نگاه عمیق به خطوط روند

اگر امکان دانلود یا مشاهده فیلم را ندارید میتوانید مقاله زیر که خلاصه این فیلم آموزشی است را مطالعه بفرمایید.
آموزش پرسپکتیو سه نقطه ای ، دید پرنده و دید مورچه – مبانی طراحی ۷
آموزش پرسپکتیو با مبحث پرسپکتیو سه نقطه ای در بخش آموزش های رایگان به پایان میرسد، سایر موارد که تخصصی تر است در جلسات دوره طراحی به سبک انیشتین، فیگور و… گفته خواهد شد.
در این فیلم آموزشی پرسپکتیو، با نمونه های عملی جناب طهانی اشکال هندسی سه بعدی ساده همچون مکعب، استوانه، هرم و مخروط را در پرسپکتیو سه نقطه ای آموزش میدهند و نمونه هایی برای کاربرد این حالت عمق نمایی بیان میکنند.
این دو فیلم رایگان در مجموع ۴۰ دقیقه از وقت شما را میگیرد.
اگر امکان دانلود یا مشاهده فیلم را ندارید میتوانید مقاله زیر که خلاصه این فیلم آموزشی است را مطالعه بفرمایید.
پرسپکتیو سه نقطه ای، دید پرنده و دید مورچه :
قبل از شروع موارد آموزشی مقدمه ای در رابطه با زاویه دید پرنده و دید مورچه بیان کنیم، اگر مبانی طراحی ۴ – پرسپکتیو چیست؟ را مشاهده کرده باشید با این دو اصطلاح آشنا هستید.
هرگاه ما از زاویه خیلی بالا یا خیلی پایین به سوژه نگاه کنیم، مدل یا سوژه مورد نظر(در زندگی روزمره بیشتر ساختمان های بلند اینگونه هستند) در راستای ارتفاع یا همان محور Z تغییر اندازه میدهد، یعنی اگر از بالا به ساختمان نگاه کنیم، قسمت بالای ساختمان نسبت به پایین ساختمان بزرگ تر دیده می شود و نقطه پرسپکتیو سوم پایین خط افق قرار دارد، اما اگر از پایین به ساختمان نگاه کنیم، پایین ساختمان از قسمت بالای آن بزرگتر به نظر می رسد و نقطه پرسپکتیو سوم در این حالت بالای خط افق قرار دارد.
مورد دیگری که قبل از شروع آموزش اصلی بهتر است یادآوری کنیم، تفاوت پرسپکتیو یک نقطه ای، دو نقطه ای و سه نقطه ای است، با توجه به تصویر زیر که از چپ به راست مکعب را در این سه حالت عمق نمایی نشان داده است تفاوت هر کدام را مجدد بیان میکنیم.
در تصویر اول سمت چپ مکعب در پرسپکتیو یک نقطه ای قرار گرفته است و وجه روبروی صفحه تصویر یک مربع کامل و بدون تغییر فرم را نشان میدهد و ما فقط در یک راستای محور تغییر اندازه داریم و در دو محور ارتفاع و افق اندازه ها ثابت است و خطوط با هم موازی هستند.
اما در تصویر وسط، دو وجه مکعب تغییر اندازه دارند و تنها محور ارتفاع یا همان Z بدون تغییر قرار دارد و تمام خطوط عمود با هم موازی هستند.
و در نهایت در تصویر سوم، مکعب در پرسپکتیو سه نقطه ای در هر سه محور سه بعدی تغییر اندازه را دارد و خطوط در هیچ راستا با یکدیگر موازی نیستند.
علت حمایت رهبری از مدیرمسئولی دعایی و شریعتمداری ناهمسو با یکدیگر چه بود؟
طی سال های گذشته شنیده ایم ، مواردی هم بوده که از طرف رهبری به برخی مدیران مسئول روزنامه های منصوب ایشان تذکراتی داده شده است .ولی اجمالا این جمع بندی را داشته اند که آن فرد با همان دیدگاه و شخصیت خاص و با همان اخلاق سیاسی خود ، مسئول آن رسانه بماند.
یکی از نکات قابل توجه در فضای رسانه ای ایران و حتی ساختار سیاسی کشور ، تفاوت چشمگیر موضع گیری ها و عملکرد دو روزنامه اطلاعات و کیهان است ، تا حدی که این دو روزنامه ، تا پیش از درگذشت مرحوم دعایی در دو قطب مخالف یکدیگر قرار داشتند ، هرقدر ، اطلاعات به الزامات اعتدال و پرهیز از تیترهای جنجالی و متهم نکردن دیگران و خودداری از تخریب جناح ها و افراد ، پایبند بوده ، در نقطه مقابل ، کیهان با مشی تهاجمی و ادبیات تند نسبت به جناح و فعالان سیاسی رقیب ، شناخته می شود.
در وضعیت عادی ، این تفاوت رویکرد ، تعجب برانگیز نیست اما نکته اینجاست که هر دو روزنامه حاکمیتی هستند و مدیران مسئول آنها ، از سوی رهبر انقلاب منصوب می شوند . بنابراین ، این سوال در افکارعمومی شکل گرفته که چرا دو مدیرمسئول ناهمسو با یکدیگر ، مجوز سکانداری دو روزنامه را از رهبری دریافت کرده اند؟ و چرا هدایت کیهان و اطلاعات به دو فرد همسو ، واگذار نمی شود؟
این ابهام ،پس از حکم دیروز رهبری و انتصاب عباس صالحی ، به عنوان مدیر مسئول روزنامه اطلاعات ، بار دیگر مطرح شده است . زیرا سوای شباهت نگاه و رویکرد مدیرمسئول جدید با مدیرمسئول مرجوم اطلاعات ، رهبری در متن حکم خود ، با صراحت و شفافیت تاکید ویژه ای بر تداوم مسیر دعایی از سوی صالحی داشتند و درواقع ، درگذشت دعایی هم علتی نشد تا مدیرمسئولی از جنس مدیرمسئول کیهان ، سکاندار اطلاعات شود و به نظر می رسد ، تفاوت رویکرد مدیران ارشد دو روزنامه حفظ شد.
ناصر ایمانی ، علت انتصاب های متفاوت و رویکرد ناهمخوان دو روزنامه را اعتقاد رهبری به ضرورت « آزادی عقاید سیاسی مختلف» می داند که در حوزه دو روزنامه تحت نظر ایشان هم ، بازتاب یافته است.
گفت و گوی خبر آنلاین را با این فعال سیاسی اصولگرا بخوانید:
در جریان مراسم تشییع پیکر آقای دعایی طیف های مختلف سیاسی حضور داشتند ،از آقایان سیدمحمد خاتمیو حسین شریعتمداری گرفته تا برخی فعالان سیاسی اپوزیسیون و مردم عادی و . به نظر شما چه ویژگی ایشان موجب شده تا افراد با گرایش های مختلف سیاسی، زیر چتر مراسم ایشان دورهم جمع شوند؟
عامل اصلی این است که مرحوم آقای دعایی رحمت الله علیه از یاران امام (ره) و انقلاب بودند و نباید برخی از متاثر شدن افراد مختلف از درگذشت ایشان برداشت های سیاسی و یا جناحی کنند .صرف نظ از برخی مواضع فکری ایشان که مورد پسند یانپسند افراد گوناگون است ،آقای دعایی همانطوری که رهبری هم در پیام شان تاکید کرند ، از اول و زمان تبعید امام (ره) به نجف ، همواره ، همراه و یاور امام (ره) و جزو چند نفر نزدیکان ایشان بودند. بنابراین ، دوران سخت مبارزه و خدمات آقای دعایی را هیچکس نباید و نمی تواند از یاد ببرد یا نادیده بگیرد.
بعد از انقلاب هم ایشان هموراه دوستدار امام و اتقلاب بودند و از زمانی که بنیانگذار جمهوری اسلامی به به رحمت خدا رفتند و آیت الله خامنه ای رهبری را بر عهده کرفتند ایشان هرگز از خطوط کلی که رهبری برای نظام ترسیم می کردند، خارج نشدند . همین موضوع باعث شد کسانی که قبل از انقلاب سابقه مبارزاتی داشتند و علاقه مندان به امام و رهبری و نظام و انقلاب ، همگی از درگذشت مرحوم آقای دعایی متاثر شوند .
این حرف به این معنا نیست که تمامی این افراد مواضع فکری و یا سیاسی آقای دعایی را قبول دارند اما از آنجا که نباید به طور مطلق به همه چیز نگاه سیاه و سفید داشته باشیم می بینیم که همه سیاه و سفید نگاه نکردند و از شخصیت ایشان تمجید کردند .
ایشان زندگی ساده اواقعیت هایی قابل تقدیر است و هرکس با هر علاقه سیاسی که داشته باشد نمی تواند این موارد را نادیده بگیرد.البته خُب برخی هم بخاطر دیدگاه های سیاسی ایشان از وی تمجید کردند و ممکن است برخی هم از جنبه مسایل سیاسی یک خُرده ای به ایشان گرفته باشند ،اما در اصل اینکه ایشان ویژگی های شخصیتی مثبتی داشتند ، قابل کتمان نیست و این شخصیت وی بود که برای تثبیت ارزش ها همه را دور هم جمع کرد.
شما خودتان در مراسم تشییع ایشان شرکت کردید؟
اغلب سیاسیون آقای دعایی را اهل مدارا می دانند و معتقدند ایشان ، حلقه اتصال اصولگرایان و اصلاح طلبان و حتی حاکمیت و طیفی از اپوزیسیون بودند و در جایگاهی فراجناحی قرار داشتند .
من کلمه فراجناحی را قبول ندارم و اصلا برای این کلمه ارزش قائل نیستم ،یعنی اینطور نیست که بگوییم کسی که فراجناحی است حتما آدم خوبی است ،نباید برای تعریف و تمجید از کسی از این واژه استفاده کنیم.فراجناحی معنا ندارد. هرکس باید دارای یک اعتقادات سیاسی و اصول آن باشد حالا چه اشتباه باشد و چه درست.ایشان اهل تسامح بودند و این یک ارزش است ،بنظر من فراجناحی بودن ارزش نیست ولی اهل مدارا بودن ارزش است .
لطفا توضیح بیشتر و شفاف تری دهید .
هر فردی باید دیدگاه های سیاسی خود را داشته باشد و البته نباید مزهای سیاسی خود را مرز اسلام و دیگران خارج از این مرز را در قلمرو کفر تلقی کند. اگر چه ، بعضی جاها مرز کفر و اسلام وجود دارد ولی خیلی وقت ها هم ا خبری از این مرزبندی نیست . قاعده این است که با فردی که جور دیگری فکر می کند ولی به نظام و انقلاب علاقه دارد می بایست مدارا کرد.مرحوم آقای دعایی ازاین منظر ، اهل مدارا بود ؛ هم آقای خاتمی و هم آقای رئیسی را علاقه مند به انقلاب می دانست و به آنها ارادت می ورزید. اما این به این معنا نیست که آقای دعایی دیدگاه های خود را نداشتند، ممکن است برخی موارد دیدگاه های جناحی هم داشته اند ولی معنای مدارای ایشان با طیف های متفاوت سیاسی این نیست که دیدگاه خاص خود را نداشت .
نمایشگاه سبیت | تمرکز برفرایند دیجیتالی شدن و امنیت فضای مجازی
همشهری آنلاین: نمایشگاه سبیت (CeBit)، بزرگترین نمایشگاه بینالمللی فن آوری اطلاعات که هرساله در شهر هانوفر آلمان برگزار میشود، امسال نگاهی عمیق به پتانسیل تحول در فرایند دیجیتالی شدن و موضوع امنیت فضای مجازی دارد.
نمایشگاه سبيت که مهمترین اتفاق در دنیای دیجیتال محسوب میشود، هشت هفته دیگر در شهر هانوفر آغاز خواهد شد.
به گزارش خبرگزاري آلمان پس از افزایش نگرانیها درباره امنیت دنیای مجازی، به خصوص در ماجرای انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا و احتمال دخالت هکرها در این انتخابات، برگزارکنندگان این نمایشگاه میگویند که امنیت یکی از موضوعات اصلی سبیت در سال جاری است.
اولیور فرسه، رئیس هیات مدیره نمایشگاه آلمان میگوید: «امنیت یکی از موضوعات کلیدی در سبیت است. از یک سو ما بیش از سیصد شرکت کننده خواهیم داشت که راهکارهای امنیتی برای کسب و کارها ارائه می کنند، از سوی دیگر این موضوع در بحث های مختلف به بحث گذاشته خواهد شد و همچنین در کنفرانس جهانی سبیت نیز درباره آن گفتگو خواهد شد.»
کشور ژاپن، شریک امسال نمایشگاه سبیت خواهد بود، تصمیمی که توسط دولت دو کشور در برلین و توکیو گرفته شده است. این کشور حدود ۱۲۰ شرکت در هر قسمت نمایشگاه خواهد داشت.
تاکشی یاگی، سفیر ژاپن در آلمان میگوید: «زمینه های بسیاری وجود دارد که ما می خواهیم در آنها جهان را شگفت زده کنیم. برای مثل ربات ها، هوش مصنوعی، رانندگی خودکار، یا بیومتریک.»
بیش از دویست هزار بازدیدکننده پیش بینی شده این نمایشگاه این شانس را خواهند داشت که درباره تکنولوژی واقعیت مجازی و آخرین تحولات در زمینه هواپیماهای بدون سرنشین نیز بیشتر بدانند.
سباستین سام، خبرنگار یورونیوز میگوید: «دیجیتالی شدن، اقتصاد، سیاست و جامعه ما را تغییر میدهد. نمایشگاه سبیت می خواهد این تحولات را برای بازدیدکنندگانش ملموس کند. بودن ترکیبی از نمایشگاه، کنفرانس و محلی برای ارتباطات، شرکت در سبیت را برای کل دنیای دیجیتال به یک ضروت تبدیل میکند.»
جشنواره فیلم فجر از نگاه منتقد سینما
تهران-ایرنا-جشنواره فیلم فجر بزرگترین و مهمترین رخداد فرهگنی كشور بوده كه پایان آن فرصتی برای نقد و بررسی كاركرد آن است.
به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری، لزوم بررسی كارشناسانه و تحلیل عمیق و كیفی در روند اجرایی و عملی جشنواره فیلم فجر از آغاز تا به امروز به منظور دستیابی به الگویی مبتنی بر ترسیم سیاقی پایدار برای این مهمترین رویداد فرهنگی كشور و همچنین تقویت نقاط مثبت و زدودن نكات منفی بسیار ضروری می نماید.
نیاز است تا با گردآوری صاحبنظرانی بین فرهنگی و بین رشته ای ضمن بررسی نقاط ضعف و قوت جشنواره در این 37 دوره ی برگزاری، الگویی برای ادامه ی مسیر طراحی شود.
«آنتونیا شركا» منتقد بین المللی فیلم و استاد دانشگاه درباره تغییرات جشنواره در طی سال های اجرا به پژوهشگر ایرنا گفت: اتفاق خوبی كه برای جشنواره بین المللی فجر افتاد این بود كه جشنواره جهانی را از جشنواره داخلی جدا كردند. چون جا داشت و لازم بود این اتفاق بیفتاد. هم به دلیل این كه زمانی كه موقع برگزاری جشنواره جهانی است موقع مناسبی برای میهمانان خارجی است و هم مكانش یعنی «چهارسو» خیلی فضای بهتری است. بنابراین جای آن اینجا وسط زمستان و لابلای فیلم های ایرانی نبود.
وی افزود:كاركرد جشنواره در سال های دهه ی 60 با الان، شاید فرق كرده باشد. در سال های دهه ی 60 سینما و جشنواره بستری بود كه شما خیلی چیزهایی را ببینید كه بعدا دیگر هرگز روی پرده نمی دیدید. محل گفت وگو و چالش بود، رسانه های مجازی وجود نداشتند و نقشی پررنگ و از جنسی متفاوت داشت. جشنواره امروز بیشتر یك نگاه عمیق به خطوط روند ویترین است برای معرفی فیلم هایی كه در سال آینده خواهیم داشت.
شركا ادامه داد: آن موقع و در دهه های گذشته یادم هست كه قرار بود از طریق فیلم هایی كه به جشنواره راه پیدا می كردند و جایزه می گرفتند، نگاه عمیق به خطوط روند تكلیف فیلمسازان برای فیلم های سال بعدشان معلوم شود كه بدانند درباره چه چیزی باید بسازند. امروز به این شكل نیست نه این كه بگویم مهم نیست. چون فیلم هایی كه امسال جایزه می برند باز مقداری به فیلمسازانی كه می خواهند بعدا فیلم بسازند جهت و خط می دهند؛ ولی دیگر به آن شدت نیست و خیلی ها دیگر این ناراحتی و غم را ندارند كه فیلمشان در جشنواره نمایش داده نمی شود.
«حتی ترجیح می دهند كه نمایش داده نشود. آن موقع ها یادم هست كه شرط این كه فیلمی اكران شود این بود كه در جشنواره حضور داشته باشد اما امروز دیگر به این صورت نیست. در نتیجه الان جشنواره نوعی تغییر كاركرد داشته است».
این منتقد حرفه ای فیلم در پاسخ به این مساله كه در مجموع چه نظری راجع به این تغییرات دارد گفت: این روند به نظرم مثبت است چون یك جشنواره نمی تواند به عنوان یك نهاد سینمایی، انقدر وزن داشته باشد؛ یعنی ضرورتی ندارد كه همه سرنوشت سینمای ایران به یك جشنواره وابسته باشد. این جشنواره، جشنواره ای مانند سایر جشنوارهای دیگری است كه در سینمای ما برگزار می شوند؛ «حقیقت» هست، «سلامت» هست، «شهر» هست و بنابراین چه ضرورتی دارد كه انقدر یك جشنواره تعیین كننده سرنوشت سینما در آن سال باشد؟ در نتیجه الان فكر می كنم دیگر انقدر وزن و رنگ آن زیاد نیست و می شود گفت از این نظر بهتر شده است.
**سوژه هایی كه تكرار می شوند
شركا در چرایی این كه بعضا سوژه ها تكرار و تكراری می شوند خاطرنشان كرد: كلا در همه ی دنیا همین گونه است؛ سینمای ایتالیا هم در دهه ی 40 و 50 كه بلافاصله بعد از جنگ جهانی دوم بود، سینمای نئورالیستی را داشتیم و بعد از آن سینمای «آنتونیولی» و «ویسكونتی» و.. را داشتیم كه بازتاب دهنده مشكلات مردم و «مردمنهاد» بودند؛ ولی وقتی كه جامعه شروع به رونق یافتن كرد و وضعیت اقتصادی مردم بهتر شد، به نوعی فیلمسازان انگار بی سوژه شدند.
وی ادامه داد: برای ما همینطور است و تا زمانی دهه ی شصت و اوج جنگ بود و بعد از انقلاب بود و تب و تاب ها و دردهایی وجود داشت، مردم می خواستند حرف بزنند، بنابراین وفاقی بود كه یك نوع فیلمی كه همان موج نوی دوم سینمای ایران و فیلم های رئالیستی یا واقع گرایانه بود، شكل گرفت و دور دنیا را گشت و سینمای ما را مطرح كرد.
«نه این كه بگویم الان مشكل نداریم، الان هم مشكل داریم ولی اولا یك مقدار دستمان بسته است برای این كه مشكلات را مطرح كنیم و دوم این كه جنس مشكلاتمان متفاوت است از آن مشكلاتی كه آن زمان بود؛ چرا كه آن زمان، مساله مرگ و زندگی بود. این است كه الان انتقاد اجتماعی در سطوح مختلفی وجود دارد. شاید آنطور كه باید باشد نمی توانیم به مسائلی كه می شود به آن پرداخته شود و مهم است، بپردازیم چرا كه جامعه ما جزو خطوط قرمز و تابو است. آنهایی هم كه باقی می ماند شاید به صورتی كمرنگ تری پرداخته شوند؛ ولی آن اضطراری كه آن نگاه عمیق به خطوط روند زمان بود، شاید امروز به آن شكل وجود ندارد».
**رسالت حساس خبرگزاری ها
این منتقد سینما در ادامه و با توجه به نقش حساس خبرگزاری ها تصریح كرد: فكر می كنم الان شاید رسانه ها نسبت به زمان دهه ی شصت یا هفتاد به دلیل گستره و نفوذی كه سیستم های دیجیتال، شبكه ها و فضای مجازی دارند، نقش سخت تری داشته باشند.
وی افزود: آن زمان یك «مجله فیلم» داشتیم و همان یك مجله فیلم بود و سینمای ایران. باید یك ماه صبر می كردید تا این مجله بیرون بیاید و اخبار روز را بخوانید. الان اتفاقی كه امروز می افتد فردا نه تنها در رسانه های رسمی بلكه حتی به صورت غیررسمی و غلط و درست و . به شكلی مطرح می شود و صدایش در می آید. برای همین هم تردد رسانه ها اعم از رسانه های مجاز یا غیرمجاز یا رسانه های فضای مجازی یا رسانه هایی كه واقعا مجوز دارند، انقدر متعدد شده اند كه دیگر كسی بیشتر مورد اعتماد قرار می گیرد كه در حدی كه می تواند بیشتر واقعیات را بگوید و سریع تر و دقیق تر اخبار را انتقال بدهد.
«بنابراین من فكر می كنم خبرگزاری ها به ویژه بار سنگینی روی دوششان است برای این كه خبرگزاری ها رسانه های دیگر را تغذیه می كنند و نوعی مرجع هستند. در نتیجه خیلی مهم است كه خبرگزاری ها تا می تواند و امكانش را دارند واقعیت ها را دقیق تر و پر و پیمان تر بگویند.
پژوهشم**س.ب
انواع کاهش سطح هوشیاری و علائم آن
در این مطلب قصد داریم به بررسی مفهوم هوشیاری و اختلالاتی مثل کما و مرگ مغزی بپردازیم. عوارضی که ممکن است حتی برای خود شما هم اتفاق بیافتند.
تعریف هوشیاری
حالتی است که در آن شخص به محیط پیرامون و به خودش آگاهی دارد و قادر به درک و پاسخگویی به تحریکات خارجی و نیازهای درونی خود است.
چنانچه این آگاهی و پاسخگویی در فرد وجود نداشته باشد، وی در حالت غیر هوشیار به سر می برد.
هوشیاری دارای دو قسمت مهم است که عبارتند از:
که توصیف کننده درجه ای است که فرد قادر است با محیط خود ارتباط برقرار کند. اختلاف بین خواب و بیداری مثال خوبی برای درک مفهوم بیداری است.
به معنای عمق و محتوای سطح بیداری است. آگاهی بستگی به بیداری دارد، زیرا کسی که بیدار نیست فاقد آگاهی است و نسبت به هیچ محرک خاصی آگاهی ندارد.
– این محرک می تواند خارجی باشد مثل؛ تحریک شنوایی، یا داخلی باشد مثل تشنگی.
توجه؛ بستگی به بیداری دارد و نشانگر قابلیت پاسخ به انواع خاصی از تحریکات است. بنابراین فردی که بیدار نیست، آگاه هم نیست. اما فردی که آگاه نیست، می تواند بیدار باشد. (برای مثال: فردی که زوال عقل دارد.)
به عبارت دیگر اختلالات گوناگون ممکن است میزان بیداری را تحت تاثیر قرار دهند. ( کاهش سطح هوشیاری و یا میزان آگاهی را (کاهش سطح آگاهی).
سطح هوشیاری
سیستم مشبک_فعال کننده ای متشکل از نورون ها و فیبرها در ساقه مغز وجود دارد که همواره توسط اکسون های جانبی سیستم های حسی بالا رونده در ساقه مغز تحریک می شود و از این طریق فعالیتی مستمر و پایه ای دارد.
- فیبرهای بالا رونده این سیستم از نواحی میانی پونز به طرف میدبرین و تالاموس می روند و سپس در هر طرف به صورت منتشر با نورون های کورتکس همان طرف مرتبط می شوند.
- نتیجه فعالیت این سیستم، تحریک و حفظ فعالیت مستمر و پایه ای کورتکس مغز و در نتیجه حفظ بیداری و ایجاد سطح هوشیاری مناسب خواهد بود.
- به این سیستم بالا رونده، فعال کننده می گویند. کاهش فعالیت این سیستم به حالت خواب آلودگی و کاهش سطح هوشیاری منجر می شود.
کاهش سطح هوشیاری
کاهش سطح هوشیاری را از نظر شدت و درجه ی آن به انواع زیر تقسیم می کنند:
در این حالت صحبت کردن با فرد یا تحریک لمسی، وی را بیدار خواهد کرد.
در این حالت کاهش توجه به محیط و آهسته شدن پاسخ های روانی نسبت به محرک وجود دارد. برای بیدار کردن فرد لازم است از تحریکات قوی تر (مانند: فریاد زدن یا حرکت دادن شدید بدن) استفاده کرد.
با تحریکات دردناک و پیاپی به بیمار (مانند: فشار بر روی استخوان جناغ سینه) چشمان وی باز می شود و به معاینه کننده نگاه می کند. اما غالبا پاسخ های شفاهی ندارد و فرامین را انجام نمی دهد.
بیمار در این حالت بی قرار است و چنانچه اثر تحریکی برداشته شود، سریعا به حالت شبیه به خواب برمی گردد.
پایین ترین سطح هوشیاری است. بیمار حتی در برابر تحریکات خارجی شدید و نیازهای درونی خود بیدار نخواهد شد.
انواع کما
کما از نظر شدت به سه مرحله ی زیر تقسیم می شود:
در این مرحله رفلکس های ساقه مغز وجود دارد و علاوه بر آن، تحریک دردناک می تواند منجر به حرکتی بی هدف و یا ناله کردن بیمار شود.
مرحله دوم و عمیق تر؛ فقط رفلکس های ساقه مغز وجود دارند و هیچگونه حرکتی در برابر تحریک دردناک دیده نمی شود. در این مرحله انواع مختلف تنفس می تواند دیده شود.
عمیق ترین مرحله کما. هیچگونه حرکتی دیده نمی شود. رفلکس های ساقه مغز و تاندونی و کف پایی وجود ندارد و تون عضلانی نیز از بین می رود.
انواع اختلال در هوشیاری
شامل تیرگی شعور است که در آن بیمار دچار آشفتگی در تفکر، حواس پرتی، عدم دقت و درک ناکافی از مسائل می باشد و گیجی یا کنفیوژن نامیده می شود.
در این حالت بیمار قادر به تفکر صحیح، سریع و منطقی نیست. دقت و تمرکز کافی ندارد و نسبت به زمان و گاهی مکان یا اشخاص نیز ناآگاه است. این حالت غالبا به دلیل صدمات منتشر مغزی مانند اختلالات متابولیکی و یا مسمومیت ها رخ می دهد.
دکتر ناصر مهربان، متخصص مغز و اعصاب در پاسداران ، با استفاده از روش های تشخیصی و درمانی مجهز به بررسی بیماری ها می پردازد و از بروز عوارض زیاد جلوگیری می کند.
جهت مشاوره با ایشان می توانید با شماره ۰۲۱۲۲۵۷۸۵۷۵ تماس بگیرید یا به آدرس اینستاگرام دکتر ناصر مهربان مراجعه کنید .
زندگی نباتی
امروزه با درمان های نوین، بیماری های شدید سیستمیک و ضربات مغزی، تعداد زیادی از بیمارانی که قبلا فوت می کردند، زنده نگاه عمیق به خطوط روند می مانند. اما بدون آنکه هرگونه فعالیت مغزی مفهوم داری را به دست بیاورند.
این گونه بیماران در ۱ تا ۲ هفته اول بعد از ضربه مغزی در حالت کمای عمیق قرار دارند و سپس درجاتی از برگشت اعمال مرتبط با دیانسفال و ساقه مغز در آن ها دیده می شود. در حالی که اختلال عمل شدید نیمکره های مغزی و کورتکس همچنان وجود دارد.
- چنانچه حالت نباتی حداقل برای ۱ ماه باقی بماند، اصطلاح وضعیت نباتی مستمر به کار می رود.
در این بیماران ابتدا چشم ها، متعاقب تحریک دردناک و سپس به طور خود به خود و برای مدت طولانی تر باز می شوند و گاهی به صورت غیرارادی از یک طرف به سمت دیگر حرکت می کنند.
این بیماران با اطرافیان خود صحبت نمی کنند و اندام های خود را به طور ارادی حرکت نمی دهند. برخی از حرکات خود به خودی و رفلکس های مرتبط با ساقه مغز و نخاع ممکن است در بیمار مشاهده شوند. (مانند: بلع، مکیدن، جویدن، دندان قروچه، خرخر و نگاه عمیق به خطوط روند ناله کردن، رفلکس های تاندونی و …)
بیماران چرخه خواب_بیداری دارند. عملکرد قلبی، ریوی در آن ها طبیعی است ولی قادر به کنترل اسفنکتر ادرار و مدفوع نیستند.
مرگ مغزی
معیارهای تعیین مرگ مغزی عبارتند از:
- کما: عدم پاسخ به تحریک های وارده به بالای سوراخ ماگنوم.
- جدا کردن بیمار از ونتیلاتور (همراه با اکسیژن رسانی به او) به مدت ۲۰-۱۰ دقیقه به طوری که Pco2 به ۶۰-۵۰ میلی متر جیوه افزایش یابد. در صورت وجود مرگ مغزی حتی این میزان از دی اکسید کربن، نخواهد توانست فعالیت تنفسی را تحریک کند.
- فقدان رفلکس های سفالیک مثل رفلکس های مردمک، اکولوسفالیک (dolls eye) اکولووستیبولار (کالریک)، رفلکس قرنیه، رفلکس gag، مکیدن، بلع و وضعیت اکستانسور.
رفلکس های خالص نخاعی ممکن است وجود داشته باشند، از جمله رفلکس های وتری، پاسخ کف پایی و فلکسیون اندام در پاسخ به تحریک دردناک.
- درجه حرارت بدن بالای ۳۴ درجه سانتی گراد باشد.
- جریان خون سیستمیک ممکن است نرمال باشد.
- علت آن بیماری ساختمانی مغز یا اختلال متابولیک غیرقابل برگشت تشخیص داده شده باشد.
در صورتی که احتمال مسمومیت های دارویی با موادی مثل: اتانول، خواب آورها، داروهای بیهوشی و یا داروهای فلج کننده مطرح باشد، باید در تشخیص مرگ مغزی تامل کرد.
- در بالغین با علت ساختمانی شناخته شده (و بدون احتمال مصرف دارو و اتانول) از فقدان عملکرد مغز باید حداقل به مدت ۶ ساعت گذشته باشد.
در دیگر موارد و همین طور در آسیب آنوکسیک_ایسکمیک مغز باید حداقل ۲۴ ساعت از فقدان عملکرد مغز بگذرد و ارزیابی از نظر دارو نیز منفی باشد.
- تشخیص مرگ مغزی در نوزاد کمتر از ۷ روز نباید داده شود.
در نوزاد ۷ روز تا ۲ ماه حداقل ۴۸ ساعت، در ۲ ماه تا یکسال حداقل ۲۴ ساعت و در یک تا پنج سال، ۱۲ ساعت (در آسیب آنوکسیک-ایسکمیک مغز ۲۴ ساعت)، باید از فقدان عملکرد مغز گذشته باشد.
در بچه های بزرگتر، معیار سنجش مرگ مغزی همانند بالغین است.
- استفاده از پاراکلینیک
نوار مغزی: باید خطوط مغزی در طی یک دوره ۳۰ دقیقه ای صاف یا ایزوالکتریک باشد.
ظاهر نشدن هرگونه عکس العمل در بررسی پتانسیل برانگیخته ساقه مغز.
نبودن جریان خون مغز در بررسی هایی مانند: آنژیوگرافی مغزی، MRI، مطالعات رادیوایزوتوپ، TCD.
نتیجه کلام
برای بررسی اختلال هوشیاری و تشخیص علت و نوع آن لازم است به متخصص مغز و اعصاب خوب در تهران مراجعه کنید. پزشک با تکیه بر دانش و مهارت خود می تواند علت اختلال در هوشیاری را ریشه یابی کند و بهترین راهکار برای مقابله با آن و کمک به سلامت بیمار را انتخاب نماید.