الگوهای هارمونیک و نحوه معامله با آنها

الگوی هارمونیک XABCD
دومین الگوی هارمونیک که به بررسی آن میپردازیم الگوی XABCD است. این الگو همانطور که از نام آن مشخص است، از پنج نقطه اصلی تشکیل شده که همگی باید پیوتهای ماژور باشند، هرچند ممکن است برخی از آنها الزاما مجاور به یکدیگر نباشند. در این الگو، موج XA یک موج ایمپالسیو و قدرتمند است که در نقطه A به پایان رسیده و سپس در قالب سلسله امواج ABCD شروع به اصلاح نموده است. امواج اصلاحی معمولا از سه موج اصلی تشکیل میشوند. این نکتهای است که به زودی آن را در مبحث امواج الیوت خواهید آموخت. بنابراین آرایشی از امواج مطابق تصویر زیر، یعنی یک موج ایمپالسیو که متعاقبا با سه موج اصلاحی دنبال میگردد، حالتیست که در موارد بسیاری در نمودارهای واقعی با آن مواجه خواهید شد. هدف این است که بتوانیم انتهای حرکت اصلاحی CD را پیشبینی نماییم.
یکی دیگر از حالات بسیار کاربردی برای الگوی XABCD هنگامی است که یک خط روند یا کانال شکسته میشود. به عنوان مثال فرض کنید مطابق تصویر زیر، با یک خط روند صعودی مواجه باشیم که شکسته شده و قیمت آغاز به اصلاح نموده است. قصد داریم تارگت نزولی این حرکت اصلاحی را محاسبه نماییم. درواقع با یک الگوی XABCD مواجه هستیم که باید نقطه D به عنوان نقطه پایان موج CD را جستجو نماییم.
توافقی رایج بین تحلیلگران تکنیکال به این صورت است که الگوی فوق را با رسم دو مثلث همراس، مطابق تصویر فوق نمایش میدهند. به این ترتیب مخاطب آشنا با مفاهیم تکنیکال، به محض مشاهده این مثلثها، متوجه مقصود تحلیلگر از شناسایی الگوی هارمونیک XABCD خواهد شد. این الگو به لحاظ بالقوه، امکان تشکیل در نقاط بسیاری بر روی نمودارهای مختلف را دارا میباشد. به عنوان مثال علاوه بر نقاط شکست خطوط روند و کانالها، همچنین درون چرخه امواج الیوت نیز، بفرض در میان امواج 5,a,b,c و غیره، میتوانید شاهد تشکیل الگوی XABCD باشید.
باتوجه به روند بلندمدتی که در بازار، همسو با موج ایمپالسیو XA در جریان است، انتظار داریم پس از اتمام موج اصلاحی CD مجددا شاهد آغاز حرکت بعدی همسو با موج XA باشیم. بنابراین با هدف جستجوی محدوده محتمل به عنوان نقطه خاتمه موج CD تحلیل را آغاز میکنیم. همانطور که در تصویر زیر ملاحظه میکنید، ابتدا یک فیبوناچی اکسپنشن را (فیبوناچی قرمز رنگ) بر روی موجهای AB و BC قرار میدهیم، زیرا موج CD حرکت انعکاس یافتهی موج AB است که از نقطه C آغاز گشته است. تارگتهای محتمل، برطبق الگوی هارمونیک ABCD و مشتقات آن، به ترتیب در نواحی اکسپنشن 100, 127.2, 161.8 درصد قرار میگیرند.
در گام دوم به سراغ موج BC میرویم و فیبوناچی دوم را، از نوع ریتریسمنت، بر روی این موج میگذاریم. موج CD یک اصلاح خارجی از موجBC است بنابراین انتظار داریم الگوهای هارمونیک و نحوه معامله با آنها یکی از نسبتهای ریتریسمنت فیبوناچی بین این دو موج برقرار باشد. پس فیبوناچی دوم را از نوع ریتریسمنت بر روی موج BC میگذاریم(فیبوناچی آبی رنگ) و سطوح بزرگتر از %100 را به عنوان تارگتهای محتمل برای موج CD علامتگذاری میکنیم.
به ناحیه همپوشانی که از تایید هر سه فیبوناچی فوق بدست میآید اصطلاحا ناحیه PRZ گفته میشود. این محدوده یک کلاستر بسیار مهم را تشکیل میدهد که محتملترین ناحیه برای صدور یک سیگنال بازگشتی است. به عنوان مثال در این تصویر، انتظار صدور سیگنال خرید در محدوده PRZ را داریم. اصطلاح PRZ مخفف عبارت Potential Reversal Zone است که به معنی محدودهای است که به لحاظ بالقوه، احتمال بازگشت روند در آنجا بسیار زیاد است. اقدام به معاملهگری در ناحیه PRZ باید با رعایت احتیاط کامل انجام پذیرد و بهتر است حتما منتظر یک سیگنال تاییدگر تکمیلی، به عنوان مثال تشکیل الگوهای بازگشتی شمع ژاپنی در محدوده فوق بمانید. همچنین وقوع واگرایی بین نقاط D و B ویا بر روی آخرین ریزموجهای پایانی از موج CD میتواند نشانه خوبی برای اطمینان از سلامت و اعتبار الگو باشد.
الگوی XABCD یک الگوی بازگشتی است که منجر به صدور سیگنال خلاف روند در ناحیه PRZ میگردد. از این الگو باید صرفا در مواقع خاص و با رعایت احتیاط کامل استفاده نمود. معاملهگری در PRZ بدون لحاظ نمودن سایر شرایط و نکات ضروری، منجر به مواجهه با زیان خواهد شد. تشکیل یک الگوی بازگشتی شمعی در این ناحیه میتواند موجب افزایش اطمینان به کارکرد صحیح الگو گردد. پس از خرید در نقطه D میتوانیم به استقبال حرکت صعودی DE برویم. این حرکت معمولا بخش بزرگی از موج CD ویا حتی AD را باز میگردد بنابراین میتوان از ریتریس%61.8 هریک از موجهای CD یا AD به عنوان حدسود استفاده نمود.
اگر خوش شانس باشیم نقطه D میتواند سرآغاز یک حرکت ایمپالسیو جدید باشد که حتی سقف A را نیز بسمت بالا بشکند. اما اگر هنور فاز استراحت به پایان نرسیده باشد، ممکن است موج DE صرفا یک صعود کوتاه مدت را تا اواسط مسیر انجام داده و مجددا بازگشت نماید. پس بهتر است طمع نکنیم و از تارگتهای کوچکتر، لااقل برای بستن بخشی از سود حاصله، استفاده نماییم. به این منظور همانطور که اشاره شد، ریتریس %61 از موجهای CD ویا AD میتوانند گزینههای مناسبی باشند. البته خط ترند AC و همچنین درهB که هم اکنون تبدیل به یک سقف مهم شده است، هر دو میتوانند موانع مهمی برای موج صعودی DE باشند.
روشی که در بالا اشاره شد، روش ساده و روانی است که میتواند تارگتهای بسیار خوبی را در اختیار تحلیلگر بگذارد. تسلط بر این روش نیازمند تمرین عملی کافی در نمودارهای واقعی است. توصیه میکنیم این نکته را جدی گرفته و وقت کافی برای فراگیری این روش صرف نمایید.
نکته دیگری که باید به آن توجه نماییم این است که مثال فوق صرفا برای حالت صعودی مورد بحث قرار گرفت، یعنی هنگامی که روند بلندمدت صعودی بوده و موج XA یک موج ایمپالسیو به سمت بالا باشد. در این حالت انتظار این است که در انتهای موج CD شاهد صدور سیگنال خرید در محدوده PRZ باشیم. میتوان قرینه همین حالت را عینا در روند نزولی نیز تصور نمود. به اینگونه که موج XA یک موج ایمپالسیو نزولی باشد و پس از اتمام امواج اصلاحی ABCD ، در انتظار بازگشت روند و صدور سیگنال Sell در محدوده PRZ باشیم. از این سیگنال فروش میتوان برای بستن معاملات قبلی، ویا در بازارهای دوطرفه به عنوان سیگنال فروش استقراضی یا Short Sell استفاده نمود.
واقعیت این است که اگر به منابع اولیه در مبحث هارمونیک مراجعه کنید، ملاحظه خواهید نمود که الگوهای هارمونیک در بدو امر، همگی در قالب الگوهای Bearish تعریف شدهاند، به این صورت که در انتهای فاز اصلاحی از یک روند نزولی بلندمدت ظاهر گشته و منجر به صدور سیگنال فروش میگردند. حتی نامگذاری این الگوها نیز در ابتدا (همانطور که بزودی ملاحظه خواهید نمود) برمبنای شکل ظاهری الگوها در روند نزولی انجام شده است. ماهیت دوطرفه بازارهای مالی در کشورهای غربی موجب میشود تفاوتی بین صدور سیگنال خرید با فروش وجود نداشته باشد و معاملهگر غربی بتواند از هردوی آنها جهت ورود به بازار استفاده نماید. اما اینجانب بنا به تجربه شخصی، دریافتهام که تعریف این الگوها در قالب الگوهای صعودی، که منجر به صدور سیگنال خرید میشوند، سازگاری به مراتب بیشتری با ذائقه معاملاتی تریدر ایرانی دارد که عادت به معامله در بازار یکطرفه بورس ایران دارد. بنابراین در طول این کتاب، الگوهای هارمونیک را ‑برخلاف رویه رایج در بسیاری از کتب و منابع ذی ربط- تحت عنوان الگوهای صعودی ارائه کردهایم. هرچند که تفاوتی نمیکند و تحلیلگر مجرب پس از تسلط کافی بر روی تشخیص و به کارگیری الگوها، میتواند به سهولت در هر دو حالت صعودی و نزولی از آنها استفاده نماید.
نکته دیگری که باید به آن توجه نمایید نحوه انتخاب حدضرر در الگوهای هارمونیک است. در تمامی الگوهای هارمونیک مانند الگوی XABCD میتوانید در صورت ورود به بازار بر روی هریک از سطوح ریتریسمنت موج XA از سطح فیبوناچی بعدی به عنوان حدضرر استفاده نمایید. به عنوان مثال اگر بر روی سطح %61.8 وارد معامله شده باشید، میتوانید از یکی از سطوح %78.6 ویا %88.6 بسته به میزان فاصله از این سطوح، به عنوان حدضرر استفاده کنید. حتی استفاده از کف X نیز در مواقع لزوم میتواند نیاز شما را به یک حدضرر مطمئن برطرف نماید.
مثال- تصویر زیر نمودار زوج ارز یورودلار را در تایمفریم روزانه نمایش میدهد. فرض کنید در اواسط موج CD قرار داریم و پس از شکسته شدن سقفB قصد داریم تارگت صعودی قیمت را پیشبینی نماییم. همانطور که در تصویر ملاحظه میکنید میتوان چنین فرض نمود که با یک الگوی هارمونیک XABCD مواجه هستیم.
الگوهای هارمونیک (Harmonic Patterns) در تحلیل تکنیکال
الگوهای هارمونیک (Harmonic Patterns) به الگوهایی گفته میشود که با استفاده از آن میتوان تغییرات احتمالی انواع بازارهای مالی را پیشبینی کرد. این الگوها ساختاری خاص و معمولاً هندسی دارند که از جمله ابزارهای پرطرفدار جهت شناسایی سیگنالهای خرید و فروش است. در ادامه این مطلب همراه ما باشید تا با انواع الگوهای هارمونیک و معنی و مفهوم هر یک، بیشتر آشنا شوید.
الگوهای هارمونیک (Harmonic Patterns) چیست؟
الگوهای هارمونیک ساختارهایی هندسی بر اساس دنباله معروف فیبوناچی هستند. در واقع، هر یک از عناصر الگوی هارمونیک، بر اساس یکی از سطوح خاص فیبوناچی ایجاد میشوند. بنابراین این الگوها را میتوان متشکل از چند بخش در نظر گرفت که در کل نشاندهنده جدیدترین تغییرات قیمت و پیشبینی تغییرات احتمالی بازار در آینده خواهد بود.
اولین بار گارتلی (H.M. Gartley) در کتاب خود با عنوان «سود در بازار سهام (1932)» درباره الگوهای هارمونیک صحبت کرد. به همین دلیل است که بسیاری از الگوهای هارمونیکی که در ادامه معرفی میکنیم، عمدتاً به نام وی نامگذاری شدهاند. اخیراً، اسکات ام. کارنی (Scott M. Carney) در کتاب خود به نام «معاملهگر هارمونیک (The Harmonic Trader) (1999)» درباره الگوهای ساختاری مبتنی بر نسبت فیبوناچی بحث کرده است. اسکات کارنی به عنوان فردی شناخته میشود که رویکرد ترید هارمونیک را در بازارهای مالی احیا میکند.
الگوهای هارمونیک بیشتر در بازههای زمانی طولانی ایجاد و شناسایی میشوند؛ چون با توجه به اینکه به نوعی از دنباله فیبوناچی تشکیل میشوند، به زمان بیشتری برای تکمیل هر سطح نیاز دارند. در نتیجه بهترین چارچوب زمانی برای خرید و فروش از طریق شناسایی الگوهای هارمونیک، نمودارهای روزانه و هفتگی است. این الگوها، از جمله مهمترین بخشهای تحلیل تکنیکال است که معمولاً به دست معاملهگران مبتدی و تازهوارد، قابل شناسایی نیستند. بنابراین، شناسایی و استفاده از آنها برای شناسایی بهترین فرصتهای خرید و فروش به تلاش و دانش زیادی در زمینه تحلیل تکنیکال نیاز دارد. به همین دلیل، الگوهای هارمونیک معمولاً به دست معاملهگرانی استفاده میشود که قصد سرمایهگذاری بلندمدت دارند و روی شناسایی بهترین موقعیت ترید تمرکز کردهاند.
ارتباط الگوهای هارمونیک با سطوح فیبوناچی
همانطور که پیش از این گفته شد، اساس شکلگیری الگوهای هارمونیک، بر اساس دنباله فیبوناچی است. طبق نظریه فیبوناچی، هر عدد بعد از 0 و 1 مجموع دو عدد قبلی را نشان میدهد. در نتیجه بخشی از توالی دنباله فیبوناچی به صورت زیر خواهد بود:
۰، ۱، ۱، ۲، ۳، ۵، ۸، ۱۳، ۲۱، ۳۴، ۵۵، ۸۹، ۱۴۴، ۲۳۳، ۳۷۷، ۶۱۰، ۹۸۷، ۱۵۹۷، ۲۵۸۴، ۴۱۸۱، ۶۷۶۵، ۱۰۹۴۶، ۱۷۷۱۱
نکته حائز اهمیت این است که هر یک از اعداد موجود در این دنباله، مشخصکننده یک سطح نسبی هستند که برای پیشبینی قیمت، شناسایی سطح حمایت و مقاومت و … مورد استفاده قرار میگیرند. مهمترین سطوح نسبی ایجادشده توسط این دنباله عبارتاند از: 127.2٪ ، 161.8٪ و 261.8٪.
انواع الگوهای هارمونیک (Harmonic Patterns)
در ادامه به معرفی 6 الگوی پرکاربرد هارمونیکی میپردازیم. هر یک از الگوهایی که در ادامه معرفی میشوند، خود دارای دو نسخه صعودی و نزولی هستند که به نوبه خود برای شناسایی بهترین زمان خرید و فروش مورد استفاده قرار میگیرند.
هر الگو با حرکت XA شروع میشود که آغازکننده یک روند است. موج XA، در نسخه نزولی یک الگوی هارمونی، نشاندهنده یک حرکت رو به پایین است و برعکس!
الگوی ABCD
الگوی ABCD، در کنار گارتلی، بدون شک پرکاربردترین الگوی هارمونیک است. اگر تجربه زیادی در کار با الگوهای هارمونیک ندارید، پیشنهاد و توصیه ما یادگیری الگوی ABCD است. بدون شک با یادگیری این الگو، شناسایی و استفاده از الگوهای پیچیده، راحتتر خواهد بود. نام دیگری که برای این الگو در نظر گرفته شده است، الگوی AB=CD است. چراکه موجهای AB و CD مساوی هم هستند و حرکت BC نشاندهنده یک اصلاح است.
الگوی ABCD شامل سه بخش به صورت زیر است:
- AB حرکت اولیه است.
- BC باید اصلاح حرکت AB را نشان دهد.
- CD به اندازه AB باشد.
تصویر بالا نشان میدهد که یک الگوی ABCD صعودی منظم باید چگونه باشد. هدف از این الگو، شناسایی نقطه D یا در واقع بهترین زمان خرید است. نسخه نزولی ABCD هم شامل همین بخشها است با این تفاوت که AB حرکتی در جهت مخالف است که در نهایت سیگنال خرید در نقطه D ایجاد میکند.
الگوی گارتلی (Gartley)
الگوی گارتلی شامل بخشهای زیر است:
- XA – جایی که الگو شروع میشود.
- AB – نقطه B باید در 61.8٪ اصلاح فیبوناچی XA پایان یابد.
- BC – حرکت BC باید در سطح فیبوناچی 38.2٪ یا فیبوناچی 88.6٪ تمام شود.
- CD – اگر BC به 38.2٪ ختم شود، CD باید تا 127.2٪ افزایش یابد. در غیر این صورت، نقطه D در 161.8 توسعه BC ایجاد میشود.
- XD – نقطه D باید 78.6٪ اصلاحکننده موج اولیه XA باشد.
الگوی خرچنگ (Crab)
الگوی خرچنگ، شامل موارد زیر است:
- XA – اولین موج که یک روند را آغاز میکند.
- AB – این موج باید 38.2٪ یا 61.8٪ اصلاح فیبوناچی XA باشد.
- BC – این حرکت در خلاف جهت حرکت AB صورت میگیرد، اصلاح 38.2 یا 0.886 AB. الگوهای هارمونیک و نحوه معامله با آنها
- CD – اگر موج 2 BC٪ باشد، CD باید به توسعه 224٪ برسد. از طرف دیگر، اگر BC به 88.6٪ ختم شود، CD باید 361.80٪ BC باشد.
- XD – در نهایت، سیگنال خرید در نقطه D تقریباً در 161.8٪ فیبوناچی موج اولیه XA است.
الگوی خفاش (Bat Pattern)
الگوی خفاش شامل موارد زیر است:
- XA – اولین موج که یک روند را آغاز میکند.
- AB – باید بین 38.2٪ و 50٪ پایان یابد.
- BC – این موج 38.2٪ یا 88.6٪ حرکت AB است.
- CD – اگر BC 2٪ باشد، CD باید توسعه 161.8٪ را به دست آورد.
- XD – نقطه ورود به معامله (D) در حالت ایدئال در 88.6٪ اصلاح فیبوناچی موج XA شروع شده است.
الگوی پروانه (Butterfly)
الگوی پروانه شامل موارد زیر است:
- XA – اولین موج که یک روند را آغاز میکند.
- AB – سطح اصلاحی قیمت نقطه B باید به 78.6٪ موج XA برسد.
- BC – این موج اصلاحی 38.2٪ یا 88.6٪ موج AB است.
- CD – اگر موج BC به 38.2٪ ختم شود، باید موج CD به 161.8٪ افزایش یابد. اگر موج BC در 88.6٪ به پایان برسد، نقطه D به 261.8٪ گسترش مییابد.
- XD – به دلیل اصلاح کمتر در موج AB، نقطه D در الگوی پروانه باید در 127٪ یا 161.80٪ توسعه فیبوناچی موج شروع XA باشد.
الگوی کوسه (الگوهای هارمونیک و نحوه معامله با آنها Shark pattern)
الگوی کوسه یکی از الگوهای هارمونیک نسبتاً جدید است. این الگو شامل بخشهای زیر میشود:
- XA – حرکت اولیه برای شروع الگو
- AB – این موج باید بین 113 تا 161.8 درصد به پایان برسد.
- BC – بسته به توسعه AB، این موج باید 161.8٪ یا 224٪ امتداد حرکت قبلی باشد. این مرحله آخر است؛ زیرا نقطه D سیگنال خرید / فروش است.
الگوی سایفر (Cypher pattern)
الگوی Cypher از بخشهای زیر تشکیل میشود:
- XA – اولین موج که یک روند را آغاز میکند.
- AB – این موج با 38.2 یا 61.8 از حرکت شروع به پایان میرسد.
- BC – این موج از توسعه سطحهای فیبوناچی غیرمعمول 113.0٪ (اگر AB 2٪) و 141.4٪ (اگر AB 61.8٪) استفاده میکند.
- XA – در این الگو، نقطه D نهایی باید مطابق با 78.6٪ اصلاح فیبوناچی حرکت اولیه XA باشد.
مزایا و معایب الگوهای هارمونیک
مسلماً بزرگترین مزیت الگوهای هارمونیک یک ساختار کاملاً مشخص است. با استفاده از این الگوها، نقاط ورود و خروج به وضوح مشخص است و نیازی به استفاده از روشهای مختلف جهت شناسایی این نقاط نیست.
مدیریت ریسک، یکی دیگر از مزایای اصلی الگوهای هارمونیک است. سطوح مقاومت، حمایت و قیمت کاملاً مشخص است. در نتیجه شناسایی زمان سود و ضرر کار مشکلی نخواهد بود.
همانطور که در ابتدای مطلب هم گفته شد، شناسایی دقیق الگوهای هارمونیک کار مشکلی است. برخی مواقع شناسایی نقطه A و B کار سادهای است، در حالی که نقطه C درست تشخیص داده نمیشود.
بنابراین، برای شناسایی، ترسیم و در نهایت تصمیمگیری بر اساس الگوهای هارمونیک (Harmonic Patterns) به صبر و حوصله زیادی نیاز است. به همین دلیل است که استفاده از این الگو معمولاً به افراد حرفهای و باتجربه در زمینه ترید توصیه میشود.
نحوه استفاده از الگوهای هارمونیک برای خرید و فروش
برای رسم الگوهای هارمونیک، به کسب اطلاعات و رعایت دقیق دستوالعملهای گفتهشده نیاز است؛ زیرا هر مرحله تا حدودی به دقت مرحله قبل وابسته است. بنابراین مهم است که گام به گام از دستورالعملها پیروی کنید تا در قابلیت اطمینان هر موج، ابهامی وجود نداشته باشد. سیستم عاملهای تجاری بسیاری همچون TradingView و سایر برنامههای نرم افزاری، دارای تنطیمات داخلی برای ترسیم الگوهای هارمونیک هستند. بنابراین، کار شما بسیار آسانتر است؛ زیرا فقط باید از دستورالعملها پیروی و نقاط را روی نمودار به هم متصل کنید.
قبل از اینکه نکاتی در مورد نحوه ترسیم الگوهای هارمونیک با شما عزیزان به اشتراک بگذاریم، توجه به این نکته مهم است که شناسایی الگوی کامل تقریباً غیرممکن است. سادهترین راه برای ترسیم الگوی هارمونیک، ترسیم هر موج به صورت مرحله به مرحله است. مرحله اول را کامل کنید (در صورت امکان) و سپس به مرحله بعدی بروید. در صورتی که تمام موارد را به خوبی رعایت کرده باشید، نقطه نهایی C یا D باید سیگنال خرید یا فروش را برای شما ایجاد کند.
در نمودار EUR / USD روزانه، نمونهای از الگوهای هارمونیک را مشاهده میکنیم.
همانطور که قبلاً گفته شد، AB و CD موجهای مساوی هستند و BC در جهت مخالف حرکت میکند. در این حالت، ساختار کاملاً دقیق است؛ به جز اصلاح بزرگتر از حد انتظار در BC (حدود 70٪). برای اطمینان از اینکه نمودارِ ترسیمشده همان چیزی است که باید باشد، میتوانید از ابزارهای کمکی برای تشخیص سطح مقاومت، حمایت و … استفاده کنید.
میزان سود با استفاده از آخرین موج CD و تکنیکهای اندازهگیری فیبوناچی محاسبه میشود. باز هم، بسته به مدیریت ریسک و سبک تجارت خود، هدف مورد نظر را تعیین میکنید. به طور کلی، معاملهگران باتجربه به دنبال اصلاح بین 38.2٪ تا 61.8٪ هستند.
سخن پایانی
الگوهای هارمونیک (Harmonic Patterns) نمودارهای هندسی بر اساس دنباله معروف فیبوناچی هستند. مشهورترین الگوهای هارمونیک عبارتاند از: ABCD، گارتلی، الگوی خفاش، الگوی پروانه، الگوی سایفر، الگوی خرچنگ و الگوی کوسه. مزیت استفاده از الگوهای هارمونیک، بهره گرفتن از یک ساختار قیمت خاص است که سیگنال خرید یا فروش ایجاد میکند. اما بزرگترین چالش در خصوص این الگوها این است که تشخیصشان کار مشکلی است.
معرفی چندین الگوی متداول هارمونیک در تحلیل تکنیکال
ساعد نیوز: الگوهای هارمونیک به عنوان ساختارهای هندسی و خاص قیمتی هستند که با محاسبات فیبوناچی اندازه گیری می شوند. کاربرد الگوهای هارمونیک که شامل ترکیبات متمایز و پیوسته از نسبت های فیبوناچی مختلف است در پیدا کردن طول حرکات قیمت و نقاط برگشتی خلاصه می شود. شناسایی الگوهای نموداری توانایی اصلی و اولیه ای است که هر تحلیلگر تکنیکال باید دارا باشد.
الگوهای هارمونیک به عنوان ساختارهای هندسی و خاص قیمتی هستند که با محاسبات فیبوناچی اندازه گیری می شوند. کاربرد الگوهای هارمونیک که شامل ترکیبات متمایز و پیوسته از نسبت های فیبوناچی مختلف است در پیدا کردن طول حرکات قیمت و نقاط برگشتی خلاصه می شود. شناسایی الگوهای نموداری توانایی اصلی و اولیه ای است که هر تحلیلگر تکنیکال باید دارا باشد.
تسلط در این موضوع یعنی شناخت الگوهای نموداری ، تمرین و تجربه و ممارست در تکرار آنها بشدت مورد نیاز است. شناسایی درست الگوها به تریدر ها کمک می کند تا عکس العمل خوبی نسبت به شرایط متغیر بازار نشان دهند. الگوهای نموداری به الگوهای “ادامه دهنده” و “برگشتی” طبقه بندی و به عنوان الگوهای ساده و پیچیده رده بندی می شوند. ساختار الگوهای هارمونیک و نحوه معامله با آنها الگوهای هارمونیک و نحوه معامله با آنها الگوهای پیچیده ممکن است از مجموعه الگوهای ساده و ترکیبی از نوسانات قبلی تشکیل شود. دانش این طبقه بندی از تشخیص الگو و خصوصیات آن به معامله گران پتانسیل بیشتری برای واکنش و انطباق با طیف وسیع تری از شرایط بازار می دهد.
الگوهای هارمونیک
مفهوم الگوهای هارمونیک توسط H.M. Gartley در سال ۱۹۳۲ ایجاد شد و آنرا در کتاب خود Profits in the Stock Market در مورد الگوی ۵ نقطه ای (معروف به گارتلی) نوشت. Larry Pesavento این الگو را با نسبت های فیبوناچی بهبود بخشیده و قوانینی را در مورد نحوه ترید با الگوی “گارتلی” در کتاب خود با نام Fibonacci Ratios with Pattern Recognition تنظیم کرده است. تعداد کمی از نویسندگان هستند که روی این تئوری الگو کار کرده الگوهای هارمونیک و نحوه معامله با آنها باشند ، اما بهترین آنها به نظر من توسط Scott Carney در کتابش با عنوان “Harmonic Trading” انجام شده است. Scott Carney همچنین الگوهایی مانند “خرچنگ”(Crab)، “خفاش”(Bat) ، “کوسه”(Shark) و “۰-۵” اختراع کرد و عمق واقعی دانش را برای “قوانین ترید” ، “اعتبار” و “مدیریت ریسک / پول” به آنها افزود.
تئوری اصلی الگوهای هارمونیک مبتنی بر حرکات قیمت / زمان است که به روابط نسبت های فیبوناچی و تقارن آن در بازارها پایبند است. تجزیه و تحلیل نسبت های فیبوناچی در هر بازار و هر نموداری با هر دوره زمانی سودمند است. ایده اصلی استفاده از این نسبت ها ، شناسایی نقاط عطف کلیدی ، برگشتها و پیشرفتها با در نظر گرفتن قله ها و کف های قبلی است که برای شناسایی و تنظیم هدف های قیمت برای تسویه سود یا حد ضرر بسیار با فایده هستند.
الگوهای هارمونیکی با استفاده از توالی های فیبوناچی الگوهایی با ساختار هندسی (اصلاح ها “retracement ” و تصویرها یا ادامه ها “projection”) را ایجاد می کنند. این الگوهای هارمونیک فرصت های منحصر به فردی را برای معامله گران مشخص می کنند ، مانند حرکات قیمت ، نقاط عطف و مهم روند. این عامل در تلاش است تا الگوهای هارمونیکی در ارائه اطلاعاتی نظیر نقاط ورود ، خروج و اهداف بسیار قابل اعتماد برای معامله گران رفتار کند که ممکن است یک تمایز کلیدی با دیگر روش ها و ابزارهای تحلیل مانند اندیکاتور ها / نوسان سازها و نحوه عملکرد آنها داشته باشد.
شناسایی الگوهای هارمونیک
الگوهای هارمونیک همانطور که در دسته بندی آنها گفته شد انواع مختلفی دارند که در ادامه این الگوها را بررسی می کنیم. اصلی ترین الگوهای هارمونیک، الگوهای «گارتلی» (Gartley)، «پروانه» (butterfly)، «خفاش» (bat) و «خرچنگ» (crab) هستند که هرکدام ظاهر بصری خاص و نسبت هایی منحصر به فرد دارند. شناسایی الگوهای هارمونیک شاید در ابتدا دشوار به نظر برسند اما هنگامی که تحلیلگر ساختار الگوها را درک کند، می تواند به راحتی این الگوها را در نمودار پیدا کند. الگوهای هارمونیک اصلی الگوهایی هستند که از پنج نقطه تشکیل شده اند و الگوهایی مانند الگوی ABC و ABCD که از این الگوها نشات گرفته شده اند به ترتیب سه و چهار نقطه ای هستند.
در ادامه خواهیم دید که تمام نوسانات قیمت بین این نقاط به هم پیوسته است که نسبت های هارمونیکی مبتنی بر دنباله فیبوناچی دارند. الگوهای هارمونیک یا در حال شکل گیری هستند و یا تکمیل شده اند که به شکل حروف «M» یا «W» در نمودار قابل مشاهده هستند. نکته ی قابل توجه این است که همه ی الگوهای اصلی که ۵ نقطه ای الگوهای هارمونیک و نحوه معامله با آنها هستند (XABCD) در دل خود الگوی سه نقطه ای (ABC) دارند.الگو های معرفی شده در این متن متداول ترین الگوهای هارمونیک هستند که برای یاد گیری الگوهای پیشرفته ی هارمونیک لازم می باشند.
الگوی Retracement
این الگو که می توان از آن به عنوان رایج ترین الگوی هارمونیک و یا فیبوناچی یاد کرد، زمانی صادق است که در یک روند شاهد تمایل خطوط به بازگشت از روند و یا اصلاح قیمت هستیم و پس از چند مقاومت یا حمایت در برابر بازگشت از روند غالب مجدداً شاهد ادامه سیر قبلی روند خواهیم بود.
الگوی Projection
از این الگو به منظور تعیین هدف برای ادامه روند و همچنین پیش بینی مقاومت ها در طول مسیر استفاده می شود و روندهای بازگشتی بزرگ تر از خط روند قبلی را پیش بینی می کند به این ترتیب که موج های اصلاحی در طول روند، برای پیش بینی طول موج بازگشتی از اهمیت برخوردار است. به طور مثال با تعیین نقاط (A, B, C) الگو ما را در پیش بینی نقطه هدف و مقاومت های مسیر یاری می کند.
الگوی Fan یا باد بزن
الگوی Fan براساس زاویه روند غالب، نقاط بازگشت قیمتی را پیش بینی می کند که زاویه ها با اندازه های ۳۸.۲، ۵۰ و ۶۱.۸ درجه در این الگو از اهمیت بیشتری برخوردار هستند.
یبوناچی زمانی (Fibonacci Time Extension)
این ابزار برای به دست آوردن نقاطی است که احتمالا از لحاظ زمانی جز نقاط عطف (کلیدی) به شمار بیایند، بنابراین یکی از کارهایی که انجام می دهد، به شما این امکان را می دهد که زمان را نیز پیش بینی کنید. زمانی که در آن تغییر جهت رخ می دهد. برای رسم این ابزار کافی است که نقطه حداکثر و حداقل یک کندل را به هم وصل کنید؛ که در این بین یک سقف و یک کف همانند حالت های پیشین داریم. یادآوری می شود که فاصله زمانی بین ستون ها مبین اعداد سری فیبوناچی است.
الگوی Time
این الگو خطوط روند را براساس فاصله زمانی آن ها مورد سنجش قرار می دهد به این ترتیب که یا فاصله ۲ قله را محاسبه و بنا بر نسبت های ۱، ۲، ۳، ۵، ۸ قله (نقطه بازگشتی) بعدی را پیش بینی می کند و یا فاصله کمترین مقدار با بیشترین مقدار را محاسبه کرده و بنا به بازه های ۱، ۲،۳، ۵ و… اقدام به پیش بینی نقاطی با ویژگی مشابه (کمترین و بیشترین فاصله) می کند.
کمان فیبوناچی (Fibonacci Arcs)
استفاده از این ابزار همانند حالت فیبوناچی اصلاحی RET است، در واقع برای یک روند که می تواند صعودی یا نزولی باشد، می توانیم نقاط حمایت یا مقاومت را به دست بیاوریم.
الگوی Arcs
این الگو با روش شعاعی و عموماً با درصدهای ۳۸.۲ ، ۰.۵ و ۶۱.۸، میزان بازگشت و اصلاح روندها را پیش بینی و بررسی می نماید.
الگوی Bullish AB= CD
که همان الگوی گاوی یا صعودی است و در آن کف های قیمتی در محدوده ۰.۳۸۲ – ۰.۸۸۶ و سقف های قیمتی در محدوده ۱.۱۳ – ۲٫۶۱ (تارگت) خواهد بود.
الگوی Bearish
این الگو که اصطلاحاً به الگوی خرسی یا کاهشی معروف است؛ دارای سقف های قیمتی در بازه ۰.۳۸۲ – ۰.۸۸۶ و کف های قیمتی در بازه ۱.۱۳ – ۲٫۶۱ خواهد بود.
این الگو ساده ترین و ابتدایی ترین نوع الگوهای هارمونیک است که به اشکال متعددی مانند: گارتلی(Gartley)، خفاش (Bat)، پروانه (Butterfly)، خرچنگ (Crab)، کوسه (shark)، سایفر(cypher)، الگوی nen-star، الگوی wolfi wava هستند که جزء تکنیک های تخصصی تحلیل تکنیکال به حساب می آید؛ لذا پیش نیاز استفاده از آن ها شناخت الگوهای عمومی تر و رایج تر است که در ادامه معرفی می شود.
الگوی Extension
همان طور که در الگوی Retracement بیان شد، در الگوی فیبو شاهد بازگشت و به عبارتی اصلاح روند و سپس ادامه مسیر خواهیم بود؛ اما گاهی این بازگشت از سطح اولیه خود نیز فراتر رفته که در این حالت شاهد الگوی بازگشت داخلی یا (Extension) خواهیم بود. بنابراین پیش بینی نقاط شکست برای شروع خطوط بازگشتی با طولی بیش از اندازه خط روند قبلی را از قابلیت های این الگو می دانیم به عنوان مثال پیش بینی نقطه آغاز یک روند بازگشتی صعودی با طولی معادل ۱.۶۱۸ برابر یک موج نزولی از اهداف استفاده از این ابزار است.
الگوی Expansion
ساز و کار این الگو مشابه الگوی projection است؛ به گونه ای که برخی از تحلیل گران تمایزی میان آن ها قائل نمی شوند؛ اما به طور راجع، وجه تمایز آن ها در این است که در Expansion به جای بررسی طول موج اصلاحی در یک روند، تنها طول موج رفت روند ملاک سنجش خواهد بود
الگوهای هارمونیک و نحوه معامله با آنها
تکنولوژی نرمافزاری بورس اوراق بهادار
چارت قیمتی سهام، طلا، آتی، نقدی، شاخصها
توسط متاتریدر با نام پایلوت رسا
- صفحه اصلی
- آموزش
- تحلیل فنی
- سرفصل تحلیل فنی ١
- سرفصل تحلیل فنی ٢
- سرفصل تحلیل بنیادی ١
- سرفصل تحلیل بنیادی ٢
- سرفصل مهندسی زمان_قیمت
- کارگاه آموزشی زمان_قیمت
- سرفصل الگوی جامع هارمونیک
- کارگاه آموزشی الگوی جامع
- سرفصل سرمایهگذاری ١
- سرفصل سرمایهگذاری ٢
- سرفصل مدیریت تحلیلی
- کارگاه آموزش عمومی و تخصصی حضوری
- کارگاه های آموزش برخط (آنلاین)
- ثبت نام پایلوت رسا
- ورود به کنترل پانل کاربری
- فراموشی یا تغییر رمز عبور
- نام نویسی کلاسهای آموزشی
- لینک عضویت در ربات تلگرامی رسا
- سوالات متداول
سرفصل دوره آموزش الگوی جامع (فراگیر) هارمونیک در بازارهای مالی (پیشرفته)
"Comprehensive Harmonic Pattern in the financial markets"
الگوی فراگیر یا جامع هارمونیک: اکثریت تحلیلگران، معامله گران (Traders) و سایر افرادی که دستی در پیشبینی بازار های مالی دارند اذعان میکنند که تنوع و الگوهای هارمونیک و نحوه معامله با آنها گوناگونی در الگوهای تحلیلی کلاسیک(سنتی) و یا هارمونیک به قدری زیاد است که استفاده ازآنها را سخت میکند. مضافا عدم وجود زمانبندی مناسب و اجبار به پیوستگی نظارت بر الگوها و صرف وقت و خستگی ناشی از آن که از ندانستن زمان واقعه میباشد، مزید بر علت است. لازم به ذکر نیست که انحرافات و خطاهای ایجاد شده خود ریسک تجارت را بالاتر میبرد.
موارد یاد شده این حقیر را بر آن داشت تا از طریق زمانبندی و تعریف ساختاری مشخص و قابل درک برای الگو بتوانم مهندسی جامع همراه با زمانبندی که توانایی محاسبه انحرافات و خطاها در جهت اصلاح مسیر آن را داشته باشد ایجاد و تعریف کنم. بوسیله آن به سادگی و بدور از هر گونه سردرگمی میتوانیم تمامی الگوها را به صورتی واحد بررسی و تحلیل کنیم. تعریفی ساختاری و متحد الشکل برای تمامی الگوها در ابعاد زمان، قیمت و حجم انجام شد. همچنین قواعد و قوانین حاکم بر ترکیبات آنها همچون سطوح قیمت- زمانی یا پوش های "قیمت_زمان_حجم " یا همان فضایی و حتی فراتر از آن در ابعاد چهار بعدی همچون فراوانی آماری ایجاد گردید.
الگوی ساده شده فوق به خودی خود ساده ترین و کوتاهترین راه با دقتی بالا و قابل محاسبه برای تحلیل الگوهای هارمونیکی و حتی کلاسیک میباشد. اضافه بر آن روشهایی مستقل و یا مکمل دیگری تدوین گردیدند که به برخی از آنها میتوان به مهندسی زمان- قیمت و زمانبندی الگوهای کلاسیک در کنار الگوی جامع هارمونیکی اشاره کرد.
همچنین امکان برآورد خطای عملیاتی و محاسباتی بخشی از این ساختار میباشد تا با دقت بسیار بالا اهداف معاملاتی مان شناسایی شوند. لذا این روش علاوه بر اینکه توانایی رفع نواقص امواج الیوت را دارد میتواندبه عنوان روشی مکمل برای اصلاح مسیر و شناسایی امواج در سایر روشهای تحلیلی نیز عمل کند.
- فصل اول: آشنایی مقدماتی با الگوهای کلاسیک (یادآوری) "Classic Harmonic Patterns"
یاد آوری قالب الگوهای کلاسیک (سنتی)
اشاره اجمالی به برخی از الگوهای کلاسیک پایه
مفهوم زمان قیمت در الگوهای کلاسیک
نحوه انباشت انرژی در الگوهای کلاسیک
کاربردها و بررسی نقاط ضعف و قوت
- فصل دوم: آشنایی با الگوهای هارمونیک و اصطلاحات مربوطه به آن "Harmonic Patterns and Expressions"
الگوی هارمونیک چیست و منظور از الگوی جامع چه میباشد؟
تعریف و خاستگاه الگوی جامع هارمونیک
نگاهی بر فلسفه و منطق حاکم بر الگوی هارمونیک
معرفی چهار چوب ها و تعاریف اولیه Basic Definitions
مفاهیم و اصطلاحات حاکم بر الگوی هارمونیک
تعریف اجزای الگو و اصطلاحات کاربردی در آن ( کمان، نقاط چرخش، ام پوینت یا نقطه دیداری و غیره)
استاندارد سازی تبادل اطلاعات (هندسی و عددی)
شیب منحنی در الگوی هارمونیک (تبادلات قیمت زمانی)
تعریف خطا و مفهوم آن در الگوهای هارمونیک
اهداف الگوهای هارمونیک و نحوه معامله با آنها و کاربردها
- فصل سوم: ساختار هندسی و مبنای عددی در الگوی جامع یا فراگیر هارمونیکی "Harmonic Geometric and Structures"
کاربرد سیستمهای عددی در تحلیل هارمونیکی
ساختار هندسی و مهندسی الگوی جامع
آشنایی با فراکتال ها و نحوه تعمیم در ساختار هارمونیک
بازنگرشی بر زمان و قیمت در چهارچوب الگو
آشنایی با چرخشهای دوره ای زمانی در الگوهای هارمونیکی (مطلق و نسبی)
آشنایی با چرخشهای دوره ای قیمتی در الگوهای هارمونیکی (مطلق و نسبی)
محاسبات طولی قیمت - زمانی و نحوه انباشت انرژی
آشنایی با مفاهیم نموداری، سطح و فضا
- فصل چهارم: تعریف خطا، محاسبه و ترمیم آن در بستر هارمونیک " Errors Definition & calculations"
تعریف خطا از دیدگاه مهندسی و فلسفه حاکم بر آن
شناخت تعادل و خطوط تعادلی در بستر الگوهای گرافیکی (هارمونیک)
انواع خطا: انحراف قیمتی نمودار /انحراف زمانی نمودار/ انحراف خطی و یا زاویه ای نمودار
محاسبه خطا در بعد زمان (خطی)
محاسبه خطا در بعد قیمت (خطی و غیره خطی)
محاسبه خطا در بعد زمان -قیمت (زاویه)
آشنایی با مفهوم تفریط، اعتدال و افراط در بازار (بازنگری خطوط تعادل)
نحوه مقایسه، تطبیق و اصلاح خطای دوره ای "Calibrations"
- فصل پنجم: طبقه بندی الگوها و تعیین نرخ ارجحیت "Classification and Priority"
تنوع در الگوهای هارمونیک به چه معناست؟ Diversity
الگوی هارمونیک جامع و تطابق آن بر سایر الگوها
تعریف نرخ ارجحیت Priority
نحوه عملکرد الگوها بر اساس نرخ ارجحیت
- فصل ششم: ترسیم نمودار هندسی و بهینه سازی آن "Optimization and Drawing"
نحوه ترسیم هندسی الگوی جامع یا فراگیر هارمونیک
فرکتال ها و تعمیم در الگوهای هارمونیکی
تعمیم الگوی جامع هارمونیکی (در دو بعد)
نتیجه گیری و استاندارد سازی
- فصل هفتم: کاربردهای عملی در معاملات و یا ترکیب با سایر روشهای تحلیلی "Practical Applications"
مهندسی و استخراج بهترین حالت بر پایه منطق هارمونیک
شناسایی نقاط بحرانی و استفاده بهینه از آنها
استخراج انرژی بازگشتی و پتانسیل نهفته در بازار
استفاده تکمیلی در پوشش نقاط ضعف سایر روشهای تحلیلی (مکمل)
اجرای یک نمونه کاربردی
- فصل هشتم: پرسش و پاسخ و حل تمرین "Questions and Answers"
توضیح و نتیجه گیری: در تمامی روش های تحلیلی، استخراج زمان واقعه، انرژی (شدت)، حدود و جهت بازار جزو ارکان محاسباتی و نتیجه تمام تلاشهای ما در جهت رسیدن به امن ترین و به صرفه ترین موقعیت در ترید یا معاملات بایستی باشد. لذا در روش یاد شده ضمن محاسبه موارد فوق قابلیت انطباق بالایی در ترکیب با سایر روشها و خلاصه سازی تمامی الگوهای هارمونیکی لحاظ گردیده است. به عبارت روشنتر کاستن از پیچیدگی و ساده سازی هنر و مهارت لازمه هر کاری میتواند باشد.
محقق، طراح و تدوین گر دوره: مهندس مسعود جعفری مدیریت شرکت راهبر سرمایه آسیا (رسا)
الگوهای هارمونيک با بهزاد بهزادی
الگوهای جدید فیبوناچی به مانند الگوهای کلاسیک از کنار هم قرار گرفتن معنی دار موج های حرکتی بازار به وجود می آیند. این الگوها به مانند الگوهای کلاسیک موج ها یا هدف های قیمتی تعیین شده در بازار را برای ما پیش بینی می کنند. استراتژی های ارائه شده، تكنیك های فیبوناچی روی سویینگ ها و سقف ها و كف های اصلی پیاده می شود بدون اینكه شمارشی از لحاظ الیوتی انجام شده باشد. تكنیك های زمانی استفاده شده توسط خانم برودن همان فیبوناچی تایم هایی هستند كه در سبك الیوت ماینر مورد استفاده قرار می گیرد. تنها نكته قابل توجه در این خصوص این است كه در زمان استفاده از DTP پس از كشیدن و اصلاح سویینگ های اصلی در نرم افزار داینامیك تریدینگ برای شناسایی كلاستر های زمانی به جای انتخاب نوع موج گزینه Default را انتخاب می نماییم، چون در اینجا عملا شمارش امواج صورت نمی گیرد. خانم برودن به طور كلی سه سبك دارد كه در این دوره این سبك ها مورد بررسی قرار می گیرد. این سبك ها عبارتند از:
استراتژی اول: استراتژی كلاسترها
این استراتژی كه برای بر روی تمامی تایم فریم ها قابل پیاده سازی می باشد، شناسایی سویینگ های مختلف و پیاده نمودن تكنیك های مختلف فیبوناچی بر روی سویینگ های اصلی جهت شناسایی نواحی و كلاستر ها می باشد.
استراتژی دوم: استراتژی سیمتری یا تقارن
در این استراتژی بر اساس تكنیك پروجكشن صد فیبوناچی یك استراتژی بسیار قدرتمند معرفی شده است كه به تفصیل در ادامه توضیح داده شده است.
نكته: روش های خانم برودن، به خصوص در مواقعی كه شمارش الیوتی چندان واضحی نداشته باشیم بسیار كارآمد می باشد. این روش ها برای تمامی تایم فریم ها قابل استفاده می باشد و در صورت تركیب با الیوت روشی قدرتمند می شوند.
استراتژی سوم: پترن های دو مرحله ای یا Two Step Pattern این پترن ها در یك حالت خاص شبیه پترن گارتلی و مشابه موج چهار الیوت می شوند و در تمامی تایم فریم ها قابل استفاده هستند.
علاوه بر سه استراتژی فوق یك استراتژی چهارم هم داریم كه درواقع همان استراتژی دوم می باشد كه در تایم فریم های كوچك مانند سه دقیقه و پنج دقیقه قابل استفاده می باشد، با این تفاوت كه به دلیل كوچك بودن تایم فریم در اینجا از تعدادی فیلتر و تریگر مخصوص خانم برودن استفاده می نماییم. پس از اعمال این چهار استراتژی در نهایت فیبوناچی تایم نیز روی چارت ها پیاده می شود تا كلاستر های دقیق تری داشته باشیم.
جزوه آموزشی پیش رو با عنوان پترن های هارمونیک، توسط بهزاد بهزادی، در فرمت PDF، و در 50 صفحه تهیه و تنظیم شده است
- تحلیل فنی