آموزش روانشناسی چرخه بازار (Market Cycle)

تمام روندهای صعودی بازار رمرارزها با روند نزولی همراه بوده است. بازار به زمان کافی نیاز دارد تا به آرامش برسد. این تجربه ۷ ساله من از مشاهده و بررسی این عرصه است. اینکه روند نزولی تا چه قیمتی ادامه مییابد و چه مدت طول میکشد مشخص نیست. مردم باید از این موضوع آگاه باشند و با دانستن آن، سرمایهگذاری کنند.
بررسی روانشناسی بازارهای کریپتو و مالی
در این مطلب میخواهیم به بررسی روانشناسی بازارهای مالی، و همچنین توضیح کلی در خصوص رواشناسی بازار کریپتو بپردازیم.
روانشناسی بازار به معنی حرکت احساسی شرکتکنندگان در یک بازار و واکنش بازار نسبت به این موضوع است. روانشناسی چرخههای بازار از موضوعات اصلی اقتصاد رفتاری است که یک حوزه بین رشتهای است که عوامل مختلف قبل از تصمیمات اقتصادی را مورد بررسی قرار میدهد. بسیاری معتقد هستند که احساسات، نیروی محرکه اصلی تغییرات بازارهای مالی هستند و از طرفی احساسات کلی سرمایهگذاران در نوسان است و این چرخههای به اصطلاح روانی بازار را ایجاد میکند. در این مطلب قصد داریم تا مروری مفصل بر این موضوع داشته باشیم با ما همراه باشید.
روانشناسی بازار چیست؟
به زبان ساده میتواند گفت احساسات بازار، مربوط به احساسات سرمایهگذاران و تاجران بازار است و هنگامی که احساسات بازار مثبت است و قیمتها به طور مداوم رو به افزایش باشد، گفته میشود که روند صعودی وجود دارد (اغلب به عنوان بازار گاوی یا bull market از آن یاد میشود). هنگامی که قیمتها به طور مداوم کاهش مییابد، بازار خرسی(یا bear market) نامیده میشود.
بنابراین، این احساسات متشکل از همه دیدگاهها و احساسات فردی معاملهگران و سرمایهگذاران در یک بازار میشود. یکی دیگر از راههای بررسی احساس بازار بررسی تفکر جمعی شرکتکنندگان است. اما طبیعتا یک احساس و نظر خاص نمیتواند بر همه تفکرات قالب باشد. بر اساس نظریههای روانشناسی بازار، قیمت دارایی به طور مداوم در پاسخ به احساسات کلی بازار تغییر میکند.
در عمل، روند بازار به صورت سعودی باشد، احتمالاً دلیل آن بهبود نگرش و اعتماد در میان معاملهگران است. احساس مثبت بازار باعث افزایش تقاضا و کاهش عرضه میشود، از طرفی افزایش تقاضا ممکن است باعث به وجود آمدن نگرش قویتر شود و در سمت مقابل روند نزولی قوی یک حس منفی ایجاد میکند که سبب افزیش عرضه و کاهش تقاضا خواهد شد.
چگونه احساسات در چرخههای بازار تغییر میکنند؟
روند صعودی
همه بازارها چرخههای انقباظ و انبساط را تجربه میگند، هنگامی که یک بازار در مرحله توسعه است (بازار گاو نر)، جو خوشبینی، اعتماد و تمایل به سرمایهگذاری دارد، به طور معمول، اینها احساسات اصلی هستند که به یک خرید قوی منجر میشوند.
مشاهده یک نوع اثر چرخهای یا عقب گرد در چرخههای بازار بسیار معمول است، مثلا، احساسات با افزایش قیمت بهبود خواهد یافت، که باعث میشود احساسات مثبتتر شده و حتی سبب گسترش بیشتر بازار شوند.
گاهی حس حرص و طمع و اعتقاد قوی به گونهای بازار را در بر میگیرد که سبب ایجاد حباب مالی خواهد شد. در چنین سناریویی، بسیاری از سرمایه گذاران غیر منطقی می شوند، ارزش واقعی بازار را در نظر نگرفته و خریدهای غیرمنطقی انجام میدهند، زیرا معتقدند روند صعودی بازار ادامه خواهد داشت. همه اینها سبب میشود تا سرمایهگذاران حریص شده و تحت تاثیر جو بازار قرار خواهند گرفت. با افزایش بیش از حد قیمت، صعود محلی ایجاد خواهد شد و به طور کلی، این همان حداکثر ریسک مالی خواهد بود.
در برخی موارد، به دلیل فروش تدریجی داراییها، بازار برای مدتی از خود یک حرکت جانبی نشان خواهد داد. این مرحله به عنوان مرحله توزیع نیز شناخته میشود. با این وجود بسیاری از بازارها از چرخه توزیع مشخصی بهره نبرده و بلافاصله پس از رسیدن به نقطه اوج، سقوط خواهند کرد.
روند نزولی
هنگامی که بازار بروز تغییرات را شروع میکند، روحیه سرخوشی به سرعت میتواند به خودبرتر بینی تبدیل شود، زیرا بسیاری از سرمایهگذارن توقف رشد سعودی را نمیپذیرند و با کاهش قیمت ها، احساسات بازار به سرعت به سمت منفی حرکت میکند که اغلب شامل احساس اضطراب، انکار و وحشت است.
در این شرایط اضطراب لحضهای سبب شود تا سرمایهگذاران شروه به پرسیدن علت این شرایط کنند که پس از مدتی به حس انکار شرایط مبدل خواهد شد. دوره انکار با احساس عدم پذیرش مشخص میشود. بسیاری از سرمایهگذارن میخواهند به هر قیمتی موقعیتهای از دست رفته خود را برگردانند و با انکار شرایط موجود میخواهند باور کنند که بازار دوباره سعودی خواهد شد.
اما با کاهش قیمتها، مقدار عرضه افزایش خواهد یافت، در این مرحله ترس و اظطراب سبب حسی به نام تسلیم بازار میشود(هنگامی که دارندگان تسلیم میشوند و داراییهای خود را به قسمت پایین میفروشند).
در نهایت، با کاهش نوسانات و تثبیت بازار، روند نزولی متوقف خواهد شد. به طور معمول، قبل از اینکه بار دیگر احساس امید و خوش بینی ظاهر شود، بازار حرکتهای جانبی را تجربه خواهد کرد که به عنوان مرحله تجمع نیز شناخته میشود.
سرمایه گذاران چگونه از روانشناسی بازار استفاده میکنند؟
روانشناسی بازار به سرمایهداران کمک میکند تا در شرایط مناسبی از یک بازار خارج شده و یا به آن وارد شوند. نگرش کلی بازار معکوس بوده و به این معنی است که زمانی بهترین بهرهوری مالی فرا میرسد که اکثر افراد نا امید بوده و شرایط بازار بد است.. در مقابل، لحظه بالاترین ریسک مالی اغلب زمانی رخ میدهد که اکثریت شرکتکنندگان در بازار بیشترین حس مثبت به بازار را دارند.
بنابراین، برخی از معاملهگران و سرمایهگذاران تا با درک احساس بازار، الگوریتم مناسب برای ورود و خروج از بازار را پیدا کنند.در حقیقت، آنها از این اطلاعات برای خرید هنگام وحشت (قیمت پایینتر) و فروش در هنگام وجود حرص و طمع (قیمتهای بالاتر) استفاده میکنند. اما در عمل، تشخیص این نقاط مطلوب به کار آسانی نخواد بود.
تجزیه و تحلیل فنی و روانشناسی بازار
به راحتی میتوان چرخههای کلی بازار را آنالیز نمود و در نهایت به این نتیجه رسید که احساس باز ار چگونه شرایط بازار را تغییر خواهد داد. تجزیه و تحلیل دادههای نیز میتواند به شما در تصمیم برای ورود یا خروج از یک بازار کمک نماید.
با این اوصاف درک این موضوع که بازار چطور تغییر خواهد کرد دشوار و درک اینکه آینده بازار به چه صورت خواهد بود دشوارتر خواهد بود. بسیاری از سرمایه گذاران با استفاده از تجزیه و تحلیل فنی (TA) پیش بینی میکنند وضعیت بازار چگونه خواهد شد.
شاخصهای TA ابزارهایی هستند که برای اندازهگیری وضعیت روانی بازار استفاده شوند. به عنوان مثال، شاخص قدرت نسبی (RSI) ممکن است نشان دهد که یک دارایی به دلیل احساس مثبت مثبت بازار و حرص و طمع خریداری شده است.
MACD مثال دیگری از شاخصی است که ممکن است برای تشخیص مراحل مختلف روانی یک چرخه بازار استفاده شود. به طور خلاصه، روابط بین خطوط آن ممکن است نشان دهد که حرکت بازار در حال تغییر است (به عنوان مثال، نیروی خرید در حال تضعیف است).
بیت کوین و روانشناسی بازار کریپتو
بازار بیت کوین در سال 2017 نمونه بارزی از تأثیر روانشناسی بازار بر قیمتها و بالعکس است. از ژانویه تا دسامبر، بیت کوین از تقریباً 900 دلار به بالاترین سطح خود یعنی 20000 دلار رسید و در طول این مدت، احساسات بازار بیشتر و مثبت تر شد. هزاران سرمایه گذار جدید با هیجان بازار گاوی درگیر شدند.
این تغییر روند در پایان سال 2017 و در ابتدای سال 2018 شروع شد. حتی هنگامی که روند نزولی ارزش بیت کوین برقرار شد، اعتماد به نفس کاذب و خود رضایتی باعث شد بسیاری از مردم بر هودل کردن(hodl) اصرار کنند.
در ماهای بعدی احساسات بازارر منفی شد چراکه اعتماد سرمایهگذاران به پایینترین حد خود رسید. FUD و وحشت باعث شد تا بسیاری از کسانی که در قیمتهای بالا خرید کرده بودند سرمایه خود را در قیمتهای بسیار پایین بفروشند و متحمل ضررهای زیادی شوند. بسیاری از افراد از بیتکوین نا امید شدند در حالی که باید توجه داشت این فناوری به صورت مداوم در حال پیشرفت است.
سوگیریهای شناختی
سوگیریهای شناختی معمولا به الگوهای متداول تفکر اطلاق میشوند که سبب تصمیمگیریهای غیرمنطقی خواهد شد. این الگوها میتوانند هم سرمایهگذاران و هم بازار را تحت تأثیر قرار دهند. چند نمونه رایج عبارتند از:
سوگیری تأیید: در این سویگیری باورهای صحیح بیش از حد ارزشگذاری میشوند در حالی که اطلاعات اثبات نشده نادیده گرفته شده یا رد خواهند شد. به عنوان مثال، سرمایه گذاران در بازار گاو ممکن است تمرکز بیشتری بر اخبار مثبت داشته باشند، در حالی که اخبار بد یا نشانهایی که روند بازار در حال معکوس شدن است را نادیده میگیریند.
بیزاری از ضرر: درد از دست دادن معمولاً دردناکتر از لذت بردن است و این امر ممکن است باعث شود تا معامله گران فرصتهای خوبی را از دست بدهند یا در دورههای تسلیم شدن بازار از فروش وحشت کنند.
اثر وقف: این تمایل افراد برای ارزش گذاری بیش از حد چیزهایی است که متعلق به آنهاست، فقط به این دلیل که مالک آن هستند. به عنوان مثال یک سرمایهگذار ارز دیجیتال اعتقاد دارد تا نگه داشتن ارزها بهتر از نداشتن آن است.
سخن آخر
اکثر سرمایهگذاران با این موضوع که روانشناسی بر چرخه بازار و قیمت آن تاثیرگذار است موافق هستند. اگرچه چرخههای بازار روانشناختی به خوبی شناخته شده است، اما برخورد با آنها همیشه آسان نیست. از حباب لاله هلندی در دهه 1600 تا حباب dotcom در دهه 90، حتی معاملهگران ماهر نیز تلاش کرده اند تا نگرش خود را از احساسات بازار جدا کنند. سرمایه گذاران با مشکل درک روانشناسی بازار و همچنین روانشناسی خود و نحوه تأثیر آن بر روند تصمیمگیری آنها روبرو هستند.
جهت مشاهده سایر محتواهای آموزشی و همچنین اطلاعات بیشتر، میتوانید وارد مطالب آموزش کریپتو در توکن خان شوید.
روانشناسی چرخههای بازارهای مالی جهانی و فارکس
آشنایی و تسلط بر روانشناسی فردی و روانشناسی بازار مهمترین بخش موفقیت در آموزش فارکس است. روانشناسی بازار بطور کلی بیان میکند که حرکات بازار تحت تأثیر احساسات یا انعکاسی از احساسات شرکتکنندگان در آن بازار هستند. این موضوع یکی از بخشهای اصلی اقتصاد رفتاری است. اقتصاد رفتاری یک علم بین رشتهای است که در آن به بررسی عوامل مختلف موثر بر تصمیمات اقتصادی پرداخته میشود.
بسیاری افراد معتقد هستند که احساسات مردم، عامل اصلی ایجاد تغییرات در بازارهای مالی محسوب میشود. و اینکه نوسانات کلی احساسات سرمایهگذاران، همان چیزی است که به اصطلاح چرخههای روانشناختی بازار را ایجاد میکند.
بطور خلاصه، منظور از تمایلات بازار در واقع همان کلیت احساسی است که سرمایهگذاران و معاملهگران نسبت به پرایس اکشن یک دارایی دارند. زمانی که تمایلات و احساسات بازار مثبت باشد و قیمت مرتباً افزایش یابد، گفته میشود روند بازار صعودی یا گاوی است. برعکس، وقتی قیمت بطور مداوم کاهش یابد، گفته میشود بازار نزولی یا خرسی است.
بنابراین تمایلات بازار از دیدگاهها و احساسات تکتک معاملهگران و سرمایهگذاران شرکتکننده در بازار شکل میگیرد. یا به عبارتی دیگر، تمایلات بازار همان کلیت احساسات شرکتکنندگان بازار است.
اما درست مانند هر جمع و گروه دیگری، هیچ نظر یا عقیده منفردی نیست که کاملا غالب باشد. براساس نظریههای روانشناسی بازار، قیمت یک دارایی در واکنش به احساسات کلی بازار، دائماً و بطور پویا و دینامیکی تغییر میکند. در غیر این صورت، انجام یک معامله موفق خیلی سخت میشد.
در عمل وقتی بازار صعودی میشود، احتمالا به دلیل بهبود دیدگاه و نظرات معاملهگران نسبت به آن دارایی است. وجود احساسات مثبت در بازار باعث افزایش تقاضا و کاهش عرضه میشود. افزایش تقاضا هم به نوبه خود باعث تشدید بیشتر اطمینان معاملهگران نسبت به آن دارایی میشود. بطور مشابه، یک روند نزولی قوی هم احساسات منفی ایجاد میکند که باعث کاهش تقاضا و افزایش عرضه دارایی موجود میشود.
چگونه احساسات در چرخههای بازار تغییر میکنند؟
تمام بازارها دورههای صعودی و نزولی متعددی را تجربه میکنند. زمانی که یک بازار در فاز مثبت و صعودی قرار دارد، فضای مثبتاندیشی، اعتماد و طمع در آن وجود دارد. معمولا اینها احساسات اصلی هستند که منجر به ایجاد یک روند صعودی قوی میشود.
گاهی اوقات احساس طمع و اعتماد بقدری در بازار اوج میگیرد که باعث ایجاد حباب مالی میشود. در چنین شرایطی، بسیاری از سرمایهگذاران غیرمنطقی رفتار میکنند و دیگر نمیتوانند ارزش واقعی دارایی را به درستی تشخیص دهند و به همین خاطر تنها به این دلیل که فکر میکنند بازار به صعود خود ادامه خواهد داد، آن دارایی را خریداری میکنند.
به عبارتی دیگر، سرمایهگذاران بیش از اندازه تحت تأثیر مومنتوم بازار قرار میگیرند و طمع میکنند و امیدوار هستند که سودهای بیشتری کسب کنند. زمانی که قیمت بیش از حد افزایش مییابد، یک سقف قیمتی در آن محدوده تشکیل میشود. در حالت کلی، به این حالت، نقطه حداکثری ریسک مالی میگویند.
در بعضی موارد، بازار برای مدتی روند سایدوی را تجربه میکند تا اینکه به تدریج فروش دارایی آغاز میشود. این مرحله به مرحله توزیع نیز معروف است. اما در بعضی از روندها هم مرحله توزیع به وضوح تشکیل نمیشود و روند نزولی بلافاصله پس از ایجاد سقف قیمتی، شروع میشود.
روند نزولی
وقتی بازار تغییر جهت میدهد، از آنجاییکه بسیاری از معاملهگران هنوز قبول نمیکنند که روند صعودی به اتمام رسیده، حالت سرخوشی ممکن است خیلی زود جای خود را به احساس رضامندی و بیخیالی بدهد. با ادامه کاهش قیمت، احساسات حاکم بر بازار خیلی زود منفی میشود. این احساسات اغلب شامل تشویش و اضطراب، انکار و ترس و وحشت میشود.
در چنین شرایطی، احساس اضطراب را میتوان اینطور توصیف نمود که زمانی است که سرمایهگذاران مردد میشوند و میپرسند چرا قیمت شروع به ریزش کرده است، و این حالت خیلی زود به مرحله انکار و عدم پذیرش میرسد. در مرحله انکار، بسیاری از سرمایهگذاران به دو دلیل همچنان اصرار دارند که معاملات خود را همچنان باز نگه دارند: یکی اینکه «هنوز برای ورود به معامله فروش خیلی زود است» و یا اینکه فکر میکنند «بازار به زودی برمیگردد».
اما با کاهش بیشتر قیمت، موج معاملات فروش قویتر و قویتر میشود. در این هنگام، احساسات ترس و وحشت اغلب بازار را به مرحلهای تحت عنوان کاپیتولاسیون (تسلیم) میرساند، یعنی مرحلهای که در آن افرادی که معامله خرید داشتهاند بالاخره تسلیم میشوند و داراییهای خود را نزدیک یک کف قیمتی میفروشند.
در نهایت با کاهش نوسانات و افزایش پایداری بازار، روند نزولی متوقف میشود. معمولا در این مواقع پیش از آنکه مجددا احساسات مثبت و امیدواری نسبت به بازار افزایش یابد، بازار حرکات سایدوی را تجربه میکند. به این قبیل دورههای سایدوی، مرحله انباشتگی یا جمع شدن هم میگویند.
سرمایهگذاران چگونه از روانشناسی بازار استفاده میکنند؟
با فرض معتبر بودن نظریه روانشناسی بازار، درک آن میتواند به معاملهگران کمک کند تا در زمانهای مناسبتری به بازار ورود و از آن خارج شوند. نگرش عمومی بازار برخلاف آن چیزی است که احساس میشود. یعنی بهترین فرصت برای خرید یک دارایی موقعی است که اکثر مردم نسبت به آن ناامید هستند و قیمت و ارزش آن خیلی افت کرده است. در مقابل، بیشترین ریسک ورود به معامله خرید زمانی است که اکثر شرکتکنندگان بازار راضی و خوشحال هستند و نسبت به ارزش آن دارایی اطمینان بالایی دارند.
بنابراین، بعضی از معاملهگران و سرمایهگذاران سعی میکنند از طریق درک احساسات حاکم بر بازار، مراحل مختلف چرخههای روانشناسی آن را تشخیص دهند. آنها با داشتن این اطلاعات، زمانی وارد معامله خرید میشوند که احساس ترس و وحشت بر بازار حاکم باشد (قیمتهای پایینتر) و مواقعی وارد معامله فروش میشوند که احساس طمع در بازار به اوج خود رسیده باشد (قیمتهای بالاتر). اما در عمل تشخیص این نقاط چرخش کار آسانی نیست. مثلا ممکن است قیمتی که یک کف مناسب برای خرید به نظر میرسد (سطح حمایتی) شکسته شود و قیمت کفهای پایینتری ایجاد کند.
تحلیل تکنیکال و روانشناسی بازار
نگاه کردن به گذشته بازار و تشخیص اینکه چگونه چرخههای روانشناسی بازار تغییر کردهاند، کار آسانی است. با تحلیل دادههای گذشته بازار، شاید خیلی راحت با خود بگویید چه تصمیمات و اقداماتی میتوانست سودآور باشد.
اما در زمان حال بازار، درک و تشخیص این تغییرات خیلی سختتر است. و پیشبینی حرکات بعدی بازار که دیگر خیلی سختتر است. بسیاری از سرمایهگذاران سعی میکنند با استفاده از تحلیل تکنیکال پیشبینی کنند که بازار در آینده احتمالا چه مسیری را پیش میگیرد.
به تعبیری میتوانیم بگوییم که اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال ابزاری هستند برای اندازهگیری و سنجش حالات روانشناسی بازار. برای مثال، اندیکاتور RSI به دلیل زیادی مثبت بودن بازار، نشان میدهد که یک دارایی در مرحله اشباع خرید قرار دارد.
MACD یکی دیگر از اندیکاتورهایی است که میتوان از آن به منظور تشخیص مراحل مختلف روانشناسی چرخههای بازار استفاده نمود. بطور خلاصه، ارتباط بین خطوط این اندیکاتور میتواند نشان دهد که چه زمانی مومنتوم بازار در حال تغییر است (مثلا چه زمانی نیروی خرید در حال ضعیف شدن است).
بیتکوین و روانشناسی بازار
بازار صعودی بیتکوین در سال ۲۰۱۷ یک نمونه عالی است از اینکه چگونه روانشناسی بازار روی قیمتها اثرگذار است و بالعکس. از ماه ژانویه تا دسامبر، قیمت بیتکوین از تقریبا ۹۰۰ دلار به بالاترین سقف زمان خود یعنی ۲۰۰۰۰ دلار رسید. در طول این افزایش قیمت، احساسات بازار همینطور مثبت و مثبتتر میشد. در این هنگام هزاران سرمایهگذار به بازار هجوم آوردند و خواستند از این روند صعودی بهرهمند شوند. مثبتانگاری بیش از اندازه، ترس از دست دادن فرصتها (FOMO) و طمع باعث شد قیمت به سرعت افزایش یابد، تا اینکه بالاخره رشد قیمت متوقف شد.
در اواخر سال ۲۰۱۷ و اوایل ۲۰۱۸، روند نزولی آغاز شد. این اصلاح قیمتی سبب شد بسیاری از افرادی که با تأخیر به بازار وارد شده بودند، متحمل ضررهای سنگینی شوند. حتی زمانی که روند نزولی تثبیت شد، باز هم اعتماد به نفس کاذب و احساس بیخیالی باعث شد بسیاری از مردم همچنان روی باز نگه داشتن معاملات خود اصرار کنند.
چند ماه بعد، پس از اینکه اعتماد سرمایهگذاران خیلی کاهش پیدا کرد و به پایینترین سطح خود رسید، احساسات حاکم بر بازار به شدت منفی شد. ترس، بلاتکلیفی و شک (FUD) باعث شد خیلی از افرادی که در حوالی سقف قیمتی خرید کرده بودند، در نزدیکی کف قیمتی برای فروش اقدام کنند. بعضی افراد حتی نسبت به بیتکوین ناامید شدند، اگرچه هیچ تغییری در تکنولوژی این ارز دیجیتال ایجاد نشده بود و حتی هر روز بهبود هم پیدا میکند.
سوگیریهای شناختی
منظور از سوگیریهای شناختی، الگوهای فکری متداولی هستند که اغلب باعث میشود انسانها تصمیمات غیرمنطقی و نامعقولی بگیرند. این الگوهای فکری هم میتواند روی معاملهگران و هم در حالت کلی روی بازار اثرگذار باشند. بعضی از نمونههای معمول این سوگیریهای شناختی عبارتند از:
- سوگیری تائیدی: تمایل به ارزشگذاری بیشتر روی آن دسته از اطلاعاتی که باورهای ما را تائید میکنند و نادیده گرفتن اطلاعاتی که مخالف عقاید ما هستند. برای مثال، سرمایهگذاران در یک روند صعودی روی اخبار مثبت تمرکز میکنند و اخبار منفی یا نشانههای تغییر روند را نادیده میگیرند.
- بیزاری از ضرر: انسانها معمولا آنقدر که از ضررها وحشت دارند، از سودها لذت نمیبرند، حتی اگر سودها یکسان یا بیشتر از ضررها باشند. به عبارتی دیگر، درد ناشی از ضرر معمولا از لذت ناشی از سودها بیشتر است. همین امر ممکن است باعث شود معاملهگران در مرحله کاپیتولاسیون بازار، فرصتهای معاملاتی فروش را از دست بدهند یا اینکه از ورود به معاملات فروش وحشت کنند.
- اثر مالکیت: منظور افرادی هستند که تمایل دارند برای آنچه متعلق به آنهاست ارزش زیادی قائل باشند، صرفاً چون مالکیت آن را دارند. برای مثال، سرمایهگذاری که قدری ارز دیجیتال دارد، احتمالا معتقد است ارزش دارایی او نسبت به کسی که هیچ ارز دیجیتالی ندارد، بیشتر است.
حرف آخر
بسیاری از معاملهگران و سرمایهگذاران توافق دارند که روانشناسی روی قیمت و چرخههای بازار تأثیرگذار است. اگرچه چرخههای روانشناسی بازار به خوبی شناختهشده هستند، اما کنار آمدن با آنها کار آسانی نیست. از حباب اقتصادی گل لاله در دهه ۱۶۰۰ میلادی گرفته تا حباب داتکام در دهه ۹۰، حتی معاملهگران مجرب هم به سختی توانستهاند نگرش و حالات روانی خود را از تمایلات بازار جدا کنند. سرمایهگذاران همیشه با این چالش مشکل روبرو هستند که نه تنها روانشناسی بازار، بلکه روانشناسی خودشان را به درستی درک کنند و اینکه متوجه شوند چگونه همه اینها روی فرایند تصمیمگیری آنها مؤثر است.در بخشی از مقاله به مفهوم(FOMO)اشاره کردیم، برای آشنایی کامل و تخصصی با این مفهوم مقاله”منظور از فومو (FOMO) در معاملهگری چیست؟“را مطالعه نمایید.
آنچین دیتا چیست؟ آموزش تحلیل بازار رمزارزها به کمک دیتای آنچین
در کنار شیوههای رایج تحلیل فاندامنتال و تکنیکال، شیوهی دیگری نیز برای تحلیل بازار رمزارزها وجود دارد که به آن آنچین دیتا (Onchain) میگویند. این شیوه به کمک تحلیل دادههای مربوط به شبکه بلاکچین بیتکوین انجام میشود. اما متاسفانه در حال حاضر اطلاعات کمی در مورد آنچین دیتا وجود دارد که علت آن نو و تازه بودن این حوزه است. اما آنچین دیتا چیست؟
آنچین دیتا چیست؟
آنچِین دیتا یا تحلیل درون زنجیرهای که از آن با عنوان آنالیز بلاکچین هم نام میبرند یک تکنولوژی نوظهور در تحلیل رمزارزها و مخصوصا بیت کوین است. اما چرا بیت کوین در این مورد ویژهتر است؟ زیرا بیت کوین قدمت بیشتر و حجم دادههای بزرگتری درون شبکهی خود دارد. در حالی که دیگر رمزارزها هنوز به آن میزان داده ندارند که بتوانند خوراکی برای شاخصهای مختلف اندازهگیری و تحلیل فراهم کنند.
در حالت عادی ویژگی پایهای و بنیادین هر بازار یا کسبوکار را بررسی میکنیم تا بتوانیم آن را تحلیل کنیم و یا در مورد سرمایهگذاری در آن تصمیم بگیریم. این روش در هر بازار مالی سنتی کاربرد دارد و پاسخ میدهد. در حالی که دیتای آنچین موضوعی کاملا جدید و صرفا مختص رمزارزهاست. ما در دیتا آنچین یک چارچوب برای تجزیه و تحلیل اصول بیت کوین با عمقی بسیار بیشتر در مقایسه با شیوههای تحلیل داراییهای سنتی داریم. اما این عمق چطور تعریف میشود؟
پیشنهاد تماشا: ویدیوی آموزش تحلیل دیتای آنچین
چرا تحلیل آنچین دیتا دید عمیقتری از بازار رمزارزها به ما میدهد؟
شیوهی رایج تحلیل تکنیکال مدعی است که همه چیز به قیمت وابسته است و با استفاده از روشهای شناخته شده تحلیل نمودارها، میتوان روند حرکتی هر سرمایه در بازار را شناسایی و پیشبینی کرد. اما همانطور که تجربه نشان میدهد این روش در بعضی موارد نارسا و ناقص است. ذات بدیع و نو رمزارزها سبب شده که ما با رفتارهای متفاوتی در جریان قیمتی مواجه باشیم که فهم و تحلیل آنها احتیاج به دید عمیقتری دارد. این دید به کمک دیتای آنچین به دست میآید و به ما کمک میکند که نواقص روشهای تکنیکال را تا حدی پوشش بدهیم.
تحلیل آنچین نگاهی عمیق از چرخههای بازار رمزارزی به ما میدهد. همچنین این دادهها کمتر تحت تاثیر جو است و از هیاهو به دور میماند. همچنین آنچین دیتا امکان بررسی رفتار سرمایهگذاران، ماینرها و هولدرهای بلندمدت را فراهم میکند و امکان تجزیه و تحلیل و ردیابی معاملات و وجوه را به ما میدهد.
به زبان ساده آنچین دیتا شامل بررسی اطلاعات ذخیره شده در شبکه بلاکچین است. این اطلاعات ذخیره شده در شبکه، به عنوان مثال در بلاکچین بیت کوین شامل جزئیات بلاک و دادههای معاملاتی و… است و در بلاکچین اتریوم شامل اطلاعات قراردادهای هوشمند میشود.
پیشنهاد مطالعه: وضعیت حال حاضر بازار بیت کوین: رشد قیمت یا کاهش قیمت؟ – تحلیل آنچین
تحلیل آنچین دیتا چطور کار میکند و چرا مهم است؟
دیتای آنچین روش جدیدی است که بسیار وابسته به تکنولوژی بلاک چین و سیستم دموکراتیک بلاک چین است.
اقتصاد یکی از مباحث اساسی زندگی بشر است. این اقتصاد طی قرن اخیر به دلیل فسادهای سیستماتیک دچار بیماری شده است که عامل اصلی این فساد بحث تمرکز است: تمرکز ثروت و اطلاعات در دست دولتها یا گروههای خاص بدون اینکه امکان دسترسی به آنها برای همگان به شکل برابر فراهم باشد. این موضوع باعث ایجاد رانتهای اطلاعاتی میشود و در نهایت مسبب انتقال سرمایه به گروهی خاص، و فقیرتر شدن گروه بزرگتری میشود. دیتای آنچین راهی است برای اینکه دسترسی به اطلاعات برای همه آزاد و برابر باشد و رانت اطلاعاتی از بین برود. دیتای آنچین در واقع به کمک اطلاعات انباشته شده در شبکه شفاف بیت کوین، دسترسی به دادهها را برای همه برابر و ساده میکند.
از سوی دیگر تمرکز دیتای آنچین بر روی دادههای کلان است، حجم زیاد تراکنشها و آدرسها در طول سالها فعالیت شبکه بلاکچین و کاربران و خریداران سرمایهگذاران بیتکوین در سراسر جهان. در واقع تحلیل آنچین یک روش برای بررسی کردن بازار در زمینه دادههای کلان و اقتصاد کلان است. از همین روست که تحلیل آنچین حضوری لازم و ضروری دارد و میتواند مکمل خوبی برای تحلیل تکنیکال باشد. شما نمیتوانید پاسخ خیلی از مسائل را از طریق تحلیل تکنیکال به دست آورید چرا که تحلیل تکنیکی نگاهی به دادههای کلان ندارد. تحلیل و فهم مباحثی مثل تورم، مقبولیت بیتکوین در سطح جهان و… عملا به کمک تحلیل تکنیکال ممکن نیست.
در واقع تحلیل آنچین دیتا هم به بازار نگاه میکند هم به مسائلی در فرای بازار و همین موضوع سبب میشود که دید ما را نسبت به بازار عمق ببخشد. همین موضوع بیانگر اهمیت تحلیل آنچین است.
مخاطب آنچین دیتا کیست؟
تمام کسانی که بخواهند وارد این بازار بشوند به این دیتا احتیاج دارند. دیتای آنچین به نوعی نمایانگر وجوهی از اقتصاد کلان است که فهم آموزش روانشناسی چرخه بازار (Market Cycle) آن برای هر فعال اقتصادی و مالی لازم است.
آنچین دیتا را میتوان به هرمی تشبیه کرد که سه لایه اصلی دارد. تمام این لایهها میتوانند برای فهم بهتر بازار رمزارزها مفید باشند اما اگر بخواهیم دقیقتر نگاه کنیم هر لایه میتواند برای گروهی کاربردیتر باشد.
پیشنهاد مطالعه: الگوی وایکوف (Wyckoff) چیست؟ آموزش تحلیل وایکوف بیت کوین
دیتای آنچین از چه اجزایی تشکیل شده است؟ معرفی هرم سه لایه دیتای آنچین
هرم سه لایه دیتای آنچین یک تشبیه برای فهم بهتر و صورتبندی این اطلاعات است.
لایه اول نقشی زیرساختی دارد و ساختار لایههای بعدی را مشخص میکند. چرا که دیگر لایهها شاخصهای خود را براساس دیتای این لایه میسازند. دادههای موجود در این لایه کاملا خام و اولیه هستند و قابل دستکاری نیستند.
اجزای لایه اول شامل امنیت (نرخ هش و نرخ استخراج)، یکپارچگی پولی (موجودی در گردش و نرخ صدور – مقدار بیت کوینی که روزانه از طریق ماینرها وارد شبکه میشود.)، کاربردها (آدرسهای فعال و حجم تراکنشها) و شفافیت شبکه بیت کوین میشود. در ادامه هرکدام را بررسی میکنیم.
یکپارچگی پولی
پروتکل بیت کوین با دادن این توانایی به تحلیلگران و سرمایهگذاران برای ردیابی آموزش روانشناسی چرخه بازار (Market Cycle) وجوه میتواند میزان عرضه و استخراج روزانه بیت کوین را تضمین کند. از زمان خلق بیت کوین، سیاستهای پولی بیت کوین از قبل تعیین شده و در پروتکل بیت کوین کدگذاری شده است و کاملا قابل پیشبینی و رصد کردن است. ما میدانیم تا سالها بعد چه میزان بیت کوین خواهیم داشت و این میزان کاملا قابل بررسی و پیشبینی است.
امنیت
موضوع امنیت به کمک نرخ هش و نرخ استخراج سنجیده میشود. امنیت بیت کوین توسط استخراجگران (ماینرها) تعیین میشود. آنها مطمئن میشوند همه معاملات تایید شوند و غیرقابل برگشت باشند. نرخ هش میزان قدرت پردازشی را که ماینرها برای تامین امنیت شبکه بیت کوین برای مقابله با حملات استفاده میکنند اندازهگیری میکند. هرچه هش ریت بالاتر باشد، امنیت شبکه بالاتر است. و هرچه امنیت بالاتر باشد سرمایهگذاران علاقهمندترند که به بازار ورود کنند.
کاربردها
تعداد آدرسهای فعال نشاندهندهی میزان پذیرش کاربر از طرف شبکه بیت کوین است. حجم معاملات نیز نشاندهندهی میزان فعالیت اقتصادی در شبکه بیت کوین است که در دسترس همگان قرار دارد.
در شبکه بیت کوین هیچ پروکسی مستقیمی برای شناسایی تعداد کاربران وجود ندارد. ولی میتوانیم بفهمیم چه تعداد آدرس فعال وجود دارد. تعداد آدرسهای فعال با افزایش قیمت همبستگی دارد. از سوی دیگر تعداد آدرسهای فعال به ما نشان میدهند که در هر آدرس چه مقدار بیت کوین وجود دارد. به کمک این اطلاعات ما میتوانیم بفهمیم که به عنوان مثال تعداد آدرسهایی که بیشتر از 1000 بیت کوین دارند در حال افزایش است یا کاهش.
حجم تراکنشها همچنین به ما بینشی از سرعت سالانه بیت کوین (آهنگ مبادلات و جابجایی بیت کوین) میدهد. به عنوان مثال این دادهها به ما نشان میدهند طی سالهای گذشته این سرعت کاهش یافته است. کاهش سرعت به ما نشان میدهد که سرمایهگذاران بیت کوین علاقهمندند که بیت کوین بخرند و نگه دارند. و به اصطلاح سرمایهگذاری بلندمدت داشته باشند. این شاخص در دیتای آنچین به ما نشان میدهد که بیت کوین در حال تبدیل شدن به یک دارایی بسیار ارزشمند است و صرفا نمیتوان به عنوان یک نوع ارز با کاربرد واسطه در معاملات به آن نگاه کرد.
پیشنهاد مطالعه: آموزش روانشناسی چرخه بازار (Market Cycle): پیشبینی سود و زیان معاملات
لایه دوم هرم دیتای آنچین: رفتار خریداران و فروشندگان
این مورد را با یک مثال شرح میدهیم. بیایید به یک بازار سرمایه مثل مسکن نگاهی داشته باشیم. ما در بازار مسکن تعدادی بنگاه و واسطه داریم که بیشترین تعداد فعالین این حوزه هستند. از سوی دیگر بعضی از بازیگران این حوزه در سطح بزرگتری کار میکنند. کسانی که در حجم وسیع دست به ساخت و ساز میزنند یا گروهی که روی زمین در مدت زمانی بزرگتر سرمایهگذاری میکنند.
درواقع در این بازار بازیگران بزرگتری هستند که روی خریداران و فعالین در بنگاهها و واسطهها تاثیرگذارند و اگر بازیگران کوچکتر در خلاف جهت بازیگران بزرگ حرکت کنند مسلما ضرر خواهند کرد. در شبکه بیت کوین هم ما حالت مشابهی داریم. جدا از تریدرهای خرد و صرافیها، در این بازار نیز بازیگران و سرمایهگذاران کلانی وجود دارند که معمولا خبری از آنها در معاملات روزانه نیست، اما بسیار بر بازار تاثیرگذارند. لایه دوم با استفاده از شاخصهایی از دادههای آنچین به تحلیل فعالیت این دسته کمک میکند.
اطلاعاتی که از شاخصهای دسته اول به دست میآید در این لایه کاربرد دارند. این شاخصها کمک میکنند دید عمیقتری نسبت به برنامههای بلندمدت بازیگران بزرگ داشته باشیم.
لایه سوم هرم دیتای آنچین: ارزیابی ارزش
به مثال خودمان برگردیم. در بازار مسکن فروشندگان مصالح بر اساس حباب قیمت و تورم دست به توزیع محصولاتشان در بازار میزنند. بعضی اوقات براساس این حباب صبر استراتژیک میکنند و محصولاتشان را در انبار نگه میدارند از توزیع وسیع امتناع میکنند. در بازار رمزارزها نیز ماینرهای بزرگ رفتار مشابهی دارند. ماینرها در زمانی که قیمت مبادلاتی بیت کوین برابر یا کمتر از قیمت واقعی آن است دست به فروش گستردهی داراییهایشان در بازار نمیزنند. پی بردن به این فاصله قیمتی به کمک دیتا آنچین محقق میشود. دیتای آنچین به ما کمک میکند ارزش واقعی را تخمین بزنیم و سپس پی ببریم که قیمت بازار در حباب منفی قرار دارد یا حباب مثبت.
در بازارهای دیگر مثل بازار طلا، محاسبه کردن قیمت واقعی تقریبا غیرممکن است. چون اکثر اطلاعات در دست دولتها و قدرتمندان است و دسترسی به آنها ممکن نیست. اما در بلاکچین بیت کوین و به کمک دیتای آنچین شما میتوانید هر ده دقیقه با تحلیل شکل گرفتن بلاکهای جدید میزان حباب را محاسبه کنید. این یعنی میتوانید رفتار بازیگران بزرگ را شناسایی و دنبال کنید. شاخص MVRV در تحلیل آنچین در واقع نشاندهنده حباب قیمتی در بازار رمزارزهاست. میتوانیم اینطور جمعبندی کنیم که شاخصهای مرتبط با این لایه از هرم آنچین دیتا به شما کمک میکند رفتار بازیگران بزرگ را شناسایی کنید و فهم عمیقتری از جریان بازار به دست بیاورید.
پیشنهاد مطالعه: اصول مقدماتی برای سرمایه گذاری در بیت کوین در ایران
چه کسانی به تحلیل آنچین انتقاد دارند؟
منتقدان به دیتای آنچین شامل چند دسته میشوند. یکی از مهمترین این گروهها تکنیکالیستها هستند. آنها مدعیاند همه چیز در قیمت خلاصه میشود در حالی که فعالیت در بازارهای مالی همیشه ثابت کرده است که در فعالیتهای مالی وقتی دو تایید داشته باشیم، حرکت مطمئنتری خواهیم داشت. دیتای آنچین در واقع منبع مناسبی است برای تکنیکالیستها که در کنار تاییدی که از تحلیلهای تکنیکال خود میگیرند تایید دومی نیز داشته باشند. همچنین به وضوح مشخص است که تحلیل تکنیکال در بررسی نقش دادههای کلان و فرای بازار ناتوان است و احتیاج به دادههای مکمل دارد.
گروه دیگر منتقدین کسانی هستند که در مورد حاکمیت مالی حساسند و طرفدار حفظ حریم خصوصی هستند. آنها مدعیاند که تحلیل آنچین حفظ حریم خصوصی کاربران شبکه را زیر سوال میبرد. طرفداران تحلیل آنچین معتقدند که شفافیت موجود در شبکه بیت کوین کمک میکند ما درک بهتری از فناوری بلاکچین داشته باشیم. حتی میتوان مدعی شد که دیتای آنچین در نهایت موجب کاهش شکاف بین حاکمیت (دولتها) و رمزارزها میشود و در نهایت موجب هدایت کاربران بیشتری به سمت سرمایههای رمزارزی میشود.
زمانبندی خروج؛ چگونه برای پایان بازار صعودی آماده شویم؟
در طی عمر ۱۲ ساله رمزارزها، تجربه نشان داده است که وضعیت بازار و قیمت بیت کوین طبق چرخههای تقریبا مشابه تکرارشونده عمل میکند. حال سوال این است که یک سرمایهگذار آگاه، چگونه میتواند پایان بازار صعودی یا نزولی را پیشبینی کند و به موقع از بازار خارج یا به آن وارد شود.
در ادامه این مطلب، با چرخههای بازار و نحوه تشخیص آن به کمک چند ابزار رایگان آنچین آشنا خواهیم شد. با ادامه این مطلب همراه باشید.
اتفاقات گذشته، چراغ راه آینده
بابی لی (Bobby Lee)، برادر خود چارلی لی موسس لایت کوین را مقصر سقوط قیمت بیت کوین در سال ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸ خوانده است. البته حرف او تا حدودی شوخی بوده است. چارلی لی آخرین داراییهای لایت کوین خود را در دسامبر ۲۰۱۷ به قیمت ۳۵۰ دلار فروخت.
بابی با یادآوری این موضوع که خبر فروش لایت کوین توسط چارلی در توییتر سروصدا به پا کرد گفت:
من گفتم خدایا. احتمالا اوج قیمت فرا رسیده است.
من به شوخی به چارلی گفتم مسبب پایان روند صعودی بازار هستی.
البته چارلی لی دلیل اصلی پایان روند صعودی بازار نبود، بلکه این اقدام او، زمانبندی بسیار دقیقی بود که باعث شد لایت کوینهای خود را تقریبا در بالاترین قیمت بفروشد. این موضوع، یک اتفاق ناگهانی و شانسی نبود، زیرا چارلی در اوایل ماه دسامبر همان سال پیشبینی کرده بود که بازار نزولی چند ساله با سقوط ۹۰ درصدی قیمتها در پیش است.
سوالی که مطرح میشود این است که آیا معاملهگران و هودلرهای معمولی بازار نیز میتوانند از اقدام چارلی لی پیروی کنند و در اوج بازار به فروش داراییهای خود بپردازند و در کف بازار مجددا به انباشت رمزارز اقدام کنند یا خیر.
مقاومت در برابر این شرایط بسیار دشوار است و اکثر مردم احتمالا از اقدامات پیتر مککورمک (Peter McCormack) پیروی میکنند. وی در تبوتاب سال ۲۰۱۷ شاهد افزایش ارزش پورتفولیوی بیت کوین خود به ۱.۲ میلیون دلار بود و پس از آنکه مجبور شد داراییهای خود را به دلیل پرداخت هزینهها در زمستان کریپتو بفروشد، ارزش پورتفولیوی او تقریبا به صفر رسید.
بسیاری از صاحبنظران عرصه رمزارزها نظیر ویلی وو تحلیلگر روی زنجیرهای (on-chain)، دیوید پوئل (David Puell) و Filbfilb و فیلیپ سویفت (Philip Swift) بر روی این مشکل کار کردهاند. در سال ۲۰۱۸، این افراد معیارها و اندیکاتورهایی بر اساس الگوهای گذشته معرفی کردند تا به شناسایی اوج و کف قیمت کمک کنند.
دیدگاههای مختلفی در خصوص این موضوع وجود دارد که آیا زمانبندی در این بازار امکانپذیر است یا خیر. بابی لی به شدت بر چرخههای هاوینگ پافشاری میکند، در حالی که متی گرینسپن (Mati Greenspan) از Quantum Economics و اسکات ملکر (Scott Melker) معتقدند بهتر است از قوانین منطقی سودآوری و ایجاد پورتفولیو پیروی شود که در این شرایط، دیگر نیازی به پیشبینی رویدادهای آتی نیست.
غیرقابل پیشبینی بودن این بازار بسیار مشهود است، در حالی که طی ماههای اخیر شاهد اخبار مرتبط با ماجراهای کشور چین و حساب توییتر ایلان ماسک بودیم که تاثیر بسزایی بر بازار داشتند و باعث شدهاند که بازار صعودی، خاطرهای قدیمی به نظر برسند.
تمام صاحبنظران با این موضوع موافق هستند که در روند صعودی باید سعی کنید که از جریان کسب سود عقب نمانید.
چارلی لی در تاریخ ۱۱ دسامبر ۲۰۱۷ در توییتر نوشته است:
تمام روندهای صعودی بازار رمرارزها با روند نزولی همراه بوده است. بازار به زمان کافی نیاز دارد تا به آرامش برسد. این تجربه ۷ ساله من از مشاهده و بررسی این عرصه است. اینکه روند نزولی تا چه قیمتی ادامه مییابد و چه مدت طول میکشد مشخص نیست. مردم باید از این موضوع آگاه باشند و با دانستن آن، سرمایهگذاری کنند.
درسهای تاریخی: چرخه ۴ ساله
از زمان عرضه بیت کوین تاکنون زمان زیادی نمیگذرد تا بتوانیم از سابقههای قدیمی آن نتیجهگیری مطمئنی دریافت کنیم، اما این باور وجود دارد که قیمت بیت کوین در خصوص هاوینگ، نوسانهای قابل پیشبینی ارائه میدهد.
به نصف شدن پاداش بلاک بیت کوین، هاوینگ گفته میشود که هر چهار سال یکبار رخ داده و مقدار تولید و صدور بیت کوینهای جدید را کاهش میدهد. نظریه موجود در هاوینگ این است که هرچه تعداد بیت کوین کمتر باشد، قیمت آن افزایش مییابد. تاکنون قیمت بیت کوین با نزدیک شدن به هر هاوینگ کاهش یافته و پس از آن به رکورد جدیدی دست یافته است.
لی به مدت تقریبا یک دهه طرفدار این ایده بوده و این مفهوم را در ماه دسامبر ۲۰۱۳ طی سخنرانی در دانشگاه استنفورد ارائه داده است.
لی مدیرعامل Ballet و نویسنده کتاب “وعده بیت کوین” گفته است:
من مرد سادهای هستم و نمیتوانم این را پیشبینی کنم، اما بر اساس احساسم و تجربه ۱۰ سالهام در این زمینه، به نظرم این روندهای قیمت از هاوینگ پیروی میکنند. این موضوع یک اهرم اقتصادی است که در عرصه بیت کوین رخ میدهد که طی آن، نرخ تولید بیت کوین نصف میشود.
در هر صورت، افزایش قیمت با کمی تاخیر نسبت به هاوینگ رخ میدهد.
اگر این نظریه درست باشد و تاکنون نیز به نظر میرسد که درست بوده است، فقط عرضه را مدنظر قرار داده است، نه تقاضا. بنابراین در شناسایی اوج بازار مفید نیست. کف قیمت در هاوینگ اول، یک سال قبل از وقوع هاوینگ به دست آمد و اوج قیمت نیز یک سال پس از هاوینگ ثبت شد. فاصله کف و اوج قیمت نسبت به هاوینگهای دوم و سوم نیز بیش از ۵۰۰ روز بود.
اوج قیمت ماه آوریل فقط سه برابر رکورد قیمت قبلی بود. بنابراین لی معتقد است که این روند صعودی همچنان ادامه خواهد داشت.
وی در این خصوص گفته است:
بر اساس تجربه من، بازار های صعودی نزدیک به ۳ برابر رکورد قیمت قبلی پایان نمییابند و میتوان گفت که به راحتی به ۱۰، ۲۰ و حتی ۳۰ برابر اوج قیمت قبلی دست خواهند یافت. بنابراین، دست کم اگر قیمت ۱۵ یا ۱۶ برابر اوج قیمت قبلی شود، شاهد بیت کوین ۳۰۰,۰۰۰ دلاری خواهیم بود.
اوج و فرود بیت کوین
دو کار میتوان با این اطلاعات انجام داد. میتوان قبل یا در هنگام اوج قیمت به فروش رمزارز پرداخت. یا میتوان با این انتظار صبر کرد که قیمت در ۴ سال بعد بیشتر خواهد شد.
گزینه دوم بسیار آسانتر است. این موضوع به ویژه برای شناسایی اوج بازار، کارآمد است زیرا اکثر معاملهگران مجذوب سود حاصل از سرمایهگذاری خود میشوند. لی گفته است که افزایش سریع قیمت در واقع بهترین نشانهای است که از اوج قیمت عبور کردهایم.
اگر قیمت طی ۲۴ ساعت دو برابر شود، پس قطعا این سطح، اوج قیمت است.
اسکات ملکر معاملهگر رمزارزها که به اسم The Wolf of All Streets شناخته میشود با این موضوع موافق است. وی سرمایهگذاری در بیت کوین را از سال ۲۰۱۶ شروع کرد و در صف اول بازار صعودی سال ۲۰۱۷ و سقوط پس از آن قرار داشت.
به نظرم این احساس در میان عموم مردم وجود داشت که روند صعودی بازار به این زودی به پایان نمیرسد. خرده سرمایهگذاران در حال انباشت بیت کوین در روند صعودی قیمت بودند و باور داشتند که قیمت بیت کوین به ۱۰۰,۰۰۰ دلار میرسد. قیمت در حوالی ۲۰,۰۰۰ دلار متوقف شد. به نظرم اکثر مردم نتوانستند سود کسب کنند و کل بازار به سمت زمستان کریپتو سقوط کرد.
اندیکاتورهای تکنیکال و درون زنجیرهای
در این خصوص Filbfilb همبنیانگذار Decentrader گفته است سقوط قیمت از رکورد سال ۲۰۱۷ باعث شد که تحلیلگران متعددی به توسعه ابزارهایی بپردازند که روند صعودی و اوج قیمت بعدی را پیشبینی کنند. این افراد از اطلاعات بازار و بلاک چین طی ۱۲ سال اخیر استفاده میکنند تا رابطه بین سود، افراد حاضر در این عرصه، عرصه و نوسان بازار را شناسایی کنند.
در این خصوص Filbfilb گفته است:
افرادی با ایدههای بسیار خوبی وجود دارند که ابزارهای درون زنجیرهای شگفتانگیزی ارائه میدهند تا بتوانیم رفتار بازار های مختلف را متوجه شویم. برای مثال، دیوید پوئل، فیل سویفت و مراد محمودف از این دست افراد هستند.
وی گفته است که بازار رمزارزها به دلیل شفافیت بسیار زیاد فناوری بلاک چین، از لحاظ اطلاعات موجود تقریبا منحصربهفرد است.
آیا همه ما دارای ابزاری هستیم که زمان اوج بازار را مشخص کنیم؟ اگر بازار رمزارزها را با بازار هایی نظیر طلا مقایسه کنیم شاهد این موضوع هستیم که از لحاظ مقدار اطلاعات در بهترین شرایط قرار داریم.
۳ ابزار برتر
تقریبا یک میلیون ابزار مختلف در دسترس است، اما به عقیده Filbfilb، دو مورد مهم از این ابزارها شامل Puell Multiple و شاخص MVRV-Z است. Puel Multiple میزان سودآوری ماینرها را بررسی میکند و شاخص MVRV-Z به بررسی قیمت کنونی نسبت به قیمت خریداریشده هر بیت کوین میپردازد. این ابزارها رایگان هستند.
شاخص MVRV-Z ابزار بسیار خوبی است زیرا به سرمایهگذاران میگوید که تا چه مقدار در سود قرار دارند.
ایده این ابزار آن است که اگر کاربران، بیت کوین را با قیمت ۱۰۰۰ دلار خریده باشند و قیمت بیت کوین اکنون به ۲۰,۰۰۰ دلار افزایش یافته باشد نسبت به اینکه بیت کوین با قیمت ۱۵,۰۰۰ دلار خریداری شده باشد، احتمال بیشتری وجود دارد که سرمایهگذاران به فروش دارایی خود بپردازند.
اگر امتیاز MVRV-Z به سطح بالایی برسد بدان معنا است که تمام دارندگان بیت کوین نسبت به قیمت خرید خود در سود بسیار زیادی قرار دارند. بنابراین، این شرایط باعث میشود که فکر کنید مردم در آستانه فروش دارایی خود و کسب سود چشمگیری هستند.
اگرچه اگر دوره ابَرتورم را وارد کنیم، این نمودار دیگر کارآمد نیست، اما این ابزار آزمایش شده است و اوج قیمت را با فاصله یک هفته نشان میدهد. بنابراین، هنگام سرمایهگذاری بهتر است از این نمودار بیشتر استفاده کنید.
به عقیده Filbfilb، ابزار بسیار ارزشمند دیگر Peull Multiple است که سودآوری ماینرها در مقابل سودآوری آنها طی ۳۶۵ رو گذشته را نشان میدهد.
اگر سرمایهگذاران ناگهان با سودآوری بسیار زیاد مواجه شوند، احتمالا به فروش کوینهای خود میپردازند.
Puell Multiple
هودلرها دارایی خود را ارزان نمیفروشند
فیلیپ سویفت یکی دیگر از موسسان Decentrader افزوده است که نمودار موج هودل بیش از یک سال یکی دیگر از اندیکاتورهای سودمندی است که بر اساس روانشناسی هودلرها است.
وی در این خصوص گفت:
نمودار موج هودل یکی از ابزارهای روی زنجیرهای است که مقدار بیت کوین هودل شده به مدت حداقل یک سال را نشان میدهد. الگوی چرخهای مشخصی وجود دارد که طی آن، خط موج هودل بیش از یک سال روندی مخالف با قیمت دارد. این موضوع به دلیل آن است که در بازار های نزولی، هودل کنندگان به انباشت میپردازند و بیت کوین خود را ارزان نمیفروشند. بنابراین، نرخ هودل بیش از یک سال رشد پیدا میکند.
با پیشروی در بازار های صعودی، از آنجایی که قیمت افزایش مییابد، هودلرها نیز در صدد کسب سود برمیآیند. این افراد فروش بیت کوین خود را شروع میکنند. این موضوع، سطح هودل یک ساله را کاهش میدهد. سطح هودل یک ساله اکنون بر روی ۵۳ درصد قرار دارد و در صورت افزایش قیمت احتمال دارد تا حدود ۴۷ درصد برسد. بنابراین فاصله زیادی تا پایان روند صعودی داریم.
وی در توییتر نوشت:
نمودار موج هودل یک ساله مدت اندکی کاهش یافت اما اکنون مجددا در حال رشد است. این موضوع نشان میدهد که هودلرها علاقهای به فروش در این سطح قیمت ندارند و انتظار قیمتهای بالاتر را دارند. به نظرم خط هودل تا قیمت بالاتر از ۱۰۰,۰۰۰ دلار کاهش نخواهد یافت.
اکثر مردم احتمالا وقت کافی برای آشنایی و یادگیری تمام ابزارهای مختلف را ندارند. نمودارهای تحلیل تکنیکال شامل میانگین متحرک دو ساله، میانگین متحرک ۲۰۰ هفته، مدل انباشت به جریان، اندیکاتور چرخه پای (Pi Cycle)، ضریب نسبت طلایی، روزهای سودآور بیت کوین و منحنیهای رشد لگاریتمی بیت کوین هستند.
اندیکاتورهای آنچین نیز شامل موجهای RHODL، نسبت RHODL، سیگنال پیشرفته NVT، سود و ضرر نسبی، نوسان شبکه بیت کوین، ریسک معکوس، آدرسهای فعال، احساس حاکم بر بازار و نسبت سود خروجی خرج شده است.
در این بین، Decentrader فراابزاری به اسم KPI بیت کوین توسعه داده است که امتیازهایی از صفر تا ۱۰۰ به هر نمودار اختصاص میدهد. Filbfilb در این خصوص گفته است:
بررسی ۵۰ نمودار مختلف بسیار دشوار است. بنابراین کاری که ما میخواهیم انجام دهیم ایجاد یک دید کلی و از سطح بالا است. تمام این ابزارها در یک ابزار خلاصه شدهاند که از آن یک امتیاز به دست میآید. از این امتیاز میتوانید متوجه شوید که تا چه حد در روند کنونی پیش رفتهاید و بازار در چه شرایطی قرار دارد.
چند نکته مهم
چند شرط برای استفاده از این ابزارها وجود دارد. بسیاری از ابزارها بر این فرض استوار هستند که بیت کوین رمزارز برتر کل بازار است و بازار با افزایش و کاهش قیمت این رمزارز در ارتباط است. این موضوع میتواند درست باشد، اما به شرط آنکه اتریوم به عنوان رمزارز برتر از آن پیشی نگیرد.
نکته دیگر این است، همانطور که FUD ایجادشده در صنعت استخراج کشور چین و توییتهای ایلان ماسک در ماههای آوریل و می نشان دادهاند، این اندیکاتورها دارایی شما را از شرایط قوی سیاه نجات نمیدهند.
متی گرینسپن موسس شرکت Quantum Economics خاطرنشان کرده است که تاریخ گاهی اوقات تکرار میشود اما آینده را پیشبینی نمیکند.
مردم دوست دارند سردرگم شوند و بگویند به دلیل آنکه اتفاق خاصی X بار رخ داده است پس احتمالا Y بار پس از آن رخ خواهد داد. این موضوع همیشه درست نیست.
جمعبندی
در این مقاله با چرخههای سنتی بازار و برخی از ابزارهای کارگشای تحلیلگران مطرح بازار برای تشخیص زمانبندی پایان بازار صعودی آشنا شدیم. از نقش هاوینگ در چرخه بیت کوین گفتیم و از نقش انتظارات سرمایهگذاران در بازار گفتیم. در شماره بعدی از این نوشته، با راهکارهایی برای تصمیمگیری بهتر در زمان پایان چرخه صعودی بازار با شما خواهیم بود.
قسمت دوم از این مقاله را در لینک زیر مطالعه کنید:
راهکار شما برای تشخیص پایان چرخه بازار چیست؟ چه ابزارهایی به شما در این امر کمک میکنند؟ لطفا نظر خود را با ما به اشتراک بگذارید.
روانشناسی چرخه بازار مالی:
روانشناسی بازار مالی ایده ایست كه بيانگر اين واقعيت است که تحرکات بازار ، منعکس کننده وضعیت احساسات اعضای آن است . این یکی از موضوعات اصلی اقتصاد رفتاری است ( یک زمینه میان رشته ای ، که عوامل مختلفی که مقدم بر تصمیمات اقتصادی است را بررسی میکند )بسیاری بر این باورند که احساسات سرمایه گذاران ، اصلی ترین عامل تحرکات بازار مالی است . و اینکه نوسان کلی احساسات سرمایه گذار ، چیزی است که به اصطلاح روانشناسی چرخه بازارمالی را ایجاد می کند .
به صورت خلاصه ، احساسات سرمایه گذاران بازار ، یک احساس کلی است که توجه خودشان و تجار را نسبت به عملکرد قیمت یک دارایی جلب می کند . وقتی احساسات سرمایه گزار مثبت است و قیمت ها به صورت پیوسته افزایش می یابد ، گفته می شود که یک روند صعودی وجود دارد ( که غالبا ارجاع داده می شود به بازار گاوی یا همان بازارصعودی ) . برعکس آن بازار خرسی (بازار نزولی) نامیده می شود ، وضعیتی است که قیمت ها به صورت مداوم کاهش می یابد . بنابراین این احساسات ، متشکل از دیدگاه ها و احساسات فردی همه تاجران و سرمایه گزاران یک بازار مالی می باشد . به بیان دیگر این احساسات ، میانگینی از احساسات اعضای یک بازار مالی است .و در هرگروهی ، هیچ تک نظری کاملا غالب و برتر نیست . بر اساس نظریه های روانشناسی بازار مالی ، قیمت یک دارایی در واکنش به تغییرات احساسات کلی سرمایه گذاران بازار ، به صورت مداوم در حال تغییر است - که اغلب این تغییرات بسیار پویا هستند . در غیر اینصورت ، به ثمر رساندن یک معامله موفق بسیار سخت خواهد شد . در عمل هنگامی که بازار روند صعودی دارد ، به نظر می رسد این روند به علت بهبود نگرش و اعتماد به نفس میان تجار است . احساسات مثبت سرمایه گذاران بازار ، باعث افزایش تقاضا و کاهش عرضه می شود . به نوبه خود افزایش تقاضا حتی ممکن است باعث ایجاد نگرشی راسخ تر گردد . به همین ترتیب ، روند نزولی شدید باعث ایجاد احساسات منفی درمیان اعضای بازارمالی می شود که باعث کاهش تقاضا و افزایش عرضه در دسترس می گردد .
چگونه احساسات سرمایه گذاران در چرخه بازار مالی تغییرات ایجاد میکند ؟
روند صعودی
همه بازارهای مالی چرخه انبساط و انقباض را تجربه می کنند . وقتی که یک بازارمالی در فازانبساط ( بازار گاوی یا همان بازار صعودی ) قرار می گیرد ، یک فضای خوش بینی ، اطمینان و حرص و آز درمیان سرمایه گذاران به وجود می آید . به طور معمول ، این عمده احساسات سرمایه گذاران است که منجر به یک خرید مطمئن می گردد . پر واضح است که مشاهده ی گونه های مختلف چرخه ای در بازار مالی عادی است . برای مثال ، احساسات سرمایه گذاران وقتی رو به مثبت شدن می رود که قیمت دارایی ها رو به افزایش باشد ؛ و وقتی این احساسات مثبت تر می شوند که بازار روندی صعودی داشته باشد . در چنین وضعیتی ، بسیاری از سرمایه گذاران غیرمنطقی رفتار می کنند و فقط به این دلیل که معتقدند روند بازار هم چنان رو به افزایش خواهد بود یک دارایی را خریداری می کنند .شتاب تغییر قیمت بازار(مومنتوم) باعث ایجاد حرص و طمع در سرمایه گذاران می شود ، و آن ها امید دارند که به سود برسند . با افزایش روند صعودی قیمت ها ، نقطه اکسترمم نسبی (قله قيمتي محلي) ایجاد می شود ؛ که عموما ، از آن به عنوان نقطه حداکثر ریسک مالی یاد می شود . در بعضی موارد در حالی که دارایی ها به تدریج فروخته می شوند ، بازار مدتی جنبش جانبی را تجربه خواهد کرد ؛ که از آن به عنوان مرحله توزیع نیز یاد می کنند . هرچند برخی از این چرخه های مالی ، مرحله توزیع واضحی را ارائه نمی دهند ، و روند نزولی به محض رسیدن به بالاترین نقطه ( نقطه اکسترمم نسبی ) شروع می شود .
روند نزولی
وقتی که بازار تغییر رویه می دهد ، روحیه شادمانی سرمایه گذاران به سرعت تبدیل به احساس رضایت می شود ، درست در این زمان است که سرمایه گذاران نمی خواهند باورکنند که روند صعودی تمام شده است . وقتی قیمت ها به روند کاهشی خود ادامه می دهند ، احساسات سرمایه گذاران بازار به سمت منفی سوق پیدا می کند . این احساسات اغلب وحشت ، نگرانی و انکار هستند .
در این متن ، نگرانی حالتی تلقی می شود که سرمایه گذاران مدام از خود سوال می پرسند که چرا قیمت ها در حال کاهش هستند ، و این حالت خیلی زود تبدیل به حالت انکار می شود . دوره انکار با احساس عدم پذیرش مشخص می شود . بسیاری از سرمایه گذاران اصرار دارند که موقعیت های ضرر خود را حفظ کنند ؛ یا به این دلیل که برای فروش خیلی دیر است و یا به این دلیل که فکرمی کنند بازار به زودی به روند صعودی خود بازخواهد گشت . اما هرچه قیمت ها بیشتر کاهش یابد ، موج فروش قوی تر می شود . در این نقطه ، ترس و وحشت فرد را به سمت آن چه که به اصطلاح نقطه تسلیم می گویند ، سوق می دهد ( هنگامی که هولدرها هم تسلیم می شوند و دارایی های خود را به قیمتی بسیار پایین و نزدیک به نقطه اکسترمم نسبی كف می فروشند ) سرانجام با کاهش نوسانات و تثبیت بازار ، روند نزولی متوقف می شود . به طور معمول ، قبل از بازگشت دوباره احساسات امید و خوش بینی ، بازار حرکات جانبی را تجربه می کند . این دوره تحت عنوان مرحله انباشت نیز شناخته می شود .
چگونه سرمایه گذاران از روانشناسی بازارمالی بهره می گیرند ؟
با فرض اینکه تئوری روانشناسی بازارمالی معتبر است ، درک این تئوری ممکن است به سرمایه گذاران کمک کند تا در مواقع مطلوب تری از مواضع خود خارج و یا به آن داخل شوند . نگرش عمومی بازارمالی ضدتولید و زیان آور است : لحظه ای که یک خریدار بهترین فرصت مالی را دارد زمانی است که اکثر مردم در ناامیدی به سر می برند و بازار دچار رکود شده است . در مقابل ، غالبا بیشترین ریسک مالی وقتی به وجود می آید که اکثر سرمایه گذاران بازار سرخوش باشند و اعتماد به نفس آن ها بیش از پیش باشد . بنابراین برخی از سرمایه گزاران و معامله گران سعی می کنند احساسات یک بازار را بخوانند تا مراحل مختلف چرخه روانی ان را مشخص کنند . در حالت ایده آل ، آن ها از این اطلاعات هنگامی بهره خواهند برد که برای خرید یک دارایی ، قیمت ها پایین و برای فروش یک دارایی ، قیمت ها بالا باشند . در عمل ، به هرحال ، شناخت این نکات بهینه به طور فوق العاده ای موضوع آسانی به شمار می رود . آنچه که به عنوان نقطه اکسترمم نسبی درنظر گرفته می شود ممکن است نتواند در این نقطه پایدار بماند و قیمت ميتواند به حدود پایین تر هم سقوط کند .
تحلیل های تکنیکال و روانشناسی بازارمالی:
خیلی راحت با نگاهی به چرخه بازارمالی می توان به این نتیجه دست یافت که روانشناسی کلی (بازار) چگونه تغییر می یابد . تجزیه و تحلیل داده های پیشین به صورت واضحی نشان می دهد که چه اقدامات و تصمیماتی بیشترین سوددهی را داشته اند . با این وجود درک این موضوع که بازار چگونه در حال تغییر است بسیار دشوار است - و حتی پیش بینی آنچه که در آینده اتفاق می افتد دشوارتر است . بسیاری از سرمایه گذاران از تحلیل های تکنیکال ( TA ) استفاده می کنند تا بتوانند پیش بینی کنند که روند بازار به کدام سمت پیش می رود . بدین معنی که ممکن است بگوییم شاخص های تحلیل تکنیکال ابزاری هستند که ممکن است به هنگام تلاش برای سنجش وضعیت روانی بازار مورد استفاده قرارگیرند . برای مثال وقتی که یک دارایی به علت احساسات مثبت اعضای بازار به صورت افراطی خریده می شود ، استفاده از اندیکاتور relative strength index (RSI) پیشنهاد داده می شود ( برای مثال حرص و طمع بیش از اندازه )MACD است مثالی دیگر از اندیکاتور که برای آموزش روانشناسی چرخه بازار (Market Cycle) درنظرگرفتن بخش های مختلف روانشناسی چرخه بازارمالی مورد استفاده قرارميگیرد . به طور خلاصه ، رابطه بین خطوط آن ممکن است نشان دهنده شتاب تغییر منفي قیمت بازار باشد ( توان خرید رو به کاهش است ) .
بیتکوین و روانشناسی بازارمالی:
بازار گاوی (بازار صعودی) بیتکوین در سال 2017 یک مثال واضح از چگونگی تاثیرات روانشناسی بازارمالی بر قیمت ها و بالعکس می باشد . از ژانویه تا دسامبر ، بیت کوین تقریبا از 900 دلار به بالاترین حد خود یعنی 20000 دلار رسید . در طی این افزایش قیمت ، احساسات اعضای بازار و سرمایه گذاران مثبت و مثبت تر میشد . هزاران سرمایه گذار جدید که وارد این عرصه شده اند نیز گرفتار هیجانات بازار گاوی گردیدند . ترس از دست دادن فرصت ، خوش بینی بیش از حد ، حرص و طمع به سرعت قیمت ها را افزایش می دهد - تا جایی که قیمت ها به آخرین حد خود برسند و دیگر افزایش نداشته باشند . روند بازگشتی قیمت بیتکوین نیز از اواخر 2017 و اوایل 2018 آغاز شد . اصلاحات قيمتي ، خسارات قابل توجهی را به کسانی که اخیرا به بازار بیتکوین ملحق شده بودند وارد کرد . حتی هنگامیکه روند نزولی بازار از قبل برقرارشده بود ، اعتماد به نفس و نارضایتی کاذب باعث شد تا بسیاری از مردم اصرار بر Hodling داشته باشند .چندماه بعد ، احساسات اعضای بازارمالی بسیار منفی می شود به حدی که اعتماد به نفس سرمایه گذاران به پایین ترین حد خود می رسد . شک ، بلاتکلیفی ، تردید و وحشت باعث شد بسیاری از کسانی که دارایی های خود را در گرانترین حالت ممکن خریداری کرده بودند ، آن ها را در ارزان ترین وضعیت ممکن بفروشند و متحمل ضرر بسیاری گردند . بسیاری از مردم از استفاده از بیتکوین سرخورده شدند ، هرچند که این فناوری درواقع به همین طریق بود . در واقع ، این تکنولوژی به صورت پیوسته بهبود یافت .
گرایش های شناختی:
گرایش های شناختی الگوهای تفکری رایجی است که اغلب باعث می شود انسان تصمیمات غیرمنطقی بگیرد . این الگوها هم می توانند معامله گران فردی و هم کل بازار را تحت تاثیر قرار دهند .
چندمثال :
* گرایش تایید : تمایل به افزایش ارزش اطلاعاتی است که عقاید خودمان را تایید می کند ، و به صورت همزمان اطلاعاتی برخلاف باورهای خودمان را نادیده گرفته و یا رد می کند . برای مثال ، سرمایه گذاران در بازار گاوی توجه اکیدی بر خبرهای مثبت دارند در حالی که خبرهای بد و یا نشانه های از بازگشت روند بازار را نادیده می گیرند .
* تنفر از خسارت : گرایش مشترک انسانها به ترس از ضرر بیشتر از لذت به دست آوردن است ، حتی اگر چیزی که به دست می آورند مشابه و یا بیشتر از چیزی باشد که از دست می دهند . به عبارت دیگر ، درد از دست دادن معمولا دردناکتر از شادی سود و به دست آوردن است . و این ممکن است باعث شود تا تاجران موقعیت های خوبی را از دست بدهند و یا در دوره تسلیم بر اثر وحشت دارایی های خود را بفروشند .
* تاثیر یک موهبت : این همان تمایل انسان ها برای بیش از حد ارزش قائل شدنشان برای دارایی های خودشان است ؛ خیلی ساده است به این دلیل که خودشان صاحب آن دارایی ها هستند . برای مثال سرمایه داری که صاحب یک کیف کریپتوکارنسی است بر این باور است که او با ارزش تر از کسی است که هیچ بیتکوینی ندارد .
افکاربسته:
اکثر تاجران و سرمایه گذاران بر این باورند که روانشناسی بر قیمت ها و چرخه بازار تاثیر می گذارد . هرچند که روانشناسی چرخه بازارمالی شناخته شده است ، اما همیشه کارکردن و همکاری با آن ساده نیست . از حباب اقتصادی گل لاله در هلند در سالهای 1600 میلادی تا حباب دات کام در دهه 90میلادی ، حتی تاجران کارکشته در جداکردن طرزتفکر خود و احساسات جاری بازار دچار مشکل بوده اند . سرمایه گذاران با موضوعات سختی روبرو شدند ؛ موضوعاتی که نه تنها دربرگیرنده روانشناسی بازارمالی بود بلکه روانشناسی خود فرد و چگونگی تاثیر آن بر پروسه تصمیم گیری فرد را در بر می گرفت .