نشان نمی‌دهد؛ اما، می‌توان با استفاده از نرم‌افزارهای تحلیلی تنظیمات آن را تغییر داد و تمام اطلاعات فوق را در آن به نمایش گذاشت.

نمودار میله‌ای

نمودار میله‌ای همانطور که از نامش پیداست، تمام مشخصات قیمت از پایین‌ترین تا بالاترین قیمت را در یک بازه زمانی خاص نشان می‌دهد؛ در سر ابتدایی این میله پایین‌ترین قیمت و در قسمت بالایی آن بالاترین قیمت نمایش داده می‌شود. ما بین این دو سر قیمت باز شدن و بسته شدن قرار دارد که به صورت یک خط افقی از طول میله قابل مشاهده است.

نمودار شمعی

در نمودار شمعی خلاصه‌شده نمودار میله‌ای بوده و تمام اطلاعات را به طوربسیار ساده‌تری نمایش داد.این نمودار نسبت به سایر نمودارهای قبلی از محبوبیت بیشتری نزد تحلیل‌گران برخوردار است. نحوه نمایش قیمت‌ها در این نمودار به قدری ساده و جامع است که تمام تحلیل‌گران، و فعالات بازار سرمایه چه مبتدی و یا حرفه ای به راحتی رابطه بالاترین و پایین‌ترین قیمت، باز شدن و بسته شدن قیمت‌ها را درک کنند.

مزایا تحلیل تکنیکال
  • ساز گاری بالال
  • یادگیری بیشتر ، درک و فهم راحت تر
  • سرعت بالای تحلیل تکنیکال و واکنش بهتر
  • معاملات الگوریتمی
  • جستجو و پیدایش = بهترین نقطه خرید و فروش
  • پیش بینی وضعیت آینده اقتصاد
معایب تحلیل تکنیکال
  • عدم کاربرد تحلیل تکنیکال در عرضه اولیه ها
  • تحلیل متعصبانه
  • سه باور اصلی در تحلیل تکنیکال
  • دریای بیکران ابزارها و روش های مختلف تحلیل تکنیکال!
  • تحلیل شخصی و خود تفسیرگری

روند (Trend) و کاربرد آن در آموزش تحلیل تکنیکال

با کمک این مفهوم می‌توان به خوبی از گذشته قیمت‌ها، چگونگی انتظارات فعالان و تغییرات سطوح مقاومت مطلع شد. خط روند یک خط ترسیمی در نمودار می باشد که به برای نشان دادن روند کلی بازار یا سهام به نمودار اصلی اضافه می‌گردد
.دلیل کاربرد این روش ترسیمی در تحلیل تکنیکال این است که تمام نوسانات جزیی بازار را در نمودار حذف می‌کند تا تحلیل‌گران به راحتی بتوانند مسیر اصلی قیمت‌ها و نقطه نهایی (نقطه‌ای که قیمت در تلاش است تا به آن برسد مشاهده کنند. روند به طور کلی به سه نوع نزولی، صعودی و خنثی تقسیم می‌شود.روند نزولی و صعودی به موج‌هایی اشاره دارد که باعث بالا و پایین شدن قیمت‌ها در مسیر اصلی شده و روند خنثی زمانی صورت می‌گیرد که میزان عرضه و تقاضا تقریبا یکسان باشد.اما، سه روند دیگر به نام‌های روند کوتاه‌مدت، روند بلند مدت و روند میان‌مدت تعریف شده است که در آموزش تحلیل تکنیکال به آن‌ها نیز اشاره می‌شود.

انواع روند از لحاظ زمانی

همیشه در نمودارهای قیمتی دو مولفه را بایکدیگر درنظر می‌گیریم ، این دو مولفه متشکل از قیمت و زمان هستند.روندها جدا از این‌که صعودی و یا نزولی و یا حتی خنثی باشند، دارای زمان نیز هستند. از این‌رو روند را از لحاظ زمانی به سه دسته زیر تقسیم‌بندی می‌کنند:

تحلیلگران با استفاده از مولفه‌های قیمتی و زمانی اعلام می کنند، یک سهم در روند صعودی میان‌مدت است و یا سهم در روند نزولی بلند‌مدت قرار دارد.

قیمت همه چیز را نشان می‌دهد
هرگونه تغییرات قیمتی که در نمودار مشاهده می کنیم، تصمیمات هیجانی ناشی از عرضه و تقاضای معامله‌گران دیگر شکل می‌گیرد. این دسته از اتفاقات باعث تغییر قیمت و و در نهایت ایجاد حرکات قیمتی می‌شود. اما همان‌گونه که هر علتی از یک یا چند معلول تشکیل شده، بنابراین این حرکات قیمتی قبل از تغییر نشانه‌هایی را از خود به جای می‌گذارند.

تاریخ در نمودار تکرار می‌شود

به طور معمول قیمت‌ در طول روندهای مختلف حرکت می‌کند و روندهای گذشته را مجدد تکرار می‌کند. به طور طبیعی روند قیمت به سه باور اصلی در تحلیل تکنیکال همین گونه است که تمایل به تکرار دارد. براساس روانشناسی بازار، احساساتی مثل ترس و هیجان همواره در چرخه‌های قیمتی گذشته باعث تکرار روندهای گشته می‌شود که در نمودار به یک شکل است.

تحلیل تکنیکال چیست؟

تحلیل تکنیکال چیست؟ آیا تحلیل تکنیکال جواب می‌دهد؟ کاربرد تحلیل تکنیکال چیست؟ آیا تحلیل تکنیکال برای پول‌دار شدن کافی است؟ در این مقاله به بررسی تحلیل تکنیکال می‌پردازیم تا به ارزش آن پی ببرید چراکه یکی از ابزارهای پیشرفت شما تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال می‌باشد. 3 اصل مهم در مورد تحلیل تکنیکال برای شما فراهم کرده‌ایم تا با خواندن آن به یادگیری آن مجاب شوید. در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال مشکل دارید؟ پیشنهاد می‌کنیم حتماً مقاله را تا انتها بخوانید تا جواب سؤالات خود را بگیرید.

تحلیل تکنیکال چیست؟

در تعریف کلی تحلیل تکنیکال می‌توان گفت، ما به کمک تحلیل تکنیکال و با استفاده از نمودارها و داده‌های مرتبط مانند قیمت و تغییرات وابسته به آن، حجم معاملات و همچنین با استفاده از ابزارهای مختلف و تکنیک‌های کاربردی به بررسی و ارزیابی وضعیت کلی بازار بورس یا ارزهای دیجیتال یعنی کریپتوکارنسی می‌پردازد.

با کمک تحلیل تکنیکال می‌توانید یک استراتژی معاملاتی برای ارزیابی سرمایه‌گذاری و تعیین فرصت‌های معاملاتی است که با کمک تجزیه و تحلیل روندهای آماری تحقق میابد. تحلیل تکنیکال تنها مربوط به ارزهای دیجیتال و بورس نیست بلکه می‌تواند روی هر نوع اوراق بهاداری که سوابقی تاریخی در معاملات خود دارد صورت گیرد. به‌عنوان مثال می‌توان اوراق سهم، طلا، مسکن و… را با استفاده از این روش تحلیل کرد.

افرادی که در بازارهای معاملاتی تحلیل تکنیکال انجام می‌دهند، بر این اصل باور دارند که با بررسی قیمت‌ها و نوسانات بازار در گذشته، امکان آن وجد دارد که بتوان قیمت آن ارز یا سهم را در آینده مشخص کرد؛ بنابراین تمام اتفاقاتی که قرار است در آینده رخ دهد در گذشته اتفاق افتاده است.

یکی از فرضیه‌های چارلز داو در تحلیل تکنیکال این است که نوساناتی که برای قیمتی در یک بازار رخ می‌دهد تصادفی نیست و همان الگوها و روندها نیز در آینده تکرار خواهند شد. این الگو و روندها ممکن است در کوتاه‌مدت و یا بلندمدت رخ دهند که تحلیلگران با استفاده از تحلیل می‌توانند در یک بازه سود سه باور اصلی در تحلیل تکنیکال خوبی به دست بیاورند.
بنابراین به علم پیش‌بینی رشد و بررسی نمودارهای قیمت و همین‌طور نزولی یا صعودی بودن نمودارها، علم تکنیکال گفته می‌شود.

3 اصل مهم در تحلیل تکنیکال

3 اصل مهم در تحلیل تکنیکال

3 اصل مهم در تحلیل تکنیکال

1- تمام نکات در نمودار قیمت قابل‌مشاهده است

تعداد زیادی از منتقدان تحلیل تکنیکال بر این نظر که تنها بررسی رفتار سهمی توسط قیمت کافی است و دیگر عوامل بنیادی مورد توجه قرار نمی‌گیرند را قبول ندارند. تحلیل تکنیکال به این اصل اعتقاد دارد که همه عوامل از جمله اصول بنیادی نیز در قیمت سهم، قابل تشخیص است و توجه به این اصول موجب حذف عوامل دیگر پیش از تصمیم‌گیری برای سرمایه‌گذاری است. تنها فاکتور مهم و ضروری تحرکات قیمتی است که مقدار عرضه و تقاضای بازار سهام یا ارزهای دیجیتال را نمایش می‌دهد.

در این بازارها اگر تقاضای یک رمزارز یا سهم بیشتر از عرض آن باشد، آن زمان است که نمودار به شکل صعودی خواهد بود و بالعکس چنانچه مقدار عرضه فراتر از نیاز و تقاضا باشد، قیمت، روندی نزولی را طی خواهد کرد. تغییراتی که در این قسمت گفته شد، بنیاد و اساس همه پیش‌بینی‌های اقتصادی و بنیادی است. برخی از متخصصین این حوزه از این اصل این‌چنین برداشت می‌کنند که اگر قیمت رمزارزی افزایش یافت پس نتیجه می‌گیریم که تقاضا کمتر از عرضه است و این به آن معناست که اصول فاندامنتالی تأثیرگذار بوده‌اند و اگر قیمت کاهش یافته باشد، اصول و دلایل فاندامنتال بی‌اثر بوده‌اند.
اکثر اوقات تحلیلگران تکنیکال بر این موضوع باور دارند، نیرویی که مسیر عرضه و تقاضا را نزولی یا صعودی می‌کند (تغییر می‌دهد)، نتیجه تغییرات فاندامنتال است و با اقتصاد بازار در ارتباط است؛ به همین دلیل روی قیمت‌ها اثر می‌گذارد. پس فراموش نکنید که نمودارها به‌تنهایی در بالارفتن یا پایین آمدن قیمت تأثیر ندارند.
به یاد داشته باشید که هیچ‌کس به طور حتمی علت صعود یا نزول نمودار و قیمت را نمی‌داند و در اصل برای تحلیل گران موضوعاتی مانند قیمت و حجم نمودار اهمیت دارد و هرگز به دنبال علت آن نیستند. این افراد با استفاده از ابزارهایی مانند اندیکاتورها به بررسی و شناسایی نمودار رمزارز یا سهام و… می‌پردازد.
بنابراین نتیجه می‌گیریم که هر شخص که قصد یادگیری تحلیل تکنیکال را دارد، نباید از برخی اصول و تحلیل فاندامنتال غافل شود؛ درواقع می‌توان این دو مبحث را با یکدیگر در ارتباط دانست.

2- قیمت‌ها بر اساس روند مشخصی حرکت می‌کنند

اصل دوم در تحلیل تکنیکال بر این امر دلالت دارد که مسیر قیمت‌ها از شیوه خاصی برگرفته شده است که چنانچه نمودار بعد از قرارگرفتن در روند پیشروی خود، حرکت قیمت آن کریپتو یا سهام نیز در همان جهت به مسیر خود ادامه می‌دهد مگر آنکه ابزارهای تحلیل تکنیکال و ابزارهای آن روندی جدید را برای نمودار در پیش بگیرند.
هدف اصلی از رسم نمودار قیمت، بررسی و شناسایی روند قیمت در آینده است که قبل از آن باید متخصص تحلیل تکنیکال به این مسئله دست پیدا کند.

3- تاریخ همواره در حال تکرار است

شاید این جمله را شنیده باشید که ” آینده تکرار گذشته است “. این جمله در بین متخصصین و کاربران بازارهای دیجیتال و سهام به وفور شنیده می‌شود. درواقع تاریخ تمایل دارد تکرار شود.
تکراری بودن روند قیمت، به روان‌شناسی در بازار دیجیتال یا سهام نسبت داده شده است که می‌توان به این شیوه نیز بیان کرد سه باور اصلی در تحلیل تکنیکال که افراد شرکت‌کننده در بازار میل دارند در طول زمان، عکس‌العمل‌های مشابهی نسبت به بالا و پایین رفتن (نوسانات)بازار نشان دهند.
به کمک تحلیل تکنیکال و الگوی نمودارها می‌توان برای تحلیل روند حرکت‌های بازار و درک الگوهای موجود استفاده کرد؛ بنابراین الگوهای قیمت را دست‌کم نگیرید، چراکه ممکن است آینده شما به دنبال تکرار شدن آن باشد.

تاریخچه مختصر تحلیل تکنیکال

تاریخچه مختصر تحلیل تکنیکال

تاریخچه مختصر تحلیل تکنیکال

قدمت تحلیل تکنیکال به 300 سال پیش برمی‌گردد که استفاده از شاخص‌های تکنیکال و رسم نمودارهای آن مربوط به قرن‌های هفدهم و هجدهم میلادی است و نوشته‌هایی از آن زمان در مورد تحلیل تکنیکال به چشم می‌خورد.
همان‌طور که در مطالب قبلی مثالی از چارلز داو ارائه کردیم ایشان بنیان‌گذار وال استریت ژورنال هستند که البته شاخص میانگین صنعتی را طراحی کرده‌اند و اولین استفاده مستقیم اقتصادی معروف از تحلیل تکنیکال توسط داو صورت گرفت. تاکنون با وجود نواقصی که در این سیستم وجود دارد، اما از شاخص‌های مهم اقتصادی محسوب شده است.

مزایا و کاربرد تحلیل تکنیکال چیست؟

• انعطاف‌پذیر و سازگار

از بهترین و بزرگ‌ترین مزیت‌های تحلیل تکنیکال، سازگاری و منعطف بودن آن برای معاملات مختلف در زمان‌های گوناگون است. می‌توان گفت تقریباً تمام بازارهای معاملاتی سهام، اوراق بهادار و بازار ارزهای دیجیتال و… قابلیت به‌کاربردن تحلیل تکنیکال در آنها وجود دارد.

• مورداستفاده در زمان‌های مختلف

یکدیگر از مزایای تحلیل تکنیکال این است که می‌توان از آن در بازه‌های زمانی متفاوت استفاده کرد و بستگی به تریدر و معامله‌کننده ندارد زیرا اگر معامله‌گری روزانه کار کند یا فردی که به‌صورت چندروزه و کوتاه‌مدت مشغول به کار باشد و یا افرادی که در بازه‌های طولانی به خرید و فروش مشغول باشند نیز میتوانند از تحلیل تکنیکال استفاده کنند؛ بنابراین تحلیل تکنیکال مشمول زمان خاصی نیست و بستگی به خود فرد دارد که در چه بازه‌هایی امکان فعالیت دارد.

• تحلیل تکنیکال، میان‌بری ساده

شباهتی که بین تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال (تحلیل بنیادی)وجود دارد این است که هر دو به نحوی سبب می‌شوند که قیمت افزایش یا کاهش پیدا کند و یا هیچ تغییری نکند. تحلیل تکنیکال از این نظر مسبب این کار می‌شود که تمرکزی بر روی تغییرات قیمت دارد و تحلیل فاندامنتال (تحلیل بنیادی)به کمک عوامل اقتصادی این امر را ممکن می‌کند.
کسی که تحلیل فاندامنتال انجام می‌دهد، اثر همه فاکتورها و عوامل مربوط را روی قیمت سهام و ارز بررسی می‌کند تا در آخر بتواند به ارزش خالص و ذاتی آن دست پیدا کند.
در اصل بررسی نمودار به کمک تحلیل تکنیکال میان‌بری نسبت به بررسی عوامل فاندامنتال است که مزیت خیلی خوبی به شمار می‌آید. البته این موضوع به شیوه عکس ممکن نیست که شما با بررسی عوامل بنیادی (فاندامنتال)بتوانید نسبت به روش تکنیکال میان‌بری را پیش بگیرید.
امکان این مسئله وجود دارد که در یک سه باور اصلی در تحلیل تکنیکال بازار مالی (ارز دیجیتال، سهام، اوراق و…)تنها با روش تحلیل تکنیکال بتوانید خرید و فروش کنید و به بررسی نمودار بپردازید اما نمی‌توان به طور حتم گفت کسی که تنها بر اساس تحلیل فاندامنتال پیش می‌رود، می‌تواند خرید و فروش موفقی داشته باشد آن هم بدون اینکه به مسائل تکنیکالی اهمیتی داده باشد و بدون آن معامله خود را انجام دهد.

تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال

بازار کریپتوکارنسی همانند بازارهای بورس دارای نمودار، قیمت و… است در نتیجه می‌توان از تحلیل تکنیکال برای پیش‌بینی و بررسی قیمت رمزارزهای مختلف از آن کمک گرفت. اما تحلیل تکنیکال به‌تنهایی کارساز نیست و باید از تحلیل فاندامنتال نیز برای موفقیت بیشتر در این عرصه استفاده کنید.

تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال

تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال

در وبلاگ بایننس فارسی می‌توانید تحلیل تکنیکال ارزهای مختلف را اعم از بیت کوین، اتریوم، ریپل و سایر ارزهای دیجیتال را مشاهده کنید و در روند کاری خود از آنها بهره ببرید. بررسی رمزارزهای مختلف به‌صورت هفتگی برای عموم قابل‌دسترس و کاملاً رایگان است.
اگر قصد موفقیت در بازار ارزهای دیجیتال را دارید باید با برنامه‌ریزی جلو بروید و از انجام معاملات خودسر خودداری کنید. اما با فراگیری تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال نگران ازدست‌رفتن سرمایه‌تان نباشید.

در این مقاله به مفهوم تحلیل تکنیکال پی بردیم و مزایای آن را مورد بررسی قرار دادیم تا از اهمیت کاربرد آن در انواع بازارهای مالی از جمله سهام، بورس و رمزارزهای دیجیتال با خبر شدیم. بهترین عملکرد نیازمند تخصص و تجربه است و دست‌خالی نمی‌توان حرفی برای گفتن داشت؛ بنابراین تحلیل تکنیکال را در اولویت کار خود قرار دهید و به‌موقع از این ابزار فوق‌العاده استفاده کنید. در ادامه به تحلیل فاندامنتال چیست، می‌پردازیم.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا