تحلیل تکنیکال بهترست یا تحلیل فاندامنتال

۷ کتاب آموزش بورس؛ بهترین کتابها برای آموزش تحلیل تکنیکال و فاندامنتال
امسال بحث بورس و بازار سهام خیلی داغ بود، از جهشهای غیرمنتظره آغاز سال تا افت سنگین نیمه سال. در این بین، آنچه بیش از هر چیز روشن شد اهمیت آموزش و کسب دانش برای فعالیت در این حوزه است. در این مطلب، ۷ کتاب آموزش بورس را از بهترین کتابها در زمینه تحلیل تکنیکال و فاندامنتال (بنیادی) معرفی میکنیم.
سرمایهگذاری در بازار سهام و اوراق بهادار یکی از روشهای رایج سرمایهگذاری در سراسر جهان و در ایران است. بسته به اینکه با دید بلندمدت یا کوتاهمدت وارد این بازار میشوید، باید از سطح دانش کافی برخوردار باشید. امکان واگذاری سرمایهتان به کارشناسان و سبدگردانها را هم دارید؛ اما اگر میخواهید خودتان سرمایهتان را مدیریت کنید، بهتر است دانشتان را در این زمینه افزایش دهید.
در گام اول، چند اصطلاح را باهم مرور میکنیم:
بورس اوراق بهادار
بازار سهام ابزاری برای تأمین سرمایه شرکتها و شریککردن افراد عادی در سود و زیان شرکتهاست. در بورس، اوراق بهادارِ دیگر مانند اوراق مشارکت، اجاره و رهن هم معامله میشود. عرضه اوراق قرضه یا مشارکت از سوی دولت نیز یکی از ابزارهای رایج تأمین سرمایه است. در کنار آن، در سالهای اخیر، عرضه سهام شرکتهای دولتی در روند خصوصیسازی افزایش چشمگیری داشته است.
بورس ایران وضعیت و محدودیتهای خاصی دارد که در دیگر بازارهای سهام دنیا دیده نمیشود. بهعلاوه، بحث درباره دستکاری بازار و رانتهای اطلاعاتی همیشه درمورد بورس ایران داغ بوده است. البته که این موارد در درجات مختلف ممکن است در بازار سهام کشورهای دیگر هم وجود داشته باشد. با همه اینها، با کسب دانش و تعیین راهبرد پایدار امکان بهرهبرداری و کسب سود از بورس اوراق بهادار ایران برای هرکسی وجود دارد؛ چنانکه افراد بسیاری در طول این سالها به درآمدزایی از بازار سهام مشغول بودهاند.
دانش تحلیل بازار و سهام یکی از مهمترین و مؤثرترین ابزارها برای فعالیت در بورس است. تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی (فاندامنتال) از رایجترین روشهای تحلیل برای دستاندرکاران بورس اوراق بهادار است.
تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال روشی است برای پیشبینی قیمت در بازارها، بر پایه بررسی تاریخچه قیمت و حجم معاملات در آن بازار. تحلیل تکنیکال، علاوه بر بازار بورس اوراق بهادار، در بازار ارز و فارکس و بورس کالا هم به کار میرود. تحلیل تکنیکال در واقع بررسی رفتار بازار و پیشبینی روند آن با استفاده از نمودارهاست.
تحلیل بنیادی
تحلیل بنیادی روشی برای تعیین ارزش ذاتی اوراق بهادار بر پایه عوامل مختلف اقتصادی و مالی است. در تحلیل بنیادی، عوامل مؤثر بر ارزش سهم از عوامل اقتصاد کلان (مانند اوضاع اقتصادی و وضعیت سایر بازارها) تا عوامل اقتصاد خرد (مانند نحوه مدیریت شرکت) ارزیابی میشود. خروجی این ارزیابی مشخص میکند قیمت فعلی سهم بیشتر یا کمتر از ارزش ذاتی آن است. تحلیل بنیادی، علاوه بر سهام، برای ارزیابی سایر اوراق بهادار مانند اوراق بدهی یا مشتقه هم به کار میرود.
۷ کتاب آموزش بورس در زمینه تحلیل تکنیکال و بنیادی
کتابهای بسیاری در زمینه آموزش تحلیل تکنیکال و بنیادی وجود دارند. در کنار برخی کتابهای تاریخگذشته و قدیمی، برخی کتابها بدون اینکه به زمان و مکان خاصی محدود باشند، برای هر علاقهمندی مفید و کاربردیاند.
کتابهای این فهرست در زمان جاری قابلاتکا هستند. همچنین خوب است بدانید تمرکز کتاب های آموزش بورس این فهرست در زمینه تحلیل تکنیکال بر اصول پایهای تحلیل و خواندن نمودارها بهعنوان ابزاری برای شناسایی روانشناختی بازار است، نه ارائه انبوهی از نمودارها و گرافها. این کتابها به معاملهگران کمک میکنند درک بهتری از بازار داشته باشند و بتوانند راهبرد معامله خودشان را تعیین کنند.
۱. کتاب شروع تحلیل تکنیکال
این کتاب گزینه خوبی برای معاملهگران تازهکار است. کتاب شروع تحلیل تکنیکال همه موضوعات کلیدی تحلیل تکنیکال را شرح میدهد. این کتاب، علاوه بر معرفی الگوهای نموداری و اندیکاتورها، بخشهایی را به چگونگی انتخاب نقطه ورود و خروج، توسعه نظام معامله و طراحی برنامهای برای معاملهگری موفق اختصاص داده است. این موضوعات عناصر راهگشا برای موفقیت در معاملهگری سهاماند. باید بدانید تعداد کتابهایی که همه این موارد را یکجا به شما ارائه میکنند زیاد نیست.
۲. کتاب تحلیل تکنیکال در بازارهای سرمایه
این کتاب، با وجود جزئیات فراوان، رویکردی قابلفهم و کاربردی دارد. جان مورفی، با بیش از ۴۰ سال سابقه در تحلیل بازار، شخصیتی پیشرو در زمینه تحلیل تکنیکال است. او که مهارت ویژهای در توضیح موضوعات پیچیده و قابلفهمکردن آنها دارد، نگاهی به بازارهای آتی و رابطه آن با تحلیل تکنیکال دارد.
کتاب تحلیل تکنیکال در بازارهای سرمایه، که بهویژه به تازهواردهای بورس توصیه میشود، مفاهیم اساسی تحلیل تکنیکال را طوری توضیح میدهد که معاملهگر میتواند بهخوبی آنها را در عمل اجرا کند. این کتاب شما را با تازهترین ابزارهای فنی تحلیل هم آشنا میکند. همچنین، با توضیح جامع روابط درون بازار، چرخش سهام و نمودار شمعی به معاملهگر علم و هنر خواندن نمودارها و اندیکاتورها را آموزش میدهد.
۳. کتاب الگوهای شمعی ژاپنی
این کتاب راهنمای جامع نمودارهای شمعی است که یکی از پرکاربردترین ابزارهای تحلیل تکنیکال هستند. پیش از فعالیتهای آموزشی نیسون، نمودارهای شمعی ژاپنی برای غربیها ناشناخته بود. امروزه، نمودارهای شمعی را میتوان ابزاری اساسی در تحلیل تکنیکال دانست که نقش مهمی در موفقیت معاملهگران در سراسر دنیا دارد.
نیسون این نمودار را به عموم معرفی کرد و مؤسسات مالی را آموزش داد. او در این کتاب، همه الگوهای شمعی را که امروزه معاملهگران استفاده میکنند معرفی میکند. نیسون همچنین توضیح میدهد این ابزار تطبیقپذیر و خلاقانه چطور با دامنه متنوعی از ابزارهای تحلیل تکنیکال ترکیب و به ابزاری کارآمد برای تحلیل بازار تبدیل میشود. مطالعه این کتاب با صدها مثال متنوع به هر معاملهگری توصیه میشود.
۴. کتاب دایرةالمعارف الگوهای نموداری
این کتاب حقیقتا دایرةالمعارف است. کتاب فهرستی منحصربهفرد از الگوهای نموداری ارائه میکند. بهعلاوه، با نگاهی آماری، چگونگی کاربرد این الگوها را در پیشبینی و تغییر قیمتهای آینده توضیح میدهد. تحلیلهای آماری بولکوفسکی، که خود تحلیلگر تکنیکال است، وجه تمایز این کتاب از دیگر کتابهای این حوزه است. کتابهای دیگر فقط الگوهای نموداری و چگونگی خواندنشان را توضیح دادهاند.
این کتاب همچنین شامل ۱۰ الگوی رویدادی است که به معاملهگران متوسط کمک میکند از رویدادهای مالی مانند ارائه صورتهای مالی فصلی در معاملاتشان بهره بگیرند. هر الگوی نموداری با جزئیات توضیح داده و تحلیل شده است. نخست الگو معرفی میشود، سپس رفتار و رتبه عملکرد آن توصیف میشود. در پایان، راهنمای جامع شناسایی نقاط و توضیحاتی درباره موارد شکست الگو و راه اجتناب از آنها ارائه میشود. نویسنده درباره راهبردهای اثربخش معامله بهکمک الگوهای نموداری و کاهش ریسک نیز صحبت میکند.
۵. کتاب جادوگران بازار نوین
این کتاب دربرگیرنده مصاحبه نویسنده با مجموعهای از برترین معاملهگران دنیاست. کتاب جادوگران بازار نوین رویکردهای ارزشمندی را ارائه میکند که از ذهن هوشمندترین افراد دنیای بورس استخراج شدهاند. این کتاب، که برای معاملهگران تازهکار و هم برای حرفهایها سودمند است، با داستانهایی از معاملات موفق، به یادگیری هنر ظریف معاملهگری و تقویت مهارتهای مدیریت ریسک کمک میکند. همچنین یکی از بهترین کتابها در زمینه تحلیل تکنیکال است که زبانی غیررسمی و خودمانی دارد.
کتاب شامل مصاحبههایی با بروس کونر (کارشناس مدیریت صندوقهای پوشش ریسک، مدیرعامل کمکپیتال و عضو هیئتمدیره مؤسساتی مانند مدرسه موسیقی جولیارد)، مارتی شوارتز (معاملهگر و برنده مسابقات سرمایهگذاری آمریکا در سال ۱۹۸۴)، اد سیکوتا (معاملهگر و پیشرو در زمینه معاملات سیستمی بر مبنای الگوریتمها)، تام بالدوین (معاملهگر متخصص در اوراق قرضه که بهعقیده والاستریتژورنال یکتنه میتواند بازار اوراق قرضه را جابهجا کند) و دیگر سرشناسان دنیای بورس است. تلاش قابلتحسین شواگر در نگارش این کتاب به آفرینش راهنماییِ بنیادینی برای معاملهگران بر پایه تجربیات دستاول افراد موفق این حوزه انجامیده است.
۶. کتاب سرمایهگذار هوشمند
بهعقیده بسیاری، این کتاب بهترین کتاب در زمینه تحلیل بنیادی است. کتاب سرمایهگذار هوشمند، که نویسنده نامدار بنجامین گراهام آن را نگاشته است، نکات ارزشمندی را درباره سرمایهگذاری بر پایه ارزش ارائه میکند. برخی این کتاب را کتاب مقدس دنیای سرمایهگذاری میدانند، زیرا نشان داده است که به درد هر نوع سرمایهگذاری میخورد.
آنچه کتاب را حقیقتا ارزشمند میکند مباحثش راجعبه تحلیل عملکرد آینده شرکتهاست. کتاب همچنین به یادگیری مطالعه صورتهای مالی شرکتها نیز کمک میکند. این کتاب بنجامین گراهام الهامبخش نسلهای مختلفی از معاملهگران بوده است و به افراد بسیاری کمک کرده است تا از اشتباههای زیانبار اجتناب کنند. مطالعه کتاب سرمایهگذار هوشمند به معاملهگر کمک میکند برای مدیریت سبد سهام راهبردی بلندمدت تعیین کند.
۷. کتاب سهام عادی با سود غیرعادی
این کتاب در طول بیش از ۶۰ سالی که از چاپ نخستش میگذرد، منبعی سودمند و الهامبخش برای طیف وسیعی از سرمایهگذاران بوده است. فیلیپ فیشر، که خود تحلیلگر مالی است، به سرمایهگذاران نشان میدهد چگونه بر پایه سابقه عملکرد سهام شرکتی، برای سرمایهگذاری روی آن تصمیمی حسابشده بگیرند. مطالعه دقیق کتاب خواننده را با تحلیل بنیادی آشنا میکند. رویکردهای ارائهشده در این کتاب به خواننده کمک میکند با اعتمادبهنفس برای سرمایهگذاری تصمیم بگیرد.
کتاب سهام عادی با سود غیرعادی بهویژه در بین حرفهایهایی که توصیههای کتاب را در پیش گرفتهاند پرطرفدار است. این کتاب برای کسانی که با سرمایهگذاری و تصمیمگیری در این حوزه آشنا هستند مکمل ارزشمندی است که به دانش آنها بهشکلی چشمگیر میافزاید. علاوه بر این، توصیف روشن، مختصر و دقیق نویسنده (که بهشکلی ساختارمند ارائه شده است) خواندن و درک آن را برای مخاطب سادهتر کرده است.
کلام آخر
اینکه راهبرد سرمایهگذاری شما چیست و بر چه اساسی اقدام به سرمایهگذاری و معامله میکنید به خودتان بستگی دارد؛ اما برای کسانی که بهدنبال رسیدن به جایگاهی قدرتمند در این حوزهاند، کسب دانش و توانایی درک چشماندازهای موجود در حوزه سرمایهگذاری بیتردید اهمیت بسیاری دارد. تحلیل تکنیکال و بنیادی دو ابزار قدرتمند و رایج برای کسب دانش و اطلاعات در این حوزه هستند. بنا بر نظر کارشناسان و دستاندرکاران این حوزه، مطالعه کتابهای معرفیشده در این مطلب کمک شایانی به کسب سود و کاهش ریسک و در نهایت، رسیدن به جایگاه دلخواهتان در این حوزه میکند.
اگر تجربهای در زمینه معامله سهام و سرمایهگذاری در حوزه اوراق بهادار دارید، خوب است آن را با ما در میان بگذارید. اگر کتاب یا کتابهایی از ۷ کتاب آموزش بورس این مطلب را خواندهاید، خوشحال میشویم نظرتان را بدانیم. به ما بگویید چقدر موافقید که این کتابها تأثیرگذار و سودمندند.
تحلیل بنیادی و تاریخچه تحلیل فاندامنتال
تحلیل بنیادی یکی از روشهای ارزیابی اوراق بهادار است. در این روش با در نظر داشتن تمامی عوامل موثر در اقتصاد و عوامل کمی و کیفی، ارزش ذاتی محاسبه و اندازهگیری میشود. یک تحلیلگر بنیادی حرفهای تمام عوامل موثر بر ارزش اوراق بهادار نظیر نیروهای اقتصاد کلان و موارد خاصی همچون مدیریت و شرایط مالی شرکت را شناسایی و مطالعه میکند.
هدف از انجام این نوع تحلیل، رسیدن به ارزشی است که سرمایهگذار آن را با قیمت کنونی مقایسه و در نهایت با توجه به نتیجهی مقایسهی صورتگرفته، در شرایط مختلف برای سرمایهی خود تصمیمگیری کند.
تاریخچه تحلیل بنیادی
نام دیگر این تحلیل، تحلیل فاندامنتال است. بهتر است قبل از ورود به بحثهای جدی در مورد تحلیل فاندامنتال، ابتدا مروری بر تاریخچهی آن داشته باشیم.
بنجامین گراهام اقتصاددانی آمریکایی است که با لقب «پدر علم تحلیل بنیادین» در سطح جهان شهرت یافته است. وی متولد سال 1894 در کشور انگلستان است. در دوران کودکی گراهام، خانوادهاش در آمریکا ساکن شدند. او موفق به اخذ بورس تحصیلی از دانشگاه کلمبیا شد و با پایانیافتن دوران تحصیل در وال استریت شروع به کار کرد. او در 25 سالگی، هر سال بهطور تقریبی 500,000 دلار درآمد داشت. در سال 1929 بازار سهام با سقوطی ناگهانی روبهرو شد که در نتیجهی آن گراهام تقریبا تمام سرمایهی خود را از دست داد. اما در ازای آن تجربههای ارزشمندی به دست آورد. او این تجربیات را به همراه دیوید داد در کتابی تحت عنوان «تحلیل اوراق بهادار» (Security Analysis) در اختیار همگان قرار داد.
تحقیقات بنجامین گراهام پایههای ایجاد تحلیل بنیادی فاندامنتال بود. همچنین روش سرمایهگذاری ارزشی توسط او ایجاد شد. بر اساس این روش عوامل یک شرکت همچون دارایی، درآمد و پرداختهای سود سهام میتوانند فرد را به سمت ارزش ذاتی سهام هدایت کنند که آن را با ارزش بازار مقایسه کند. کتاب دیگر او با عنوان سرمایهگذار هوشمند (Intelligent Investor) راهنمایی ارزشمند برای تحلیلگران بنیادی است.
چرا تحلیل بنیادی؟
عمده دلایلی که افراد به خاطر آن از این تحلیل حمایت میکنند:
- از آنجایی که روشها و راهکارهای اجرایی در تحلیل فاندامنتال بر اساس اطلاعات مالی است، کسی نمیتواند تعصب و ادعای شخصی خود را تحمیل کند.
- این روش تحلیلی، شرایط اقتصاد در بلندمدت، آمارهایی از جمله مصرفکنندگان و تمایلات آنها و تکنولوژی را نیز مدنظر دارد. گسترهی بسیار وسیعی از دادهها در تحلیل بنیادی قابل تحلیل است.
- با محاسبهی درست سیستماتیک ارزش دارایی، ارزش بهطور دقیق مشخص میشود. در نتیجه آن سرمایهگذاران میتوانند تصمیمات دقیقتری برای معاملات خود بگیرند.
- درک بهتر، حسابداری دقیق و تحلیل صورتهای مالی در این تحلیل موجب اندازهگیری بهتر همهچیز میشود.
تحلیل بنیادی بورس شامل چند بخش است؟
تحلیل فاندامنتال یا بنیادی از سه بخش اصلی تشکیل شده است که عبارتاند از تحلیل اقتصادی یا Economic Analysis، تحلیل صنعت یا Industry Analysis و تحلیل شرکت یا Company Analysis.
تحلیل فاندامنتال با چه روشهایی صورت میگیرد؟
بهطور کلی، این تحلیل به دو طریق قابل انجام است:
1. مدل اول: روش بالا به پایین در تحلیل بنیادی
در روش بالا به پایین یا Top-Down تمرکز اصلی بر چگونگی تاثیرگذاری اقتصاد کلان بر بازار و در پی آن ارزش سهام است. باید دانست که در روش بالا به پایین، صنایع نیز از چشم سرمایهگذاران دور نمیماند. زیرا به باور آنان اگر صنعت یک کمپانی رو به پیشرفت باشد ارزش سهام آن نیز در آیندهای نزدیک رشد خواهد کرد. در حقیقت افرادی که از این روش استفاده میکنند عملکرد وسیع اقتصاد را مدنظر قرار داده و سپس صنایعی که فرایند خوبی را طی میکنند انتخاب و در مناسبترین فرصت در آنها سرمایهگذاری میکنند.
بهطور معمول در تحلیل سرمایهگذاری به روش بالا به پایین، مواردی همچون پیشرفت اقتصادی، سیاستهای پولی بانکها نظیر کاهش یا افزایش نرخ بهره، تورم و ارزش کالاها، قیمت ارز و بیکاری شناسایی و بررسی میشوند.
در نتیجهی این روش، سرمایهگذاران پیش از آنکه ویژگیهای یک کمپانی را بررسی کنند به بررسی عوامل اقتصاد کلان میپردازند. آنها موقع انتخاب سهام به شرایط بازار و شرایط اقتصادی برای پورتفولیوی خود توجه میکنند.
2. مدل دوم: روش پایین به بالا در تحلیل بنیادی
در روش پایین به بالا یا Bottom-Up، تحلیلگران فاندامنتال بدون توجه به موجهای بازار، بنیاد یک سهام را مطالعه و بررسی میکنند. به بیان دیگر آنها تمرکز کمی روی شرایط بازار، شاخصهای اقتصاد کلان و اصول صنعت خواهند داشت. اما بهجای آن با تمرکز بسیار زیادی یک شرکت در یک صنعت را انتخاب و آن را با سایر شرکتها در همان صنعت مقایسه میکنند.
در واقع در تحلیل پایین به بالا روی موارد زیر تمرکز میشود:
- نسبتهای مالی (قیمت هر سهم نسبت به سود هر سهم و نسبت جاری)، بازده سهام و حاشیه سود خالص
- افزایش درآمدها مانند درآمد پیشبینیشده آینده
- افزایش درآمد و میزان فروش
- تحلیل مالی اظهارنامههای مالی یک شرکت مانند ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان وجوه نقد
- تولیدات شرکت، تسلط و سهم آن در بازار
- توانایی و سابقهی اعضای هیئت مدیره شرکت
برای تصمیمگیری منطقی طبق اصل سرمایهگذاری پایین به بالا در تحلیل بنیادی، ابتدا باید شرکتی را انتخاب و سپس قبل از سرمایهگذاری بررسیهای کاملی روی آن انجام شود. برای نمونه، سرمایهگذاری که قصد دارد از روش پایین به بالا استفاده کند ابتدا شرکتی را انتخاب میکند و بعد به بررسی سلامت مالی، میزان عرضه و تقاضا و سایر آیتمها آن، در طول یک بازهی زمانی معین میپردازد.
در نتیجه سرمایهگذاران در این روش، موقع تصمیمگیری بیشتر از عوامل اقتصاد خرد بهره میبرند. این نوع سرمایهگذاران ساختار اساسی یک شرکت را برای تصمیم درمورد سرمایهگذاری یا عدمسرمایهگذاری بررسی میکنند.
جمعبندی
در بازار سرمایه دو نوع تحلیل برای ارزیابی اوراق بهادار وجود دارد که عبارتاند از تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال. این دو از جهات مختلفی با هم متفاوتاند. ما در این مقاله ضمن بیان تاریخچه تحلیل فاندامنتال یا بنیادی، در مورد روشهای انجام آن نیز توضیحاتی دادیم.
تکنیکال یا فاندامنتال ؟
تحلیل تکنیکال یا فاندامنتال: از کدام تحلیل باید استفاده کرد؟
برای دههها، ترجیح تحلیلگران استفاده از تحلیل فاندامنتال بود. با پیشرفت تحلیل داده و مدلسازیهای مربوط به آن، تحلیل تکنیکال نیز پرطرفدار شد. با توجه به آنکه هرکدام جنبههای متفاوتی را در تحلیل مد نظر قرار میدهند، پاسخ ایده آل آن است که از هر دو استفاده شود. برای تحلیلهای بلند مدت، نیازمند به دادههای کلان و عوامل بزرگ و تاثیرگذار هستیم، بنابراین تحلیل فاندامنتال در الویت قرار دارد. در حالتی که بخواهیم براساس نوسانات کوتاه مدت تحلیل کنیم، تحلیل تکنیکال کاربرد بیشتری خواهد داشت.
درک تفاوت بین تحلیل تکنیکال و فاندامنتال برای تریدرهای ارز دیجیتال ضروری است. در این پست به مقایسه تفاوت آنالیز تکنیکال و بنیادی میپردازیم.
یکی از مهمترین بخشهای بازار ارزهای دیجیتال، تحلیل است. با کمک تحلیل، ارزنده بودن یک رمز ارز را میتوان تشخیص داد و بهترین زمان برای خرید و فروش آن را تعیین کرد. بدون آنالیز، صرفا بر اساس شانس عمل کرده و احتمال ضرر کردن در مقایسه با سود بردن به شدت افزایش پیدا میکند. علت اصلی بازنده بودن بسیاری از بازیگران در بازارهای مالی، کوچک شمردن اهمیت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال و عدم درک تفاوت آنها است.
هدف در اینجا تعیین ارزش ذاتی یک دارایی (در حوزه فعالیت ما یک ارز دیجیتال) است. تلاش بر این است که بالاتر یا پایینتر بودن قیمت کنونی یک رمز ارز در مقایسه با ارزش ذاتی آن را مشخص کرد. به این ترتیب فرد به استراتژی مناسبی برای سرمایه گذاری در یک رمز ارز دست خواهد یافت. برای درک بهتر، مثال زیر را در نظر بگیرید. این مثال به درک بهتر تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال کمک میکند.
تصور کنید فردی تصمیم گرفته در یک شرکت اقدام به سرمایه گذاری کند. برای اطمینان از سلامت مالی این شرکت، او قادر است مواردی مثل درآمد شرکت، ترازنامه، صورتهای مالی و گردش پول را در آنجا ارزیابی کند. این احتمال وجود دارد که او قبل یا بعد از این بررسیها، به صنعت مربوط به حوزه فعالیت شرکت نیز توجه کرده و تحقیقاتی درباره آن انجام بدهد. در آنالیز بنیادی، بعد از این عمل، سوالاتی مثل رقبا، جامعه هدف و سرعت گسترش یا حتی کوچک شدن آن صنعت مطرح میشود. حتی میتوان مطالعات خود را گستردهتر کرد تا ملاحظات اقتصادی مانند نرخ بهره و تورم نیز در تحلیل گنجانده شوند. این یک رویکرد از پایین به بالا است.
همانطور که گفتیم در تحلیل بنیادی هدف نهایی، تجزیه و تحلیل ارزش و قیمت ذاتی یک دارایی و مقایسه آن با قیمت فعلی است. اگر ارزش واقعی از قیمت کنونی بالاتر باشد، نتیجه میگیریم دارایی مورد نظر اکنون ارزان به فروش میرسد. اگر ارزش واقعی پایینتر از قیمت کنونی باشد، قیمت حال حاضر دارایی مورد نظر گران تلقی میشود. به این ترتیب میتوان درباره بهترین زمان خرید و فروش یک رمز ارز تصمیم گرفت.
مزایا و معایب تکنیکال یا فاندامنتال
در نظر داشته باشید اگرچه همه قادر هستند از تحلیل فاندامنتال برای آنالیز انواع دارایی در بازارهای مالی مختلف استفاده کنند، اما در دنیای رمز ارزها ممکن است اوضاع متفاوت باشد، چرا که یافتن بخشی از دادهها دشوار یا غیر ممکن است و همبستگی سنگینی بین کوینهای گوناگون وجود دارد. در نتیجه احتمال ناکارآمد شدن یا پایین آمدن دقت تحلیل بنیادی در اینجا بالا میرود.
البته نباید فراموش کرد در صورتی که (با درک درست از تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال) آن را به درستی انجام بدهیم، قادر است با دقتی زیاد ارزان یا گران بودن قیمت یک دارایی را در مقایسه با ارزش ذاتی آن مشخص کند. اسطورههای سرمایه گذاری مانند وارن بافت و بنجامین گراهام در طول چندین دهه ثابت کردهاند که استفاده درست از آنالیز بنیادی نتایجی شگفتانگیز و بسیار سودآور خواهد داشت.
از طرفی دیگر، مشکل اینجاست که به سختی میتوان به یک تحلیل فاندامنتال خوب و در عین حال ساده و قابل فهم دست پیدا کرد. هدف این نوع آنالیز، در چند کلمه یعنی «تعیین ارزش ذاتی» خلاصه میشود، اما این کار از آن چه تصور میکنید بسیار دشوارتر است! مشخص کردن ارزش واقعی یک رمز ارز، فرآیندی وقتگیر بوده و به کار بسیار بیشتری نسبت به ارتباط دادن اعداد به یک فرمول، نیازمند است. تحلیل فاندامنتال در گرو ارزیابی عوامل متعدد بوده و منحنی یادگیری در آن کاملا شیبدار است
مقایسه تفاوت تحلیل بنیادی و تکنیکال
آنالیز فاندامنتال راهکاری قدرتمند به منظور ارزیابی شرکتها بوده و از این نظر، آنالیز تکنیکال نمیتواند با آن رقابت کند. برای سرمایهگذاران، تحقیق روی طیف وسیعی از معیارهای کمی و کیفی، یک نقطه شروع اساسی برای هر نوع سرمایهگذاری و بیزینس است. تحلیل بنیادی به مطالعه و بررسی شرایط و وضعیت یک دارایی، در اینجا یک رمز ارز مشخص، میپردازد. هدف اصلی آن، تعیین ارزش واقعی دارایی مورد نظر است. در مقابل، تحلیل تکنیکال از طریق مطالعه وضعیت گذشته، قیمت آن ارز دیجیتال را در آینده پیشبینی میکند.
طرفداران روش فاندامنتال معتقد هستند قیمت حال حاضر یک رمز ارز، لزوما منعکسکننده ارزش واقعی آن نیست. این ایدئولوژی و نوع نگاه، پایه تصمیمات سرمایهگذاری در روش آنالیز نام برده است. در آن سو، دوستداران روش تکنیکال اعتقاد دارند از طریق ارزیابی عملکرد و رفتار قیمت در گذشته و همچنین بررسی حجم معاملات، میتوانید رفتار آینده را نیز تا حد زیادی پیشبینی کنیم. آنها به جای مطالعه عوامل بیرونی، خود را درگیر نمودارهای قیمت، الگوها و روند بازار میکنند.
دیدگاه افراد معتقد به فرضیه بازار کارا (Efficient-Market Hypothesis) نیز جالب است. اعتقاد آنها بر این است که با اتکای همیشگی به تحلیل تکنیکال، موفقیت امکانپذیر نیست. گفتنی است در یک بازار کارا، اطلاعات موجود خیلی سریع روی قیمت اوراق بهادار اثر میگذارند. به عبارتی در اینجا اطلاعات بلافاصله بر قیمت سهام تاثیر گذاشته و قیمتها، طبق این اطلاعات تعدیل خواهند شد. فرض بر این است که افراد فعال در یک مارکت، به منظور تصمیمگیری درباره خرید یا فروش یک دارایی، همه اطلاعات مربوط را در قیمت در نظر میگیرند.
خلاصه تفاوت تحلیل بنیادی و تکنیکال
تحلیل تکنیکال برای معاملات کوتاه مدت استفاده میشود، اما تحلیل بنیادی دید بلند مدتتری دارد، زیرا نگاه تحلیلگران بنیادی کلی است. برخلاف تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال نیاز به دانش بالای علوم اقتصادی و سیاسی ندارد.
تحلیل بنیادی به دنبال پیدا کردن رابطه بین حرکات قیمت و اخبار اقتصادی است، اما در تحلیل تکنیکال تنها فاکتوری که مورد ارزیابی قرار میگیرد، قیمت است.
تحلیل تکنیکال مناسبترین زمان ورود یا خروج را در کوتاه مدت نشان میدهد، در حالی که تحلیل بنیادی سهم خوب را برای بلندمدت شناسایی میکند.
هزینه و زمان تحلیل تکنیکال کم است، اما این هزینه و زمان برای تحلیل بنیادی مقداری قابل توجه است.
نتایج تحلیل تکنیکال در صورت عدم رعایت قوانین با خطا مواجه میشود، اما نتایج تحلیل بنیادی در صورت تغییرات محیطی تحلیل، با خطا مواجه میشوند.
تحلیل تکنیکال از نمودار و اندیکاتور و تحلیل بنیادی از اطلاعات مالی شرکت، صنعت و عوامل محیطی مانند دلار برای تحلیل استفاده میکند.
در تحلیل بنیادی روند گذشته ارز دیجیتال و تغییرات قیمتی در طول تاریخ مورد مطالعه قرار نمیگیرد، اما در تحلیل تکنیکال تغییرات کنونی برای مطالعه روند در آینده به کار میرود، زیرا در تحلیل تکنیکال اعتقاد بر این است که روند گذشته دوباره تکرار خواهد شد.
قیمت و حجم ترند سهام، تنها ورودی های تحلیل تکنیکال هستند، در حالی که بررسی وضعیت درآمد، ترازنامه، و وضعیت جریان نقدینگی یک شرکت، در تحلیل بنیادی مهم به شمار میروند.
در بازار ارزهای دیجیتال تحلیل بنیادی بهتر است یا تکنیکال؟
فعالان بازارهای مالی بعد از چند دهه استفاده از تحلیل تکنیکال و فاندامنتال و مقایسه تفاوت آنها، اکنون به این نتیجه رسیدهاند که در مارکتهای مختلف، مخصوصا رمز ارزها، بهترین استراتژی استفاده ترکیبی از آنها است. نباید این دو را شبیه یک رقیب دید و صرفا روی یک روش متمرکز شد، بلکه آنها مکمل یکدیگر هستند.
این دو روش، دست به دست هم، درک ما را نسبت به زمینههای مختلف یک بازار مالی زیادتر میکنند. بعید نیست افرادی سبک معاملاتی منحصربهفرد خود را داشته و از آن استفاده کنند، اما در عمل، بسیاری از تریدرها از یک یا ترکیب این دو روش تحلیلی در معاملات خود بهره میبرند. این روشها هم در تحلیلهای کوتاه مدت و هم در تحلیلهای بلند مدت قابل استفاده هستند.
فاندامنتال یا تکنیکال، کدام تحلیل بهتری است؟
دو مجموعه گسترده از کاربران در فضای کریپتو وجود دارد: معاملهگران و سرمایهگذاران.
این دو گروه تنها به افراد محدود نمی شوند. معامله گران و سرمایه گذاران نهادی به همان اندازه کاربران فعال در فضای کریپتو هستند.
به عنوان معاملهگران یا سرمایهگذاران، آیا باید به تحلیل فاندامنتال یا تکنیکال پروژههای رمزنگاری تکیه کنیم؟
معامله گران و سرمایه گذاران چگونه باید این نوع پروژه ها را با جزئیات عمیق تر با تحلیل فاندامنتال یا تکنیکال تحلیل کنند؟
محتوای این مقاله
تحلیل فاندامنتال
به طور سنتی، تحلیلگران بنیادی با بررسی صورت های مالی آن، از جمله صورت سود و زیان، ترازنامه و صورت جریان وجوه نقد، به ارزش دارایی اهمیت می دهند.
در صنعت کریپتوکارنسی، اکثر شرکت ها یا خصوصی هستند یا دارای DAO هستند. در این زمینه، تحلیل بنیادی به دنبال پارامترهایی مانند:
- ارزش بازار
- نقدینگی
- توکنومیکس (Tokenomics)
- نسبت قیمت به درآمد (P/E)
- تیم سازنده
- ابزار توکن
- جامعه
ارزش بازار
این مخفف برای بازار سرمایه است. با ضرب قیمت کوین یا توکن اصلی یک پروژه کریپتو در عرضه در گردش تحلیل تکنیکال بهترست یا تحلیل فاندامنتال محاسبه می شود.
قانون کلی در اینجا این است که ارزش بازار بالا نشان می دهد که پروژه سالم است و به راحتی در معرض دستکاری بازار توسط نهنگ ها یا طرح های pump و dump نیست.
نقدینگی
سهولت در خرید و فروش هر رمزارز اهمیت زیادی دارد. ارزهای دیجیتال معمولاً برای معامله در صرافی ها در دسترس هستند.
اسپرد قیمت پیشنهادی هر ارز در معاملات نشان می دهد که چقدر نقدشونده هستند.
اسپرد پیشنهاد و تقاضا شکاف بین بالاترین پیشنهاد و کمترین قیمت است. به طور کلی، اسپرد کمتر نشان دهنده نقدینگی بالاتر است.
توکنومیکس (Tokenomics)
اندازه توکن، تخصیص و سیاست پولی هر ارز دیجیتال خاص را پوشش می دهد.
یک توکن با عرضه بیش از حد در گردش نشان می دهد که کمیاب نیست. نحوه تخصیص توکن ها نیز بر میزان موفقیت پروژه کریپتو تأثیر می گذارد.
پروژهای با یک تیم چند نفره که مقدار زیادی از عرضه ی کل را کنترل میکنند نشان میدهد که آن توکن ممکن است با خطر تمرکز مواجه شود، جایی که خارج کردن توسط هر یک از معدود دارندگان بزرگ، ممکن است بر قیمت توکن تأثیر بدی بگذارد.
در نهایت، سیاست پولی هر پروژه ارز دیجیتال نیز ضروری است.
اینکه چگونه تورمی را کنترل می کند که ممکن است قیمت های رمز را در طول زمان کاهش دهد؟
برای مثال، بیتکوین از نصف کردن استفاده میکند.
بایننس یک بازخرید سه ماهه را دنبال میکند.
نسبت P/E
نسبت قیمت به درآمد به صورت درصد بیان می شود و به این معنی است که بازار چقدر حاضر است برای هر دلار تولید شده توسط شرکت بپردازد.
دانستن اینکه آیا یک کوین/توکن قبلاً بیش از حد خرید شده یا فروخته شده است کمک می کند.
راه دیگر با محاسبه ارزش خالص تراکنش ها (NVT) است.
نسبت NVT = ارزش بازار / حجم معاملات زنجیره ای در 24 ساعت.
نسبت NVT پایین یک خرید خوب را نشان می دهد، زیرا به این معنی است که توکن ها در مقایسه با استفاده از شبکه بیش از حد ارزش گذاری نمی شوند.
تیم سازنده
بنیانگذاران یا تیم مدیریت هر پروژه رمزنگاری به طور قابل توجهی بر نحوه عملکرد آن در صنعت تأثیر می گذارد.
به عنوان مثال، اتریوم را در نظر بگیرید. ویتالیک بوترین، در کنار توسعه دهندگان برجسته ای مانند گاوین وود، چارلز هاسکینسون، اتریوم را راه اندازی کرد که امروزه رشد فوق العاده ای داشته است.
گاوین وود، پولکادوت را تأسیس کرد در حالی که چارلز، کاردانو را ایجاد کرد.
هرکسی که هنگام تصمیم گیری در مورد سرمایه گذاری در حوزه ارزهای دیجیتال به تحلیل بنیادی فکر کند، به احتمال زیاد از پروژه های جدید ایجاد شده توسط بنیانگذاران اولیه اتریوم به دلیل پیشینه آنها حمایت می کند.
برای پروژه های رمزنگاری با رشد سریع، موفقیت آنها در درجه اول به دلیل کیفیت تیم آنها بوده است.
Binance به خاطر درخشش در اجرا معروف است و بزرگترین صرافی ارزهای دیجیتال را از نظر حجم معاملات روزانه رهبری می کند.
ابزار توکن
ابزار توکن به ضمانت دارندگانی اطلاق میشود که کوین/توکن پروژه را برای مصرف برخی از محصولات شبکه با چنین توکنهایی خریداری میکنند.
اتر که برای پرداخت کارمزد تراکنش استفاده میشود، شبکه اتریوم را نیرو میدهد.
کاربران شبکه کاردانو با استفاده از ADA، توکن بومی شبکه، هزینهها را پرداخت میکنند.
ابزار هر پروژه رمزنگاری باید کاملاً دقیق باشد. در غیر این صورت، این فقط یکی از بسیار نشانه های دیگر است که این کوین/توکن برای سرمایه گذاری مناسب نیست.
اندازه جامعه
اندازه نیز به عنوان یک معیار قابل توجه در تحلیل بنیادی مهم است.
یک جامعه بزرگ به احتمال زیاد به این معنی است که توکن پروژه یک ابزار حیاتی است.
ورود کاربران بیشتر به یک پروژه رمزنگاری خاص، دستیابی به ایجاد یک شبکه را آسانتر میکند.
بنابراین، تجزیه و تحلیل بنیادی، اندازه جامعه پروژه رمزنگاری را برای ارزیابی عملکرد بلندمدت در نظر میگیرد.
این پارامترهای گفته شده در فاندامنتال، گزینه های اولیه برای تحلیل بینادی یک کوین/توکن به حساب می آیند.
برای شناخت بیشتر و کاربردی ترین پارامترهای جدید در بازار کریپتوکارنسی میتوانید از دوره آموزشی کریپتو استارتر همیار کریپتو استفاده کنید.
تحلیل تکنیکال
تحلیلگران تکنیکال خود را با داده های قیمت و حجم مورد بررسی قرار می دهند و الگوهایی را در نمودار ایجاد شده توسط قیمت مطالعه می کنند تا بر اساس عملکرد تاریخی تعیین کنند که بازار به کجا خواهد رفت.
تجزیه و تحلیل تکنیکال شامل مطالعه دقیق نمودارهای قیمتی است که در فواصل مختلف مانند دقیقه، ساعت، روز و ماه را شامل می شود.
برخی از تحلیلگران سطوح کلیدی به دنبال سطوح حمایت و مقاومت هستند که حمایت به عنوان یک کف در پایین محدوده قیمت فعلی و مقاومت به عنوان سقف بالای آن عمل می کند.
به عنوان مثال، اگر بیت کوین بین 53000 تا 57000 دلار باشد، 53000 دلار حمایت و 57000 دلار مقاومت خواهد بود.
اگر قیمت توکن به زیر سطح حمایت بشکند، این یک سیگنال نزولی خواهد بود، در حالی که شکستن بالاتر از مقاومت صعودی خواهد بود.
بسیاری از تحلیلگران تکنیکال از شاخص هایی مانند میانگین متحرک، باندهای بولینگر و MACD برای به دست آوردن اطلاعات بیشتر در مورد قیمت و پیش بینی بهتر استفاده می کنند.
تحلیل تکنیکال در مقایسه با تحقیقات بنیادی کمی تسلط می طلبد. قاعده کلی در اینجا این است که روندهای طولانی تر نتایج قابل اعتمادتری نسبت به روندهای کوتاه تر ایجاد می کنند.
از تحلیل فاندامنتال استفاده کنیم یا تکنیکال؟
تحلیل فاندامنتال و تکنیکال هر دو به دنبال پیش بینی حرکت قیمت با استفاده از رویکردهای مختلف هستند.
تفاوت بین این دو در این است که در حالی که تحلیل فاندامنتال در کریپتو ممکن است پارامترهای غیر پولی مانند تیم پشت پروژه، کاربرد توکن و اندازه جامعه را در نظر بگیرد.
تحلیل تکنیکال صرفاً بر حرکت قیمت ارزهای دیجیتال بر اساس گذشته و سوابق متمرکز است.
همانطور که گفته شد، اکثر کاربران کریپتو در دو دسته قرار می گیرند، معامله گران یا سرمایه گذاران.
حتی معاملهگران میتوانند برای دورههای طولانیتر معامله کنند تا دورههای بسیار کوتاه مانند معاملات روزانه.
از سوی دیگر، سرمایهگذاران با در نظر گرفتن ارزهای دیجیتال، چشمانداز بلندمدتی دارند.
صرف نظر از روش تحلیلی که ترجیح می دهید، هر دو مزایا و معایب خود را دارند.
مزایا و معایب تحلیل فاندامنتال
مزایای تحلیل فاندامنتال
مناسب برای سرمایه گذاران بلندمدت
تحلیلگران فاندامنتال به جای رویدادهای گذشته که به صورت نمودار قیمت نشان داده می شوند، استنباط هایی را از پیش بینی های آینده می گیرند.
از این رو، تجزیه و تحلیل بنیادی برای طرف هایی که به دنبال تصمیم گیری سرمایه گذاری بلندمدت یا گزارش در مورد صنعت ارزهای دیجیتال هستند، بهتر عمل می کند.
سختتر از تحلیل تکنیکال
از آنجایی که این کار لزوماً به مهارتهای تخصصی مانند خواندن و تفسیر نمودارها و خطوط روند نیاز ندارد، تحلیل فاندامنتال آسانتر از تحلیل تکنیکال است.
می تواند چشم انداز جامع تری را در مورد یک پروژه ارائه دهد
گردآوری تمام اطلاعات موجود در مورد یک پروژه از طریق تجزیه و تحلیل فاندامنتال تصویر وسیع تری نسبت به تجزیه و تحلیل تکنیکال برای کمک به تصمیم گیری می دهد.
برای پروژههای بزرگ، یافتن این اطلاعات میتواند آسان باشد
دایرکتوریهایی مانند Coinmarketcap، Glassnode و چندین منبع دیگر به ارائه اطلاعات آفلاین و زنجیرهای کافی برای پروژههای ارزهای دیجیتال بزرگتر و معتبر کمک میکنند.
معایب تحلیل فاندامنتال
پیشبینی حرکات کوتاهمدت قیمت دشوار است
از آنجایی که با استفاده از نمودارها بر حرکت قیمت تمرکز نمیکند، تحلیل بنیادی نمیتواند حرکت کوتاهمدت قیمت را که اکثر معاملهگران ارزهای دیجیتال درگیر میکنند، پیشبینی کند.
ذهنی تلقی می شود
چیزی که یک فرد به عنوان یک تیم قوی/جامعه خوب می بیند با آنچه که دیگران در نظر می گیرند برای یک بنیاد مستحکم در یک پروژه رمزنگاری یکسان نیست.
معیارهای تحلیل بنیادی همیشه به عملکرد قیمت تبدیل نمی شوند
اگرچه اصول اولیه هنگام تجزیه و تحلیل یک پروژه تصویری جامع ارائه می دهند، اما لزوماً به عملکرد قیمت ترجمه نمی شوند. یک مثال خوب، اندازه جامعه است، که ممکن است حتی بر قیمت یک توکن تأثیر بگذارد یا نه.
دریافت درک عمیق از یک پروژه، به خصوص پروژه های کوچکتر که در آن این اطلاعات به صورت عمومی در دسترس نیست، می تواند زمان بر باشد.
مزایا و معایب تحلیل تکنیکال
مزایای تحلیل تکنیکال
محاسبه تحلیل تکنیکال نسبتا ساده تر از تحلیل بنیادی است
معیارهای کمتری مانند دادههای قیمت و حجم داراییهای کریپتو را در نظر میگیرد.
دستورالعملهای موجود در مورد معنی سیگنالهای تکنیکال مختلف وجود دارد
در حالی که تحلیل فاندامنتال برای تفسیر سرمایهگذار باز است، سیگنالهای تکنیکال بر اساس دادههای قیمت گذشته ایجاد میشوند، به این معنی که سرمایهگذاران دستورالعملی دارند که هنگام شروع یک سیگنال چه انتظاری داشته باشند.
این به کاربران کمک می کند تا روندهای جدید را شناسایی کنند.
تجزیه و تحلیل تکنیکال در درجه اول بر شناسایی روندهای جدید و معکوس شدن روند متمرکز است.
بنابراین زمانبندی ورود و خروج برای معاملات با استفاده از تحلیل تکنیکال آسانتر است.
معایب تحلیل تکنیکال
ابزارهای تجزیه و تحلیل تکنیکال ممکن است سیگنال های مختلف را گزارش کنند
نتایج در تحلیل تکنیکال گاهی اوقات با هم مخلوط می شوند و هر کدام به تصمیمات تجاری گیج کننده ختم می شود.
تحلیل تکنیکال به دانش تخصصی نیاز دارد
اگرچه جمعآوری دادهها در تحلیل تکنیکال بسیار آسان است، اما برای درک نحوه تفسیر نمودارها و روندها به تمرین نیاز دارد.
مستعد اشتباهات ناشی از نوسانات شدید
برای اینکه هر شاخص مورد استفاده در تحلیل تکنیکال به درستی کار کند، باید روندهای آینده را به دقت پیش بینی کند.
اکثر ارزهای دیجیتال به دلیل نوسانات شدید خود بدنام هستند، که می تواند بر نتایج هر شاخصی که اتخاذ می شود نیز تأثیر بگذارد.
در این مقاله سعی کردیم از اهمیت تحلیل فاندامنتال و تکنیکال در بازار کریپتوکارنسی صحبت کنیم.
باید خاطر نشان کرد استقاده از تحلیلهای مربوط به این بازار، لازمه یادگیری و داشتن علم آن تحلیل است که بدون آموزش درست حاصل نمیشود.
برای یادگیری صحیح و کاربردی تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال، تیم متخصص همیار کریپتو در کنار تحلیل تکنیکال بهترست یا تحلیل فاندامنتال شماست تا بتوانید پرسود باشید.
تحلیل فاندامنتال یا Fundamental Analysis چیست؟ (بررسی کلی تحلیل فاندامنتال)
ما سعی می کنیم در مقاله تحلیل فاندامنتال یا همان بنیادی چیست؟ به بررسی روش تحلیل فاندامنتال بپردازیم. وقتی که صحبت از سرمایه گذاری و معامله گری در بازارهای مالی میشه، چه در بازارهایی مثل بورس و چه در بازارهای نوپا و پرسرعت مثل ارزهای دیجیتال، همیشه پیدا کردن بهترین راه و روش برای سرمایه گذاری در این بازارها مطرح هست. کسی که قصد ورود به بازارهای مالی مثل ارزهای دیجیتال رو داشته باشه، علاوه بر مهارت در بحث آموزش ارز دیجیتال باید با انواع روش های معامله گری و تریدینگ آشنا باشه تا بهترین راه برای سرمایه گذاری در این بازارها رو پیدا کنه.
همچنین زمانی که صحبت از ترید و کسب سود از طریق معامله گری میشه، چه در بازارهای سنتی مثل بورس و چه در بازارهای نوظهور مثل ارزهای دیجیتال، علم دقیقی وجود نداره. اگه اینجوری نبود، برترین بازیگران وال استریت تاکنون به این فرمول رسیده بودن و اون رو اعلام می کردن. در عوض چیزی که ما در اختیار داریم، طیف وسیعی از ابزارها و روش های معرفی شده و مورد استفاده توسط تریدرها و سرمایه گذاران هست.
همونطور که می دونین یکی از انواع تحلیل در بازار ارزهای دیجیتال، روش تحلیل فاندامنتال یا بنیادی هست. یک تاجر برای تجارت در هر بازاری نیازمند اطلاعاتی هست که با تحلیل اون بشه از وضعیت فعلی بازار مطلع شد و همچنین وضعیت بازار در آینده رو پیش بینی کنه. همچنین اگه به عنوان یک تریدر در بازار ارز دیجیتال برای خرید یا فروش رمز ارز نیازمند اطلاعاتی هستین که طبق اون بتونین پیش بینی نسبتا دقیقی از آینده بازار داشته باشین. تحلیل های رایج در بازار سنتی و همچنین نوپا مالی، این امکان رو به شما میده تا ریسک معامله هاتون رو به مراتب کاهش بدین. تجربه نشون داده که برای تجربه کردن معامله های پر سود باید ذهنتون آزاد باشه تا با خلاقیت و داشتن ذهنی آروم، بهترین تصمیم رو بگیرین.
آشنایی با روش های تحلیل تکینکال:
در این قسمت از مقاله تحلیل فاندامنتال چیست؟ شما رو با انواع روش های تحلیل تکنیکال آشنا می کنیم. امروزه راهکارهای متعددی برای سرمایه گذاری وجود داره که یکی از این بازارها، بازار ارزهای دیجیتال هست. که یکی از تاثیرگذارترین مهارتی که لازمه موفقیت در بازار هست، آشنایی با انواع تحلیل تکنیکال هست که با استفاده از آن به بهترین سیگنال خرید ارز دیجیتال یا فروش ان دست پیدا می کنید. اصل تحلیل تکنیکال این هست که میشه از الگوهای مربوط به قیمت های گذشته، برای پیش بینی قیمت های آینده استفاده کرد. به عبارتی تحلیل تکنیکال در بازار کریپتوکارنسی و بازارهای مالی روشی هست که کارشناسان بازار سرمایه با استفاده از داده های گذشت، مثل حجم معامله ها، قیمت و تغییرات اون و. برای پیش بینی رفتار احتمالی نمودار به کار می گیره.
از اصلی ترین تکنیک ها در تحلیل تکنیکال، روش فیبوناچی هست. این روش توسط فردی به نام فیبوناچی بنیانگذاری شده. این روش در تحلیل تکنیکال به این معنی هست که روند حرکت در بین دو سطح حمایتی و مقاومتی قرار گرفته و این سطح بر پایه ریشه طلایی شکل گرفته که بر اساس اون میشه قیمت ارز دیجیتال رو در آینده تعیین کرد. همچنین در تحلیل تکنیکال، تغییر بین روندها با الگوهای قیمتی مشخص میشه. اگه بخواهیم این الگوها رو توصیف کنیم، میشه اینجوری گفت که الگو قیمتی، شکلی از حرکت قیمت هست که با استفاده از یک سری خط روند و یا منحنی ترسیم میشن.
یکی دیگه از انواع روش های تحلیل تکینکال، اندیکاتورها هستن. در واقع این ابزار مجموعه ای نقاط هست که یک نمودار راهنما رو تشکیل میدن. در این ابزار با استفاده از محاسبه های ریاضی که بر روی قیمت و حجم معامله ها انجام میشه، میشه اطلاعاتی رو از جمله شتاب قیمت، روند حرکت ارز و.. رو به دست آورد. لازم به ذکره که اکثر تحلیل گران از این ابزار فقط به عنوان تاییدیه استفاده می کنند. برای استفاده از یک چارت حرفه ای برای تحلیل از اکانت رایگان تریدینگ ویو ارزسنج استفاده نمایید.
تحلیل فاندامنتال یا Fundamental Analysis چیست؟
در پاسخ به سوال تحلیل فاندامنتال چیست؟ می تونیم این جواب رو بدیم که تحلیل فاندامنتال یاFundamental Analysis علم ارزیابی متغیرهای اقتصادی، مالی و بقیه موارد تغییرپذیر درباره یک دارایی هست که باعث میشه بشه ارزش حقیقی فعلی و احتمالی اون در اینده رو تعیین کرد. به بیان دیگه در روش تحلیل فاندامنتال یا تحلیل بنیادی تحلیل گر به بررسی و تحلیل شرایط یک پروژه یا شرکت از جنبه های مختلف می پردازه و اخبار و رویدادهای مهم اون رو دنبال می کنه. بررسی همه جوانب و عوامل موثر بر یک پروژه یا شرکت به طوری که بشه ارزش ذاتی و پتانسیل های اون رو تشخیص داد به عنوان تعریف تحلیل فاندامنتال شناخته میشه.
یکی از مهارت هایی که هر معامله گر برای فعالیت در بازارهای مالی باید یاد بگیره، تحلیل فاندامنتال هست. واژه فاندامنتال در اینجا به معنی بنیادین هست و روش تحلیل فاندامنتال همونطور که از اسمش پیداست، یعنی بررسی عواملی که به طور بنیادی بر قیمت چیزی که شما خرید و فروش یا به اصطلاح ترید می کنین، اثر می ذارن. در حقیقت بسیاری از عوامل سیاسی و اقتصادی، مسائلی هستن که انتظارات معامله گران بازار رو تغییر می دن که این کار باعث عدم تعادل بین عرضه و تقاضا و در نتیجه تغییر قیمت ها میشه. به عبارتی عرضه و تقاضا مهم ترین عناصر یک روش تحلیل فاندامنتال هستن.
اگه بخواهیم تعریف ساده ای از تحلیل فاندامنتال ارائه کنیم، باید بگیم در این نوع تحلیل باید همه جوانب یک شرکت یا یک پروژه رو بررسی کنین و بعد از آنالیز همه جوانب و عوامل تاثیرگذار بر شرکت یا پروژه، ارزش ذاتی اون پروژه رو تشخیص بدین. مثلا اگه شما تشخیص بدین که در آینده قیمت بیت کوین افزایش پیدا می کنه و اکنون برای خرید اون اقدام کنین، شما به نوعی از روش تحلیل فاندامنتال برای تصمیم گیری خودتون استفاده کردین. دوره تحلیل فاندامنتال ارزسنج شما رو بطور کامل به یک فرد حرفه ای در زمینه بررسی فاندامنتال ارزهای دیجیتال تبدیل خواهد کرد.
در تحلیل فاندامنتال چه چیزی مورد مطالعه قرار می گیرد؟
نوبت این رسیده تا در این قسمت از مقاله تحلیل بنیادی چیست؟ به بررسی موارد مورد نیاز برای Fundamental Analysis می پردازیم. برای یکی از مواردی که در تحلیل فاندامنتال اهمیت زیادی داره، بررسی و مطالعه اعضای تیم پروژه و ارز دیجیتال هست. چون اعضای تیم توسعه دهنده پروژه ارزهای دیجیتال تاثیر زیادی بر روی قیمت اون ارز دارن. به همین علت باید گذشته و رزومه اعضای اون رو مطالعه کنیم که مثلا در گذشته در چه پروژه هایی شرکت داشتن و سرنوشت اون ها چی شده؟ آیا پروژه های قبلی اون ها با موفقیت همراه بوده؟ به این ترتیب وجود افراد با تجربه در تیم توسعه دهنده پروژه می تونه دلگرمی خوبی برای سرمایه گذاران باشه.
یکی دیگه از مواردی که در تحلیل فاندامنتال باید زیر نظر داشته باشیم، اهداف تیم پروژه مورد نظر هست چون از موارد اصلی تحلیل فاندامنتال به حساب میان که باید مورد توجه قرار بگیره. برای بررسی و آنالیز اهداف تیم پروژه مورد نظر بهتره که وایت پیپر اون ها رو مطالعه کنین و ببینین که اون ها چه سرویسی رو ارائه میدن. آیا سرویسی که ارائه میدن کاربرد داره یا نه؟ آیا اهدافی که مشخص کردن فقط در حد یه نگارشه و یا اون رو اجرا هم کردن؟ با دنبال کردن پایگاه اطلاع رسانی اون ها مثل شبکه های اجتماعی از صحت و درستی اون ها می تونین اطلاعات خوبی به دست بیارین. برای مثال با دنبال کردن توئیتر ایلان ماسک می تونین از اخبارهای دوج کوین با خبر بشین.
از موارد دیگه ای که باید در Fundamental Analysis مورد بررسیش قرار بدیم، تعداد آدرس کیف پول های فعال هست. برخی از تحلیلگران از تعداد آدرس های فعال یک ارز مثل بیت کوین و اتریوم به عنوان شاخصی برای تحلیل فاندامنتال استفاده می کنن. این شاخص به تنهایی نباید مبنای سرمایه گذاری و تحلیل فاندامنتال قرار بگیره. چون به راحتی توسط بازیگران یک ارز دیجیتال قابل دستکاری هست. به صورت کلی هر چقدر تعداد آدرس های فعال یک رمز ارز بیشتر باشه، استفاده از اون بیشتره و وضعیت فاندامنتال مناسب تری برای سرمایه گذاری داره.
مزایا و معایب تحلیل فاندامنتال:
مزایای تحلیل فاندامنتال
تحلیل فاندامنتال یک روشی بسیار قوی برای ارزیابی شرکت هاست و تحلیل تکنیکال در این زمینه قابل رقابت با تحلیل فاندامنتال نیست. به این ترتیب برای سرمایه گذاران در سرتاسر دنیا، مطالعه طیف گسترده ای از معیارهای کمی و کیفی یک نقطه شروع حیاتی برای هر سرمایه گذاری و تجارتی هست. همچنین هر کسی می تونه تحلیل فاندامنتال انجام بده. همچنین در صورت انجام یک تحلیل فاندامنتال درست، به خوبی می تونه ارزون تر بودن و یا گرون بودن قیمت یک دارایی رو در مقایسه با ارزش ذاتی به دست آورد. اسطوره های سرمایه گذاری مثل وارن بافت و بنجامین گراهام نیز در این مورد گفتن که استفاده درست از تحلیل فاندامنتال، نتایج شگفت انگیزی رو به دنبال داره.
معایب تحلیل فاندامنتال
انجام یک تحلیل فاندامنتال یا Fundamental Analysis ساده و خوب کار سختیه. تعیین ارزش ذاتی یک دارایی، فرآیندی وقت گیر هست که نیاز به کار بسیار بیشتری نسبت به ارتباط دادن اعداد به یک فرمول داره. همچنین عوامل زیادی در تحلیل تکنیکال بهترست یا تحلیل فاندامنتال تحلیل فاندامنتال باید ارزیابی بشن و منحنی یادگیری این تحلیل کاملا شیب دار هست. علاوه بر این، این تحلیل بیشتر برای معامله های بلند مدت مناسبه. تحلیل فاندامنتال از روندهای قدرتمند بازار غافله، چیزی که تحلیل تکنیکال به خوبی از پس اون بر میاد. اقتصاددان مشهور جان مینارد در این باره میگه، بازار می تونه بیشتر از چیزی که تصور می کنین غیر منطقی باشه. به عبارتی تضمینی وجود نداره که ارزی که قیمت اون از ارزش ذاتیش پایین تره، در آینده با افزایش قیمت همراه باشه.
تحلیل فاندامنتال بر اساس زمان سرمایه گذاری:
در این قسمت از مقاله تحلیل بنیادی چیست؟ تحلیل فاندامنتال رو بر اساس زمان سرمایه گذاری مورد بررسی قرار می دیم. سرمایه گذاری در بازار ارزهای دیجیتال بر اساس زمان به سه دسته کلی تقسیم میشه. سرمایه گذاری کوتاه مدت، سرمایه گذاری میان مدت و سرمایه گذاری بلند مدت. همچنین طبق تجربه به دست اومده از بازار، در سرمایه گذاری های کوتاه مدت نیازی به تحلیل فاندامنتال نیست و طبق تجربه به دست اومده در سرمایه گذاری های کوتاه مدت تکیه به تحلیل تکنیکال و تحلیل احساسات کافیه.
معمولا اطلاعاتی که از تحلیل تکنیکال به دست میاد به تحلیلگر کمک می کنه تا بتونه اطلاعات بازار رو در کوتاه مدت، با تقریب خوبی پیش بینی کنه، ولی اطلاعات فاندامنتالی مثل به رسمیت شناختن یک رمز ارز به عنوان ارز مورد استفاده برای تجارت بین دو کشور اقتصادی به تحلیلگر نوید یک جهش قیمتی خوب رو میده که در بلند مدت، آثار اون موندگار میشه. به همین دلیل برای سرمایه گذاری بلند مدت اولویت با تحلیل فاندامنتال هست.
تحلیل فاندامنتال بهتر است یا تکنیکال؟
استفاده از تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال به مراتب راحت تر و قابل درک تر نسبت به روش تحلیل فاندامتال یا Fundamental Analysis هست. همچنین استفاده از روش تحلیل فاندامنتال رمز ارزها بیشتر برای تحلیل و پیش بینی بلند مدت سرمایه گذاران کاربرد داره ولی در حال که میشه از روش تکنیکال برای کوتاه مدت و هم برای بلند مدت استفاده کرد. علاوه بر این برای استفاده از تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال نیاز به تسلط بیشتری نسب به تحلیل تکنیکال دارین و استفاده از روش تحلیل فاندامنتال برای افراد تازه کار با چالش های زیادی همراه هست.
معیارهای تحلیل فاندامنتال:
نوبت این رسیده تا در این قسمت از مقاله تحلیل فاندامنتال چیست؟ به بررسی معیارهای تحلیل فاندامنتال بپردازیم. همونطور که گفتیم، تحلیل فاندامنتال ارزهای دیجیتال نیاز به انجام مطالعه های عمیق در این حوزه داره. همچنین باید در تحلیل فاندامنتال باید به برخی از عوامل موثر در فاندامنتال توجه کنیم. در ادامه برخی از این عوامل رو برای شما مورد بررسی قرار می دیم.
حجم معاملات
یکی از فاکتورهای مهمی که در تحلیل بنیادی لازمه تا ارزیابی بشه، میزان حجم معامله های یک ارز دیجیتال هست که در عرض 24 ساعت میزان توکن هایی که معامله شدن رو نمایان می کنه. به این تریتب برای ارزیابی این فاکتور از بخش داده های گذشته یا Historical Data میشه به حجم معامله ها در ماه جاری دست پیدا کرد و تاون رو مورد بررسی قرار داد. همچنین علت بررسی ماهانه حجم معاملات این هست که این حجم در طول روز ممکنه به دلیل های گوناگونی مثل یک رویداد و یا شایعه دچار یه نوسانا ناگهانی بشه و سپس در روزهای بعدی به همون حالت معمول خودش برگرده.
ارزش بازار یا مارکت کپ
ارزش بازار نیز یکی از فاکتورهایی هست که در تحلیل فاندامنتال باید مورد بررسی قرار بدیم. ارزش بازار از ضرب تعداد کوین در گردش یک پروژه در قیمت اون کوین به دست میاد. مارکت فاکتور مهمی هست چون مقدار سرمایه موجود در بازار یک ارز دیجیتال رو نشون میده و همچنین با توجه به اون میشه پیش بینی کرد که آیا قیمت یک دارایی جای رشد داره یا نه؟ برای محاسبه ارزش بازار ارز دیجیتال تنها کاری که باید انجام بدین، محاسبه حاصل ضرب قیمت فعلی ارز دیجیتال در موجودی در گردش اون هست.
موجودی کوین
یکی دیگه از فاکتورهای مهمی که باید در تحلیل فاندامنتال مورد بررسی قرار بدیم، موجودی کوین مورد نظر هست. برای مثال دلیل اینکه بسیاری از سرمایه گذاران بیت کوین اعتقاد دارن که در آینده بالاخره به ثروت عظیمی دست پیدا می کنه، به موجودی بیت کوین مربوطه که سقف اون 21 میلیون کوین هست. که در زمان نوشتن این مقاله حدود 18.93 میلیون بیت کوین استخراج شده و تقریبا 4 میلیون بیت کوین برای همیشه از دست رفته.
جمع بندی و نتیجه:
ما سعی کردیم در مقاله تحلیل فاندامنتال یا Fundamental Analysis چیست؟ به بررسی تحلیل فاندامنتال یا تحلیل بنیادی بپردازیم. همونطور که گفتیم، تحلیل فاندامنتال همونطور که از اسمش پیداست، یعنی بررسی عواملی که به طور بنیادی بر قیمت چیزی که شما خرید و فروش یا به اصطلاح ترید می کنین، اثر می ذارن. همچنین گفتیم که تحلیل فاندامنتال فقط برای سرمایه گذاری های بلند مدت مناسبه و اگه قصد سرمایه گذاری کوتاه مدت دارین، از تحلیل تکنیکال استفاده کنین.