عرضه و تقاضا چیست؟

کتاب پرایس اکشن عرضه و تقاضا پیشرفته
شناسه محصول: spnipisjazm دسته: پرایس اکشن, تحلیل تکنیکال, کتابهای سرمایهگذاری Brand: مهربان نشر
کتاب پرایس اکشن عرضه و تقاضا پیشرفته
کتاب پرایس اکشن بر اساس عرضه و تقاضا پیشرفته در ۱۵ فصل و ۱۸۴ صفحه نگاشته شده است. این کتاب ترجمه مطالب آموزشی است که در سایت priceactionninja.com توسط تیم تحلیلگری نینجا منتشر شده است. سبک عرضه و تقاضا یکی از سبکهای بسیار کاربردی است. مطالب این کتاب در ادامه کتاب پرایس اکشن عرضه و تقاضا است.
بخشی از مقدمه کتاب پرایس اکشن بر اساس عرضه و تقاضا پیشرفته
پرایس اکشن یا رفتار قیمت (P.A.T) به حرکت و عمل قیمت یک نماد اطلاق میشود که در طول زمان بر روی نمودار مربوطه ترسیم میشوند. در واقع پرایس اکشن پایه و اساس کلیه تحلیلهایی است که چارتیستها برای بررسی و پیشبینی قیمت نمادهای مختلف بازار اعم از کالا، سهام، ارز، انرژی، رمز ارز و غیره انجام میدهند.
معاملهگری براساس پرایس اکشن روشی است که در آن تمام تصمیمات معاملاتی بر مبنای صرف نمودار قیمت صورت میگیرد. این بدان معناست که هیچگونه اندیکاتور یا اسیلاتوری برای شناسایی نواحی حمایت (S) و مقاومت (R) یا روند بازار استفاده نمیشود.
طرفداران پرایس اکشن بر این باورند که هر چند دادههای اقتصادی و سایر رویدادهای خبری جهانی (عوامل فاندامنتال) کاتالیزورهای حرکت قیمت در بازار هستند، اما ما برای موفقیت در بازار نیازی به تجربه و تحلیل آنها نداریم.
سرفصل مطالب کتاب پرایس اکشن عرضه و تقاضا پیشرفته
- چگونگی بررسی کندل استیک یا شمعهای ژاپنی
- تحلیل کندل استیک
- تحلیل پرایس اکشن
- تحلیل پیشرفته حرکات قیمت (پرایس اکشن)
- رانش، پولبک و تجزیه تحلیل اندازه حرکت آن
- تحلیل و بررسی قیمت حجم معاملات
- چگونه میتوان با توجه به عملکرد گردانندگان اصلی بازار معامله کرد؟
- چگونگی معامله در محدودههای عرضه و تقاضا
- چگونگی معاملات روزانه با استفاده از خط روند
- تجزیه و تحلیل تایم فریمهای چندگانه در معاملات
- الگوی سر و عرضه و تقاضا چیست؟ شانه در معاملات
- چگونگی معامله براساس سطوح مقاومت و حمایت
- تحلیل پیشرفته کندل استیک
- استراتژی معاملاتی روند
- استراتژی معاملاتی کندلهای بزرگ (WRB)
مشخصات کتاب
نویسنده: تیم پرایساکشن نینجا
مترجم: محمدرضا جمالی
تعداد صفحات: ۱۸۴
قطع: وزیری
نوع جلد: شومیز
نوبت چاپ: اول، ۱۴۰۰
شابک: ۹۷۸۶۰۰۴۰۷۳۸۱۳
قیمت: ۹۲ هزار تومان
ناشر: نشر مهربان
قانون عرضه و تقاضا به زبان ساده
قانون عرضه و تقاضا یکی از اساسیترین اصلها در اقتصاد است. در قرن جدید و با گسترش بازار آزاد در جهان، این قانون بیشازپیش موردتوجه دانشجوها، دانش پژوها و دانشمندهای حوزه اقتصاد کلان قرارگرفته است. از محدوده اقتصاد کلان که خارج و به دنیای معاملهگری وارد شویم، میبینیم عرضه و تقاضا چیست؟ که این قانون، یکی از اولین قوانینی است که هر معاملهگر بازارهای مالی باید بر آن تسلط کامل داشته باشد. در این بخش از آموزشهای ویتارو، قصد داریم قانون عرضه و تقاضا را در ویدیویی کوتاه و با زبانی ساده توضیح دهیم.
قانون عرضه و تقاضا چیست؟
عرضه و تقاضا تئوری است که ارتباط بین فروشندههای یک نوع کالا و خریداران آن کالا را توضیح میدهد. بهعبارتدیگر، این تئوری رابطهای میان قیمت یک کالا و علاقهای که مردم به خرید آن کالا با همان قیمت را دارند، تعریف میکند.
بهطورکلی وقتی قیمت یک کالا افزایش مییابد، مردم به فروش (عرضه) بیشتر و خرید (تقاضا) کمتر آن کالا تمایل نشان میدهند. برعکس این موضوع نیز صادق است، وقتی قیمت یک کالا کاهش یابد، مردم مایل به خرید (تقاضا) یک کالا هستند و کمتر به فروش (عرضه) آن کالا علاقه نشان میدهند.
سرانجام عرضه و تقاضا
زمانی که قیمت یک کالا بهشدت کاهش یابد، مردم زیادی برای خرید آن کالا صف میکشند. سپس، در اثر این عمل، به علت تقاضای زیاد و عرضه کم، قیمت آن کالا بهشدت افزایش مییابد و این بار مردم برای فروش آن کالا صف میکشند. این عمل بسیار شبیه به عملکرد دستگاه الاکلنگ است و آنقدر تکرار میشود تا درنهایت به یک تعادل نسبی برسد.
یک مثال از قانون عرضه و تقاضا
فرض کنیم شرکتی یک کفش ورزشی جدید به قیمت یکمیلیون تومان طراحی میکند. در ابتدا به خاطر قیمت بالای این کفش، خریدار زیادی برایش پیدا نمیشود. شرکت تعداد زیادی از این کفش تولید کرده و مجبور است برای فروش این تولیدات، قیمت کفش را از یکمیلیون به هشتصد هزار تومان کاهش دهد.
در یک دنیای ایدهآل و زمانی که همه متغیرهای دیگر برابر باشد، خریدارها این قیمت را منصفانه ارزیابی میکنند و برای خرید کفشهای ورزشی هشتصد هزارتومانی آن شرکت اقدام میکنند. به این شکل بین عرضه و تقاضا یک تعادل نسبی ایجاد میشود.
استراتژی عرضه و تقاضا
یکی از بنیادی ترین مفاهیم در بازارهای مالی که در ارتباط با پرایس اکشن است عرضه و تقاضا می باشد که می تواند بر روی حرکات قیمتی بازارهای مالی بسیار تاثیرگذار باشد.معامله گران در بازارهای مالی می توانند با تجزیه تحلیل میزان عرضه و تقاضا در بازارهای مالی بدون استفاده از ابزارهای معاملاتی به اطلاعات مورد نیاز خود پی ببرند.
در نمودارهای قیمتی فارکس معامله گران می توانند با بررسی میزان عرضه و تقاضا به اطلاعاتی دست یابند.عرضه و تقاضا می تواند سه حالت را در بازارهای مالی به وجود آورد،حالت اول به این شکل است که میزان تقاضا از میزان عرضه بیشتر می شود و باعث افزایش قیمت خواهد شد،حالت دوم به این شکل است که میزان عرضه از میزان تقاضا بیشتر می شود و باعث کاهش قیمت خواهد شد و حالت سوم به این شکل است که میزان عرضه و تقاضا متعادل می شود و تاثیری بر روی نوسانات بازار نخواهد گذاشت.
در این مقاله از آموزش فارکس به مفهوم عرضه و تقاضا می پردازیم و سپس استراتژی عرضه و تقاضا در بازار فارکس را به شما آموزش می دهیم،اگر می خواهید با این مفاهیم در بازار فارکس آشنا شوید و استراتژی عرضه و تقاضا را یاد بگیرید تا انتهای این مقاله از آموزش فارکس با ما همراه باشید.
سرفصل های آموزشی
عرضه و تقاضا در فارکس چیست؟
یکی از اساسی ترین مفاهیم در بازار فارکس مفهوم عرضه و تقاضا است که در بازارهای مالی تعیین می کند چه میزان دارایی یا سهام ارائه می شود.به عبارتی عرضه و تقاضا مهم ترین مولفه در بازار مالی است که بر روی قیمت دارایی تاثیر می گذارد.حرکات قیمتی در بازارهای مالی نتیجه عرضه و تقاضا هستند.
تقاضا(Demand): مفهوم تقاضا در بازار مالی بدان معناست که معامله گران تمایل به خرید چه میزان از یک سهام یا دارایی دارند.
عرضه(Supply): مفهوم عرضه در بازار مالی بدان معناست که چه میزان از یک دارایی یا سهام در بازار ارائه می شود.
زمانی که در بازارهای مالی میزان تقاضا برای یک دارایی یا سهام مانند یک جفت ارز افزایش می یابد باعث می شود که قیمت آن دارایی نیز افزایش یابد اما زمانی که میزان عرضه برای یک سهام یا دارایی افزایش می یابد باعث می شود قیمت آن دارایی کاهش یابد،به این شکل میزان تقاضا و عرضه بر روی حرکات قیمتی در بازار مالی تاثیر می گذارد.زمانی که میزان عرضه و تقاضا در بازار مالی متعادل باشد حرکات قیمتی با نوسانات کوچکی روبرو خواهد شد.
به عبارتی عرضه در بازار مالی به ناحیه ای گفته می شود که قیمت یک دارایی به مقاومت برخورد می کند،در این زمان معامله گران با این عقیده که قیمت بیش از حد خریداری شده است و به زودی با ریزش قیمت روبرو می شوند وارد معامله فروش می شوند.اما تقاضا ناحیه ای است که معامله گران معتقد هستند قیمت دارایی به سطح مناسبی رسیده است و در این زمان تصور می کنند قیمت به زودی رشد خواهد کرد و وارد معامله خرید می شوند.
طبیعتا هنگامی که تقاضا برای یک دارایی افزایش می یابد قیمت دارایی نیز افزایش خواهد یافت زیرا در این زمان تعداد فروشندگان در بازار به شدت کاهش می یابد و خریداران برای خرید یک سهام یا دارایی مجبور می شوند که هزینه بیشتری را پرداخت کنند.
استراتژی عرضه و تقاضا در فارکس
همانطور که گفتیم عرضه و تقاضا می تواند بر روی حرکات قیمتی تاثیر بگذارد،یکی از مهم ترین استراتژی های معاملاتی در پرایس اکشن بازار فارکس استراتژی عرضه و تقاضا است.بسیاری از معامله گران در بازار فارکس از این استراتژی معاملاتی استفاده می کنند و با استفاده از این استراتژی در بازار فارکس می توانند نقاط صحیح ورود به معامله را پیدا کنند،
یکی از دلایلی که بسیاری از معامله گران به استراتژی عرضه و تقاضا در پرایس اکشن بازار فارکس روی آورند سادگی این استراتژی معاملاتی است که باعث شده این استراتژی معاملاتی در میان معامله گران محبوب شود.اگر می خواهید از استراتژی عرضه و تقاضا استفاده کنید باید مراحل زیر را انجام دهید.
در اولین قدم برای استفاده از استراتژی عرضه و تقاضا در پرایس اکشن بازار فارکس باید حرکات قیمتی را در نمودار دنبال کنید تا یک حرکت قابل توجه را پیدا کنید.پس از اینکه حرکت موردنظر خود را یافتید باید نقطه شروع آن حرکت را پیدا کنید و در نظر داشته باشید.سپس باید مطمئن شوید که حرکت موردنظر شما در ناحیه ای قرار گرفته است که تایم فریم آن به طور واضح قابل مشاهده است و شما می توانید آن را به راحتی شناسایی کنید.
پس از اینکه حرکت قیمتی خود را پیدا کرده و مطمئن شدید که در تایم فریم صحیح قرار گرفته است باید فاصله قیمت در روند نمودار قیمتی پیش از پایان روند در نمودار حرکت کرده است را محاسبه کنید،اگر فاصله میان حرکت قیمتی شما پیش از پایان روند بیشتر باشد بدان معناست که اختلاف قیمت میان عرضه و تقاضا بیشتر است و این می تواند در آینده باعث موفقیت شما در معامله شود.
دقت داشته باشید زمانی که در عرضه و تقاضا یک حرکت بزرگ رخ می دهد باعث اصلاح قیمت می شود اما این اصلاحات قیمت به اندازه ای نیست که زیاد بر روی حرکت قیمت موردنظر شما را در روند نمودار قیمتی تاثیر گذار باشد.
پس از اینکه فاصله قیمت را پیش از اینکه روند به پایان برسد محاسبه کردید باید محدوده های تقاضا و عرضه را بررسی کنید،این محدوده باید نسبت به تقاضا پایین و نسبت به عرضه بالا قرار گرفته باشد که شما باید با بررسی سقف و کف قیمتی این موضوع را بررسی کنید.
اگر شما بتوانید در استراتژی عرضه و تقاضا در اولین منطقه ای که قیمت بازگشت دارد در صورتی که در یک محدوده معتبر قرار گرفته است می توانید یک معامله موفق انجام دهید.به این نکته در استراتژی عرضه و تقاضا دقت کنید که یک عرضه و تقاضا تا زمانی می تواند معتبر باشد که قیمت به محدوده آنها وارد نشده باشد،اگر قیمت به محدوده آنها وارد شود از اعتبار آن کاسته خواهد شد.
در استراتژی عرضه و تقاضا باید صرفا از نواحی استفاده کنید که با جهت حرکت قیمت در روند و تایم فریم موافق باشد و از نواحی که برخلاف جهت تایم فریم و حرکت قیمت در روند در نمودار قیمتی می باشد باید صرف نظر کنید.اگر شما بتوانید یک مسیر یکنواخت را برای استفاده از استراتژی عرضه و تقاضا در نظر بگیرید می توانید بسیار موفق تر عمل کنید.
همچنین شما می توانید از استراتژی عرضه و تقاضا در نواحی که روند در نمودار قیمتی رنج است نیز استفاده کنید،برای اینکه از استراتژی عرضه و تقاضا در محدوده رنج نمودار استفاده کنید باید منتظر بمانید تا عرضه و تقاضا تثبیت شود،در عرضه و تقاضا چیست؟ این استراتژی ععرضه و تقاضا باید از ابزارهای معاملاتی نیز استفاده کنید،اندیکاتورهای مختلف مانند اندیکاتورهای Stochastic و RSI می توانند کمک دهنده باشند و به شما نواحی که از نظر خرید یا فروش اشباع شده اند را نشان می دهند.
بازار ،عرضه و تقاضا و تعیین قیمت (قسمت اول)
عمدتا در بین عرضه و تقاضا چیست؟ کارشناسان و مردم این جمله که بازار میبایست تعیین کننده قیمت باشد بسیار شنیده میشود اما با تدقیق در این جمله و پرسش در این زمینه که در چه مکانیسمی قیمت باید تعیین شود اکثریت قریب به اتفاق معتقدند بایستی مکانیسم عرضه و تقاضا تعیین کننده قیمت باشد.
اما این برداشت از مفاهیم بازار، قیمت، عرضه و تقاضا تا چه حد صحیح است؟ در این پست به این موضوع خواهم پرداخت. اگرچه سعی شده تا حد امکان مفاهیم ساده سازی شود اما بخشی از مطالب لاجرم تخصصی و نیازمند آشنایی بیشتر با مفاهیم اقتصادی است.
آیا در دنیای واقعی قیمت بر اساس عرضه و تقاضا تعیین میشود؟
در تئوری، تحت شرایطی مکانیسم بازار آزاد منجر به کارایی خواهد شد که عوامل اقتصادی یعنی عرضه کنندگان و تقاضاکنندگان محصول و عوامل تولید، گیرنده قیمت در بازار باشند؛
به عبارتی با قیمتهای ثابت و برونزا مواجه باشند در این صورت آنچه در تئوری اتفاق خواهد افتاد این است که تولیدکنندگان مقدار تولید خود را از برابر قرار دادن قیمت با هزینه نهایی کالا تعیین میکنند نتیجه آن تعیین مقدار تولید تعادلی است زمانی که بنگاهها در نقطه تعادلی خود تولید و قیمت نیز در نقطه تعادلی خود تعیین شود شرایطی پیش خواهد آمد که در اقتصاد به آن بهینه پارتو میگویند.
بهینه پارتو شرایطی است که در آن وضع یک فرد یا بنگاه یا کارگزار اقتصادی بهبود نخواهد یافت مگر به قیمت بدتر شدن وضعیت فرد، بنگاه یا کارگزار اقتصادی دیگر.
نقطه تعادلی قیمت در اقتصاد فقط در تئوری است!
اما نکته اینجاست که اصولا واحدهای تولید کننده، قیمتگذار هستند و نه قیمتپذیر در دنیای واقعی موارد بسیار معدود و خاصی است که در آن قیمت برونزا و ناشی از تعیین نقطه تعادلی از برخورد عرضه و تقاضا باشد.
به طور مثال اگر صنعت با بازدهیهای فزاینده نسبت به مقیاس روبرو باشد در این صورت تجزیه و تحلیل رقابتی عملکرد بازار به دو دلیل مختل میگردد، عرضه و تقاضا چیست؟ اولاً در چنین صنعتی با توجه به وجود بازدهیهای فزاینده نسبت به مقیاس، منحنی هزینه متوسط محصول در یک دامنه قابل توجه نزولی خواهد بود و تحت چنین شرایطی موسسات بزرگتر بنگاههای کوچک را از بازار خارج کرده و این امر منجر به بروز انحصار طبیعی در بازار خواهد شد و همانطور که میدانیم انحصارگر مقدار تولید تعادلی خود را از شرط مساوی قرار دادن هزینه نهایی با درآمد نهایی تعیین خواهد کرد که با شرط کارایی پارتو مخالف است.
از سوی دیگر اصولا بنگاه انحصاری فاقد منحنی عرضه است اما چرا؟
منظور از منحنی عرضه یک بنگاه حداکثر مقدار محصولی است که آن بنگاه میتواند در هر سطح از قیمت و تولید، عرضه کند و به عبارت دیگر یک تناظر یک به یک بین قیمت و مقدار در طول منحنی عرضه برقرار خواهد بود؛
حال با توجه به این که انحصارگر خود تعیین کننده قیمت است و نه پذیرنده قیمت بنابراین به ازای هر سطح تولید تعادلی که بنگاه انحصاری سود خود را در آن به حداکثر میرساند میتوان بینهایت منحنی تقاضا و در نتیجه بینهایت قیمت را در نظر گرفت و به عکس به ازای هر سطح از قیمت میتوان بینهایت منحنی تقاضا و در نتیجه بینهایت سطح تولید تعادلی را در نظر گرفت که در آن سود بنگاه انحصاری حداکثر میشود.
بدین ترتیب برای یک بنگاه انحصاری نمیتوان یک منحنی عرضه که نشانگر رابطه یک به یک بین قیمت و مقدار است متصور شد.
بنابراین در این شرایط اصولا عرضه و تقاضا نیست که قیمت تعادلی را تعیین میکند بلکه این بنگاه است که در تئوری قیمت را روی عرضه و تقاضا چیست؟ منحنی تقاضا انتخاب خواهد کرد به نحوی که سود خود را حداکثر نماید و لذا جمله ” عرضه و تقاضا تعیین کننده قیمت است” دیگر بلاموضوع است.
در عمل شاید مثالهای اقتصادی بسیار کمی وجود دارند که در آن قیمتها برونزا و از سمت تقاضا بر عرضه تحمیل
اما اگر در یک شرایط انحصاری، همانند شرایط رقابتی رفتار شود چه اتفاقی میافتد اگر بازار صنعتی که مواجه با بازدهیهای فزاینده نسبت به مقیاس است به شیوه رقابتی عمل کند یعنی برفرض انحصارگر را مجاب کنیم که مقدار تولید تعادلی خود را از شرط برابر قرار دادن قیمت با هزینه نهایی تعیین کند (به عبارتی قیمت پذیر باشد و نه قیمتگذار)،
با این شرط بخش خصوصی قادر نخواهد بود که سودآوری خود را تضمین نماید زیرا تحت شرایط بازدهیهای فزاینده نسبت به مقیاس منحنی هزینه نهایی انحصارگر نیز نزولی بوده و زیر منحنی هزینه متوسط وی قرار دارد و بنابراین اگر قیمت کالا مساوی هزینه نهایی تعیین گردد چون از عرضه و تقاضا چیست؟ هزینه متوسط کمتر است واحد تولیدی ضرر خواهد کرد و بنگاه تعطیل میشود.
اما بازارها در دنیای واقعی به چه صورت فعالیت میکنند؟ وقتی صحبت از بازار آزاد میشود منظور چیست؟ و نقش دولت در این میان چیست؟ این موارد موضوعاتی که در پستهای بعدی مطرح خواهد شد.
مفهوم عرضه و تقاضا و شکل دهی فروش با استفاده از تقاضا
مفهوم عرضه و تقاضا پیشینه معتبری دارد. آدام اسمیت فیلسوف اجتماعی اهل اسکاتلند این عبارت را در کتاب (جستاری بر ماهیت و دلایل ثروت ملل) آورده است. سایر اقتصاددانان و متفکران بزرگ از جان مینارد کاینز تا جان کنت گالبریت مفصلاً درباره آن صحبت کرده اند. دیدگاه غالب امروز این است: فراموش کنید. ریک کاش و دیوید کالهان، این مفهوم قدیمی را وارونه کرده و آن را به (قانون تقاضا و عرضه) تبدیل کرده اند. آنها توضیح میدهند که چرا شرکت هایی که بر عرضه تمرکز می کنند و میخواهند تقاضا را با آن همسو کنند، ضرر زیادی متحمل می شوند. هرچه فروشندگان واقعیت اقتصاد در بازار سریعتر بپذیرند و با آن تطبیق پیدا کنند، شانس بهتری برای بقا در دوران دشوار اقتصادی بر شکوفایی در سال های آینده دارند.
مفهوم عرضه و تقاضا ، چگونه برای شکل دهی فروش از تقاضا استفاده کنیم؟
نکاتی که در این مقاله خواهید آموخت:عرضه و تقاضا چیست؟
- مفهوم سنتی عرضه و تقاضا ، باید به روز شود تا بازتابی از واقعیت های اقتصادی دنیای امروز باشد. اکنون ایده قالب، ایده تقاضا و عرضه است.
- مدیران برای استفاده از این رویکرد جدید، باید تقاضای فعلی را بهدقت تخمین زده و انشعابات و تغییرات آن را پیش بینی کنند.
- با دید استراتژیک به تقاضا نگاه کنید؛ تقاضا ممکن است (فعلی، پنهان یا نوظهور) باشد.
- مصرف کنندگان را بر اساس دلیلشان برای تقاضای محصولات و خدمات خود به (منابع سودآور تقاضا) گروه بندی کنید.
- چشم انداز تقاضای خود را مطالعه کنید: (بهرهوری، رقبا، برندها، کانال ها، فرصتهای نوآوری، بسته بندی، عادات رسانه ای، حساسیت به قیمت و سایر معیارهای حیاتی).
- وقتی از نوآوری به درستی استفاده شود، می تواند تقاضای ایجاد کند یا به آن پاسخ دهد.
- برای درخواست قیمت های بیشتر به تمایز توجه کنید.
- دنیای تقاضا و عرضه به نوآوری، تطبیق و انعطافپذیری نیاز دارد.
عرضه و تقاضا به زبان ساده
قانون تقاضا
قانون تقاضا بیان میکند در صورت برابر بودن سایر عوامل، هر چه قیمت یک کالا بالاتر باشد، افراد کمتری متقاضی آن کالا خواهند بود. مقداری از کالا که خریداران با قیمتی بالاتر میخرند کمتر است، زیرا با بالا رفتن قیمت یک کالا، هزینهی فرصت خرید آن کالا نیز عرضه و تقاضا چیست؟ بالا میرود. در نتیجه، مردم بهطور طبیعی از خرید محصول چشمپوشی میکنند.
قانون عرضه
همانند قانون تقاضا، قانون عرضه نشاندهندهی مقادیری است که با قیمتی مشخص به فروش میرسد، اما بر خلاف قانون تقاضا، رابطهی عرضه یک شیب رو به بالا را به نمایش میگذارد، یعنی هر چه قیمت بالاتر برود، مقدار عرضه بیشتر میشود. تولیدکنندگان در قیمتهای بالاتر عرضه را بیشتر میکنند، زیرا فروش تعداد زیاد محصول در قیمتی بالاتر درآمد آنها را بیشتر میکند.
تغییر رویکرد اقتصادی
عرضه و تقاضا
تغییر بزرگی در راه است. دیگر کسب و کار فقط درباره عرضه نیست. امروزه باید بر تقاضای مصرف کنندگان تمرکز کنید. درگذشته شرکت های بزرگی مثل آی بی ام و فورد، محصولات و خدمات جدید خود را تبلیغ کرده و سپس کانال های توزیع خود را بهینه میکردند. این مدل کسب و کار منسوخ شده است. شرکت های بزرگ امروزی مانند گوگل و اپل روی کانال های توزیع و عرضه تمرکز نمی کنند. آنها انرژی خود را صرف مدل های مصرفی یا تقاضا می کند و مشتریان را در هر جنبه از کسب و کارشان از جمله برنامه ریزی طراحی محصول و آزمایش مشارکت می دهند. اکنون مصرفکنندگان و نه تولیدکنندگان و قطعا نه افراد زنجیره عرضه، هدایت را در دست دارند. کسب و کارهای موفق به مشتریان خود توجه می کنند و به جای اینکه زندانی آزاد ایستای خود باقی بمانند محصولات و خدمات مطلوب مشتریان را ارائه می کند.
بسته بندی، تبلیغات، توزیع، قیمت گذاری، خدمات رسانی و برند سازی محصول، در بخش عرضه در نظر گرفته می شود. بخش تقاضا به موارد عملی، احساسی و روانشناختی محصول فروش آن عرضه و تقاضا چیست؟ در برآوردن نیازهای فوری و بلندمدت مردم می پردازد. تقاضا به چه شکل است:
- فعلی
این تقاضای فوری بازار است که نمونه آن تلاش های سریع مایکروسافت برای توسعه اینترنت اکسپلورر درپاسخ به نت اسکیپ نویگیتور است.
- پنهان
گوگل نیاز میلیونها کاربر اینترنت که می بایست کاملاً ماهرانه به آن پرداخته میشد را برآورده کرد. آنان هرگز نمی دانستند که به گوگل نیاز دارند… تا وقتی که آن را دیدند. - نوظهور
مخترعان مایکرو وبلاگها در ابتدا به سایت خود به عنوان برنامه کوچک و معمولی نگاه میکردند تا وقتی که تعداد بیشماری از کاربران تلفن های هوشمند دریافتند که این روش نیازهای آنها برای ارسال پیام های مختصر و کوتاه را برآورده می کند.
تغییر (عرضه و تقاضا) به (تقاضا و عرضه) در مسیر یک تبدیل چهار مرحلهای اتفاق افتاد.
- موازنه بازار
تا سال ۱۹۹۰ عرضه و مدیریت زنجیره عرضه حرف اول را میزد.
- عرضه بیش از حد
از سال ۱۹۹۱ تا ۲۰۰۷ فراوانی همهگیر در جهان شرکت ها و محصولات تجاری زیادی پدید آورد که همه آنها به دنبال تعداد محدودی مشتریان بودند.
- کاهش تقاضا
تجارت با شرایط دشوار اقتصادی سال ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ روبهرو شد.
- اقتصاد تقاضا محور
از سال ۲۰۱۰ به بعد رشد آهسته تر قیمت های بالاتر و تولید قوی تر کشورهای در حال توسعه باعث رقابت بیش از حد شده است. برای کسب درآمد در چنین محیطی به دنبال تقاضای سود آور باشید.
همبرگر فروشی که جایگاه خود را مجدداً به دست آورد
عرضه و تقاضا
یک همبرگر فروشی معروف از اواسط دهه ۱۹۹۰ تا سال ۲۰۰۲ با تمرکز صرف بر عرضه، راه خود را گم کرد که نشانه آن ساخت رستوران های بیشتر و خرید سایر زنجیرههای غذایی به جای توجه به خواسته های واقعی میلیون ها نفر از مشتریان بود. عظمت شرکت، نتیجه تمرکز بیچون چرا بر کیفیت، خدمت، پاکیزگی و قیمت بود. تا سال ۲۰۰۰ این شرکت بیش از ۲۸ هزار خردهفروشی و درآمد سالانه ای در حدود ۱.۵ میلیارد دلار داشت؛ اما در سال ۲۰۰۲ اولین ضرر سه ماهه خود در ۵۰ سال اخیر را تجربه کرد. اشتیاق عجولانه ای برای تسلط بر بازار جهانی، باعث شد که نیازهای هم زمان را که به درک بهتر از تقاضاهای پنهان و نوظهور مصرف کنندگان منجر میشد نادیده گرفته شود.
شکایت مردم از فروشگاه های کثیف، دستشویی های کثیف و کارمندان غیر دوستانه و آموزش ندیده افزایش یافت و آنها سراغ رقبای دیگر رفتند که محصولات آنها را سالم تر میدانستند. این همبرگر فروشی متوجه شد که برای همساز شدن با سلیقه های متغیر عموم مردم باید در همه محصولات خود بازبینی کند. در سال ۲۰۰۳ این شرکت یکی از شاخص ترین بازسازی ها را در طول تاریخ کسب و کار مدرن انجام داد.
وقتی رهبران شرکت مشکل را یافتند آن را حل کردند. این زنجیره خانواده جدیدی از گزینههای سالم، شامل سالاد های بیشتر از آب های شیشه ای میوه و آجیل و ماست ارائه کرد که همه مواد مغذی برای حفظ سلامتی بودند. او برای بازگشایی فروشگاه های جدید به مقیاس های گذشته برگشت و بر بهبود ظاهر و خدمات فروشگاه های موجود تمرکز کرد. او فضای داخلی فروشگاه ها و دستشویی ها را نوسازی کرده و برنامه های آموزشی جدید دایر کرد.
برنامه جدید شرکت با عنوان (برنامه ای برای پیروزی) نتیجه داد. از سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۹ فروش آنها تا ۴۲ درصد افزایش یافته و درآمد خالص آنها ۹۶ درصد رشد پیدا کرد و از ۲٫۳ میلیارد دلار به ۴٫۵ میلیارد دلار رسید. در دوران رکود اقتصادی سال ۲۰۰۸ تنها دو سهام در بازار سهام پیشرفت کردند: این همبرگر فروشی یکی از آنها بود.
بنابراین شرکت خود را با محیط جدید وفق داد و تقاضا محور شد. او در اقتصاد راکد و در مواجهه با تقاضای کاهش یافته کاملاً تجدید حیات کرد. یگانه و مهمترین درسی که باید از این تجدید حیات آموخت این است: در دنیایی که عرضه رشد بیشتری دارد، در حالی که تقاضا کاهش یافته یا حتی بیمار است، درک تقاضای الزام جدیدی برای رقابت و پیروزی شرکت ها است. فقط پرسیدن ترجیحات خرید مردم کافی نیست. ترجیحات آینده مصرف کنندگان را پیش بینی کنید و بر اساس شواهد موجود فرضیه هایی درباره آینده تقاضای محصولات خود مطرح کنید.
درک تقاضا
درباره تقاضای سودآورترین مشتریان خود چه چیزهایی می دانید که رقبا نمی دانند؟ برای یافتن پاسخ این سؤال که روح استراتژی کسب و کارتان است تلاش کنید. این کار شامل ۴ سؤال است:
- کدام مشتریان اکثریت درآمد شما را ایجاد می کنند؟
- آنها چه تقاضاهای برآورده نشده ی فعلی، پنهان و نوظهوری دارند؟
- چگونه می توانید محصولات خود را برای برآوردن این تمایزها متمایز کنید؟
- برای نشان دادن روش کار به کارمندان خود از کدام برنامه عملی استفاده می کنید؟
با وجود تمرکز جدی بر تقاضا برخی از استانداردها و کیفیت های کسب و کارها در آینده نیز به اندازه گذشته مهم باقی می ماند. هنوز باید درون و برون مشتریان خود را بشناسید. شما به مدیریت عالی از جمله مدیریت قوی زنجیره عرضه نیاز دارید که هنوز حیاتی است؛ اما به اهمیت قبل نیست. سازمان شما به سازگاری و کارایی عالی درون خود نیاز دارد. باید بیشترین بهره را از تکنولوژی ببرید. باید دیدگاه فکری خود درباره برتری تقاضا را تغییر دهید.
درک تقاضا به معنی دقیق شدن در خواسته های افراد و میزان این خواسته هاست. هدف این است که زنجیره تقاضای ایجاد کنید که به اندازه زنجیره عرضه شما پیچیده است. زنجیره تقاضا شبکه متشکل از تولید کننده، خرده فروش و شرکتهای رسانهای است که همه بر تقاضای مصرف کننده تمرکز دارند. در این محیط نوآوری دائمی و توانایی یافتن و برآورده کردن فرصتهای جدید تقاضا، حیاتی است. برای برآوردن تقاضا یک فرضیه پیروزی واقع گرایانه طراحی کنید. یک مدل ذهنی از روش کسب عرضه و تقاضا چیست؟ موفقیت شرکت در آینده بسازید. برای کمک به کارمندان در درک نقش های آتی خود از آن استفاده کنید. هر یک از عناصر شرکت خود را با این مدل تقاضا محور تطبیق دهید و عملکرد خود را بر اساس آن ارزیابی کنید.
منابع سودآور تقاضا
بازاریابان بهطور سنتی مشتریان را بر اساس عوامل جمعیت شناختی یا رفتار بخش بندی می کنند. این روش درستی است اما به اندازه کافی اثربخش نیست. علاوه بر شناخت الگوهای جمعیت شناختی و رفتاری مشتریان لازم است که دلایل تصمیمات خرید آنها را نیز درک کنید. افراد هدف خود را پیدا کرده و آنها را بشناسید. این گروه های مشتریان که پر از فرصت هستند و منابع سودآور تقاضا نامیده میشوند، محتمل ترین منابع فروش هستند. آنها را مشخص کرده و بر آنها تمرکز کنید. تحلیل منبع سودآور تقاضا می تواند روش برنامه ریزی و عملکرد شرکت شما را تغییر دهد. این کار به شما کمک می کند تا درکی از گروههای مشتریانی داشته باشید که درباره محصولات شما تصمیم گیری می کنند.
برای انجام تحلیل منبع سودآور تقاضا به مطالعه (اندازه، پتانسیل رشد و سودآوری) منبع خاص تقاضای خود بپردازید و تغییرات کمی و کیفی درون این گروههای مصرفکننده را پیگیری کنید. سپس چشم اندازهای یا تعاریف تقاضا را مشخص کنید که تصویری جامع از امکانات فروش شما از جمله (تقاضای مصرف کننده، سودآوری، رقیبان، برندها، کانال ها، فرصت های نوآوری، بسته بندی، عادات رسانه ای، حساسیت به قیمت و سایر معیارهای حیاتی به دست می دهد. همچنین روش جدول بندی فروش نقاط قوت و ضعف رقبا را مشخص می کند و به شما کمک می کند تا در همه مراحل از تعیین رسانه های مطلوب مشتریان تا تعیین مکان مناسب برای تخصیص منابع و مکان مناسب برای اجرای نوآوری، هوش رقابتی و معتبری از خود به نمایش بگذارید.
چگونه یک هاتداگ فروشی بازار جدیدی پیدا می کند؟
زمانی که یک هاتداگ فروشی با شاهد توقف رشد بود یکی از رهبران قدیمی بخش هاتداگ، بر ایجاد نگرش های جدید تمرکز کرد تا سودآوری برند را افزایش دهد. مجموعه بر استراتژی بازاریابی انبوه مردان بالغ در فصل داغ تابستان تمرکز کرده بود. با این وجود مصرف کنندگان تابستانی تنها ۳۰ درصد تجارت کلی هاتداگ را تشکیل میدادند.
مطالعه نشان داد که بازار گستردهای در سال جدید وجود دارد که بلا استفاده مانده است و شرکت و رقبا آن را تشخیص نداده اند. این بازار از پسرهای نوجوانی تشکیل شده بود که از مدرسه گرسنه به خانه می آمدند و قبل از شروع برنامه ورزشی یا سایر فعالیت های بعد از مدرسه خود فرصت کوتاهی داشتند. مادران این پسرها بسیار نگران ارزش غذایی و سلامتی اسنک هایی بودند که فرزندانشان مصرف میکردند. آنها دائماً در جستجوی اسنک هایی بودند که در عین سلامت برای بچهها جذاب باشد.
این شرکت بازار را با توضیحات دقیق بررسی کرده نقشه ذائقهای از شش طعم هاتداگ تهیه کرد ویژگی های یک هاتداگ ایده آل از نظر مشتریان را نشان می داد. شرکت بر اساس این یافته ها بر ارائه محصولی باکیفیت و تهیه شده از گوشت خالص تمرکز کرد که موجب اطمینان خاطر مادران میشد و طعم آن نوجوانان را وادار می کرد تعداد بیشتری از آن محصول بخواهند. شرکت تبلیغ خود با این مضمون که هاتداگ هایش ظرف ۳۰ ثانیه در ماکروفر می پزد را در سایت های بازی اینترنتی قرار دارد. در عرض سه سال فروش آنها ۴۰ درصد افزایش پیدا کرد و سهم خرده فروشی آنها از ۱۸ درصد به ۲۱ درصد رسید.
نوآوری و قیمت گذاری
عرضه و تقاضا
نوآوری شرکت ها را رقابتی نگه می دارد. تحقیقات نشان میدهند که هر نوآوری جدید ارزش بازار شرکت را در حدود ۳ درصد افزایش میدهد. به نوآوری به چشم لحظه یافتم یافتم نگاه نکنید. بلکه نوآوری کاملاً تقاضا محور است و این تعریف در مورد آن صدق می کند: نوآوری به معنی یافتن تقاضای سودآور و برآورده نشده و سپس برآوردن آن است. نوآوری فقط در مورد تکنولوژی جدید یا توسعه محصول به کار نمی رود. می توانید با بهبود روندها در سازمان خود نوآوری ایجاد کنید. نوآوری فرایند تشخیص و درک است، فرآیندی که در آن منابع تقاضای برآورده نشده را مشخص میکنید، خلاقانه نحوه دسترسی به آنها را تعیین می کنید. تلاش ها را اولویت بندی کرده بهترین ایده ها را ارائه می دهید و اعتبار فرضیه خود را می سنجید. این همان مرحله درک در معرفی محصول جدیدتان است. ممکن است شکست بخورید اما دوباره تلاش کنید. نوآوری تلاشی ادامه دار است و مقصد نیست.
اگر قیمت های شما عرضه و تقاضا چیست؟ به قدری زیاد است که مشتریان احتمالی نمیتوانند آن را پرداخت کنند یا درصد کمی از آنها از پس آن بر میآیند و سودآوری ندارید این نوآوری بی معنی است. قیمت های خود را بر اساس تقاضا تعیین کنید. روشهای قیمتگذاری مشخصی استفاده کنید که منافع حاصل از قیمت پرداخت شده را به وضوح به مشتریان نشان می دهد. محصول یا خدمت شما باید کاملاً از محصولات رقبا متمایز باشد تا شایستگی بیشترین قیمت را داشته باشد.
در دیدگاه جدید شاخص واقعی توانمندی هر زنجیره عرضه توانایی آن برای هدف گیری دقیق تر و برآوردن تقاضای مناسب در زمان مناسب، مکان مناسب در بسته ای مناسب و در محیط مناسب است. البته این شرایط مستلزم آن است که کاملاً با تقاضا در ارتباط باشید: تقاضا چیست؟ منشأ آن کجاست؟ چه چیزی آن را هدایت می کند و چه مقدار از آن وجود دارد؟ همچنین باید در برنامه ریزی توسعه بازاریابی و قیمت گذاری محصولات و خدمات ارضا کننده تقاضا نیز مهارت داشته باشید. برای اینکه شرکت خود را با تغییرات تقاضا هماهنگ نگه دارید، همیشه ۱۰ تا ۲۰ آزمون کوچک آزمایش کنید از آنها بیاموزید. این کار به شما امکان می دهد تا چرخه سریع زمان پاسخگویی ایجاد کنید که بسیار حیاتی است. برای پیروزی در دنیای تجاری بسیار سریع امروز، باید نوآوری، پاسخگو و بسیار چالاک باشید.
کلام آخر :
در این مقاله به گوشه هایی از مفهوم عرضه و تقاضا اشاره شده که با دید بیشتری به این موضوعات نگاه کنیم؛ پس هدف از نگارش این مقاله آشنایی اولیه با این مفاهیم می باشد، امیدوارم مورد توجه شما قرار گرفته باشد.