نکات مهم درباره خط روند در بورس

«ابر کومو و ایچیموکو»
همانطور که در مقالات قبل گفته شد: ایچیموکو یک ابزار تحلیلی است که به ما در خرید و فروش کمک زیادی می کند. اندیکاتور ایچیموکو هم یک اندیکاتور پیشرو است، چون ابر کومو در ایچیموکو می تواند 26 کندل جلوتر از خودش را نیز نشان دهد. و هم یک اندیکاتور پیرو است. چون مانند کندل های تنکسن و کیجنسن همراه کندل ها حرکت می کند. ونیز یک اندیکاتور تأخیری است. چون به وسیله چیکو اسپن می توان در 26 کندل قبل از کندل ها را به ما نشان دهد. اعدادی که در این اندیکاتور استفاده شده اند سه عدد 9 .12 . 26 است مخصوصا عدد 26 که می تواند 26 کندل جلو تر توسط ابر کومو و 26 کندل عقب تر به وسیله چیکو اسپن صورت گیرد. چارت با شما صحبت می کند، سعی کنید روی چارت کاملا مسلط باشید.
ابر کومو
ابر کومو نسبت به کندل ها پیشرو است. ابر کومو از دو خط سنکو اسپن A و B تشکیل شده است.
روش کار با ابر کومو
ابر کومو، در روند صعودی ابر سبز و در روند نزولی ابر قرمز می شود.
روش سیگنال گیری
روش سیگنال گیری از سنکو اسپن ها
قبل از هر چیزی لازم است تا نحوه محاسبه سنکو اسپن ها را بدانید.
فرمول محاسبه سنکواسپن A : کیجنسن و تنکسن 26 دوره قبل را جمع می کند و تقسیم بر دو می کند (میانگین می گیرد) و آن را در 26 دوره بعد نشان می دهد. این امر باعث می شود تا ایچیموکو یک اندیکاتور پیشرو باشد و آینده بازار را نشان دهد.
فرمول محاسبه سنکواسپن B : در52 دوره قبل بالاترین قیمتش را ( H.H ) با پایینترین قیمتش ( L.L ) جمع می کند و تقسیم بر دو می کند. و منتقل می کند به 26 دوره بعدی. به این شکل ابر کومو به وجود می آید.
در صورتی که سنکو اسپن A سنکو اسپن B را به سمت بالا قطع کند ابر سبز تشکیل می شود و روند صعودی است و سیگنال خرید.
در صورتی که نکات مهم درباره خط روند در بورس سنکو اسپن A سنکو اسپن B را به سمت پایین قطع کند ابر قرمز را تشکیل داده و روند نزولی می شود و سیگنال فروش.
روش سیگنال گیری از ابر کومو
- ابر دارد به سمت قرمز شدن می رود یا به سمت سبز شدن می رود.
اگر سنکواسپن A سنکواسپن B را به سمت پایین قطع کند سیگنال فروش و اگر رو به بالا قطع کند سیگنال خرید می دهد.
زمانی که کراس رو به بالا زده می شود ما می فهمیم که سیگنال خرید است یا فروش، یا روند آینده بازار را نشان می دهد.
کندل ها از ابر خارج بشود و بشکند اصطلاحا می گویند بریک اوت( break out ) کردن. یک سیگنال بسیار مهم است.
شرط مهم: باید یک کندل سبز بالای ابر کومو تثبیت بخورد تا بگوییم این یک سیگنال خرید است.
مقاومت ها در ابرها متفاوت است؛ استراتژی بعضی از معامله گران به این صورت است که هر سهمی که کراس مثبت داشته باشد را خرید می کنند. در فارکس نیز شما می توانید زمانی که بازار دو طرفه است در حالت های نزولی زمانی که بریک اوت صورت گرفت فروش بزنید و حد سود را روی دوره قبلی بگذارید.
نکته قلقی: داخل ابرها مثل یک بادکنک پوک هست و هیچگونه مقاومت و حمایت ندارد. زمانی که یک ابر زخیمی مشاهده کردید و آن را قطع کرد معمولا 80 درصد به ابر بعدی برخورد خواهد کرد.
یعنی اگر مثلا سنکواسپن A را رد کرد احتمال دارد به سنکواسپن B برخورد کند.
استراتژی معامله در ابر ضخیم:
در اینگونه موارد با حد ضرر سقف قبلی و یا کف ابر میتوانید SELL یا فروش بزنید.
- می توان از سنکواسپن A و سنکواسپن B به عنوان حمایت و مقاومت استفاده کرد، این موضوع زمانی معتبر تر می شود که سنکواسپن ها به صورت فلت و صاف در بیایند، در این گونه موارد می توانید از سنکو اسپن به عنوان حمایت یا مقاومت سهم استفاده کنید.
ابرها حرکت های مختلفی دارند، گاهی به شکل خط، گاهی به شکل ضخیم هستند گاهی به صورت فلت حرکت می کنند.
زمانی که دو لبه خط ابر روی هم بیافتند می توان یک حمایت یا مقاومت مهم برای آینده در نظر گرفت.
هر قیمتی که هست نقطه مهمی خواهد بود. می توان از نقاط فلت برای نوسان گیری استفاده کرد.
نکته قلقی: یک سیگنال با توجه به ابرها به ضعیف، متوسط و قوی تقسیم می شود.
سیگنال خرید ضعیف: در صورتی که هر نوع سیگنال خریدی زیر ابرها داشته باشم، سیگنال خرید ضعیف محسوب می شود.
سیگنال خرید متوسط: هر گونه سیگنال خریدی داخل ابرها باشد، متوسط است.
سیگنال خرید قوی: هر گونه سیگنال خرید بالای ابرها، سیگنال خرید قوی خواهد بود.
همین نکته برای سیگنال فروش به صورت برعکس نیز، صدق می کند.
سیگنال سیاه چاله ها:
زمانی که یک افت قیمتی اتفاق بیافتد و سنکو اسپن A به صورت سیاه چاله در بیاید، به احتمال 90 درصد قیمت را به سمت خودش می کشاند.
در اینجا نگاه کنید به حالت سیاه چاله در آمده است و قیمت را به سمت خودش کشیده است.
نکته مهم: در صورتی که این سیاه چاله در هنگام عوض شدن روند ابر از قرمز به سبز یا از سبز به قرمزباشد، این کشش می تواند خیلی قوی تر باشد و از اعتبار بیشتری برخوردار است.
و این ابر آن قدر پر قدرت بوده که ابر کومورا شکسته است.
سیگنال هفتی و هشتی
درصورتی که سنکواسپن A به حالت 7 یا 8 فارسی درست بشود می تواند یک سیگنال خرید یا فروش باشد.
زمانی که ابر حالت 7 به خودش می گیرد روند تغییر کرده و از حالت صعودی به حالت نزولی تغییر حالت می دهد.
در اینجا زمانی که کندل ها رسیده به بالای علامت هفت،برگشت خورده و نزولی شده است.
استراتژی معاملاتی در فارکس در زمان هفتی شدن:
در اینگونه مواقع زمانی که کندل ها شکل هفت درآمدند ، در فارکس اردر فروش( sell ) می گذارند و حد ضرر را در سقف قبلی قرار می دهند.
زمانی که به انتهای ابر می رسد حد سود ما است.
حال زمانی که قیمت ،به قیمت تعیین شده رسید یک قسمتش را می فروشیم و حد ضررش را در سقف قبلی قرار می دهیم و منتظر می مانم تا به حد سود بعدی برسد که دره پایین تر است، زمانی می فروشم که حد ضرر تعیین شده را بشکند.
نکته قلقی: زمانی که سنکواسپن ها به حالت فلت در بیایند، می توانند یک مقاومت یا حمایت باشند.
در تصویر زیر، سنکو اسپن به حالت فلت در آمده است و کندل ها به سنکواسپن B برخورد کرده و ریزش داشته اند.
نکته قلقی: روی خطوط سنکو اسپن A.B می توانید خط روند بکشید (به شرطی که خطوط همگرا باشند) و در صورت شکستن خط روند توسط خود سنکو اسپنها، وارد معامله شوید.
نکته مهم، زمانی که می خواهید نقطه برخورد را نگاه کنید، باید 26 کندل قبل را مورد بررسی قرار دهید.
حتما باید در ابرکومو باز شونده نباشد و هر دو سنکواسپن ها همگرا باشند.
در تصویر زیر همان گونه که مشاهده می کنید 26 کندل قبل به ما سیگنال فروش را می دهند.
نکته قلقی: کندل ها به دنبال نازکترین قسمت در ابر کومو می گردند تا خارج بشوند.
در تصویر زیر در محوطه آبی چون ابر ضخیم بوده است کندل ها نشکسته اند ولی جلوتر در محوطه قرمز چون نازک تر شده اند خارج می شوند.
موینگ اوریج 103 یک حمایت بلند مدت بسیار مهم است. اگر سهم بالای ابرکومو بود و اصلاح کرد و به 103 نزدیک شد می توانید بخرید چون حمایت می شود، موینگ اوریج 103 یک نقطه حمایت بسیار معتبر است.
در تصویر بالا قیمت به مووینگ خورده و بالای ابرکومو است، در اینجا وارد خرید می شوید.
حال زمانی که ابر کومو 7 را نشان می دهد شما از سهم خارج می شوید.
نکته قلقی: اگر مووینگ EMA از ابرکومو بالا زد ولی کندل ها رشدی نداشت بدانید که سهم یک رشد به خودش بدهکار است، در تصویر زیر همانگونه که معلوم است EMA ابرکومو را رد کرده، ولی در کندل ها رشد خاصی اتفاق نیافتاده است مشاهده می کنید که بعد از یک استراحت به سمت بالا حرکت کرده است.
در محدوده قرمز پله دوم خرید است.
نکته قلقی: بعد از افزایش سرمایه، وقتی یک گپی را پر می کند، رشد خوبی انجام می شود.
نکته قلقی: اصلاح کندل بالای ابرکومو موقعیت خرید است.
نکته قلقی: زمانی که از طرقی غیر از ایچیموکو سیگنال خرید دریافت کردید، نگاه کنید که کندل ها در کجای ابر قرار دارد. اگر بالای ابر بود قوی، اگر در ابر بود متوسط و اگر پایین ابر بود ضعیف است. زمانی که کندل ها در تایم روزانه به نزدیکی موینگ 103 آمد یک موقعیت خرید است.
این استراتژی به درد بازار جهانی در تایم 15 دقیقه نمی خورد.
روند گیری:
زمانی که کندل ها روی ابر باشد روند صعودی و زمانی که کندل ها زیر ابرها باشد روند نزولی است. این موضوع در فارکس خیلی از اهمیت بیشتری برخوردار خواهد بود.
باید سالها معامله کنید تا به حرف من برسید.
حق ندارید زمانی که کندل ها زیر ابر است پوزیشن خرید بگیرید. همیشه باید موافق جهت بازار پوزیشن بگیریم.
در تایم روزانه واگرایی مشاهده شده، در تایم های پایین تر حد ضرر و حمایت مشخص می شود و چون هدف معلوم کردن در تایم های روزانه دره ها و قله ها بلند است و روند مثلا صعودی است برای همین نمی توان در پیش بینی از کف های بزرگ استفاده کرد بلکه باید ازکف های کوچکتری استفاده کرد.
به طور کلی در نوسان گیری نباید به قله ها و دره های بزرگ سیگنال گرفت.
گروه بی نظیر
مدرس و تحلیلگر بازار سرمایه تحلیلگر بازار مالی فارکس تحلیلگر ارشد سایت یار سرمایه برگزاری بیش از صد دوره آموزشی تحلیل بورس و فارکس عضو تیم icf_market تنها ارائه دهنده سبک ولوم تریدینگ به زبان فارسی در دنیا
معرفی ستاپ های پرایس اکشن به روش لنس بگز
آموزش معاملهگری با پرایس اکشن گامی برای تبدیل شدن به یک معاملهگر حرفهای است. در این روش، ماهیت حقیقی بازار درک میشود و علت اصلی حرکات قیمت مشخص خواهد شد.
در این راستا آقای لنس بگز گامهایی را برای بررسی گذشته بازار تدوین نموده تا با شناسایی حرکات گذشته و رصد حرکات لحظهای شمعهای حاضر، نسبت به شناسایی وضعیت بازار اقدام نمائیم و پیشبینی برای روند آتی بازار داشته باشیم.
با این روش میتوان ستاپهای معاملاتی را برای حرکات قیمت پیدا و مدیریت نمود که شامل فرصتهای معاملاتی کمخطر و با احتمال بالا است. از انواع این ستاپهای معاملاتی میتوان به ستاپ تست حمایت و مقاومت، ستاپ شکست ناموفق و انواع مختلف ستاپ پولبک اشاره نمود.
واژههاي كليدي: پرایس اکشن، ستاپهای معاملاتی، تست، پولبک، شکست ناموفق.
1- مقدمه
به منظور بررسی ستاپهای پرایس اکشن، در ابتدا ضروری است ساختار بازار مشخص گردد. ساختار بازار با تعیین حمایتها و مقاومتها در تایم فریم معاملاتی و یک تایم فریم بالاتر (ساختار) به دست میآید و سپس روند در حال حرکت داخل ساختار ارزیابی و شناسایی میشود.
روندها در یک دستهبندی کلی به روندهای صعودی، نزولی و خنثی تقسیمبندی میشوند. با مشخص کردن روند داخل ساختار، میدان نبرد مشخص میشود. در ادامه با بررسی ضعف و قدرت روند موجود، جهت احتمالی روند آینده را بررسی میکنیم و دائما این ارزیابی در روند بازار ادامه خواهد داشت.
برای موفقیت دائم در معاملهگری ضروری است که درصد معاملات موفق افزایش یابد که برای این منظور ضروری است به هر یک از ابزارهای تحلیل تکنیکال مسلط بود و مانند یک پازل از هر کدام آنها در زمان و موقعیت مناسب استفاده نمود.
2- فرصتهای معاملاتی
یکی از نکات مهم در پرایس اکشن این است که بازارها در واقع حرکت قیمت نیستند و این تصمیمات معاملهگران در فضای ترس و طمع است که قیمت را به حرکت در میآورد. برای این منظور باید همسو با معاملهگران موفق شد، معاملهگرانی که تصمیمات درست و به موقع اتخاذ میکنند. در یک زمان قابلیت تشخیص رفتار معاملهگران راحتتر خواهد بود و آن زمانی است که فشار و استرس ناشی از ضرر معاملات به وجود میآید.
لذا روش کسب سود مستمر و دائم، شناسایی محدودهها و زمانهایی است که معاملهگران برای رهایی از استرس، تصمیمات معاملاتی میگیرند. موقیتهایی که آنها متوجه میشوند اشتباه کرده و مجبور به خروج از معاملات میشوند. لذا فرصتهای اصلی در معامله در شرایط مخالف ضعف و شناسایی معاملهگران به دام افتاده به دست میآید.
هدف اصلی، معامله در جهت روند اصلی و مخالف ضعف در حرکات بازار است. استراتژی پرایس اکشن شناسایی روند ضعیف شده و معاملهگری در جهت عکس آن است.
3- ستاپهای معاملاتی لنس بگز
ستاپهای معاملاتی با شناسایی ضعف در حرکت فعلی قیمت و معاملهگران گرفتار به دست میآید. فرصتهای معاملاتی در محدوده سطوح حمایت و مقاومت در تایم فریم معاملاتی و تایم فریم بالاتر مشخص میشوند.
در ادامه انواع این ستاپهای معاملاتی را معرفی میکنیم:
1- ستاپ تست حمایت و مقاومت
2- ستاپ شکست ناموفق
3- ستاپ پولبک بعد از شکست
4- ستاپ پولبک ساده در روند
5- ستاپ پولبک پیچیده در رون
4- ستاپ تست حمایت یا مقاومت (TST)
ستاپ حمایت و مقاومت در شرایطی ایجاد میشود که قیمت نمیتواند از محدوده حمایت و مقاومت عبور کند و این سطوح مهم حفظ میشوند. احتمال موفقیت این معامله در شرایطی بالاتر است که قیمت به مقاومتهای تایم فریم بالاتر واکنش نشان دهد. در شکل 1 ستاپ تست حمایت یا مقاومت ارائه شده است.
در این ستاپ قیمت محدوده حمایت و مقاومت را تست میکند و حتی ممکن است اندکی به داخل آنها نفوذ نماید ولی از آن نمیتواند عبور کند.
معاملهگرانی که دیر هنگام وارد معامله شدهاند، با تست قیمت در محدوده مقاومت و یا حمایت، حد ضررهایشان فعال میشود و حرکت در جهت عکس را تقویت میکند.
شکل 1- ستاپ تست حمایت یا مقاومت
5- ستاپ شکست ناکام (ناموفق) (BOF)
در این ستاپ قیت یک سطح حمایت یا مقاومت را میشکند اما نمیتواند در موقعیت جدید تثبیت شود و مجدد به داخل محدوده فعلی باز میگردد.
شکل 2- ستاپ شکست ناموفق BOF
در شکل بالا مشاهده میشود که قیمت به محدوده حمایت و مقاومت نفوذ کرده و از آن عبور میکند، اما نمیتواند به صورت موفقیتآمیزی حرکت خود را ادامه دهد و مجدد به داخل محدوده باز میگردد. در این ستاپ تعدای از معاملهگران هنگام شکست قیمت وارد معامله شده، لیکن این بازار دارای توانایی کافی برای ادامه مسیر نمیباشد و برای ادامه مسیر در راه شکست ضعف نشان میدهد. عدم توانایی ادامه مسیر سبب میشود، معاملهگران ذکر شده به دام بیافتند و خروج آنها سبب فشار بیشتر در جهت مخالف شکست خواهد شد. هدف معاملاتی در این ستاپ ورود به بازار در هنگام بازگشت قیمت به محدوده حمایت و مقاومت است.
6- ستاپ پولبک بعد از شکست (BPB)
در این ستاپ قیمت از یک محدوده حمایت و مقاومت عبور میکند، در سمت جدید قیمت پذیرش میشود و پولبک ضعیف در سطح جدید شکل میگیرد که نشان ضعف در مسیر پولبک و قدرت حرکت در مسیر جدید است. در هر عبور قیمت از سطوح حمایت و مقاومت، حرکات قیمت را با دقت بررسی میکنیم تا نشانههای ضعف را مشاهده نمائیم. در صورت مشاهده ضعف در شکست به دنبال فرصت معاملاتی BOF خواهیم بود و در صورت مشاهده ضعف در پولبک بعد از شکست به دنبال ستاپ معاملاتی BPB خواهیم بود. برای ورود به معامله در هر یک از ستاپها میبایست نسبت مناسب ریسک به ریوارد و تریگر ورود[10] خصوصا در محدوده قیمتهای عمدهفروشی LWP فراهم باشد.
در شکل 3 ستاپ پولبک بعد از شکست BPB ارائه شده است.
شکل 3- ستاپ پولبک بعد از شکست BPB
تعداد بسیاری از معاملهگران، همواره تمایل دارند در خلاف روند و ابتدای روندهای جدید وارد شوند اما زمانی که حمایت کافی از این معاملهگران صورت نگیرد، حرکت در مسیر پولبک با ضعف همراه خواهد بود و لذا فرصت معاملاتی BOF شکست خورده و فرصت معاملاتی BPB ایجاد خواهد شد.
7- ستاپ پولبک ساده در روند(BP)
این ستاپ ورود به معامله بعد از تحقق پولبکهای ساده(اصلاح) در مسیر روند میباشد.
در یک دستهبندی کلی پولبکها به دو دسته تقسیم میشوند:
الف- پولبکهای ساده BP
ب- پولبکهای پیچیده که پولبک همراه با چند نوسان یا اصلاح زمانی طولانی مدت است.
زمانیکه انتظار ادامه روند کنونی بازار وجود دارد، میتوان با مشاهده ضعف در پولبکها و اصلاحهای موقت بازار به دنبال ستاپهای معاملاتی PB بود.
شکل 4- ستاپ پولبک ساده PB
مهمترین نکته تحلیل حرکات قیمتی و بازار این است که بازار همواره در جهت قدرت و خلاف جهت ضعف حرکت میکند. ما از این پولبکهای ضعیف برای یافتن معاملهگرانی که به اشتباه در خلاف جهت روند وارد شدهاند و خروج آنها حرکت در مسر روند اصلی را تقویت میکند، استفاده میکنیم.
تحلیل کندل به کندل حرکات قیمت کمک میکند تا زمان پایان پولبکها را شناسایی کنیم. یکی از نواحی که احتمال اتمام پولبکها را تقویت میکند، کف و سقف نوسان پیشین میباشد.
در شکل 5 اهمیت توجه به کف و سقف نوسانهای پیشین که احتمال بیشتری برای اتمام پولبکها را نمایان میکند، نشان داده شده است.
شکل 5- توجه به کف و سقف نوسانهای پیشین
8- ستاپ پولبک پیچیده در روند (CPB)
این ستاپ ورود به معامله بعد از تحقق پولبکهای پیچیده است که متشکل از چندین نوسان بوده و یا اصلاح زمانی و فرسایشی رخ میدهد. با مشاهده ضعف در این اصلاح پیچیده میتوان به دنبال ستاپ معاملاتی CPB بود. وقوع PBهای ناموفق که هنوز قیمت در جهت روند حرکت نکرده، میتواند سبب فرصت CPB شود.
شکل 6- وقوع ستاپ معاملاتی اصلاحی با سه نوسان یا اصلاح زمانی
ستاپ CPB فرصتهای معاملاتی قویتر، مطمئنتر و با سود بیشتری نسبت به ستاپهای PB ایجاد مینماید.
9- نتیجهگیری
در این روش معاملاتی، نقاط قوت و ضعف بازار شناسایی شده و جهت احتمالی روند آینده بازار تعیین میشود. روند آتی بازار در مسیر قدرت و عکس مسیر ضعف آن حرکت میکند. روند در مسیری ادامه پیدا خواهد کرد که کمترین تنش و حداقل مقاومت برای آینده حرکتی آن وجود داشته باشد.
ستاپهای معاملاتی لنس بگز بر پایه همین الگو طراحی شده است. ارزیابی قدرت و ضعف در محدوده حمایتها و مقاومتها که گامهای اصلی حرکات قیمت را برای آینده شکل میدهد.
با شناسایی دقیق و به موقع هر یک از این حرکات میتوان معاملاتی با احتمال موفقیت بالا را طراحی نمود.
ترندلاین چیست؟ ابزار همیشگی تریدرها را بشناسید
ترندلاین چیست؟ یکی از رایجترین سوالاتی است که بسیاری از افراد تازه وارد به بازار بورس و ارزهای دیجیتال با آن رو به رو میشوند. زمانی که به عنوان معامله گر وارد بازار رمز ارزها یا بورس میشوید، فارغ از استراتژی که انتخاب میکنید، Trendline یا خط روند اصلیترین و پراستفادهترین ابزار شما خواهد بود. ترند لاین ها در انواع مختلفی از استراتژیها و اندیکاتورها نقش دارند و به شما کمک میکنند تا دید بهتری نسبت به وضعیت یک سهم یا ارز دیجیتال داشته باشید.
اما ترندلاین چیست و چگونه کار میکند؟ استفاده از خط روند در کدام استراتژیها به کار شما میآیند؟ با نوبیتکس همراه باشید تا در ادامه به این سؤالها پاسخ دهیم.
سرفصلهای این آموزش
ترندلاین یا خط روند چیست؟
Trendlines یا خطوط روند، خطوطی هستند که توسط معامله گر در امتداد روند (Trend) رسم میشوند و معمولاً از آنها برای نمایش سطح حمایت و مقاومت استفاده کرد. از ترند لاین، معامله گران میتوانند جهت حرکت قیمت یک سهم یا ارز دیجیتال را مشاهده کنند و وضعیت بازار را تحلیل کنند. ترندلاین ها با این که خطوط به ظاهر سادهای هستند اما اطلاعات بسیار زیادی را در یک نگاه در اختیار شما قرار میدهند.
معامله گران معمولاً با استفاده از خطوط روند نقاط مهمی را روی نمودار مشخص میکنند نشان دهنده حمایت یا مقاومت است. علاوه بر این، ترندلاین میتواند نکات مهم درباره خط روند در بورس اطلاعات خوبی از جهت حرکت قیمت، سرعت تغییر قیمت و الگوهای مربوط به دورههای انقباض قیمت را در اختیار ما قرار دهد. زمانی که در حال بررسی نرخ لحظه ای ارز دیجیتال هستید، میتوانید با استفاده از خط Trend وضعیت بازار ارزهای دیجیتال را نیز بررسی کنید.
ترندلاین چگونه رسم میشود؟
استفاده از ترندلاین نسبت به بعضی از اندیکاتورهای دیگر، به دقت بیشتری نیاز دارد. در اغلب موارد معامله گر، خود اقدام به رسم ترند لاین میکند. البته، در بعضی از ابزارهای تریدینگ، امکان نمایش خودکار خطوط روند روی چارت Live نیز وجود دارد. علاوه بر این، معمولاً ابزارهایی در صرافی ارز دیجیتال برای رسم خط روند در نظر گرفته میشود با کمک آنها میتوانید خطوط را روی نمودار رسمی کنید.
همانطور که اشاره کردیم از trendline معمولاً برای نمایش سطح مقاومت و حمایت در یک دارایی استفاده میشود. بنابراین برای رسم ترند لاین باید یک خط در بالا یا پایین روند با اتصال پایینترین یا بالاترین قیمتها رسم کنید. سختترین کاری که باید انجام دهید پیدا کردن نقاط درست روی نمودار است. برای اینکار حداقل به سوئینگ لو نیاز داریم. زمانی که دو نقطه از نمودار که پایینترین قیمت را دارند به هم وصل کنید یک خط روند ایجاد میشود. در جایی که نقاطی یا کندل ها به زیر خط روند حرکت کنند خط روند شکسته خواهد شد. اینکار به شما کمک میکند تا محلهای ورود یا خروج به بازار را شناسایی کنید.
۴ نکته مهم برای رسم ترندلاین معتبر
در هنگام رسم ترند لاین معتبر و قابل اتکا حتماً به سه نکته زیر توجه کنی
- با دو نقطه نیز میتوان ترند لاین را رسم کرد اما برای معتبر شدن ترند لاین حداقل باید ۳ نقطه وجود داشته باشد.
- به هیچ عنوان نقاط قیمتی یا بدنه کندل ها نباید از خطوط روند عبور کند. عبور سایه بالا یا پایین کندل ها از خط روند مشکلی ایجاد نخواهد کرد.
- هرچه تایم فریم بالاتر باشد اعتبار خطوط روند نیز بیشتر است. (مطالعه بیشتر:تایم فریم چیست؟)
- برای رسم خطوط روند به وضعیت نمودار توجه کنید. در صورتی که امکان رسم خط روند وجود ندارد، سعی نکنید به هر شکلی شده آن را رسم کنید.
نحوه خواندن خطوط روند در نمودار
در هنگام خواندن trendline مهمترین نکته توجه به شیب خط است. شیب خط روند به شما میگوید که جهت قیمت در حال حرکت به کدام سمت است. یک خط با شیب مثبت رو به بالا نشان دهنده صعودی بودن بازار است.
در چنین شرایطی احتمالاً شاهد افزایش قیمت در بازار خواهید بود. البته دقت کنید که یک خط روند معتبر حداقل باید از سه نقطه تشکیل شده باشد.
در مقابل، اگر خط روند به سمت پایین حرکت میکند و شیب آن منفی است، نشان دهنده کاهش قیمت دارایی خواهد بود. در چنین شرایطی گزینههای مانند فروش بیت کوین در بازار ارزهای دیجیتال گزینههای روی میز شما هستند.
استفاده از خطوط روند برای پیشبینی وضعیت بازار ارزهای دیجیتال
بسیاری از تحلیلگران و معامله گران بازار ارزهای دیجیتال از خطوط روند برای پیش بینی قیمت رمز ارزها استفاده میکنند. شما نیز میتوانید از این ابزار پرکاربرد در استراتژیهای خود استفاده کنید با این حال، باید مراقب باشید. زیرا معمولاً احتمالاً تغییر روند بسیار سریع در بازار و شکسته شدن ترند لاین وجود دارد. اگر بیش از اندازه به trendlines اعتماد کنید ممکن است با شرایط نامناسبی در بازار رو به رو شوید.
علاوه بر این معمولاً از خطوط روند در استراتژیهای بلند مدت استفاده میکنند. همانطور که اشاره کردیم در هنگام رسم این خطوط ترند بهتر است از تایم فریمهای بالا استفاده کنید. زیرا ممکن است روند در طولانی مدت شکسته شود و شما در بازه زمانی کوتاه متوجه آن نشده باشید. به طور کلی این ابزار بیشتر مناسب به دست آوردن یک دید کلی از روند حرکت قیمتی است نه پیش بینی دقیق و لحظهای.
مثالی از ترند لاین در ارزهای دیجیتال
نمودار بالا مربوط به چارت ماهانه بیت کوین در ۱۲ فوریه سال ۲۰۲۰ (بهمن ۹۸) است. در این نمودار به خوبی میتوانید ببینید کهترند لاین چیست و چگونه میتوان از آن برای تعیین روند بازار و پیشبینی وضعیت آن در آینده استفاده کرد. همانطور که مشاده میکنید ما سه نقطه که پایینترین قیمت محسوب میشوند را برای رسم ترندلاین استفاده کردهایم. سپسترند لاین را بدون اینکه بدنه کندل ها را لمس کند، رسم کردیم.
این خطوط روند با توجه به شیب مثبت، نشان دهنده صعودی بودن بازار بیت کوین در آن زمان بود. طبق این نمودار، در یک بازه زمانی یک ماهه ۳ بار قیمت بیت کوین خطترند را که خط حمایت آن است لمس کرده و به بازار برگشته است. با استفاده از این نمودار میتوان پیش بینی کرد تا زمانی که خطترند شکسته نشود بازار صعودی باقی خواهد ماند. با این حال با توجه به افزایش شیب، و احتمالاً شکسته شدن روند نیز وجود دارد زیرا احتمال برخورد با سطح مقاومت در فاصله زمانی کوتاهتر، بیشتر خواهد شد. اتفاقی که در مورد این خطترند رخ داد و با شکسته شدن آن بیت کوین تا قیمت ۴۶۰۰ دلار نیز سقوط کرد.
از کدام اندیکاتورها در کنار ترندلاین استفاده کنیم؟
برای اینکه همچون مثال بالا با مشکل تغییر ناگهانی در روند رو به رو نشوید، باید از ابزارهای بیشتری دیگری کمک بگیرید. میانگین متحرک یا Moving average یکی از بهترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال است که در کنار ترند لاین مورد استفاده قرار میگیرد. با استفاده از میانگین متحرک میتوانید نویزها را فیلتر کنید تا یک دید واقعی از مسیر حرکت قیمتی ارز دیجیتال یا سهام خود به دست آورید.
علاوه بر این، شاخص مقاومت نسبی (RSI) نیز گزینه بسیار خوبی است. شما میتوانید با استفاده همزمان از RSI و خطوط میزان قدرت سطوح مقاومت یا حمایتی که تعیین کردهاید را بسنجید. اینکار به شما کمک میکند تا اطمینان بیشتری داشته باشید که روند همانطور که فکر میکنید عمل خواهد کرد. افرادی که بهمن سال پیش از این اندیکاتورها استفاده کرده بودند و تنها به ترند لاین متکی نبودن، بیت کوینهای خود را از کیف پولهای امن خود خارج کردن و با فروش آن در بالاترین قیمت، پیش از سقوط از بازار خارج شدند. استفاده از کیف پول امن یکی دیگر از نکاتی است که در هنگام ورود به بازار ارزهای دیجیتال باید به آن توجه داشته باشید. ما قبلاً امنیت کیف پول تراست والت را بررسی کرده و امنیت آن را تأیید کردهایم.
تفاوت میانگین متحرک و خطوط روند؛ دو ابزار پرکاربرد و پرطرفدار تریدرها
هم میانگین متحرک و هم خطوط روند میتوانند به شناسایی روند یک دارایی کمک کنند با این حال معمولاً میانگین متحرک ابزار قابل اعتماد تری برای شناسایی تغییر روند در بازار است. دلیل این امر نیز این است که میانگین متحرک هرگونه نویزها و ناهنجاریهای درون چارت را فیلتر میکند و یک میانگین واقعی از قیمت را به شما نمایش میدهد. با این حال استفاده از خطوط روند برای دنبال کردن الگوها در بازه زمانی طولانی آسانتر است.
بنابراین باید از هر دو آنها به صورت همزمان استفاده کنید. شما میتوانید در ابتدا خطوط روند را ترسیم کنید و برای بر طرف کردن شکهای خود از میانگین متحرک یا RSI که در این مقاله به آن اشاره کردیم، استفاده کنید. به این ترتیب میتوانید خیلی سریع نقطه ورود به بازار را پیدا کنید. با محاسبه ارز دیجیتال نیز میتوانید سریعتر برای ورود تصمیم بگیرید.
در نوبیتکس روند سود آوری خود را دنبال کنید!
در این مقاله با Trendlines آشنا شدیم و به سؤالترند لاین چیست پاسخ دادیم. این ابزار پرطرفدار تریدر ها در کنار سایر اندیکاتورهای پر استفاده مانند میانگین متحرک، میتواند دید کلی از روند یک دارایی را در اختیار ما قرار دهد و فرصت شناسایی خطوط حمایت و مقاومت را فراهم میکند. شما همین حالا میتوانید به جمع تریدر های موفق در صرافی آنلاین نوبیتکس بپیوندید و از طریق صفحه اصلی سایت ما وارد بازار معامله ارزهای دیجیتال شوید. اطلاعات این مقاله میتواند به شما برای کسب سود بیشتر در معاملات کمک کند.
بازگشت تعادل به بورس /پیش بینی بازار سهام
به گزارش اقتصادنیوز، بورس تهران معاملات امروز را در شرایطی آغاز می کند که شاخص کل آن در روز گذشته تنها یک دهم درصد افت کرد و نسبت به روز دوشنبه، وضعیت بسیار بهتری داشت.
البته هنوز هم وضعیت طوری نیست که بتوان با اطمینان حرف از رشد شاخص ها زد، اما همین که معاملات متعادل تر شده، جای امیدواری دارد.
یکی از نکات امیدوارکننده در معاملات دیروز، افزایش قدرت خریداران حقیقی بود. شاخص قدرت خریداران حقیقی از عدد 0.79 در روز دوشنبه، به 0.91 در روز سه شنبه رسید. همین که خریداران حقیقی قدرت خود را بازیابی کنند، موضوع بسیار مهمی است و می تواند جهت روند معاملات را تغییر دهد.
در اکوایران ببینید؛
کاهش نمادهای منفی
موضوع با اهمیت دیگر، کاهش تعداد نمادهای منفی بود. دیروز در حالی 356 نماد منفی در بازار وجود داشت که یک روز پیش از آن، تعداد نمادهای منفی 494 عدد بود. با این حساب حدود 140 نماد منفی تبدیل به نمادهای مثبت شدند که همین موضوع در تصمیم گیری افراد تاثیرگذار خواهد بود.
خروج پول حقیقی نیز در معاملات روز گذشته با شیب کمتری انجام شد. در حالی که دوشنبه بیش از 1200 میلیارد تومان خروج پول حقیقی از بازار ثبت شده بود، دیروز این عدد به 450 میلیارد تومان رسید. گرچه هنوز هم می توان این عدد برای خروج نقدینگی حقیقی را زیاد دانست، اما همین که شیب خروج پول از بازار کم شده، نکته مثبتی است.
از طرفی دیروز ارزش صفوف خرید بازار به بیش از 800 میلیارد تومان رسید که رقم خوبی است. در مقابل، 120 میلیارد تومان سهام در صفوف فروش وجود داشت که بسیار کوچک تر از عدد صف های خرید است.
پالس منفی از سمت ارزش معاملات
تنها نکته منفی معاملات روز گذشته این بود که ارزش معاملات کاهش داشت. دیروز ارزش معاملات خرد به 5 هزار میلیارد تومان هم نرسید و این در حالی است که روز دوشنبه بیش از 7000 میلیارد تومان معامله خرد در بازار انجام شده بود. همیشه ارزش معاملات به عنوان یکی از مهم ترین پارامترها برای پیش بینی آینده بازار محسوب می شود و اینکه ارزش معاملات کاهش داشته، می تواند در بازار امروز اثر خود را داشته باشد.
معاملات روز گذشته بورس نشان داد فعلا فروشنده ها آن قدر قوی نیستند و از طرفی خریداران هم نیاز به این دارند که نکات مهم درباره خط روند در بورس اعتماد پیدا کنند که بازار در آینده وضعیت خوبی خواهد داشت تا بتوانند با اطمینان بیشتری نقدینگی خود را تبدیل به سهام کنند. در چنین شرایطی پیش بینی می شود معاملات امروز بورس نوسانی و متعادل باشد.
چگونه با استفاده از مووینک اوریج (MA) ترید یا معامله کنیم؟
چگونه با استفاده از مووینک اوریج (MA) ترید یا معامله کنیم؟
برای ترید با میانگین متحرک یا مووینگ اوریج (MA)، شما به دو مووینک اوریج (MA) نیاز دارید. یکی دوره تناوب پایین و دیگری با دوره تناوب بالا می باشد.
با عبور یا کراس این دو میانگین متحرک ها سیگنال خرید و سیگنال فروش صادر می شود.
شما می توانید از دوره های تناوبی 20 و 50 استفاده کنید. دوره ی تناوب 20 را با رنگ سبز نشان دهید،
و دوره تناوب 50 را با رنگ رقرمز متمایز کنید.
هر زمانی که خط سبز خط قرمز رنگ را قطع کند و خط سبز بالای خط قرمز قرار گرفت و شمع ها بالای خط سبز رنگ قرار گرفتند، سیگنال خرید ارائه شده است و شما می توانید آن ارز دیجیتال را خریداری کنید.
و هر زمانی که خط سبز زیر خط قرمز قرار گرفت و و شمع ها زیر خط سبز قرار گرفتند سیگنال فروش ارائه شده است که شما می توانید ارز دیجیتال خود را بفروشید.
البته این روش در بازارهای رنج ضعیف عمل می کند، اغلب موارد میانگین های متحرک در هم تنیده می شوند. اما در بازارهای روند دار صعودی و نزولی روش مناسبی برای ترید محسوب می شوند.
چگونه با استفاده از 3 مووینک اوریج (MA) معامله کنیم؟
برای اینکه بتوانیم با استفاده از 3 مووینک اوریج (MA) ترید کنیم به 3 خط میانگین متحرک نیاز داریم.
- میانگین متحرک کوتاه مدت
- میانگین متحرک میان مدت
- میانگین متحرک بلند مدت
1. میانگین متحرک کوتاه مدت
میانگین متحرک کوتاه مدت یک از نزدیک ترین خطوط به نمودار قیمتی می باشد. برای اجرای MA) moving average) در tradingview باید روی لینک indicator کلیک کنید و در بخش جستجو ma بنوبسید تا Moving Average را برایتان در لیست کناری خود بیاورد.
فرمول میانگین متحرک به صورت زیر می باشد:
N: قیمت بسته شدن
تناوب: ۱۰ (۱۰ کندل آخر ارز دیجیتال)
شاید برایتان سوال پیش بیاید که بهترین عدد برای تناوب کوتاه مدت چند می باشد؟
پاسخ: میانگین متحرک کوتاه مدت می بایست کمترین قطع شدگی را با نمودار داشته باشد. بنابراین بهترین عددی که می توانیم برای آن در نظر بگیریم اعداد 10 تا 20 می باشد.
این خط کوتاه مدت می تواند هم بعنوان مقاومت و هم به عنوان خط حمایت در تحلیل تکنیکال رفتار کند، اما به چه صورت؟
زمانی که نمودار قیمتی بالای خط باشد همانند خط حمایت عمل می کند و زمانی که نمودار پایین خط باشد مثل خط مقاومت محسوب می شود.
2. میانگین متحرک میان مدت
تمامی مراحل قبل را در این بخش نیز انجام می دهیم با این تفاوت که برای خط میان مدت زمان تناوبی باید بیشتر از 20 باشد. این موضوع را نیز در نظر بگیرید که برای تناوب های بزرگتر دیگر نمی توان از روش ساده یا simple استفاده کرد. در این قسمت از میانگین متحرک exponential یا همان EMA استفاده خواهیم کرد.
باز همان سوال قبلی در این بخش نیز پیش می آید، چه تناوبی برای این قسمت مناسب می باشد؟
پاسخ: بین 35 تا 50 را می توان بهترین عدد تناوبی در نظر گرفت.
برای انجام معامله دقیق تر، خط میان مدت باید کمترین برخورد را با خط کوتاه مدت داشته باشد. در نظر داشته باشید که در این بخش همانند بخش قبلی، خط میان مدت نیز می تواند نقش حمایت و مقاومت را نیز بازی کند.
3. میانگین متحرک بلند مدت
برای مشخص کردن این خط باید 2 مرحله قبلی را طی کنیم، یعنی بعد از یافتن خط کوتاه مدت و میان مدت، تمام مراحل میانگین متحرک exponential برای خط بلند مدت نیز انجام می دهیم.
بهترین عدد تناوب برای خط بلند مدت بین 100 تا 200 می باشد. این خط برای بازه های زمانی بلند مدت (3یا 4 سال) باید حداقل 3 یا 4 مرتبه با نمودار برخورد داشته باشد.