چطور از شاخص قدرت نسبی باید استفاده کرد؟

اندیکاتور RSI چیست؟ کاربرد rsi در تحلیل تکنیکال
یکی از قدرتمندترین و انعطاف پذیرترین ابزارهایی که در دست تحلیل گران تکنیکال بازار است، اندیکاتور Rsi می باشد که سرمایه گذاران سیگنال های خرید و فروش قوی را از آن دریافت می کنند و به همین دلیل rsi از محبوبیت بالایی در بین اهالی بازار برخوردار شده است. اما این اندیکاتور واقعا چگونه به ما کمک می کند تا خرید و فروش های مطمئن تری داشته باشیم؟
در واقع وظیفه ی اصلی اندیکاتور آر اس ای این است که به ما درباره ی بیش از حد فروخته شدن یا بیش از حد خریده شدن یک دارایی اطلاع دهد و نقاط ورود و خروج مناسب را به کمک مباحثی همچون واگرایی Rsi و قوانین روند در Rsi که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت، برای ما نمایان کند.
تعریف اندیکاتور RSI
اندیکاتور RSI نشان دهنده ی قدرت بازار و قدرت خریداران و فروشندگان نسبت به هم است و به همین دلیل شاخص قدرت نسبی نامیده می شود که مخفف Relative Strength Index می باشد. RSI اندیکاتوری بازگشتی است که برای تایید و تعیین نقاط و سطوح بازگشتی بازار به کار برده می شود و از گروه اسیلاتور های مومنتوم است؛ جی ولز ویلدر در سال ۱۹۷۸ در کتاب معروفش “مفاهیم جدید در تحلیل تکنیکال” این اسیلاتور محبوب و کاربردی را به عنوان سیستمی جدید در بررسی و نحوه خرید و فروش سهام معرفی کرد.
این اندیکاتور در نرم افزار های تحلیل تکنیکال در زیر نمودار قیمت ـ زمان رسم می شود. در گذشته نحوه محاسبه اندیکاتور rsi بسیار سخت بود و از طریق فرمول و روابط پیچیده ای انجام می گرفت، اما امروزه این ابزار با چند کلیک تحلیل گران به راحتی در نرم افزارهای تحلیل تکنیکال به نمایش در می آید.
بازه زمانی و حساسیت اندیکاتور rsi
RSI یک اسیلاتور قیمتی است و در محاسبات خود از میانگین قیمت ها در بازه های زمانی بهره می برد و همواره بین دو سطح ۰ و ۱۰۰ در حال نوسان است. هرچه بازه زمانی کوچکتری در نظر گرفته شود این اندیکاتور حساسیت بیشتری نسبت به تغییرات قیمت نشان خواهد داد و به همین ترتیب نوسانات بیشتری خواهد داشت و سیگنال های خرید و فروش بیشتری را به سرمایه گذاران خواهد داد.
اما متداول ترین تنظیمات این ابزار، تعیین دوره ی ۱۴ روزه و همچنین مشخص کردن دو سطح ۳۰ و ۷۰ به عنوان سطوح ویژه از سوی فعالان بازار سرمایه می باشد.
در این درجه بندی ۳۰ نشان از فروش های افراطی و سطح حمایتی است که به احتمال زیاد سهم برگشت قیمت را در پیش خواهد گرفت و درجه ۷۰ نشان از خرید های افراطی و سطح مقاومتی است که احتمالا کاهش قیمت سهم را خواهیم داشت. درجه ۵۰ هم به عنوان سطح میانی در نظر گرفته می شود.
برای درک بهتر به مثال زیر که متعلق به شرکت فولاد مبارکه اصفهان است، توجه کنید. همانطور که مشاهده می کنید در ابتدا شاهد عبور اندیکاتود rsi از سطح ۷۰ و ورود این اندیکاتور به منطقه اشباع خرید هستیم، در همین زمان در نمودار سهم شاهد چرخش سهم و نزولی شدن روند هستیم که با فلش قرمز رنگ نشان داده شده است؛ در ادامه این روند نزولی شاهد عبور اندیکاتور به زیر سطح ۳۰ و ورود به منطقه اشباع فروش هستیم که افراطی شدن فروش ها را نشان می هد. در این نقطه هم شاهد اتمام نزول و برگشت سهم هستیم که با فلش سبز رنگ نشان داده شده است.
خط روند در rsi
یکی از کاربرد های جالب اسیلاتور RSI این است که می توان از قوانین خط روند در آن استفاده کرد و در زمان شکست روند به بررسی آن پرداخت و موقعیت های مناسب خرید و فروش را شناسایی کرد.
قوانین سطوح حمایت و مقاومت در rsi همانند نمودار قیمت سهم است؛ یعنی به همان شکل که خطوط روند را در مورد قیمت استفاده می کنیم بطور مشابه می توانیم همان خطوط را در اندیکاتور آر اس ای استفاده کنیم و با اتصال نقاط کمینه به یکدیگر می توانیم به حمایت دینامیک و با اتصال نقاط بیشینه به مقاومت دینامیک برسیم.
نکته : هر چقدر حمایت و مقامت اندیکاتور rsi با قدرت بیشتری شکسته شوند از اعتبار بالاتری برخوردار خواهند بود و می توان با اعتماد بیشتری معامله کرد.
در شکل بالا که مربوط به پالایش نفت اصفهان می باشد با شکسته شدن خط روند اندیکاتورrsi ، خود سهم نیز خط روند قیمت را می شکاند و سهم وارد فاز اصلاحی می شود.
واگرایی در RSI
وجود واگرایی در اندیکاتور rsi یکی از محبوب ترین سیگنال های معاملاتی برای فعالان بازار سرمایه است. در حالت عادی زمانی که نمودار سقف یا کف جدیدی را تشکیل می دهد اندیکاتور هم همین کار را می کند؛ اما در واگرایی که نوعی ناهمگونی بین قیمت و اندیکاتور است زمانی که نمودار سقف ها و کف های جدیدی را تشکیل می دهد اندیکاتور قادر به این کار نیست و برعکس عمل می کند.
بنابراین یک واگرایی زمانی بوجود می آید که بر اساس قیمت پتانسیل ادامه روند وجود داشته باشد اما بر اساس اندیکاتور تغییری در نسبت قدرت خرید خریداران و فروشندگان ایجاد شده که بیانگر ضعف موج قیمتی اخیر خواهد بود.
واگرایی بین rsi و خطوط قیمت در زمانی که اعداد بالاتر از سطح ۷۰ و یا پایین تر از سطح ۳۰ باشند اخطاری بسیار جدی برای سرمایه گذاران می باشد که حتما باید به آن توجه کنند چرا که این واگرایی اهمیت بالایی دارد و می تواند نشان از برگشت نمودار قیمت باشد.
انواع واگرایی ها
بر اساس حالت های مختلفی که بین قیمت و اندیکاتور RSI اتفاق می افتاد؛ واگرایی به دو دسته واگرایی معمولی و واگرایی مخفی که هرکدام دارای انواع مثبت و منفی هستند تقسیم می شود که در این مطلب به اختصار به هر کدام از آنها خواهیم پرداخت و لی شما می توانید برای مطالعه بیشتر در مورد واگرایی به مطلب “ واگرایی چیست؟ “ مراجعه کنید.
خواندن این مطلب می تواند برای شما مفید باشد: واگرایی چیست؟ انواع واگرایی و کاربردشان
واگرایی معمولی در rsi
واگرایی معمولی اخطاری برای بازگشت است و ضعف را در روند فعلی نشان می دهد. تحلیل گران بعد از مشاهده این واگرایی منتظر چرخش روند صعودی به نزولی و برعکس خواهند بود.
واگرایی معمولی مثبت ( RD+ ): زمانی اتفاق می افتد که نمودار قیمت کفی پایین تر از کف قبلی یا هم تراز با آن تشکیل می دهد اما اندیکاتور کفی بالاتر از کف قبلی خودش را می سازد. این اتفاق به معنی تضعیف شدن روند نزولی است و احتمال برگشت روند در آینده نزدیک وجود دارد.
واگرایی معمولی منفی ( RD- ): زمانی اتفاق می افتد که نمودار قیمت سقفی بالا تر از سقف قبلی یا هم تراز با آن تشکیل می دهد اما اندیکاتور سقفی پایین تر از سقف قبلی خودش را می سازد. این اتفاق به معنی تضعیف شدن روند صعودی است و احتمال برگشت روند در آینده نزدیک وجود دارد.
در تصویر بالا نمونه از واگرایی معمولی مثبت و واگرایی معمولی منفی را مشاهده می کنید که منجر به تغییر روند سهم ها شده اند.
واگرایی مخفی در RSI
واگرایی مخفی نشان دهنده ی تقویت روند فعلی بازار است و برای فعالان بازار به عنوان سیگنالی برای ادامه روند بازار می باشد.
واگرایی مخفی مثبت ( HD+ ): زمانی اتفاق می افتد که نمودار قیمت کفی بالا تر از کف قبلی خود بزند ولی اندیکاتور کفی پایین تر از کف قبلی خودش بسازد. این حالت نشان دهنده ی ادامه دار شدن روند صعودی سهم خواهد بود.
واگرایی مخفی منفی ( HD- ): زمانی اتفاق می افتد که نمودار قیمت سقفی پایین تر از سقف قبلی خود بزند ولی اندیکاتور سقفی بالاتر از سقف قبلی خودش بسازد. این حالت نشان دهنده ی ادامه دار شدن روند نزولی سهم خواهد بود.
در تصویر بالا نمونه از واگرایی مخفی مثبت و واگرایی مخفی منفی را مشاهده می کنید که منجر به ادامه روند سهم ها شده اند.
برای مطالعه بیشتر:
مخترع اسیلاتور RSI جی ولز ویلدر است که در سال ۱۹۷۸ در کتاب معروفش “مفاهیم جدید در تحلیل تکنیکال” این اسیلاتور محبوب و کاربردی را به عنوان سیستمی جدید در بررسی و نحوه خرید و فروش سهام معرفی کرد.
شاخص پایی بازویی (ABI)
شاخص پایی بازویی، یک تست سریع و غیرتهاجمی است برای تشخیص اولیه بیماری عروق محیطی. تست غیرتهاجمی در پزشکی به این معنی است که مانند جراحیها یا آنژیوگرافی، از پوست بدن عبور نمیشود و با بافتهای داخلی بدن هیچ تماسی ایجاد نشده و تست بهصورت ساده فقط از روی بدن انجام میشود، مانند عکس برداریهای ساده رادیوگرافی.
بیماری عروق محیطی نیز به این معنی است که شریانهای اندامها و به صورت بسیار شایعتر پاها دچار تنگی یا انسداد میشوند. افرادی که دچار این مشکل میشوند، در خطر بیشتر سکته قلبی، سکته مغزی، درد پا، زخم پا ونهایتا در خطر نیاز به قطع کردن پا هستند.
در این تست فشار خون دستها و پاها در سطوح مختلف به دقت اندازه گیری شده و با هم مقایسه میشوند. چنانچه عدد نسبت فشار خون در مچ پا به بازو کم باشد، به معنی تنگی یا انسداد بعضی از شریانهای اندام تحتانی است. این تست بر اساس توصیههای علمی، در افرادی که که از درد پا شکایت دارند، برای تشخیص علل عروقی مثل تنگی شریانهای پا و افتراق آن از علتهای دیگر مانند دردهای عصبی و از جمله تنگی کانال نخاعی انجام می شود.
همچنین ممکن است این تست بعد از یک ورزش کوتاه روی دستگاه تست ورزش یا همان تردمیل نیز تکرار شود تا دقت تست برای تشخیص تنگی یا انسداد شریانهای پا افزایش داده شود.
عوارض تست
این تست عارضه خاصی برای بیمار ندارد و فقط ممکن است وقتی کاف فشار خون روی دست یا پا باد میشود، مانند اندازهگیری یک فشار خون ساده، کمی احساس ناراحتی ایجاد شود که با خالی شدن باد کاف، بلافاصله این احساس ناراحتی از بین میرود. در افرادی که درد شدید دست یا پا دارند، ممکن است پزشک به جای این تست، روشهای تشخیصی دیگری مانند سونوگرافی شریانی توصیه کند.
آمادگیهای قبل تست
انجام این تست به آمادگی خاصی نیاز ندارد. فقط بهتر است لباسی آزاد و گشاد به تن داشته باشید که فرد انجام دهنده تست، بتواند راحت کاف فشار خون را در بخشهای مختلف دست و پای شما ببندد و فشارها را اندازه گیری کند.
تست چگونه انجام میشود؟
برای انجام این تست شما روی تخت به پشت میخوابید، و سپس فرد انجام دهنده تست که پزشک یا پرستار است، به ترتیب فشار خون هر دودست و هر دو پای شما را اندازه می گیرد. اندازه گیری فشار پاها دراین تست ممکن است در چند سطح انجام شود. برای این تست، مانند اندازه گیری معمول فشار خون، از کاف فشار خون استفاده میشود که روی اندام مورد نظر بسته شده و با بادکردن و خالی کردن کاف، فشار خون اندازه گیری میشود. اما به جای استفاده از گوشی پزشکی در اندازه گیری معمول فشار خون، در این روش از پروب صوتی داپلر (دستگاه اولتراسوند) استفاده می شود. این وسیله که مانند پروب اکو و سونوگرافی می باشد، هیچ دردی نداشته و با قراردادن آن روی بخشی از پوست دست یا پا که شریان مورد نظر از آن عبور می کند، فرد انجام دهنده تست، صدای عبور خون از آن شریان را در وقت خالی کردن هوای کاف خواهد شنید. همچنین مقداری ژل نیز روی سر پروب یا پوست شما مالیده می شود که تست با دقت بیشتری انجام شود. این تست مانند اندازه گیری فشار خون معمولا کاملا بدون درد و ناراحتی بوده و فقط باد کردن کاف فشار ممکن است کمی احساس ناراحتی ایجاد کند که با خالی کردن هوا، بلافاصله از بین می رود.
این تست حدود یک ربع طول می کشد و بعد از انجام آن نیز هیچ مراقبت و احتیاط خاصی نیاز ندارد.
نتایج تست
پس از انجام تست، عدد شاخص پایی بازویی، با تقسیم فشار سیستول (فشار بالاتر) در پا به فشار سیستول در دست، به دست می آید که این عدد در دو پا به صورت جداگانه محاسبه شده و براساس وضعیت بیمار، ممکن است در چند سطح نیز اندازه گیری شود. به صورت کلی چنانچه نسبت به دست، فشار خون در پا، پایین تر باشد، این به معنی تنگی در شریانهای پا است.
عدد به دست آمده به عنوان شاخص پایی بازویی، به صورت کلی به این صورت تفسیر می شود:
بین ۱ تا ۱.۴: سالم
چنانچه عدد به دست آمده در این محدوده باشد، به این معنی است که وجود تنگی در شریانهای پا خیلی بعید است.
کمتر از یک: وجود تنگی
چنانچه عدد به دست آمده کمتر از ۱ باشد، به معنی تنگی در شریانهای اندام تحتانی است. و هر چه این عدد کمتر باشد به معی شدید تر بودن تنگی و بیماری است که براساس عدد به دست آمده می تواند از خفیف تا شدید طبقه بندی شود.
بیشتر از ۱.۴:
اگر عدد به دست آمده از ۱.۴ بیشتر باشد، به این معنی است که شریانهای اندام تحتانی دچار سفتی شده و کاف فشار خون قدرت فشار کافی بر شریان را در هنگام باد کردن نداشته است. دراین شرایط نیاز است که برای تشخیص دقیق، سونوگرافی از شریانهای پا انجام شود یا شاخص شست پا به بازو (TBI) اندازهگیری شود که نسبت فشار خون در شست پا به دست اندازه گیری می شود.
نکته مهم این که چنانچه این تست با ورزش انجام شود، اعداد به دست آمده و محدودههای گفته شده متفاوت خواهد بود که پزشک شما تفسیر اعداد جدید را توضیح خواهدداد.
پس از انجام تست، براساس شدت تنگی، از بین موارد زیر توصیههایی به بیمار داده انجام میشود: تغییر شیوه زندگی و کنترل فاکتورهای خطر، درمان دارویی، آنژیوپلاستی و درمان با بالون یا استنت و در مواردی نیز جراحی. همچنین فرد ممکن است به تستهای تشخیصی دیگری نیز نیاز داشته باشد تا درمان مناسب تعیین شود. مانند سونوگرافی شریانی، سیتی آنژیوگرافی و یا آنژیوگرافی.
آموزش استفاده از اندیکاتور Stochastic RSI (استوکاستیک)
استفاده از اندیکاتور Stochastic RSI (استوکاستیک) ساده است، در این مقاله نحوه کار با اندیکاتور Stochastic RSI در تحلیل تکنیکال بورس و فارکس و ارز دیجیتال را به شما عزیزان آموزش خواهیم داد، همراه داتیس نتورک باشید.
آموزش استفاده از اندیکاتور Stochastic RSI (استوکاستیک)
استوکاستیک RSI اندیکاتور مورد استفاده در تحلیل های فنی است که مقدار آن بین 0 الی 0 (یا 0 الی 100 در نمودارهای مختلف) میباشد و با اعمال فرمول اسیلاتور استوکاستیک در مجموعه ای از شاخص های قدرت نسبی به دست میآید.
استوکاستیک RSI در واقع ترکیبی از اندیکاتورهای استوکاستیک (stochastic) و شاخص نسبی قدرت (یا همان RSI استاندارد) می باشد تا برای تشخیص قیمت مورد استفاده قرار گیرد.
این اندیکاتور حساسیت بیشتری نسبت به شاخص نسبی قدرت دارد و همانند این شاخص فروش و خرید بیش از حد را مشخص می کند.
این اندیکاتور در سال 1994 توسط استنلی کراول و توشار شاندا به وجود آمد.
روش کار
روش کار استوکاستیک RSI و RSI استاندارد به اینگونه است که با تغییرات یک دارایی در مدت زمان مشخص، شرایط فروش یا خرید بیش از حد را تعیین کنند.
همانطور که در بالا ذکر شد این اندیکاتور از ترکیب اندیکاتورهای استوکاستیک و شاخص نسبی قدرت به وجود آمد و از فرمول استوکاستیک ایجاد شد که حاصل این فرمول عددی بین ۰ تا ۱ است.
استوکاستیک RSI معمولا مابین این اعداد و همچنین عدد میانی ۰.۵ در نوسان است.
سیگنال خرید بیش از حد بالاتر از ۰.۸ و سیگنال فروش بیش از حد پایین تر از ۰.۲ قرار دارد.
یعنی اگر این اندیکاتور پایینتر از ۰.۲ باشد فروش بیش از حد رخ داده است و با کاهش قیمت یا بازار نزولی همراه خواهیم بود و اگر این اندیکاتور بالاتر از ۰.۸ باشد یعنی خرید بیش از حد رخ داده است و قیمت ها افزایش خواهند یافت و بازار صعودی خواهد بود.
همانند RSI رایج ترین تنظیمات زمانی برای نمودارهای استوکاستیک RSI، دوره ۱۴ روزه میباشد.
یعنی اگر اندیکاتور استوکاستیک RSI را برای نمودار روزانه اعمال کنید، محاسبه آن بر اساس ۱۴ روز گذشته خواهد بود.
اگر آن را بر روی نمودار یک ساعته اعمال کنید، فقط ۱۴ ساعت گذشته را در نظر خواهد گرفت.
کاربرد
از اندیکاتور استوکاستیک RSI اغلب برای تعیین نقاط ورودی و خروجی بالقوه و هم چنین برای برگشت های قیمت استفاده میشود.
به دلیل سرعت و حساسیت زیاد این اندیکاتور، بعضی از نمودارها در کنار استوکاستیک RSI استفاده می شوند تا پیش بینی ها را دقیق تر کنند.
یکی از این اندیکاتورها شامل میانگین نوسان ساده (SMA) سه روزه میباشند.
اندیکاتور SMA به عنوان خط سیگنال عمل میکند و برای کاهش خطرات معاملاتی سیگنال های کامل میباشد.
بدین ترتیب، استوکاستیک RSI باید همراه با سایر ابزارها مورد استفاده قرار گیرد تا به چطور از شاخص قدرت نسبی باید استفاده کرد؟ تایید سیگنال های ایجاد شده در بازارهای و نوسان کمک کند.
RSI استاندارد یا استوکاستیک RSI
RSI استاندارد، معیار مورد استفاده برای پیگیری این نکته است که قیمت یک دارایی با چه سرعت و تا چه حدی در بازه زمانی مشخص، تغییر میکند.
RSI استاندارد در مقایسه با استوکاستیک RSI اندیکاتور کندتری است که سیگنال های معاملاتی کمتری تولید میکند.
به کارگیری فرمول استوکاستیک اسیلاتور بر روی RSI استاندارد باعث ایجاد استوکاستیک RSI به عنوان اندیکاتوری با حساسیت بیشتر میشود.
در نتیجه، تعداد سیگنال هایی که تولید میکند بسیار بیشتر است و به معامله کنندگان فرصت بیشتری برای شناسایی روندهای بازار و نقاط بالقوه خرید و فروش ارائه میدهد.
به عبارت دیگر، استوکاستیک RSI اندیکاتور دارای نوسان است.
درحالی که این موضوع باعث میشود ابزار تحلیل فنی حساستری شود که میتواند با تولید سیگنال های معاملاتی بسیار زیاد به معامله کنندگان کمک کند، اما پرخطر تر نیز میباشد زیرا سیگنال های اشتباه یا همان نویز بیشتری تولید میکند.
همانطور که اشاره شد، اعمال میانگین نوسان ساده (SMA) روشی رایج برای کاهش خطرات موجود در این سیگنال های اشتباه است و در بسیاری موارد، SMA سه روزه در تنظیمات پیش فرض دارای اندیکاتور استوکاستیک RSI میباشد.
به دلیل سرعت بالا و حساسیت استوکاستیک RSI می تواند برای تریدرها، سرمایه گذارارن و یا حتی تحلیلگران شاخص بسیار مناسبی باشد تا بتوانند حرکات بازار را بهتر تشخیص دهند.
بررسی بیشتر روش کار با اندیکاتور Stochastic RSI
Stoch RSI تقریبا شبیه RSI به ما دو وضعیت بیش از حد فروخته شده ( OverSold ) و بیش از حد خریداری شده ( OverBought ) در بازار را نشان میدهد.
با این تفاوت که Stoch RSI وقتی بالاتر از ۸۰ قرار میگیرد وضعیت OverBought و وقتی زیر ۲۰ قرار میگیرد وضعیت OverSold نشان داده میشود.
Stoch RSI همانند MACD دو خط کندتر و تندتر دارد که می شود با استفاده از این دو سیگنال خرید یا فروش گرفت.
وقتی در حالت OverBought خط ها همدیگر را قطع میکنند احتمالا روند قیمت نزولی میشود.
و برعکس وقتی این خطوط همدیگر را در حالت OverSold قطع میکنند میشود به صعودی شدن روند امیدوار شد.
نکته مهم : استفاده از Stoch RSI به تنهایی مخصوصا برای تایم فریم های کوتاه تر از یک روزه پیشنهاد نمیشود و بهتره از این اندیکاتور در کنار اندیکاتورهای دیگری مانند Moving Averages یا Bollinger Bands استفاده کنید.
امیدواریم مقاله آموزش استفاده از اندیکاتور Stochastic RSI (استوکاستیک) کارآمد بوده باشد.
برای اینکه بتوانیم پایان یک روند را تشخیص دهیم ابتدا باید حالتها و موقعیتهای مارکت را بررسی کنیم. همانطور که می دانید بازار سه حالت می تواند داشته باشد: یا حالت صعودی (گاوی) دارد بدین معنا که خریداران کنترل بازار را در دست دارند و قیمت را به سمت بالا می برند؛ یا حالت نزولی (خرسی) دارد و به معنای این است که فروشنده ها کنترل بازار را در دست گرفته اند و قیمت را به سمت پایین می برند، و یا حالت رِنج دارد.
تریدر ها با دقت در نمودار یک نماد یا سهم متوجه حالات مختلف بازار می شوند و با توجه به سیگنالهایی که دریافت می کنند می توانند شکست یک روند را قبل از رخ دادن تشخیص دهند و دارایی خود را قبل از ریزش قیمت به فروش برسانند؛ و یا اگر احتمال بدهند که قیمت سهامی به زودی رشد خواهد داشت، اقدام به خرید آن سهم یا نماد در کف قیمتی بنمایند و بدین ترتیب از معاملات بازار سود کسب کنند.
پیشبینی شکست یک روند مستلزم کسب تجربه در بازار است. ولی ما در این مقاله بعضی از مهم ترین نکاتی را که می توانند یک سیگنال قوی از تغییر یک روند تلقی شوند برای شما آورده ایم:
شکست خط روند:
برای کشیدن یک خط روند اول باید بدانیم که روندمان صعودی است یا نزولی. روند های صعودی از موجهای جنبشی (رشد قیمت) و اصلاح قیمت تشکیل شده اند. برای کشیدن خط روند در یک موج صعودی هدف کشیدن خطی است که در صورت شکسته شدن به ما اخطار برگشت بازار را بدهد. پس ما دو دره ی واضح و مشخص را به هم وصل می کنیم و این خط را به سمت بالا امتداد می دهیم. در کشیدن خط روند به دو نکته توجه می کنیم: خط روندی معتبرتر است که تعداد نقاط برخورد بیشتر و تعداد شکستهای کمتری داشته باشد. به این معنا که قیمت (چه سایه و چه خود کندلها) زیاد از خط روند عبور نکرده باشد و تعداد تداخل ها کمتر باشد.
برای کشیدن خط روند در روند های نزولی که باز هم از موج ها و اصلاح های قیمتی تشکیل شده است دو قله ی تقریبا پشت سر هم را در نظر می گیریم و به هم وصل می کنیم. در کشیدن خطوط روند نزولی نیز اولویت با خطی است که کمتر شکسته شده باشد.
هر چقدر شیب خط روند بیشتر باشد اعتبارش کمتر است. وقتی چند خط روند پشت سر هم کشیدیم و ملاحظه کردیم که شیب خطوط رفته رفته در حال بیشتر شدن هستند احتمال شکسته شدن خط روند بیشتر می شود. در صورتی که روند شکسته شود و سایر خطوط روند با شیب کمتر را هم بشکند باید احتمال برگشت بازار را بدهیم و زمان آن رسیده که سودهایمان را ذخیره کنیم.
به عبارتی در بازارهای مالی با رسم خطوط روند سعی می کنیم گوش به زنگ باشیم تا با کوچکترین تغییر قیمت و شکسته شدن خطوط روند، در کنار در نظر گرفتن فاکتورهای دیگر بتوانیم در سریع ترین زمان ممکن پیشبینی کنیم که آیا بازار ریزشی خواهد بود یا رشد خواهد کرد؛ روند ما ادامه خواهد داشت یا برخواهد گشت. بعد از شکست روند معمولا در نمودارها حالت فشردگی خواهیم داشت که جهت این فشردگی به هر سمتی باشد شکست روند به همان سمت خواهد بود.
شکست میانگین متحرک:
یکی از تعاریف بسیار مهم در تحلیل تکنیکال مومنتوم است. مومنتوم (momentum) در بازارهای مالی به معنای سرعت و جهت تغییر قیمت یک نماد است. معامله بر اساس مومنتوم استراتژی ای است که در آن تریدرها دارایی هایی را که قیمت آنها در حال افزایش است می خرند و در اوج قیمت آنها را می فروشند.
تکنیکهای سرمایه گذاری ریچارد درایهاوس که به پدر سرمایه گذاری مومنتوم مشهور است، اصول اولیه ی معامله بر اساس مومنتوم هستند. قاعده ی اساسی در این معاملات که جزء استراتژی های سودآور هستند این است که "بالا بخرید و بالاتر بفروشید" که با اصل سرمایه گذاری ارزشی معمول که "پایین بخرید و بالا بفروشید" متفاوت است.
معاملات مومنتوم مزایای زیادی دارند؛ از جمله این که سهمی که می خرید ذاتا باارزش و در حال افزایش است و نیازی نیست که صبر کنید تا روزی باارزش شود. مزیت دیگر این است که امکان سود بالا در یک دوره ی کوتاه وجود دارد؛ چون می توانید از نوسانات بازار سود ببرید و به اصطلاح نوسان گیری کنید.
در استراتژی های مومنتوم باید جهت حرکت سهام را شناسایی کنیم و در نقطه ی مناسبی اقدام به خرید کنیم. بدین ترتیب با افزایش قیمت سهام سرمایه ی ما هم رشد می کند و تا زمانی که اخطار کاهش قیمت نداریم به حضورمان ادامه می دهیم و در صورت دریافت سیگنال ریزش، از بازار خارج می شویم. در استراتژی مومنتوم زمان ورود و خروج بسیار مهم است. اگر دیر وارد شوید ضرر می کنید و اگر زود خارج شوید ممکن است خیلی کم سود کنید.
معروف ترین و پرکاربرد ترین استراتژی مومنتوم که اکثر تریدر ها با آن آشنا هستند تقاطع میانگین های متحرک است.
از میانگین متحرک برای تصمیم گیری های غیر هیجانی استفاده می کنیم تا هیجان را کم کنیم و بتوانیم تصمیم گیری های عاقلانه تری داشته باشیم. کافی است که عدد میانگین متحرک (moving average) را طوری تنظیم کنید که کمترین شکستگی و رد شدن قیمت را به ما بدهد. اگر شیب میانگین متحرک صعودی باشد انتظار روند صعودی را داریم، اگر شیب نداشته باشد یا قیمت (کندلها) مداوم از داخل moving رد بشوند و به سمت پایین و بالا در نوسان باشند و آن را قطع کنند، به این معناست که بازار رنج است و اگر شیب moving نزولی باشد یعنی روند نزولی است. پس میانگین متحرک در بازارهای بدون روند کارایی ندارد و سود خوبی به ما نمی دهد چون جزو اندیکاتورهای trend است و در روند ها می شود از آن استفاده کرد. برای بازارهایی که رنج هستند بهتر است از اوسیلاتورها استفاده کنیم.
میانگین متحرک خاصیت آهنربایی یا مگنتیک دارد. یعنی زمانی که قیمتمان از میانگین متحرک ما فاصله ی خیلی زیادی بگیرد حالتی به وجود می آید که یا قیمت رنج می زند چطور از شاخص قدرت نسبی باید استفاده کرد؟ تا میانگین متحرک به آن برسد، یا در یک روند صعودی قیمت به سمت پایین نزول می کند تا با میانگین متحرک برخورد کند. این دو باید همیشه نزدیک به هم باشند و زمانی که از هم فاصله می گیرند یک سیگنال برای ماست زیرا جایی است که احتمال اصلاح و برگشت بازار زیاد است.
برای سیگنال گیری از این اندیکاتور، از دو میانگین متحرک تند (دوره ی تناوب کم) و میانگین متحرک کند (دوره ی تناوب زیاد) استفاده می کنیم. در این استراتژی هرگاه میانگین متحرک تند بالای میانگین متحرک کند قرار بگیرد روند صعودی خواهد بود و می توانیم آن را یک سیگنال خرید در نظر بگیریم. برعکس هرگاه میانگین متحرک تند زیر میانگین متحرک کند قرار بگیرد نشان دهنده ی این است که مومنتوم نزولی است.
تشخیص واگرایی در RSI:
یکی از محبوب ترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال اندیکاتور RSI است که جزو اندیکاتورهای نوسان نما یا اوسیاتورها دسته بندی می شود. RSI تعیین کننده ی جهت و قدرت نسبی بازار است.
خط 70 در RSI مرز اشتیاق خرید است. اگر RSI از 70 بالاتر برود به این معناست که دیگر اشتیاقی برای خرید وجود ندارد یا به بیان دیگر خرید در این ناحیه اشباع شده است. از طرف دیگر خط 30 مرز اشتیاق فروش است و هرگاه RSI وارد این ناحیه شود به این معناست که دیگر اشتیاقی برای فروش وجود ندارد و فروش در این ناحیه اشباع شده است. با توجه به این نکته هرگاه اندیکاتور خط 70 را به سمت پایین قطع کند تحت شرایطی یک سیگنال نزولی اصلاح قیمتی یا تغییر روند محسوب می شود. همچنین در صورتی که RSI خط 30 را به سمت بالا قطع کند تحت شرایطی یک سیگنال صعودی اصلاح قیمتی یا تغییر روند به شمار می رود.
روی این اندیکاتور می توان خط روند رسم کرد که شکسته شدن آن سیگنال بسیار مهمی برای تریدرها است. با شکسته شدن روند RSI این اخطار را دریافت می کنیم که روند اصلی بازار به احتمال بالا شکسته خواهد شد.
اگر قیمت در حال رشد باشد ولی قدرت روند کاهشی داشته باشد، این نشانه ای از اتمام روند صعودی و آغاز روند نزولی و به اصطلاح واگرایی بازار است. واگرایی به حالتی گفته می شود که در آن قیمت برخلاف اندیکاتور حرکت کند. واگرایی ها در کنار خط روند مهم هستند و سیگنالهایی که از واگرایی ها بدست می آیند جزو معتبرترین سیگنالهایی هستند که می توان از یک اندیکاتور گرفت.
اگر روی چارت با روند قیمتی صعودی، واگرایی دیدیم در صورتی اقدام به فروش می کنیم که امتداد خط روند هم شکسته شود. در روندهای صعودی قله ی بالاتر در قیمت و قله ی پایین تر در RSI به معنای بازگشت روند، و دره ی بالاتر در قیمت و دره ی پایین تر در RSI به معنای ادامه ی روند است.
همچنین اگر در نمودار RSI سه سقف یا سه کف یکسان ساخته شده باشد احتمال یک اصلاح قیمتی به وجود می آید.
تشخیص الگوی سر و شانه:
سر و شانه یک الگوی برگشتی است که شکلگیری آن یک نشانه ی قوی از شکستن روند در بازار است. الگوی سر و شانه ی سقف یا صعودی از سه قله (سقف قیمتی) تشکیل شده که قله ی میانی نسبت به دو قله ی دیگر بیشترین ارتفاع را دارد. قبل و بعد از قله ی میانی (head) شانه های متعددی می توانند شکل بگیرند. در الگوهای سر و شانه بین شانه ی چپ و سر باید واگرایی وجود داشته باشد. ایجاد واگرایی تاییدی بر تشکیل الگوی سر و شانه است.
این الگو زمانی اعتبار بیشتری دارد که دو قله ی کناری از نظر بازه ی زمانی و تغییرات قیمتی مشابه یکدیگر باشند. هرگاه بخواهید با استفاده از این الگو ترید انجام دهید، بعد از اینکه الگو را روی نمودار تشخیص دادید منتظر شکستن خط گردن بمانید؛ هرگاه قیمت با حرکت بسیار سریع و قوی ای خط گردن را بشکند و شما هنوز وارد معامله نشده باشید، منتظر پولبک (حرکت برگشتی) به خط گردن الگو بمانید و سپس وارد پوزیشن شوید. پس از شکسته شدن خط گردن و تایید آن، هدفی که نمودار دنبال می کند به اندازه ی اختلاف بازه ی قیمتی خط گردن و قله ی میانی خواهد بود. خط گردن می تواند کج باشد و زاویه داشته باشد و لزومی ندارد که حتما به صورت افقی کشیده شود؛ ولی این موضوع از اعتبار الگو می کاهد.
تشکیل این الگو در روند صعودی احتمال شکست روند چطور از شاخص قدرت نسبی باید استفاده کرد؟ و آغاز روند نزولی را افزایش می دهد؛ عکس این مطلب در مورد الگوی سر و شانه ی نزولی صادق است.
در انتها یادآور می شویم نکات ذکر شده در بالا به تنهایی اجازه ی ورود یا خروج به/از معامله به ما نمی دهند و باید با نکات دیگر تلفیق شوند چرا که ترکیب چند سیگنال در کنار هم احتمال برد ما در معاملات را افزایش خواهد داد.
چطور از شاخص قدرت نسبی باید استفاده کرد؟
شاخص حرکت جهتدار اندیکاتوری است که در سال ۱۹۷۸ توسط وِلز وایلدر طراحی شده و تشخیص میدهد که قیمت در چه جهتی در حال حرکت است. برای این منظور این اندیکاتور کف و سقفهای قبلی قیمت را با هم مقایسه میکند و سپس دو خط رسم میکند: یکی خط جهتدار مثبت (+DI) و دیگری خط جهتدار منفی (-DI). همچنین میتوان از خط دیگری موسوم به شاخص جهتدار میانگین (ADX) برای اندازهگیری قدرت روند صعودی یا نزولی هم استفاده نمود.
زمانی که خط +DI بالای خط –DI قرار دارد، به این معنی است که فشار روند صعودی بیشتر از فشار روند نزولی است. و بالعکس، اگر –DI بالاتر از +DI باشد، فشار روند نزولی بیشتر است. معاملهگران میتوانند با کمک این اندیکاتور جهت روند قیمت را شناسایی کنند. بعلاوه عبور دو خط مذکور از یکدیگر (کراس آنها) میتواند سیگنالی برای معامله خرید یا فروش نیز صادر کند.
فرمول محاسبه اندیکاتور شاخص حرکت جهتدار (DMI)
که در روابط فوق داریم:
شاخص حرکت جهتدار چه چیزی را نشان میدهد؟
از اندیکاتور DMI در درجه اول برای ارزیابی جهت روند و دریافت سیگنال معاملاتی استفاده میشود.
مهمترین سیگنال این اندیکاتور کراس دو خط +DI و –DI است. زمانی وارد معامله خرید میشویم که خط +DI خط –DI را به سمت بالا قطع کند و یک روند صعودی در پیش باشد. به همین صورت، سیگنال معامله فروش زمانی صادر میشود که خط +DI خط –DI را به سمت پایین قطع کند.
! هشدار: اگرچه ممکن است این روش سیگنالهای خوبی داشته باشد، اما ممکن است سیگنالهای خطایی هم صادر کند، چرا که شاید بعد از ورود به معامله، روند دیگر ادامه پیدا نکند.
همچنین میتوان از این اندیکاتور به عنوان ابزاری برای تایید روند یا معامله هم استفاده نمود. اگر +DI خیلی بالاتر از –DI باشد، به این معنی است که روند صعودی بسیار قوی است و همین امر میتواند تاییدی برای معاملات خرید فعلی یا اینکه تاییدی برای ورود به معامله خرید براساس روشهای دیگر باشد. به همین طریق، اگر –DI خیلی بالاتر از +DI باشد، تاییدی است بر شدت روند نزولی یا معاملات فروش.
محدودیتهای اندیکاتور DMI
اندیکاتور DMI درواقع بخشی از سیستم بزرگتری به نام شاخص حرکت جهتدار میانگین (ADX) است. میتوان جهت روند DMI را با قدرت روندی که از ADX بدست میآید، ترکیب نمود. اگر مقدار ADX بیشتر از ۲۰ باشد، به این معنی است که روند شدت و قدرت بالایی دارد. اما به هر صورت چه از ADX استفاده کنید یا نکنید، باید متوجه باشید که این اندیکاتور همچنان سیگنالهای خطای زیادی صادر میکند.
+DI و –DI و کراس آنها همگی برمبنای دادههای گذشته قیمت رسم میشوند، بنابراین لزوماً نمیتوانند منعکسکننده رفتار قیمت در آینده باشند. مثلا ممکن است کراسی صورت بگیرد، اما قیمت واکنشی نشان ندهد و در نتیجه معامله با ضرر خاتمه پیدا کند.
همچنین ممکن است این دو خط چندین مرتبه با هم کراس کنند، اما روندی در قیمت شکل نگیرد. در این مواقع میتوانید تنها به معاملاتی که در جهت روند بزرگتری در تایمفریمهای بالاتر هستند ورود کنید، یا اینکه از اندیکاتور ADX هم کمک بگیرید و روندهای قویتر را شناسایی کنید.
نحوه استفاده از اندیکاتور DMI
+DI قدرت حرکت صعودی قیمت و –DI قدرت حرکت نزولی قیمت را اندازهگیری میکنند. بنابراین این دو خط در کنار یکدیگر قدرت نسبی خریداران نسبت به فروشندگان را نشان میدهند.
در ابتدا باید ببینید کدام یک از این دو خط بالای دیگری قرار گرفته است. به خطی که بالای دیگری قرار گرفته DI غالب گفته میشود. DI غالب قویتر است و لذا احتمال اینکه جهت حرکت آینده قیمت با آن همسو باشد، بیشتر است. برای اینکه جایگاه غالب خریداران و فروشندگان عوض شود، این دو خط بایستی با هم کراس کنند (از یکدگیر عبور کنند).
کراس زمانی رخ میدهد که DI پایینی DI غالب یا بالایی را به سمت بالا قطع کند. شاید به نظر برسد کراس این دو خط سیگنال واضحی برای ورود به معامله خرید یا فروش است، اما بسیاری از معاملهگران در این مواقع صبر میکنند تا از اندیکاتورهای دیگری هم تاییدیه بگیرند و به این ترتیب احتمال موفقیت معاملات خود را افزایش دهند. البته معمولا کراس دو خط اندیکاتور DMI خیلی مطمئن نیستند، چرا که اگر بازار نوسانات کمی داشته باشد، کراس این دو خط معمولا سیگنال خطا میدهد و اگر بازار پرنوسان باشد، کراس این دو خط خیلی باتأخیر سیگنال میدهد. بنابراین بهتر است کراس دو خط DMI را صرفا به عنوان وجود پتانسیلی برای تغییر روند در نظر بگیرید.
در تصویر بالا مشاهده میکنید که +DI و –DI کراسهای زیادی داشتهاند که بسیاری از آنها سیگنال اشتباه دادهاند (نقاط ۱)، ولی کراس ۲ بالاخره به یک روند صعودی منجر شده است. (توجه داشته باشید که خط ADX هم معمولا در این اندیکاتور وجود دارد که در این تصویر نشان داده نشده است).
از اندیکاتور DMI برای تایید پرایس اکشن استفاده میشود (تصویر زیر). DMI معمولا هماهنگ با قیمت حرکت میکند، یعنی وقتی قیمت به سمت بالا حرکت کند، +DI نیز بالا میرود و زمانی که قیمت نزول کند، +DI هم کاهش مییابد. فقط دقت کنید که –DI برعکس عمل میکند و برخلاف جهت قیمت حرکت میکند. یعنی وقتی قیمت کاهش مییابد، -DI به سمت بالا حرکت میکند و زمانی که قیمت صعود میکند، -DI کاهش مییابد. لازم است قدری با این اندیکاتور تمرین کنید تا به این نکات و حرکات آن عادت کنید. ضمنا توجه داشته باشید که قدرت حرکت قیمت به سمت بالا یا پایین همیشه با سقف DI متناظر با آن روند (نزولی یا صعودی) نشان داده میشود.
درک سیگنالهای جهتدار این اندیکاتور خیلی ساده است. هنگامی که +DI غالب است و افزایش مییابد، جهت قیمت هم به سمت بالاست. زمانی که –DI غالب است و افزایش مییابد، جهت حرکت قیمت به سمت پایین است. اما در این میان باید به قدرت حرکت قیمت هم توجه نمود. هر خط DI میتواند مقداری بین صفر تا ۱۰۰ داشته باشد. هرچه مقدار DI بیشتر باشد، قدرت حرکت قیمت در روند مربوطه بیشتر است. مقادیر DI بالای ۲۵ به معنی قوی بودن روند است و مقادیر کمتر از ۲۵ نشان میدهد که قیمت حرکت جهتدار ضعیفی دارد.
در تصویر بالا مشاهده میکنید که DMI در ناحیه ۱ ضعیف است و قیمت هم حرکات شدیدی ندارد. در نقطه ۳ میبینید که +DI از سطح ۲۵ بالاتر رفته و روند صعودی هم شکل گرفته است. در ناحیه ۴ قیمت نزول کرده و –DI صعود کرده و بالای سطح ۲۵ رفته است.
مومنتوم
یکی از ویژگیهای اندیکاتور DMI این است که به شما امکان میدهد در هر لحظه فشار خرید و فروش را مشاهده کنید و پیش از ورود به معامله، جهت نیروی غالب بازار را تشخیص دهید. قدرت نوسان صعودی را +DI و قدرت نوسان نزولی را –DI نشان میدهد. زمانی که فشار خریداران بیشتر از فروشندگان باشد و یک روند صعودی قوی وجود داشته باشد، +DI از سطح ۲۵ بالاتر میرود و –DI در زیر سطح ۲۵ باقی میماند. اما هنگامی که فشار فروشندگان بیشتر از خریداران است و روند نزولی شکل گرفته است، -DI از سطح ۲۵ بالاتر میرود و +DI در زیر سطح ۲۵ باقی میماند.
در یک روند صعودی قوی ضمن اینکه +DI بالای –DI حرکت میکند، شاهد ایجاد سقفهای بالاتری در +DI خواهیم بود (شکل زیر). عکس این حالت برای روند نزولی هم صادق است. زمانی که هر دو خط +DI و –DI زیر سطح ۲۵ قرار دارند و بصورت سایدوی حرکت میکنند، در این حالت هیچ نیروی غالبی وجود ندارد. یکی از موقعیتهای معاملاتی کمریسک زمانی پیش میآید که یکی از خطوط DI از سطح ۲۵ بالاتر برود و قیمت هم در یک سطح حمایتی یا مقاوتی نفوذ کند.
در تصویر بالا مشاهده میکنید که +DI در نقطه ۱ از سطح ۲۵ عبور کرده و با ادامه روند صعودی، بالای –DI باقی مانده است. دقت کنید که در طول این روند صعودی هیچگونه کراسی بین دو خط DI صورت نگرفته است. در این مثال قدرت خریداران بیشتر است (+DI>25) و فشار فروشندگان ضعیف است (-DI<25).
پیوتهای DMI
پیوتهای DMI زمانی ایجاد میشوند یا به عبارتی دیگر خطوط DMI زمانی تغییر جهت میدهند که جهت حرکت قیمت تغییر کند. نکته مهم این است که پیوتهای DMI باید با پیوتهای قیمت متناسب باشند. زمانی که قیمت یک سقف تشکیل میدهد، +DI هم یک سقف تشکیل میدهد. هنگامی که قیمت یک کف ایجاد میکند، خط –DI نیز یک سقف ایجاد میکند (فراموش نکنید که خط –DI خلاف جهت قیمت حرکت میکند).
بسیاری از معاملهگران کوتاهمدت به دنبال موقعیتهایی هستند که در آنها قیمت و اندیکاتور با هم در یک جهت حرکت کنند یا اینکه دایورجنسی بین این دو ببینند. یکی از روشهای تایید روند صعودی این است که وقتی قیمت یک سقف جدید ایجاد میکند، +DI هم یک سقف جدید ایجاد کند. همینطور برای تایید یک روند نزولی لازم است وقتی در قیمت یک کف جدید تشکیل میشود، خط –DI نیز یک سقف جدید ایجاد کند. در این حالت سیگنالی برای ورود به معامله در جهت روند صادر میشود.
از طرف دیگر دایورجنس زمانی رخ میدهد که قیمت و DMI با هم توافق نداشته و یکدیگر را تایید نکنند. به عنوان مثال وقتی که قیمت یک سقف جدید تشکیل میدهد، اما +DI سقف جدیدی ایجاد نمیکند. دایورجنس یک هشدار است برای مدیریت ریسک، چرا که در واقع چطور از شاخص قدرت نسبی باید استفاده کرد؟ سیگنالی مبنی بر وجود تغییراتی در قدرت روند صادر میکند و معمولا پیش از اصلاح یا تغییر روند رخ میدهد.
در تصویر بالا مثالی را میبینید که قیمت و اندیکاتور با هم توافق دارند (نقطه ۱) که در آن قیمت یک سقف جدید تشکیل داده و به دنبال آن خط +DI هم یک سقف جدید ایجاد کرده است و در نتیجه سیگنالی برای ورود به معامله خرید صادر کرده است. در این تصویر همچنین مثالی از دایورجنس نیز مشاهده میکنید (نقطه ۲) که در آن قیمت یک سقف جید تشکیل داده، اما +DI با اینکه به سمت بالا رفته، اما سقف جدیدی ایجاد نکرده است، که در نتیجه اصلاحی تا نقطه ۳ صورت گرفته است.
اندیکاتور DMI اطلاعات زیادی در اختیار شما قرار میدهد و به کمک آن میتوانید قدرت روندها و حرکت قیمت را اندازهگیری کنید. به هر حال همیشه به خاطر داشته باشید که بهترین تصمیمات معاملاتی براساس سیگنالهای واقعی گرفته میشوند، نه احساسات. بنابراین هیجانات و احساسات را کنار بگذارید و اجازه دهید قیمت و DMI به شما بگویند که بخرید، بفروشید یا اینکه صرفا نظارهگر بازار باشید.
در پایان ایم مقاله توصیه می کنیم مقاله ” مرجع کامل آموزش اندیکاتور ATR” را نیز مطالعه نمایید.